قابلیت مدیریت یارانه نان با توسعه نرمافزاریِ کمهزینه میسر بود
خلاصه مدیرتی: اردیبهشت امسال همزمان با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی از برخی کالاهای اساسی، حذف سوبسید پرداختی دولت به آرد نانوایان مطرح شد. در این طرح، دولت قصد دارد به جای واریز مبلغ نقدی سوبسید نان، شهروندان با قیمت پایین، نان خود را از نانواییها تهیه کنند، کارت بکشند و یارانه نان را بر حسب میزان فروش، به نانوایان پرداخت کند و نانواییها دیگر آرد یارانهای دریافت نکنند.
در این زمینه، آیتالله ابراهیمی، مدیرعامل بانک سپه عنوان کرد فرایند تامین و توزیع آرد نانواییها، در قالب سامانه توزیع آرد در بانک سپه، راهاندازی شده است. به گفته وی، حدود ۹۰ هزار نانوایی آزادپز و سهمیهای در کشور وجود دارند و این بانک سامانه یکپارچه تامین و توزیع آرد را از بهمنماه ۱۴۰۰ راهاندازی کرده و با وزارت جهاد کشاورزی، به صورت آنلاین کار میکند.
ظاهرا بانک سپه، مدیریت جریان مالی در نانواییها را به زیرمجموعه خود، پرداخت الکترونیک سایان کارت، واگذار کرده و این شرکت با خرید ۱۲۰ هزار پوز اندرویدی از یک تولیدکننده داخلی، درصدد جذب این بازار انحصاری است. همزمان با این اقدام، سایر شرکتهای PSP، طی نامهای با عنوان «اجرای طرح در سایه» به مدیرعامل شاپرک، خواهان جلوگیری از انحصار شدند.
در یکصد و دومین میزگرد آنلاین از سلسله نشستهای تخصصی بانکداری و اقتصاد دیجیتال، که ۲۰ خردادماه ۱۴۰۱، با موضوع «واکاوی انحصار تراکنشهای بانکی در حوزه یارانه نان» برگزار شد، محمدحسین کاشی، مدیرعامل شرکت پرداخت الکترونیک سداد و حسام حبیبالله، مدیرعامل هلدینگ فناوری بانک شهر درباره انحصار فعلی و راهکارهای دیگر قابل اجرا در این طرح، به بحث و گفتوگو نشستند. خلاصه این میزگرد، پیشروی شماست.
- نامه PSPها و شکستن انحصار مدیریت یارانه نان
کاشی: اواخر دیماه یا اوایل بهمنماه سال قبل، گزارشها و جلسات مشترک بین شاپرک، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد در زمینه هوشمندسازی یارانهها، خصوصا یارانه نان در فاز اول برگزار میشد که همان طرح در سایه بود. بعضی از PSPها با توجه به دستورالعمل اعلامشده، کارگروههای فنی، تشکیل و تستهای فنی انجام دادند. علت واگذاری آن به بانک سپه، ظاهرا به خاطر زنجیره ارزشی گندم به آرد است که از گذشته در این بانک بوده و قاعدتا PSP عامل این قضیه هم سایان کارت است. احتمالا قبل از PSPهای دیگر، به دیتا یا مد پروژه دسترسی داشتهاند و با پارتنر بیرونی برای تجهیزات یا راهکار، مذاکرات را شروع کردهاند. سایر PSPها، این مدل را با مدلی که شاپرک اعلام کرده بود، در طرح سایه پیش بردند. وقتی سایان، به سمت نهایی کردن کار پیش رفت در دماوند و زنجان تستها انجام شد. این امر، منجر به ارسال نامه سایر PSPها به شاپرک و سپس رایزنی بین شاپرک، وزارت اقتصاد و بانک مرکزی شد که در نهایت، به نامه وزارت اقتصاد به بانک مرکزی انجامید، مبنی بر اینکه در این حوزه، انحصار نباشد و بانک سپه با سایر PSPها کار کند. این نامهنگاری و متنی که PSPها ارسال کردند، موجب شکسته شدن انحصار شد. الان بسیاری از PSPها با صنف نانواییها همکاری میکنند.
- الزام به پوز اندرویدی، شکست خورده است
کاشی: در طرحهای حاکمیتی، بهتر است چند PSP درگیر باشند؛ هم به خاطر اجرای بهتر طرح، هم به دلیل تمهیدات پدافندی و آسیبپذیری و هم از نظر بازار و رقابت. درباره انحصار، ما اطمینان داشتیم چنین طرح بزرگی توسط یک PSP، قابل انجام نیست. مشخص است طرحهایی که به سمت یک شرکت مشخص، سوق پیدا میکند، سرانجام آن، معمولا پایدار نیست. باید به سمت مشارکت چند شرکتی برویم تا همه ۱۲ شرکت PSP به مردم خدمات بدهند. این تجربیات که حتما سرویس یا پوز باید اندرویدی یا در قالب درگاه خاص باشد، در دنیا نیز شکست خورده و این شیوه انحصار در هرجا، آسیبپذیری بیشتری دارد.
- لزوم مدیریت زیرساخت قبل از اجرای طرح
حبیبالله: ظاهرا فراخوانی در آذرماه یا دیماه منتشر شده و یکی از PSPهای کشور هم برنده شده است. یکی از دوستان که متولی کار در آن مجموعه است، اشاره کردند حتی ۵۰۰۰ دستگاه هم تحویل، تست و عملیاتی شده اما با این عنوان که طرح باید به سرعت، عملیاتی شود و فرصت تولید وجود ندارد، آن PSP را کنار گذاشتند و در نهایت سایان کارت، ورود کرد که احتمالا قبلا تحهیزات را وارد کرده یا آن را از تامینکننده تحویل گرفته است. لذا فراخوان، منتشر شده اما موضوع فراخوان و روش کار، دور زده شده و روال به وضعیت امروز رسیده است.
البته باید به دولت تبریک گفت که این جراحی را عملیاتی کرد و با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی شجاعت به خرج داد. با این حال، انتقاد اصلی به استراتژی کلان اجرا وجود دارد. انتقاد اول این است که قبل از اجرای طرح، باید تدبیر لازم برای زیرساختهای مدیریت یارانه اتفاق میافتاد. انتقاد دوم اینکه به جای اجرای یکباره، باید اجرای پلکانی در دستورکار قرار میگرفت. انتقاد بعدی به سیاست عملیاتی در این حوزه است. برای این کار باید از تمرکز روی یک بانک یا PSP احتراز و بین بانکها یا حداقل PSPهای مختلف، توزیع میشد. انتقاد سوم درباره سیاستهای عملیاتی این است که بهتر بود به جای روشهای پرهزینه مبتنی بر خرید دیوایس، تجهیزات و پوزهای اندرویدی گرانقیمت، برای مدیریت موضوع از زیرساختهای نرم استفاده میکردیم. بنابراین یک انتقاد به سیاستهای کلان در اجرا وجود دارد و یک انتقاد به سیاستهای عملیاتی.
- هفت ویژگی زیرساخت نرمافزاری مدیریت یارانه نان
حبیبالله: نکته مهم دیگر در اجرای طرح مدیریت یارانه نان و طرحهایی مانند کالابرگ الکترونیک، هوشمندسازی فرایند است تا زیرساخت اطلاعاتی مناسب برای دولت حاصل شود. راهکار این موضوع، نرمافزاری است نه سختافزاری؛ یعنی باید زیرساخت نرمافزاری و زیرساخت مدیریت این تراکنشها را ایجاد کنیم که چند ویژگی داشته باشد: اول اینکه قابلیت مدیریت و نگهداری کوپن را داشته باشد.. دوم اینکه در کنار مبلغ، مقادیر را هم مدیریت کند. سوم اینکه موضوع اعتباری را در کنار نقدی، مدیریت کند و فرد بتواند با همان کارت بانکی خودش، روی همان دستگاه پوز موجود، از اعتبار یارانهای خود استفاده نماید و از اعتبار نقدی خود برای بقیه خرید استفاده کند. چهارم اینکه قابلیت محدود کردن خرید در محل جغرافیایی، ایجاد و مشخص کند این خرید دقیقا به سمت صنف خاص، هدایت شود. پنجم اینکه بتواند انواع داشبوردهای موردنیاز دولت را ارائه دهد. ششم اینکه این زیرساخت، در حجم یا تعداد، پرفورمنس بالایی داشته باشد. هفتم اینکه این زیرساخت، توسعهپذیر باشد. در مجموع، این زیرساخت نرمافزاری باید این ویژگیها را داشته باشد تا مدیریت صحنه برای دولت، سادهتر و عملیاتی شود.
- منافع خود را با آرامش مردم گره نزنیم
کاشی: اینکه ما انحصاری سرویس بدهیم و یک یا دو سال بازار را در زمینه خاصی داشته باشیم، ملاک نیست. ما نباید منافع خودمان را با آرامش مردم گره بزنیم. این مسئله، میتواند منجر به نارضایتی شود، مثلا سرویس از کار بیفتد، مشکل ایجاد شود و هزار مسئله دیگر. برخی اوقات این انحصارها با یک راهکار سختافزاری گره میخورد که برای کشور نیز هزینه ایجاد میکند و شاید به کل اکوسیستم آسیب بزند. در پروژههای حاکمیتی مانند یارانه نان، باید سه چهار مجموعه از بین PSPها که واقعا میتوانند رقابت کنند، وارد شوند و بقیه هم به عنوان پشتیبان آنها کمک کنند. اینکه بگوییم فعلا یک مجموعه با یک شیوه، اقدامات را انجام دهد و تضمینی هم در آن وجود ندارد که چه اتفاقی میافتد، خوب نیست.
- حرکت به سمت راهحلهای پرهزینه جفاست
حبیبالله: با وجود زیرساختهایی با قابلیتهای نرمافزاری، استفاده از روش جایگزین میسر بود. هرگاه در فضای ICT کشور، نقص نرمافزار را با سختافزار جبران کردیم، آن کار، بسیار پرهزینه بوده و این پروژه هم یکی از همین ماجراست؛ یعنی با روش توسعه نرمافزاریِ کمهزینهتر، این قابلیت وجود داشت که موضوع یارانه نان را مدیریت کنیم. البته هنوز هم دیر نشده و این امکان وجود دارد. برای اثبات این مدعا، به موضوع نذر نان اشاره میکنم. در آن پروژه قرار بر این بود تعدادی از موسسات خیریه، منابع خودشان را پشت قضیه قرار دهند تا افراد کمبضاعت بتوانند مثلا از ۹۰ هزار نانوایی در ۱۰ هزار نانوایی، خرید را انجام دهند و هزینه آن را موسسه خیریه به نانوا پرداخت کند. مکانیزم و منطق موضوع، همانچیزی است که الان در حوزه یارانه نان داریم.
در سال گذشته، بالغ بر ۱۲۰۰ میلیارد تومان تراکنش روی زیرساخت شاتوت، عملیاتی شد. وقتی بدون اضافه کردن پوز به شبکه و بدون تحمیل هزینه، میتوان با زیرساختهای نرمافزاری، به سادگی موضوع را پیش برد، حرکت به سمت راهحلهای دیگر جفاست. با این حال، وزارت اقتصاد نقش خود را در این زمینه که نباید انحصار وجود داشته باشد، ایفا کرده است. الان بانک مرکزی، شاپرک و بانک سپه باید در این زمینه اقدام کنند. اگر دوستان یکبار دیگر صورت مسئله را مرور کنند، متوجه میشوند با ابزارهای کمهزینهتر، میتوان موضوع را مدیریت کرد.
کاشی: کاش در این جلسه، دوستان وزارت اقتصاد هم حضور داشتند تا توضیح میدادند چطور میتوان با این روش، جلوی قاچاق آرد را گرفت یا روی یکسری از نانواییها، دیتاماینینگ کرد. الان سهمیه آرد دولتی، ارزش بسیار بالایی دارد. بسیاری از کسانی که درگیر صنف نانوایی هستند، میدانند گرفتن همین سهمیه، ماجرای خاصی است. حتما دوستان وزارت اقتصاد به دنیال این لایه بودهاند. از جنبه دیگر، راهکار این حوزه و عملیات اجرایی مدنظر است. به نظرم میتوان این موضوع را با راهکارهای مختلف تسهیل کرد؛ بهگونهای که این طرح، مشکلی برای مردم ایجاد نکند. نکته دیگر تزریق نقدینگی است که البته باعث تورم میشود. اگر عدد مبلغ واریز شود، باز هم منجر به تورم میشود.
در طرح پیشنهادی شاپرک آمده، مابهالتفاوت میزان خریدی که در روز از نانوایی انجام میشود، یعنی مابهالتفاوت ۱۵ درصدی را برای نانوا واریز میکنند. احتمالا پروسه بعدی توسط بانک سپه با دولت، مدنظر است یا PSPهای عامل به نسبت تراکنش انجامشده، مانند بقیه تراکنشها سهم خود را برمیدارند. البته ظاهرا طرح هنوز نهایی نشده و بین بانک مرکزی، شاپرک و وزارت اقتصاد در حال رفتوآمد است اما کلیت آن، همین است.
- رگولاتور باید تنظیمگر باشد نه بازیگر
حبیبالله: شرکتهای پرداخت با توجه به فرسوده شدن تجهیزات، نیازمند تجهیز مجدد و خرید دستگاه هستند اما نکته این است که ما برای مدیریت یارانه نان و سایر کالاهای اساسی، لزوما نیازمند زیرساخت سختافزاری جدید نیستیم. بنده مخالف خرید تجهیزات نیستم اما اینکه برای مدیریت یارانه نان، نیازمند خرید تجهیزات هستیم، اینطور نیست. این اتفاق میتواند با لایههای فرایندی و نرمافزاری در پشت آن رخ دهد و از همین دستگاههای موجود استفاده شود. درباره نقش رگولاتور، انتظار این است که رگولاتور، نقش خود را به عنوان تنظیمگر ایفا کند نه بازیگر، وگرنه دچار مشکلاتی میشویم که مصادیق آن موجود است. رگولاتور باید اجازه بدهد پلتفرمهای مختلف به صحنه بیایند و در ترکیب با همدیگر، معماری جدید را برای گردش تراکنش در کشور خلق کنند تا به نیاز دولت، پاسخ داده شود. ما نباید آدرس غلط به دولت بدهیم. شاید بتوان گفت در طول این دوره و ۱۰ سال آینده، مهمترین موضوعی صنعت پرداخت، همین ماجرایی است که در زمینه کالابرگ الکترونیک یا یارانه نان داریم.
پادکست : رادیو عصر پرداخت
مدیرمسوول: عبداله افتاده
مهمانان: محمدحسین کاشی، مدیرعامل شرکت پرداخت الکترونیک سداد و حسام حبیبالله، مدیرعامل هلدینگ فناوری بانک شهر
موسیقی : معین صالحی
اسپانسر : فردا بانک
مشروح این خبر را در ادامه بخوانید
قابلیت مدیریت یارانه نان با توسعه نرمافزاریِ کمهزینه میسر بود
اردیبهشت امسال همزمان با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی از برخی کالاهای اساسی و افزایش یارانه برای دهکهای پایین جامعه، از حذف سوبسید پرداختی دولت به آرد نانوایان و جلوگیری از زیرفروشی و قاچاق این کالای استراتژیک، صحبت به میان آمد. نکته حائز اهمیت اینکه، دولت این بار، در این طرح، قصد دارد به جای واریز مبلغ نقدی سوبسید نان به حساب مردم طبق روال گذشته، به این شکل عمل کند که شهروندان با قیمت پایین، نان خود را از نانواییها تهیه کنند، کارت بکشند و در ادامه، یارانه نان بر حسب میزان فروش، به نانوایان پرداخت شود. در این طرح، نانواییها دیگر آرد یارانهای دریافت نمیکنند، بلکه یارانه بر مبنای فروش نان، به آنها تعلق میگیرد.
در این بین، همزمان با پیگیری این موضوع در دولت، اردیبهشتماه امسال، آیتالله ابراهیمی، مدیرعامل بانک سپه با اشاره به راهاندازی سامانه توزیع آرد در این بانک، عنوان کرد فرایند تامین و توزیع آرد نانواییها، از مرحله تحویل گندم به کارخانههای آرد تا تحویل آن به نانواییها، در قالب سامانه توزیع آرد در بانک سپه، راهاندازی شده و مدیریت جریان مالی این فرایند، با این بانک است.
به گفته وی، حدود ۹۰ هزار نانوایی آزادپز و سهمیهای در کشور وجود دارند و بانک سپه، سامانه یکپارچه تامین و توزیع آرد را از بهمنماه ۱۴۰۰ در بانک سپه راهاندازی کرده و در حال حاضر با وزارت جهاد کشاورزی، به صورت آنلاین کار میکند. در این سامانه، نانواییهای سراسر کشور حضور دارند و جریان مالی آن، تحت پوشش بانک سپه قرار دارد.
همزمان با طرح این موارد، مشخص شد بانک سپه، مدیریت جریان مالی در نانواییها را بر اساس طرحی به شرکت زیرمجموعه خود، پرداخت الکترونیک سایان کارت، واگذار کرده است. این شرکت نیز با خرید ۱۲۰ هزار دستگاه کارتخوان اندرویدی، از یکی از تولیدکنندگان داخلی، درصدد جذب این بازار انحصاری است. همزمان با این اتفاق، شرکتهای پرداخت الکترونیک که به یکباره از این موضوع، مطلع شدند، طی نامهای با عنوان «اجرای طرح در سایه» به مدیرعامل شاپرک، خواهان مداخله و جلوگیری از این انحصار ضدرقابتی از دید خودشان شدند.
از اینرو، در یکصد و دومین میزگرد آنلاین از سلسله نشستهای تخصصی بانکداری و اقتصاد دیجیتال، که با موضوع «واکاوی انحصار تراکنشهای بانکی در حوزه یارانه نان» با حضور محمدحسین کاشی، مدیرعامل شرکت پرداخت الکترونیک سداد و حسام حبیبالله، مدیرعامل هلدینگ فناوری بانک شهر برگزار شد، انحصار فعلی و راهکارهای دیگر قابل اجرا در این طرح، موردبحث و تبادلنظر قرار گرفت. آنچه پیشروی شماست، مشروح این گفتوگوست. حامی این میزگرد، شرکت نئوبانک فرداست.
- یارانه نان، جزء موضوعاتی است که حواشیای را به دنبال داشت. اجرای هوشمندسازی یارانه نان در کشور به شکلی پیش رفت که در اردیبهشتماه صنعت پرداخت متوجه شد بانک سپه متولی اجرای این پروژه شده است. از آنجا که بانک سپه، شرکت پرداخت الکترونیک سایان کارت را در اختیار دارد و سهم بازار زیادی هم نداشته، قرار شد حوزه تراکنشهای بانکی به این شرکت سپرده شود. به دلیل لزوم ۱۲۰ هزار دستگاه پوز برای این پروژه، سایان کارت با همراهی یک تولیدکننده داخلی، اقدام به خرید و تجهیز نانواییها کرد. شرکتهای پرداخت یکباره متوجه شدند این ماجرا پیش رفته است. البته برخی میگویند موضوع، پشتپرده نبوده و گویا فراخوانی در دیماه سال گذشته داده شده است. با این حال، آقای کاشی اطلاعات بهتری دارند. ممنون میشوم بفرمایید آیا فراخوانی برای ارائه راهحل به هیئت دولت و مشخصا وزارت اقتصاد داده شده یا خیر؟ آیا راهکار سایان کارت در بین رقبا برنده شده است؟ در نهایت، شرکتهای PSP نامهای را به مدیرعامل شرکت شاپرک ارسال کردند و موضوع آن، اجرای طرح در سایه بود. بنده این نامه را که ۱۱ شرکت PSP دیگر هم آن را امضا و به این موضوع، اعتراض کردهاند، در اختیار دارم. در این نامه ذکر شده چرا باید بخشی از شبکه به صورت انحصاری در اختیار یک PSP خاص قرار گیرد. نکته درستی هم هست. بالاخره شاپرک و بانک مرکزی، در کنار سیاستگذاری، باید از فضای ضدرقابتی، جلوگیری کنند. سال گذشته هم قرار بود برخی PSPها، سهم خود را به اپراتورهای تلفن همراه بدهند و عملا درگاههای فروش خود را انحصارا در اختیار آن شرکت PSP که در آن سهامدار میشوند، قرار دهند. البته شاپرک در اینجا هم ورود کرد و اجازه کار را نداد. آقای کاشی! با توجه به اینکه آقای متولی، علیرغم موافقت اولیه، از حضور در برنامه انصراف دادند، لطفا بفرمایید آیا فراخوانی در این حوزه داده شده که شرکتها طرح های خود را ارسال کنند تا بعد از بررسی، تصمیمگیری شود این پروژه به کدام شرکت پرداخت الکترونیک داده خواهد شد؟
کاشی: آنچه بنده اطلاع دارم، این است که از حدود انتهای دیماه و اوایل بهمنماه سال قبل، برنامهای در شاپرک، بررسی و اجرا میشد و سپس گزارشها و جلسات مشترک بین شاپرک، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد در زمینه هوشمندسازی یارانهها، خصوصا یارانه نان در فاز اول برگزار میگردید که همان طرح در سایه بود. بعضی از PSPها با توجه به متد و دستورالعمل اعلامشده، کارگروههای فنی، تشکیل و تستهای فنی انجام دادند. دو شهر پایلوت برای این کار انتخاب شد و رایزنیها ادامه داشت. از سمت وزارت اقتصاد، بنده مطلع نیستم در دی یا بهمن، فراخوان داده شده بود یا خیر. آنچه مشخص است، به خاطر زنجیره ارزشی است که داخل بانک سپه بوده؛ یعنی همان زنجیره ارزش گندم به آرد که از قدیم در بانک سپه بوده، قاعدتا PSP عامل این قضیه هم سایان است. احتمالا قبل از PSPهای دیگر، به دیتا یا مدلی که پروژه قرار است اجرا شود، دسترسی داشتهاند و آن را پیگیری کردهاند و با پارتنر بیرونی یا شرکت تولیدکننده که قرار بوده، تجهیزات یا راهکار بدهد، مذاکرات را شروع کردهاند. سایر PSPها، این مدل را با مدلی که شاپرک اعلام کرده بود، در طرح سایه پیش بردند. وقتی سایان، به سمت اجرا و نهایی کردن کار پیش رفت در دماوند و زنجان هم تستها انجام شد. این امر، منجر به ارسال نامهای خطاب به شاپرک شده که سایر PSPها امضا کردند و منجر به رایزنی بین شاپرک، وزارت اقتصاد و بانک مرکزی شد که در نهایت، به نامه وزارت اقتصاد به بانک مرکزی انجامید، مبنی بر اینکه در این حوزه، انحصار نباشد و بانک سپه با سایر PSPها کار کند. شاید برخی دوستان در این حوزه، دیتای کمتر یا بیشتر داشته باشند اما دیتای بنده، همین است.
- نتیجه نامه ارسالی به شاپرک برای ورود به این موضوع به کجا رسید؟
کاشی: شاپرک هم این طرح را از زمستان سال گذشته، هم از طریق بانک مرکزی و هم وزارت اقتصاد پیگیری میکرد تا انحصار را بشکند و همه PSPها بتوانند از این ظرفیت استفاده کنند. الان بسیاری از PSPها با صنف نانواییها همکاری میکنند. در حال حاضر، حدود ۸۰ تا ۹۰ هزار نانوایی در کشور وجود دارد که هرکدام از PSPها، با نسبتهای مختلف در آنجا دستگاه دارند و خدمات ارائه میدهند. این نامهنگاری و متنی که PSPها ارسال کردند، موجب شکسته شدن انحصار شد و طبق توافق، هفته آینده جلسهای در شاپرک بابت همین موضوع برگزار خواهد شد و کار به این سمت میرود که سایر PSPها هم بتوانند در این فضا ورود کرده و رقابت کنند.
- اگر اجازه بدهید بنده در این قسمت از میزگرد، نامه وزیر اقتصاد به رئیس کل بانک مرکزی را بخوانم: «با توجه به عزم دولت مبنی بر اجراییسازی طرح مدیریت هوشمندسازی آرد و ضرورت ایجاد سازوکار اجرایی لازم برای افزایش دقت دادههای موردنیاز برای تصمیمگیری در این طرح ملی، در راستای تمهید زیرساختهای موردنیاز در سطح واحدهای صنفی نانوایی، با هدف ایجاد هماهنگی هرچه بیشتر، مقتضی است: ۱- پیرو مکاتبه دبیرخانه شورای اجرایی فناوری اطلاعات به شماره نامه ۲۵۵۷ مورخ ۱۴۰۱٫۳٫۱ و در چارچوب ضوابط مربوطه و نیز توجه به سیاستها و اصول پدافند غیرعامل، عملیات تجهیز و بهروزرسانی زیرساخت موردنیاز در اجرای طرح مدیریت هوشمند یارانه آرد، بهگونهای طراحی و آمادهسازی گردد که زمینهساز ایجاد نگرانی و اختلال در فرایند توزیع نان نشده و در عین حال، اختیار صاحبان واحدهای صنفی در انتخاب بانک و شرکت ارائهدهنده خدمات پرداخت، محفوظ باشد. لذا پیرو آمادگی بانک سپه به عنوان عاملیت تخصیص آرد نانواییهای سراسر کشور، مبنی بر تامین و نصب ابزار نوین پذیرش و همزمان با آغاز برنامه اجرایی نصب دستگاه کارتخوان هوشمند، ضروری است بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، هماهنگی لازم را برای حضور حداکثری شرکتهای ارائهدهنده خدمات پرداخت مطابق الگوی مصوب، در قالب زمانبندی مشخص به عمل آورد. ۲- به منظور اعمال و اشراف بر عملکرد نانواییها در دوره آغاز اجرای طرح، بانک مرکزی، امکان رصد روزانه تناظر بین فروش نان در نانواییها و آرد تخصیصیافته به تفکیک کلیه نانواییها و مبتنی بر مقایسه دادههای فروش روزانه شبکه پرداخت را فراهم نموده و در قالب داشبورد مدیریتی در اختیار وزارت اقتصاد و دارایی و وزارت کشور قرار دهد. ۳- به منظور نهاییسازی الگوی نهایی و سایر هماهنگیهای مرتبط با طرح، جناب آقای دکتر مصطفی زمانیان، به عنوان نماینده وزارتخانه، به حضورتان معرفی میگردد.» آنچه در رسانهها، طی چند وقت گذشته مطرح شد، صحبت از انحصار سایان کارت در اجرای این طرح بود. با این نامه وزارت اقتصاد، بانک مرکزی در جهت آمادگی شبکه برای توزیع دستگاههای کارتخوان توسط تمامی شرکتهای پرداخت اقدامات مثبتی انجام داده و احتمالا هفته آینده، خبرهای خوبی برای PSPهای رقیب اعلام خواهد شد. به نظر میرسد در اینجا با شفاف بودن این نامه، انحصار شکسته شده است. اینکه بانک سپه و سایان کارت به شکلی پیش رفتند که گویا کل این پروژه را پوشش میدهند، مقداری جای ابهام داشت. آیا نگاه شما هم همینطور بود؟
کاشی: عرض کردم به خاطر اینکه از زمان قدیم، زنجیره گندم بار داخل مجموعه سپه بوده، مطمئنا بانکی که در این حوزه محصول یا سرویس بانکی ارائه میکند، از طریق PSP خودش این کار را انجام میدهد و این رفتار، طبیعی است که معمولا از طریق بانکهای دولتی یا مجموعههایی که به این شکل، خدمات ارائه میکند، وارد شوند اما در مجموع، در طرحهای حاکمیتی و بزرگ، بهتر است چند PSP درگیر باشند. این کار، هم به خاطر اجرای بهتر طرح است و هم به دلیل تمهیدات پدافندی و آسیبپذیری و هم از نظر بازار و رقابت. درباره انحصار، ما از همان اول اطمینان داشتیم که چنین طرح بزرگی توسط یک PSP، قابل انجام نیست. تبلیغات مختلف مانند پیامکهای اصناف یا کسبوکارها توسط همکاران در استانهای مختلف مشاهده شده است. در این پیامکها آمده بود دستگاه پوز قبلی نباشد. ما پوز جدید به شما میدهیم یا حتما دارنده باید در فلان بانک مشخص، حساب داشته باشد. مشخص است طرحهایی از این قبیل که به سمت یک شرکت مشخص، سوق پیدا میکند، سرانجام آن، معمولا پایدار و خوب نیست و باید به سمت مشارکت چند شرکتی رفت تا تمام ۱۲ شرکت PSP بتوانند از آن سرویسها استفاده کنند و به مردم خدمات بدهند تا سرویس بهتر دریافت نمایند. این تجربیات که حتما سرویس یا پوز باید اندرویدی یا در قالب درگاه خاص باشد، در دنیا نیز شکست خورده و معمولا هر جایی که این شیوه انحصار ایجاد شود، آسیبپذیری، بیشتر خواهد بود.
- آقای حبیبالله! جنابعالی سابقه کار در حوزه تلکام را دارید. وقتی از حوزههای پدافند غیرعامل صحبت میشود، تجربه تلخ چند ماه پیش شبکه سوخت به ذهن میرسد و چون روی یک شبکه پیادهسازی شده بود، موجب شد با یک خرابکاری، کل شبکه، دچار مسئله شود و دو سه روز کشور را دچار ماجرا کند. در اپراتورهای تلفن همراه، کشور را به چهار قسمت جغرافیایی تبدیل کردند. به خاطر مباحث امنیتی، اعم از خرابکاری یا اتفاق سیستمی مانند آتش گرفتن شبکه تلفن همراه یا قطع شدن برق یکی از مراکز تلفن همراه که در سال گذشته رخ داد، UPS آن کار نکرد و یکساعت، ارتباطات تلفنی یک نقطه شهر تهران، کاملا قطع شده بود. از اینرو، در حال حاضر، تمهیداتی لحاظ شده است. یک قسمت، تجهیزات حبابی استفاده میشود، یک قسمت، وندور ZTE، یک قسمت، نوکیا زیمنس و یک قسمت نیز اریکسون. با این چهار قسمت، شبکه ارتباطات کشور را مدیریت میکنند که در صورت اشکال، بقیه بتوانند سرویس بدهند و کشور، دچار مسئله حاد نشود. در نامه وزارت اقتصاد نیز به این امر، اشاره شده است. در حوزه فناوریهای نوین، استفاده از کارتخوان اندرویدی تا چه میزان اهمیت دارد تا شرکتهای بدون پوز اندرویدی را مجبورکنیم به سمت خرید این دستگاهها پیش بروند. آیا برای ماجرای یارانه هوشمند نان، فناوریهای دیگر امکان اجرا نداشتند و راهکار، فقط همین بوده است؟
حبیبالله: از آنجا که موضع بنده، موضع PSPها نیست و در حوزه زیرساخت پشت قضیه صحبت میکنم، باید عرض کنم بنده هم درباره یارانه نان و قضیه بانک سپه، مواردی را شنیدهام. کاش دوستان بانک سپه و آقای مهندس متولی، خودشان در این برنامه حضور داشتند و روشنگری میکردند. ظاهرا فراخوانی در آذرماه یا دیماه منتشر شده و یکی از PSPهای کشور هم برنده شده است. بنده دیشب با یکی از دوستانی که متولی کار در آن مجموعه است، صحبت میکردم. ایشان اشاره کردند حتی ۵۰۰۰ دستگاه هم تحویل، تست و عملیاتی شده اما با این عنوان که طرح باید به سرعت، عملیاتی شود و فرصت تولید وجود ندارد، آن PSP را کنار گذاشتند و در نهایت سایان کارت، ورود کرد که احتمالا قبلا تحهیزات را وارد کرده یا توانسته آن را از تامینکنندهای که آن را وارد کرده، تحویل بگیرد. لذا فکر میکنم فراخوان، منتشر شده اما موضوع فراخوان و روش کار، دور زده شده و روال به وضعیت امروز رسیده است. البته این موضوع، صحبت اصلی بنده نبودم و دیتایی که اطلاع داشتم، عرض کردم. قبل از پاسخ به سوال شما یکی دو نکته عرض میکنم. واقعا باید به دولت تبریک گفت که بالاخره این جراحی را عملیاتی کرد و با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی که بلای جان اقتصاد کشور و عامل بزرگ رانتهای بیحساب و کتاب شده بود، شجاعت به خرج داد و اشتباه دولت قبلی را جبران کرد. با این حال، در مقام عمل، انتقاد اصلی به استراتژی کلان اجرا وجود دارد. انتقاد این است که قبل از اجرای طرح، باید تدبیر لازم برای زیرساختهای مدیریت یارانه اتفاق میافتاد نه اینکه بعد از اجرای طرح به دنبال این موضوع باشیم که با چه زیرساخت و روشی، تجمیع دیتا انجام شود. انتقاد دیگر اینکه به جای اجرای یکباره، باید اجرای پلکانی در دستورکار قرار میگرفت. انتقاد بعدی به سیاست عملیاتی در این حوزه است. در این زمینه، ناظر به همان الزامات پدافندی که اشاره کردید، باید از تمرکز دادن موضوع به یک بانک یا PSP حتما احتراز و بین بانکها یا حداقل PSPهای مختلف، توزیع میشد. مورد دیگر درباره سیاستهای عملیاتی این است که بهتر بود به جای روشهای پرهزینه مبتنی بر خرید دیوایس، تجهیزات و پوزهای اندرویدی گرانقیمت، برای مدیریت موضوع از زیرساختهای نرم استفاده میکردیم. بنده چند وقت پیش مطلع شدم مدیریت سه چهار قلم اساسی دیگر مانند گوشت، مرغ، روغن و مانند آن نیز به بانک سپه سپرده شده است. سوال این است که آیا قرار است برای هرکدام از اینها هم دوباره در قصابیها، مرغفروشیها و سوپرمارکتها، پوز گذاشته شود؟! صددرصد خیر! قطعا چنین چیزی امکانپذیر نیست. همه دوستان در این جمع اذعان دارند از مجموع حدود ۹ میلیون پوز در کشور، حداقل نصف آنها، اضافی است. واقعا اضافه کردن مجدد یکسری پوز در این شبکه، نه توجیه اقتصادی دارد و نه توجیه فنی. به نظر میرسد این تصمیم، سرمایههای کشور را در مسیر غلط هدایت میکند. بنابراین یک انتقاد به سیاستهای کلان در اجرا وجود دارد و یک انتقاد به سیاستهای عملیاتی. نکته مهم دیگر در اجرای طرح مدیریت یارانه نان و طرحهای آینده درخصوص سایر کالاهای اساسی مانند کالابرگ الکترونیک، که در دستورکار مجموعههای مختلف قرار دارد، هوشمندسازی فرایند است تا زیرساخت اطلاعاتی مناسب برای دولت به منظور مدیریت موضوع حاصل شود. حتما دوستان تایید میکنند راهکار این موضوع، نرمافزاری است نه سختافزاری؛ یعنی باید زیرساخت نرمافزاری و زیرساخت مدیریت این تراکنشها را ایجاد کنیم که چند ویژگی داشته باشد: اول اینکه قابلیت مدیریت و نگهداری کوپن را داشته باشد. به هرحال ما الان با مفهوم کوپن مواجه هستیم. آن زیرساخت باید بتواند از پشتسر، قابلیت مدیریت، نگهداری و شمارش این کوپنها را داشته باشد. دوم اینکه در کنار مبلغ، مقادیر را هم مدیریت کند. مثلا کیلو یا گرم برای نان، لیتر برای بنزین، تعداد برای مباحث معیشتی و ریال، برای برخی اقلام. سوم اینکه موضوع اعتباری را در کنار نقدی، مدیریت کند و فرد بتواند با همان کارت بانکی خودش، روی همان دستگاه پوز موجود، از اعتبار یارانهای خود استفاده نماید و از اعتبار نقدی خود برای بقیه خرید استفاده کند. چهارم اینکه قابلیت محدود کردن خرید در محل جغرافیایی، ایجاد و مشخص کند این خرید دقیقا به سمت صنف خاص، هدایت شود مانند نانواییها، قصابیها، پمپ بنزین و موارد دیگر. وضعیت فعلی پرداخت کشور، این قابلیت را ندارد و باید زیرساخت جدیدی باشد تا آن را ایجاد کند. پنجم اینکه بتواند انواع داشبوردهای موردنیاز دولت را ارائه دهد مانند دادههای حجیم که پشت این تراکنشها اتفاق خواهد افتاد. هدف دولت، با این همه کار، داده کلان پشتسر آن است تا صحنه را مدیریت کند. مثلا بداند با فلان میزان آرد، چه تعداد نان در خواهد آمد و متناسب با آن، یارانه مابهالتفاوت را به نانوایی بدهد. ششم اینکه این زیرساخت، در حجم یا تعداد، پرفورمنس بالایی داشته باشد. هفتم اینکه این زیرساخت، توسعهپذیر باشد. در مجموع، این زیرساخت نرمافزاری باید این ویژگیها را داشته باشد تا مدیریت صحنه برای دولت، سادهتر و عملیاتی شود. در این زمینه شرکتها و بانکهای مختلف، تجاربی دارند. مثلا همکاران ما در بانک شهر، از سالها قبل، سوئیچ شاتوت را پیادهسازی کردند و عمده این قابلیتها، روی این سوئیچ وجود دارد. حتی چند وقت قبل، پروژه ندر نان را پیادهسازی فنی کردیم که الان در آستانه عملیات آن هستیم. مکانیزم پروژه به این شکل بود که یکسری موسسات خیریه، منابعی را به افراد بیبضاعت اختصاص میدهد تا از نان رایگان استفاده کنند و قابلیت این پیادهسازی با پوزهای همین PSPها و کارتهایی که در دست مردم است، وجود دارد و افراد میتوانند ار نان رایگان استفاده کنند. همین الان پیادهسازی این موضوع، روی سه PSP انجام شده است. به عنوان جمعبندی این بخش باید عرض کنم ما باید تمرکز خود را به جای افزودن تجهیزات، که خطای استراتژیک سالهای گذشته صنعت ما بود، به سمت توسعه و تقویت زیرساختهای نرمافزاری برای پشتیبانی از تراکنشها و مدیریت یارانهها معطوف کنیم. از اینرو، همین زیرساخت سختافزاری موجود، حتما کفایت میکند و حتی زیاد هم هست.
- در ادامه مباحث، درباره سوئیچ شاتوت که مردم در حملونقل شهری نیز با یک QRکد از آن استفاده میکنند و پرداختهای خرد تاکسی را انجام میدهند، صحبت خواهیم کرد. جناب کاشی! الان صحبت از این است که چرا انحصار باید وجود داشته باشد؟ برخی مواقع، صحبتهایی مطرح میشود مبنی بر اینکه مثلا در حوزه جایگاههای سوخت، شرکت نفت، جزء مشتریان VIP بانک ملت محسوب میشود و برای حفظ این مشتری، شرکتها حاضرند زیان بدهند. در آن دوره، یک فراخوان توسط وزارت نفت داده شد درخصوص اینکه هرکس در حوزه جایگاههای سوخت، توان سرمایهگذاری و اجرا دارد، میتواند ورود کند. تنها جایی که حضور پیدا کرد، بانک ملت بود با این استدلال که ما باید به مشتری VIP، سرویس بدهیم وگرنه مشتری را از دست خواهیم داد. الان به نقطهای رسیده که همه به دنبال این هستند که جای پای خود را در جایگاههای سوخت باز کنند که در این بخش، هم مسیر باز شود. همین اشکال به PSP سداد هم وارد است. سداد چون زیرمجموعه بانک ملی و بانک ملی نیز بانک دولتی است، برخی تراکنشها که روی حسابهای دولتی انجام میشده به صورت انحصاری، در اختیار سداد بوده است مانند پلیس + ۱۰٫ البته شنیدهام انحصار این بخش شکسته شده و سایر PSPها نیز ورود کردهاند اما عوارض خروج از کشور همچنان پابرجاست و این انحصار، در اختیار شرکت سداد است. از طرف دیگر، بقیه میگویند بازار به شکلی تقسیم شده و بعضا PSPها با ارتباطات موجود، انحصار کردهاند و سرویس میدهند. ماجراهای کارمزددهی به پذیرندگان بزرگ هم سرجای خودش باقی است. صحبت از این است که وقتی شرکتی مانند سداد خودش در برخی موارد، انحصاری عمل میکند، چرا باید در این زمینه اعتراض کند. بنده لینک نامه اعتراضی PSPها به شاپرک را در گروه کلابهاوس منتشر کردم. دوستان میتوانند لینک را در URL خود کپی و نامه را مشاهده کنند.
کاشی: به نکته خوبی اشاره کردید. ما داخل سرویسهای ارائهشده توسط سداد هیچ انحصاری نداریم، چه در زمینه سرویسهای حاکمیتی و چه در زمینه سرویسهایی که شما اشاره کردید مانند پلیس + ۱۰ یا ناجا. حداقل غیر از ما چهار PSP دیگر سرویس میدهند. اگر لازم است میتوانم نام PSPهای دیگر را اعلام کنم اما این موضوع را خود شاپرک هم میداند.
- هرجایی که احساس میشود انحصار هست، بفرمایید. الان بانک ملت، پشت جایگاه سوخت قرار دارد و همه میدانند. بالاخره دامپینگ و ماجراهای اینچنینی در صنعت پرداخت، خصوصا در پذیرندههای بزرگ به صورت موردی، قابل مشاهده است و بلای جان صنعت پرداخت شده است.
کاشی: شما به سرویس حاکمیتی اشاره کردید. درباره سرویسهای مرتبط با قوه قضائیه یا ناجا، غیر از مجموعه ما، ملت، پرشین، پارسیان و سایان هم حضور دارند یا در پروژه سوخت، نزدیک به ۱۰ سال یا بیشتر، کل پایانههای سوخت در حوزه بانک ملت است. یکی از دوستان در گروه سوال کرد چرا پارسیان با اینکه راهحل داشت، نتوانست وارد شود. خود ما هم در این زمینه راهکار داشتیم و در همین نمایشگاه اخیر، دمو کردیم اما نتوانستیم در این حوزه، وارد شویم. همین موضوع، ایجاد انحصار است. شاید گفته شود سداد خودش دولتی است و انحصار دارد. خیر اینطور نیست. ما خودمان از طرح این قضیه ناراحتیم و هیج انحصاری روی سرویسهای ما نیست. شرکتهای PSP با مجموعههای مختلف مذاکره میکنند و در این زمینهها وارد میشوند. مهم کیفیت سرویس و رضایت مشتری است. اینکه ما انحصاری سرویس بدهیم و یک یا دو سال بازار را در زمینه خاصی داشته باشیم، ملاک نیست. ما نباید منافع خودمان را با آرامش مردم گره بزنیم. مثلا اینکه سرویس را با هر قیمتی، با هر کیفیتی و با هر کششی ارائه دهیم، درست نیست. البته صحبت من به یک سرویس خاص نیست و به طور کلی عرض میکنم. این مسئله، میتواند منجر به نارضایتی شود، سرویس از کار بیفتد، مشکل ایجاد شود و هزار مسئله دیگر که مشتری از سرویس ناراضی باشد. نباید این فضا ایجاد شود. برخی اوقات این انحصارها با یک راهکار سختافزاری و تجهیز خاص، گره میخورد که برای کشور نیز هزینه ایجاد میکند و این هزینه، صرف راهکارهای مختلف میشود که شاید به کل اکوسیستم آسیب بزند. ما باید بیشتر به دنبال این باشیم که در پروژههای حاکمیتی یا پروژههای بزرگ مانند یارانه نان، سه چهار مجموعه از بین PSPها که واقعا میتوانند رقابت کنند، چه از لحاظ پشتیبانی در کل کشور یا از نظر میزان سرمایهگذاری، بانک عامل، راهکار و سابقه، وارد شوند و بقیه هم به عنوان پشتیبان آنها کمک کنند. اینکه بگوییم فعلا یک مجموعه با یک شیوه، اقدامات را انجام دهد و تضمینی هم در آن وجود ندارد که چه اتفاقی میافتد، خوب نیست. بالاخره بحث دیتا، نگهداری، سرویس و پشتیبانی وجود دارد که همگی چالشهای بعدی ناشی از انحصار است. در پروژه سوخت و پروژههای مشابه، این فضا وجود دارد. حالا ممکن است بعد از این در هوشمندسازی یارانهها مانند گوشت، حبوبات و کالاهای اساسی نیز وارد شود. بهتر است فراخوانی باشد که مثلا حداقل پنج شرکت ورود کنند یا مدلهای دیگر مانند تقسیمبندی استانها و نظایر آن. واقعا شرکتها بر اساس ظرفیت، ممیزی شوند نه اینکه چون وابسته به بانک یا مجموعه خاص هستند. مهمترین آیتم در پروژه سوخت، و قطعیهای پیدرپی یا مشکلات دیگر، قابل مشاهده است. ما باید داخل یک جایگاه سوخت، حداقل سهچهار PSP داشته باشیم تا وقتی مشکل، ایجاد شد، از راهکارهای جایگزین استفاده کنیم. در دنیا، راهکارهای مختلفی مانند سوئیچهای هوشمند وجود دارد که هر لحظه، فراهمکنندگان حوزه پرداخت را بررسی و بهترین راهکار را پیشنهاد میکند و اینکه عملیات بانکی از چه درگاه یا دیوایسی انجام شود. نتیجه انحصار، سرمایهگذاری بیهوده در لایههای مختلف و اتلاف سرمایه است.
- البته یک نکته هم اشاره کنم که از انصاف خارج نشویم. همه ما تجربه بنزین زدن در جادهها را داشتهایم. در پمپ بنزینهای بینجادهای یا شهرستانهای کوچک معمولا یک دستگاه پوز بیسیم یا با سیم متصل به شبکه از PSPهای دیگر نیز وجود دارد و سایر PSPها هم با روشهای مختلف به جایگاه آمدهاند اما قطعا سهم بازار بانک ملت در جایگاههای سوخت با اختلاف زیاد، از بقیه، بیشتر است. به نظر میرسد دوستان طرح جدیدی بدهند، البته نه با روشی که تعدادی از آنها، ولینا با ارز ۴۲۰۰ تومانی به کشور وارد کردند و با ارز ۱۲۰۰۰ تومانی به PSPها فروختند. البته PSPها هم با روشهای مختلف، کارهایی کردند که نباید میکردند و بعضیها نیز در شرکت پالایشگاه نفت، به خاطر این اتفاقات برکنار شدند. این روش، درست نیست. نکته مهم، تجربه مشتری است. یکی از دوستان در گروه اشاره کردهاند ممکن است سرویسها یا خدمات ویژه مدنظر یک شرکت پرداخت، برای فناوری هوشمند باشد مانند از بین بردن صف، تغییر سبک نان، خرید آن و راحتی عامه مردم برای نانواییها یا پروژه زنجیره تامین. صرفا بحث پرداخت نیست. بانک سپه هم میگوید پروژه زنجیره تامین در اختیار ما قرار گرفته و برای پرداخت انتهای ماجرا که در نانوایی انجام میشود، راهکار داده شده است. بارها در جلسات قبلی به این موضوع، اشاره شده که شرکتهای پرداخت الکترونیک کشور، مقداری تنبل شدهاند و در حوزه نوآوری، متاسفانه ابتکار زیادی از آنها شاهد نیستیم. چندین سال هست که آنها فقط یک IPG و یک دستگاه کارتخوان میدهند و هیچ سرویس جدیدی ندارند. همچنین مدل کارمزدی نامناسب در این حوزه، عاملی شده که با میزان کارمزدی که خود PSPها از درآمدشان به پذیرندهها پرداخت میکنند، به تدریج با افزایش هزینههای فعلی به سمت ورشکستگی بروند و اگر به درستی، کار را مدیریت نکنند، در آینده نزدیک، قطعا زیانده میشوند. نکته مهم دیگر این است که PSPها، باید به نوآوری و کاهش هزینهها حداقل در توسعه شبکه، توجه کنند. الان صحبت از بانکداری دبجیتال میکنیم ولی با وضعیت بد اقتصادی فعلی، هنوز دستگاه پوز قدیمی و دست دوم از کشورهای حاشیه خلیج فارس وارد میشود که در هفتههای آینده به آن خواهیم پرداخت. موضوع آنقدر اهمیت دارد که دستگاههای نظارتی و رگولاتور، باید شدیدتر در این زمینه برخورد کنند. چرا از راهکارهای نوین استفاده نمیکنیم؟ آقای حبیبالله! با توجه به تجربه جنابعالی در حوزه پرداختهای شهری، آیا نمیشد بدون گذاشتن دستگاه پوز در نانواییها یا فعال بودن همین PSPها مانند بهپرداخت ملت، سداد، تجارت الکترونیک پارسیان و آپ، به شکلی سرویس داده شود و نیاز به دستگاه پوز جدید نباشد؟ البته از دایره انصاف خارج نشویم. سایان کارت، قبلا جزء PSPهایی بوده که توان مالی خوبی نداشته و الان با توجه به ادغام بانکها در بانک سپه، افزایش سهم آن و قدرتمند بودن بانک سپه با توان مالی، این بانک به دنبال سهم بازار است. وقتی از دید کسبوکاری به ماجرا نگاه میکنیم، وقتی یک طرح انحصاری یا مشابه آن مطرح میشد، اگر ما هم بودیم، اولین کاری که میکردیم، PSP خودمان را برای اجرای این پروژه، مدنظر قرار میدادیم. آیا روش آن، گذاشتن پوز در نانواییها بود یا روش جایگزین هم وجود داشت؟
حبیبالله: پاسخ یک کلمهای به این سوال شما این است: بله! با وجود زیرساختهایی با قابلیتهای نرمافزاری، این ظرفیت و امکان، وجود داشت. در گروه، آقای انوشه اظهار کردهاند کارتخوان اضافه نمیشود بلکه قابلیت به کارتخوانهای فعلی اضافه میشود. باید عرض کنم این، چیزی است که باید باشد و عرض بنده نیز همین است اما الان اینطور نیست و پوزهای اندرویدی جدید، با قیمت بالا به ناوگان پرداخت کشور اضافه میشود. بار دیگر تاکید میکنم هرگاه قرار شد در فضای ICT کشور، نقص نرمافزار را با سختافزار جبران کنیم، آن کار، بسیار پرهزینه بوده و این پروژه هم یکی از همین ماجراست؛ یعنی با روش توسعه نرمافزاریِ کمهزینهتر، این قابلیت وجود داشت که موضوع یارانه نان را مدیریت کنیم. البته هنوز هم دیر نشده و این امکان وجود دارد. برای اثبات این مدعا، باز هم به موضوع نذر نان اشاره میکنم. در آن پروژه قرار بر این بود تعدادی از موسسات خیریه، منابع خودشان را پشت قضیه قرار دهند تا افراد کمبضاعت بتوانند مثلا از ۹۰ هزار نانوایی در ۱۰ هزار نانوایی، خرید را انجام دهند و هزینه آن را موسسه خیریه به نانوا پرداخت کند. مکانیزم و منطق موضوع، همانچیزی است که الان در حوزه یارانه نان داریم. دولت را به جای خیریه بگذاریم و افرادی که قرار است یارانه دریافت کنند، به جای افرادی که قرار بوده در آن مدل، به آنها در حوزه نان کمک شود. این پیادهسازی حداقل در سه PSP از جمله خود سداد و نیز بهپرداخت ملت و ایران کیش انجام شده و ما نیز در آستانه عملیات اجرایی آن هستیم. بنابراین این امکان وجود دارد، تست شده، اجرایی و عملیاتی شده و با اطمینانخاطر عرض میکنم، بدون اینکه تعداد قابل توجهی دستگاه پوز به شبکه اضافه شود، میتوانستیم با راهکار نرمافزاری، موضوع را از طریق سوئیچ حل کنیم. بار دیگر این سوال را تکرار میکنم: آیا اگر به سمت سایر اقلام اساسی مانند گوشت، مرغ، نان، شکر و مانند اینها برویم، باز هم قرار است برای هرکدام یک پوز بگذاریم؟! مشخص است که امکانپذیر نیست. پس حتما باید به راهحل نرمافزاری فکر کنیم. همچنین در حوزه پرداخت شهری، همانطور که شما اشاره کردید، تجربه بانک شهر، ذیقیمت است. ما سالهاست در حوزه پرداخت آفلاین، فعال هستیم و در چند کلانشهر بزرگ کشور، این موضوع در حال عملیاتی شدن است. در حوزه پرداخت آنلاین نیز فعالیت اجرایی داشتیم و همین الان در تاکسی تهران، پرداختها از طریق QR شهری اتفاق میافتد و هسته مرکزی آن، زیرساخت شاتوت است. همه اپلیکیشنهای بازار به آن متصل هستند و پرداخت خود را از طریق آن QR، به سادگی انجام میدهند. بر اساس آمار دریافتی از همکارانم در شرکت فناوری نوین شبکه، در سال گذشته، اخذ بالغ بر ۱۲۰۰ میلیارد تومان تراکنش روی زیرساخت شاتوت، عملیاتی شد. وفتی بدون اضافه کردن پوز به شبکه و بدون تحمیل هزینه به زیرساخت، میتوان با زیرساختهای نرمافزاری، به سادگی موضوع را پیش برد، حرکت به سمت راهحلهای دیگر جفاست. دیشب با خود آقای دکتر زمانیان به عنوان مجری پروژه در وزارت اقتصاد صحبت کردم. مکاتبه، مقداری دیر اتفاق افتاد و اگر زودتر رخ میداد، موضوع، بهتر مدیریت میشد. با این حال، وزارت اقتصاد نقش خود را در اینکه نباید انحصار وجود داشته باشد، ایفا کرده است. الان وقت آن است که بانک مرکزی، شاپرک و خود عزیزان در بانک سپه، در این زمینه اقدام کنند. بنده معتقدم دوستان بانک سپه، از بهترین و نخبهترین افراد فعال در حوزه پرداخت کشور هستند. به نظرم، اگر یکبار دیگر صورت مسئله را مرور کنند، میتوان ماجرا را از زاویه و دریچه دیگر دید و با ابزارهای کمهزینهتر، موضوع را مدیریت کرد.
- البته یک موضوع را هم فراموش نکنیم مبنی بر اینکه بخش بزرگی از تجهیزات شبکه پرداخت مانند دستگاه پرداخت، عملا از دور خارج شدهاند و باید به سمت مستهلک شدن و جایگزینی بروند. اینکه به چه روش، جایگزین شوند، خودش مسئله دیگری است. نکته دیگر اینکه افرادی که به صف خرید نان میروند، از پیرمرد ۸۰ ساله تا جوان ۲۰ ساله و نوجوان ۱۰ تا ۱۵ ساله را شامل میشوند. اگر راهکار را به سمت QRکد ببریم و افراد با موبایل پرداخت کنند، با وضعیت بد معیشتی کشور و افزایش دزدیهای روزانه به خاطر گرسنگی، استفاده از گوشی موبایل، هم مخاطره امنیتی دارد و هم اینکه بسیاری افراد بلد نیستند با QRکد خرید کنند. بالاخره آن پیرمرد ۸۰ ساله تا دیروز با کارت یا پول نقدی، نان خرید میکرده و اگر امروز قرار باشد به سمت استفاده از QR برود، مشکل پیدا میکند. نکته دیگر، اینترنت است. در این زمینه، چه باید کرد؟حتی پیادهسازی نرمافزاری هم مسئله است. اگر پشت همین شبکه موجود، نرمافزاری راهاندازی شود، آیا دستگاههای موجود در نانواییها، آن را پشتیبانی میکنند؟ اصلا این اتفاق، در وضعیت فعلی، میسر است؟
حبیبالله: موضوعی که درباره استفاده از زیرساخت QR به عنوان مدیا برای پرداخت اشاره کردید، نکته درستی است. البته الان وضعیت کشور نسبت به دو سه سال گذشته، خیلی بهتر شده است. ضریب نفوذ گوشی هوشمند در کشور، به بالای ۷۰ درصد رسیده و کمکم میتوان به QR به عنوان ابزار رایج و شایع توجه کرد. با این حال، دو موضوعی که اشاره کردید؛ یعنی هم وجود اینترنت در تمام مناطق و هم امنیت سطح جامعه مبنی بر اینکه افراد گوشی را در دست بگیرند و به راحتی با آن کار کنند، نکات درستی است. در این زمینه، میتوان به صورت دوجانبه به موضوع نگاه کرد. نکته اینجاست که راهحل اصلی، هنوز مبتنی بر کارت است. به جای اینکه روی خرید و نصب پوز جدید کار کنیم، به این زمینه هم فکر کنیم. در پروژه نذر نان که برای بانک شهر اجرا کردیم، روی همین پوزهای موجود سداد، بهپرداخت، ایران کیش و فکر میکنم آپ، امکان فنی را گرفتیم و خرید را عملیاتی کردیم و نیاز به پوز جدید نبود. موضوع توسعه یا تجهیز مجدد و بهبود ناوگان پرداخت کشور، مبحث دیگری است که PSPها باید روی آن کار کنند و کشور، به آن نیاز دارد، زیرا پوزها مستهلک میشوند و باید جایگزین شوند تا مصرف تسهیل شود. از طرف دیگر تکنولوژیهای جدید، وارد میشوند و مردم باید بتوانند از آن استفاده کنند. در کنار ابزار پرداخت مبتنی بر QR، این امکان وجود دارد که در لایه سوئیچ بتوانیم این پرداخت را مدیریت کنیم و شرایط را به سمتی ببریم که پرداختها با همین شرایط موجود اتفاق بیفتد. بنابراین این امکان، شدنی است و ما تجربه و نمونه آن را در بانک شهر داشتهایم.
- آقای کاشی! بنده به عنوان کسی که مباحث اقتصادی و خلق نقدینگی را دنبال میکنم، مواردی را میبینم که میتواند به کشور آسیب وارد کند و پولهای ریز و درشت را به سمت سفتهبازی ببرد. متاسفانه کسانی که پولهای بزرگ دارند، از این محل، ارتزاق و البته سوءاستفاده میکنند. نمونه آن بورس است و همه میبینیم چطور در روز روشن، جیب مردم را میزنند و صدای کسی هم بیرون نمیآید! در حوزه نان، میانگین مصرف، توسط خانوارها مشخص است. سرپرست خانوار و دیتای وی هم مشخص است. میتوان ماهانه عددی به صورت نقدی به حساب سرپرست خانوار واریز کرد. چرا دولت به سمتی رفته که نان را شمارش کند و چرا مشابه کالابرگ با آن رفتار میکند؟ بالاخره خانوادهها، نان را که نمیتوانند از سبد زندگی خود خارج کنند. عدد هم درشت نیست که مثلا بگوییم ماهانه ۵۰ هزار تومان پول نان بدهند که غیرممکن است چنین عددی به عنوان یارانه نان پرداخت شود و رقم، خیلی پایینتر است. با این عدد خرد، کسی سفتهبازی نمیکند تا نگران افزایش پایه پولی و نقدینگی در کشور شویم و در درازمدت، پایه پولی را بههم بریزد و آسیبهای دیگری ایجاد شود. پس این هم یک راهکار است؛ یعنی واریز پول نقد به حساب سرپرست خانوار به عنوان یارانه نان تا با همین مدل فعلی، نان را خرید کند. درخصوص تخصیص آرد که قرار است به صورت آزاد با نانوا حساب شود و به وی یارانه تعلق گیرد، نیز میتواند تصمیمگیری شود؛ یعنی همان اتفاقی که قرار بود در شاپرک رخ دهد. بر این اساس، طرح طبقهبندی مشاغل داشتیم که هر شغلی با عددی در شاپرک دستهبندی گردد تا فراد و ماجراهای پولشویی نیز مدیریت شود و محدودیتهایی که در تعداد و مبلغ تراکنش وجود دارد و بسیاری از اصناف را هم دچار مسئله کرده، رفع گردد. مثلا یک بنگاه، ماشین را ۵۰۰ میلیون تومان میفروشد اما نمیتواند پول آن را از مشتری، توسط دستگاه پوز بگیرد زیرا خودش باعث ماجراهای دیگر میشود. در اینجا اگر صنف نانوایان، کلوزلوپ شود و با متد شاپرک، تمام کارتخوانهای موجود بدون نصب نرمافزار، بر اساس تعداد تراکنش، تقسیم بر قیمت نان انجام دهد، حدود واقعی فروش نان مشخص میشود و بر این اساس، یارانهاش را دریافت میکند. این هم یک روش است. آیا شما اطلاع دارید این موضوع در طرح شاپرک چگونه میتواند اتفاق بیفتد؟
کاشی: نکتهای که اشاره کردید، چند جنبه دارد. ما به عنوان شرکت پرداخت یا از نگاه نهاد ناظر و شاپرک، صرفا جنبه فراهمآوری لایه پرداخت را نگاه میکنیم اما وزارت اقتصاد، حتما برنامههای بزرگتری در این حوزه دارد. یکی مبارزه با قاچاق آرد و دیگری برنامههایی درخصوص تحلیل دادهها و بررسی کلاندادهها برای سایر برنامههایی که در وزارت اقتصاد یا سایر نهادها مدنظرشان بوده است. ما الان درگیر مبحثی هستیم که عملیات آن در بازار یا کف جامعه، جراحی اقتصادی است که مباحث ارزی و تخصیص یارانهها را شامل میشود و درگیر بعد دیگری هستیم که لایه پرداخت یا اتصال است. کاش در این جلسه، دوستان وزارت اقتصاد هم حضور داشتند تا موارد مدنظر و اهداف را بهتر توضیح میدادند و اینکه چطور میتوان با این روش، جلوی قاچاق آرد را گرفت یا روی یکسری از نانواییها، بر اساس رفتار مشتری، میزان مصرف و… دیتاماینینگ کرد. الان سهمیه آرد دولتی، ارزش بسیار بالایی دارد. بسیاری از کسانی که درگیر صنف نانوایی هستند، میدانند گرفتن همین سهمیه، ماجرای خاصی است. حتما دوستان وزارت اقتصاد به دنیال این لایه بودهاند. از جنبه دیگر، راهکار این حوزه و عملیات اجرایی مدنظر است. به نظرم میتوان این موضوع را با راهکارهای مختلف تسهیل کرد؛ بهگونهای که این طرح، وقفه یا تاثیر خاصی روی رفتار مشتری نگذارد و مشکلی برای مردم ایجاد نکند. نکته دیگر که شما هم اشاره کردید، تزریق نقدینگی است که البته باعث تورم میشود. اگر عدد مبلغ واریز شود، باز هم منجر به تورم میشود. البته بنده متخصص یا کارشناس اقتصادی نیستم و خود دوستان باید نظر بدهند یا کسانی که پیگیر طرح بودند یا شاید عامل آن باشند و آنها درباره نقاط قوت، تسهیل کار و اجرای بهتر آن صحبت کنند.
- ما همین موضوع را در جایگاه سوخت هم داریم و قاچاق بنزین و گازوئیل در جنوب شرق کشور وجود دارد. ما بنزین را با قیمت سوبسیددار در جایگاهها میفروشیم. آنجا هم شمارش لیست اتفاق میافتد، تکلیف جایگاهدار مشخص است، کارتهای هوشمند سوخت هم معلوم است. تفسیر بنده این است که اگر آرد به قیمت آزاد، به نانوای آزادپز داده شود، قاعدتا دولت قصد دارد سوبسیدی به آن برگرداند. اکنون با تعداد تراکنش یا مبلغ تقسیم بر تعداد نان در روز، با وجود نانهای مختلف (که میتوان برای آن میانگین نزدیک به واقعیت از آن استخراج کرد)، اگر این اتفاق بیفتد، با شمارش نان، میتوان میزان سوبسیدی که باید به نانوا داده شود، با تعداد تراکنش و مبلغ تقسیم بر مبلغ نان، میانگینی را استخراج کرد و یارانه را به نانوا داد. همچنین چون دولت، آرد را به قیمت آزاد به نانوا داده، نانوا نه آن را به قنادی میفروشد و نه قاچاق میکند. این ماجرا، مبهم است. کاش دوستان وزارت اقتصاد حضور داشتند. البته ما دعوت کردیم اما قسمت نشد در خدمتشان باشیم. به نظرم، نکتهای است که خیلی ساده میتوان درباره آن رفتار کرد خصوصا در حوزه…
کاشی: اگر بنده درست متوجه شده باشم در طرح پیشنهادی شاپرک آمده، مابهالتفاوت میزان خریدی که در روز از نانوایی انجام میشود، یعنی مابهالتفاوت ۱۵ درصدی را برای نانوا واریز میکنند. احتمالا پروسه بعدی توسط بانک سپه با دولت، مدنظر است یا PSPهای عامل به نسبت تراکنش انجامشده، مانند بقیه تراکنشها سهم خود را برمیدارند. آنچه ما مطلع هستیم، همین ۱۵ درصد است. البته گفته میشود طرح هنوز نهایی نشده و بین بانک مرکزی، شاپرک و وزارت اقتصاد در حال رفتوآمد است اما کلیت آن، همین موضوع بوده است. بنده امروز صبح که با آقای دهقان صحبت کردم، همین مورد را اشاره کردند.
- البته شنیدهام طرح بانک مرکزی تقریبا آماده است و طی هفته آینده به شرکتهای PSP ابلاغ میشود و باید منتظر جزییات آن ماند اما به ماجرای دیگری برگردیم که بانکها گرفتار آن هستند و بانک ملی به شدت درگیر آن است. الان تعداد زیادی کارت بانکی در اختیار مردم است و از آن طرف، تراکنشهای زیادی با کارت بانک ملی انجام میشود. از طرف دیگر، سهم بازار PSP بانک ملی، به واسطه جابهجایی مدیریتی و عدم ثبات مدیریتی، که امیدواریم حل شود، با چالش مواجه شده است. عمر هر مدیر در سداد برای اجرای یک طرح کوچک یا بزرگ کفاف نداد و تغییرات زیادی صورت گرفت. به نظر میرسد تراکنشهای خرد، بلای جان نظام بانکی است. به عقب برگردیم. زمانی بانک مرکزی، تلاش کرد USSD را قطع کند و مدام صحبت از ناامنی بودن آن میکرد، در حالی که اصل ماجرا این نبود بلکه PSPها یک کارتشارژ ۱۰ هزار تومانی را به ۱۰ تراکنش ۱۰۰۰ تومانی تبدیل میکردند و بسته به نوع خرید، بابت هر تراکنش از بانک عامل خودشان یا بانک دیگر، پول میگرفتند. در نهایت، بانکها به این نتیجه رسیدند آنقدر رسوب منابع این خرید خرد در بانکها کم است که برای بانک، دادن آن میزان کارمزد، بهصرفه نبود. بنابراین بانک مرکزی، کارمزد پرداختی بانکها را در حوزه USSD صفر کرد. البته در حوزه USSD، ماجرا، متفاوت و شامل یک سرکد و سوئیچ و هزینه نگهداشت شبکه، بسیار کمتر بود. از طرف دیگر، چون PSPها، آن موقع کارمزد فروش چهار درصدی داشتند که الان به سه و دو درصد تقلیل پیدا کرده، آن درآمد، هزینهها را پوشش میداد و صدای کسی هم درنیامد و همین الان هم در حال فعالیت است. این در حالی است که در ماجرای دستگاههای پوز، شرکتهای PSP، یا باید دستگاه بگذارند یا با هر روش دیگر، هزینه پشتیبانی آن، نسبت به USSD خیلی بالاتر است. نمیتوان توقع داشت این کارمزد صفر شود. اگر طرح شاپرک این است که نانواییها را کلوزلوپ کند، تراکنشها دستهبندی شود، نانواییهای جدا شوند و بر اساس تعداد تراکنش، همان ۱۵ درصدی که اشاره کردید، به نانوا داده شود، به نظرم بانک مرکزی، برای دفاع از منافع بانکها، میتواند عدد کارمزد را پایینتر بیاورد و باز هم بانکها آن را بدهند. البته قرار بود در این شرایط بلبشوی اقتصادی کشور، بانک مرکزی، نظام پرداخت کارمزد را امسال اصلاح کند که با وضعیت موجود، بعید میدانم جرات کند پرداخت کارمزد را به سمت مردم ببرد و از آنها پول بگیرد ولی میتواند عدد کارمزد را کم کند. آیا شما موافقید؟
کاشی: تعرفهها حدود پنج سال است که در حوزه نظام کارمزد، در این لایه تغییر نکرده است و اگر قرار باشد به این سمت حرکت کند، میتواند به صورت مدل یا پادرمیانی بین شاپرک، بانک مرکزی و بانکهای عامل با کاهش سهم یا مدل دیگری باشد. با همین مدلی که شما اشاره کردید، فکر میکنم شرکتهای PSP، با فضای پرداخت و سیستم موجود، در آینده متضرر میشوند؛ یعنی به سمت بازار اشباعشده میرویم و اگر سرویس ارزش افزوده در این بازار ایجاد نشود، مطمئنا این مشکل، ایجاد میشود. همین الان هم در هر سوپرمارکت و کسبوکار، حداقل چهار پنج پوز وجود دارد. نکته دیگر اینکه بین PSP و بانک عامل، همیشه باید ترازی از یک نسبت میزان پوز، پذیرنده و کارتهولدر وجود داشته باشد. الان در بانک ملی، این نسبت به خاطر تغییرات مدیریت در سداد طی دو سال اخیر و عدم اجرای برنامهها توسط همکاران بنده، اتفاق نیفتاده و به شدت، در سمت PSP، پایین است. گزارش ماهانه شاپرک درباره تعداد پوزها و پذیرندههای فعال، این نسبت را مشخص میکند. درباره اصلاح نظام کارمزد، طی جلسات با شاپرک، صحبت کردیم که گفتهاند در هیئت عامل بانک مرکزی، در حال بررسی است. این اصلاح نظام پرداخت کارمزد، میتواند به این روند کمک کند. همچنین نکته شما درباره نان میتواند اتفاق بیفتد اما اینها آیتمهایی است که بین بانک و PSP وجود دارد. برای بانک، میزان رسوب داخل بانک مهم است و برای PSP، میزان و تعداد تراکنش. بانکهایی که مالک PSP هستند یا آن را به طور کامل تحت اختیار خود دارند، معمولا سعی میکنند این تراز را رعایت کنند یا با push مناسب در بازارهای خاص، سهم PSP خود را بالاتر ببرند که این امر، در سه PSP اول کشور، قابل مشاهده است. برنامه ما نیز در سداد این است که بتوانیم این نسبت را بهبود و ناوگانمان را توسعه دهیم و در لایههایی از کار، نوسازی کنیم تا سهم بیشتری از بازار بگیریم.
- جناب کاشی! با توجه به عدم حضور آقای متولی، ناگزیر سوالات بیشتری از جنابعالی میپرسم. شما به عنوان نماینده PSPهای معترض در این میزگرد حضور دارید. نوآوری در PSPها، مسئله مهمی است و طی چندین سال و در واقع از ابتدای ظهور PSPها تا الان، هیچ نوآوری از سمت آنها نداشتهایم. فقط یک دستگاه کارتخوان و یک IPG ارائه میدهند. درست است؟!
کاشی: این دو مورد به عنوان ابزار و محصول شرکتهای PSP است اما سایر خدمات، راهکارهای سازمانی است که به یک صنف اختصاص داده میشود مانند تسویه حسابها یا خدمات کیف پول. ما الان روی کیف پول متمرکز شدهایم و خدمات ارزش افزوده که در کنار پوز، به صاحب پذیرنده یا کسبوکار میتوانیم بدهیم. خدمات مختلفی در این لایه وجود دارد. در حوزه فنی، روی زیرساخت کلود برای پذیرندهها در زمینه درگاههای اینترنتی، خدمات آنلاین روی باشگاه مشتریان و یکسری سرویسها که در ماههای آینده اجرایی میشود، کار میکنیم. همه همکاران ما در شبکه پرداخت، برای خودشان، همین پلنهای مشابه را دارند و درگیر آن هستند. نکته اینجاست که همیشه نوآوری نسبت به رگولاتوری و قوانین، جلوتر است و قوانین و رگولاتوری، برخی مواقع این روند را کند میکند. معمولا با نوآوری، سرویس یا خدمتی به مشتریان، ارائه و بعدها، راجع به آن چارچوب یا قانون مطرح میشود. فکر میکنم اصلا همین صنعت پرداخت قبل از تاسیس شاپرک وجود داشت و بعد از آن، قانونمند شد و تحت شبکه الکترونیک پرداخت کشور (شاپرک) مدون و اسناد و پروتکلهای ارتباطی آن ایجاد گردید. همیشه نوآوری برای بازارها نیاز است و بازار میتواند در این حوزه، تاثیرگذار باشد اما هم ما در سداد و هم همکاران ما در سایر شرکتهای PSP، درگیر این میزان ریسک و نوآوری، میزان کشش و سرمایهگذاری موردنیاز آن هستیم.
- بنده یک خواهش از شما دارم! الان همه PSPها، به جای تبلیغ، از درآمد خودشان به پذیرندهها میدهند تا آنها را سمت خودشان نگه دارند. همانند نامهای که شما در جهت دفاع از سهم بازارتان به شاپرک ارسال کردید، یک بار هم با شرکتهای PSP، همگی دور هم جمع شوید و بساط کارمزد دادن به پذیرنده را حذف کنید. آیا خبری در این زمینه، در راه نیست؟!
کاشی: والله آنچه بنده باخبرم این است که چند بار PSPها، خصوصا آنهایی که در جایگاه بالاتر نسبت به مجموعه ما قرار دارند و دو سه PSP همطراز خودمان، صحبت کردیم اما تا الان به جواب مشخصی نرسیدیم. چون این حالت، عرف شده و پذیرنده برای گرفتن پوز، چنین درخواستی را میکند، وضعیت، متفاوت است. بسیاری از کسبوکارها که تراکنش بالا دارند، وقتی برای یک خدمت بسیار ساده مانند درگاه اینترنتی با آنها وارد مذاکره میشویم، ابتدا جدول تسهیم درآمد که سایر همکاران ما به آنها دادهاند، جلوی ما میگذارند و از آن میزان، شروع به مذاکره میکنند؛ یعنی میگویند فلان شرکت به ما، این میزان را به همراه آفرهایی ارائه میدهد و بانک عامل آن هم تسهیلاتی اعطا میکند، حالا شما چهکار میکنید؟! بنابراین ما با ادبیاتی مواجه هستیم که درست یا غلط، ایجاد شده و متاسفانه بازار را آلوده کرده است. در کنار این موضوع، مدلهای مختلف مانند هدایت تراکنش و مباحث آسیبزای دیگر را هم باید درنظر گرفت. شما به تبلیغات اشاره کردید. در هزینهکرد تسهیم درآمدها، واقعا PSPها، منفی میشوند. با این نرخ ارز و مشکلات گمرکی بابت تجهیزات، قوانین و آییننامههای مختلف، به دلیل نوسازی تجهیزات، راهکارهای میرور و دیزاستر برای مواقع بحران و اتفاقات مختلف، هزینههای بالای تجهیزات نیاز دارد. علاوه بر آن، هزینههای حقوق، دستمزد و منابع انسانی، بسیار بالاست. همچنین هزینههای پشتیبانی مطرح است و برخی همکاران ما، در استانها، دفاتر یا نمایندگی دارند یا به صورت هیبریدی کار میکنند؛ یعنی هم نمایندگی دارند و هم دفتر مستقیم. اینها هزینههای بالایی است و با شرایط فعلی، کسبوکارها باید نگاه خود را بهPSP ها اصلاح کنند و PSPها هم عزم جدی در این حوزه داشته باشند. ما به عنوان سداد، از هر پیشنهادی در این حوزه، برای اصلاح روند فعلی استقبال میکنیم.
- اینکه رقابتهایی باعث شده کل صنعت پرداخت در کشور، دچار آسیب شود، قابل کتمان نیست اما اینکه تا کجا قرار است جلو برود، معلوم نیست. درباره اینکه رگولاتور میتواند آن را پیش ببرد و یا اینکه شرکتهای PSP، به واسطه استفاده از روشهای نوین فناوری میتوانند این کار را انجام دهند، بخشی از پاسخ، مشخص است. اگر اشتباه نکنم، دو سال پیش، پرداختیارها اعلام کردند بانکها در حوزه IPG، کارمزد ندهند بلکه کل PSPها، حوزه IPG را به پرداختیارها واگذار کنند، آن موقع، پرداختیارها، پول را از مشتری میگیرند و سهم PSPها را میدهند. این طرح، رسما به بانک مرکزی رفت و بدون پاسخ برگشت، در حالی که حذف کارمزد IPG به نفع بانکها بود. این، جای تاسف داشت. بنده فکر میکردم حداقل درباره اصلاح برخی کارمزدها در سال گذشته، این موضوع نیز میتوانست ادامه پیدا کند. جناب حبیبالله! در این زمینه، نظر جنابعالی چیست؟ همچنین اگر نکته یا سخن پایانی دارید، بفرمایید.
حبیبالله: در این ماجرا، دو موضوع، نباید با هم خلط شود. اینکه شرکتهای پرداخت با توجه به فرسوده شدن تجهیزات، نیازمند تجهیز مجدد و خرید دستگاه هستند و اینکه نسل جدید با تکنولوژی جدید وارد بازار میشود و علاقهمند است نسل قدیم را خارج کند و قابلیت استفاده از تکنولوژی جدید را به دست آورد تا مردم راحتتر با آن کار کنند و از قابلیتهای جدیدتر بهرهمند شوند، چیزی نیست که آن را نفی کنیم. این، سیر طبیعی و هر روزه صنعت پرداخت کشور است و همه صنایع به نوسازی نیاز دارند. نکته این است که ما برای مدیریت یارانه نان و به تبع آن، مدیریت یارانه گوشت، مرغ، شکر، روغن و نظایر آن، لزوما نیازمند زیرساخت سختافزاری جدید نیستیم. بنده مخالف خرید تجهیزات نیستم و برای تجهیز ناوگان باید خرید تجهیزات اتفاق بیفتد اما اینکه برای مدیریت یارانه نان، نیازمند خرید تجهیزات هستیم، اینطور نیست. به اعتقاد بنده، این اتفاق میتواند با لایههای فرایندی و نرمافزاری در پشت آن رخ دهد و از همین دستگاههای موجود استفاده شود. درباره نقش رگولاتور در این حوزه، باید عرض کنم مانند همیشه، انتظار همه فعالان صنعت پرداخت و بانکی کشور این است که رگولاتور، نقش خود را به عنوان تنظیمگر ایفا کند نه بازیگر. هر وقت نقش بازیگری جای تنظیمگیری را بگیرد، دچار مشکلاتی میشویم که مصادیق آن موجود است. رگولاتور باید در نقش تنظیمگری خودش بنشیند، واقعا این موضوعات را مدیریت کند و اجازه بدهد پلتفرمهای مختلف به صحنه بیایند و در ترکیب با همدیگر، معماری جدید را برای گردش تراکنش در کشور خلق کنند تا به نیاز دولت، پاسخ داده شود. ما نباید آدرس غلط به دولت بدهیم. در دولت، سعی میکنند از متخصصان این صنعت کمک بگیرند تا بهترین راهحل را لحاظ کنند. ما باید به دولت کمک کنیم تا کمهزینهترین راهکار را اجرا نماید. نقش رگولاتور هم همین است که تمام ظرفیتها را به صحنه بیاورد و همه را با همدیگر ترکیب کند تا نیاز دولت در این عرصه پاسخ داده شود. شاید بتوان گفت در طول این دوره و ۱۰ سال آینده، مهمترین موضوعی که صنعت پرداخت کشور، با آن مواجه میشود، همین موضوع است. ماجرایی که در زمینه کالابرگ الکترونیک یا یارانه نان داریم، از مهمترین موضوعات است. الان صنعت پرداخت و بانکی کشور باید خوش بدرخشد و بهترین راهکار را برای حل این موضوع، روی میز دولت بگذارد. البته آقای دکتر فرامرزی در گروه اشاره کردهاند میتوانیم موضوع اصلاح کارمزد را روی پروژه یارانه نان شبیهسازی و از همینجا شروع کنیم. اگر بتوانیم از زیرساختهای نرمافزاری، استفاده و مدیریت کارمزد جدید را از همینجا آغاز کنیم، کمک به دولت برای شبیهسازی این فضا و حرکت به سمت تغییر نظام کارمزد در آینده، میسر است.
- همانطور که اشاره کردید دولت در زمینه ارز ۴۲۰۰ تومانی که موجبات رانت را در این فضا برای بسیاری از دستاندرکاران ایجاد کرده بود، با شهامت، ورود و آن را حذف کرد. از آنجا که شما به برخی از اعضای کابینه و دولت دسترسی دارید، لطفا بفرمایید ارز نیمایی را هم حذف و آن را تکنرخی کنند و با دنیا، طوری پیش بروند که نقطه حساس کنونی، حساستر نشود! واقعا دیگر برای مردم، صبری نمانده و همهچیز، به سختی جلو میرود. به هر حال، همه داریم زندگی میکنیم و این موارد، چیز پنهانی نیست. طبق اخبار غیررسمی، ظاهرا افزایش قیمت بنزین، از مردادماه قرار است اتفاق بیفتد که واقعا نمیدانم دولت با چه شهامتی میخواهد آن را اجرا کند. اگر در این وضعیت بد اقتصادی، قرار است این کار را انجام دهند، امیدوارم با مدلی انجام شود که مانند وضعیت موجود نشود؛ مثل اینکه اول ارز ۴۲۰۰ تومانی را حذف کردند و سپس به دنبال کالابرگ و راهکار هستند! بالاخره اینکه کشورهای غربی و جهان اول به جایی رسیدهاند، یکشبه این اتفاق نیفتاده تا به نقطه فعلی برسند. بد نیست آقایان در برنامهریزیها، مقداری دقیقتر عمل کنند و با فاصلهای کارها را پیش ببرند که حداقل خودشان در نقطه اجرا گرفتار نشوند. الان در یارانه نان به نقطه اجرا رسیدهایم اما همچنان در حوزه انحصار آن، کشوقوس داریم و اینکه بقیه با چه راهکاری بیایند یا نیایند. جناب کاشی! اگر حضرتعالی نیز سخن و نکته پایانی دارید، بفرمایید.
حبیبالله: امیدوارم با جمعبندی صحبتهای انجامشده و نظر دوستان، در این حوزه، تصمیماتی که به صلاح اکوسیستم پرداخت و مردم باشد، وضع و مدل هوشمندسازی در حوزه یارانهها اجرا شود.
- برای شما توفیق و ثبات مدیریتی در سداد آرزومندم. امیدوارم حضرتعالی در فرصت مناسب بتوانید چند طرح بزرگ را انجام دهید و دوره مدیریت خود را در این شرکت معظم دولتی که هزینه آن از جیب بیتالمال است، پیش ببرید. آقای فرامرزی در گروه پیشنهاد دادهاند که میتوان مدل پیشنهادی کارمزد را روی همین پروژه نان، شبیهسازی کرد. مدل آن، میتواند طوری باشد که مردم نقدی پرداخت کنند و اگر مایل به استفاده از کارت و تراکنش شاپرکی بودند، از طریق همین پوزها خرید نمایند اما در قبال تراکنش، حتما خود خریدار، کارمزد بدهد. در این صورت، حتما اعتراض خریداران را خواهیم داشت. در پاسخ به این اعتراض، سرویس کیف پول، توسط بانکهای دارنده کارت ارائه شود. اتفاقا از طریق همین پوزها، در این تراکنشها، نه تنها میتوان کارمزد نگرفت (البته در ابتدا، چون کارمزد نگرفتن، شیوه خوبی نیست) بلکه میتوان خریدار را وارد مباحث وفاداری مانند کشپک و غیره کرد. پروژه نان میتواند بهترین و مهمترین فرصت توسعه کیف پول در کشور باشد. بنده هم با توجه به پرداختهای خرد که بلای جان شبکه بانکی کشور شده و با عنایت به اینکه بانکها، هزینه سنگینی را در حوزه آنلاین پرداخت میکنند تا تراکنشها را به درستی به مقصد برسانند، با این موضوع موافقم. همچنین میتوانیم بحث کیف پول آفلاین را هم داشته باشیم که هزینهها را پوشش میدهد و حتی به نظام بانکی، شاپرک، شتاب و خود بانک مرکزی کمک میکند؛ البته مشروط به اینکه دوستان، از سهمخواهی دست بردارند و دید منطقیتری به موضوع داشته باشند. ضمنا بنده از مدل خرید سایان کارت در دستگاههای کارتخوان و اینکه چه تعداد خریده یا قرار است خریداری کند و نوع پرداخت آن چگونه است، اطلاع ندارم. امیدوارم این دستگاههای کارتخوان روی دست بانک سپه باد نکند و بتواند از آن در شبکه، استفاده کند چون بانک سپه هم بانک دولتی است و از محل بیتالمال هزینه میکند. امیدوارم دوستان در اتفاقات پیشرو و پروژههای آینده دقیقتر عمل کنند تا مانند خبر هفته آینده که قرار است این انحصار بشکند، ناگهان آچمز و گرفتار مباحث بعدی نشوند. امیدوارم در هفتههای آینده بتوانیم در حوزه ورود دستگاههای پوز قاچاق به کشور، با مسئولان شاپرک هماهنگ شویم تا ببینیم چه برنامهای درنظر دارند و در زمینه یارانه نان نیز یک بار دیگر، با حضور شاپرک، به عنوان نماینده رگولاتور بانکی، این موضوع را مرور کنیم
ارسال یک نظر