در حال خواندن
در میزگرد آنلاین با حضور مدیران هلدینگ فناوری بانکی مطرح شد: فناپ از بازیگری تا بازی‌سازی در عرصه هلدینگ‌های فناوری بانکی
0

در میزگرد آنلاین با حضور مدیران هلدینگ فناوری بانکی مطرح شد: فناپ از بازیگری تا بازی‌سازی در عرصه هلدینگ‌های فناوری بانکی

نویسنده:  علی اصغر افتاده1400-06-27

راه‌اندازی سرویس ۵G در شرکت‌های زیرمجموعه؛ نیمه دوم ۱۴۰۰

شرکت فناوری اطلاعات و ارتباطات پاسارگاد آریان یا همان فناپ، از معروف‌ترین و بزرگ‌ترین شرکت‌های فناوری اطلاعات کشور است که از دی‌ماه سال ۸۴، فعالیتش را شروع کرد و «جوانمردی» پس از یک سال به ورود به این شرکت از همان تاکنون سکاندار این شرکت، بوده است.

هرچند فناپ در ابتدا صرفا در جهت پاسخ به نیازهای فناورانه بانک پاسارگاد فعالیت خود را آغاز کرد ولی به‌تدریج با توسعه خدمات و محصولاتش، پا را از حوزه بانکداری و پرداخت، فراتر گذاشت و امروز در بسیاری از حوزه‌های فناوری اطلاعات کشور دستی بر آتش دارد؛ به نحوی که در گفت‌وگویی قدیمی در سال ۹۴، مدیرعامل فعلی این هلدینگ، یکی از مهم‌ترین مسایل فناپ را قائل نبودن به برنامه تجاری خودش عنوان می‌کند و ادامه می‌دهد اگر می‌خواست در این برنامه تجاری، مشابه شرکت‌های IT در کنار بانک‌ها حرکت کند، به شرکتی تبدیل می‌شد که کارش محدود به خرید، تعمیر و نگهداری بود یا در نهایتِ ابتکار، شرکتی بود که نرم‌افزار بانکی نیز نوشته است.

اگر فناپ را از منظر پاسارگادی نگاه کنید، به نوعی آینه بخشی از آرزوها و اراده‌های دکتر قاسمی، مدیرعامل بانک پاسارگاد است. او از روز اول فناپ، همیشه می‌گفت فناپ باید شرکت شماره یک IT کشور باشد، جهانی فکر کند و اصلا نباید به کسب‌وکار‌هایی که بانک در اختیار شرکت می‌گذارد، محدود و منحصر شود. گویا این نقشه راه، همین شد که اکنون از هلدینگ فناپ سراغ داریم.

از همین رو، در این میزگرد آنلاین از سلسله نشست‌های تخصصی بانکداری و اقتصاد دیجیتال با موضوع «نقد و بررسی عملکرد هلدینگ فناوری فناپ» که با حضور شهاب جوانمردی، مدیرعامل هلدینگ فناپ و کیوان جامه‌بزرگ، معاون توسعه راهبردی و امور شرکت‌های این هلدینگ برگزار شد، عملکرد و برنامه‌های آتی فناپ، موردبحث و تبادل‌نظر قرار گرفت. ماحصل این گفت‌وگو، پیش‌روی شماست.

 

فایل صوتی این گفت‌وگو را از اینجا بشنوید.

نشریه دیجیتال این گفت‌وگو را از اینجا دانلود کنید.

اسپانسر این برنامه  هلدینگ فناپ

 

  • ‌پارسال در چنین روزهایی، یک برنامه در خدمت آقای جوانمردی بودیم. آن موقع پرسنل فناپ، ۴۵۰۰نفر بود و امروز به ۵۲۰۰نفر رسیده است؛ یعنی برخلاف بسیاری از شرکت‌هایی که به واسطه مشکلات، تعدیل نیرو داشتند، ۷۰۰نفر به مجموعه شما اضافه شده است. لطفا به اختصار درباره وضعیت عملکرد شرکت‌های زیرمجموعه هلدینگ فناپ توضیح دهید. این شرکت‌ها، هرکدام چه نقشی در حوزه فناوری بانک پاسارگاد ایفا می‌کنند؟

جامه‌بزرگ: رشد تعداد همکاران و سرمایه انسانی، طبق برنامه‌ پنج‌ساله‌ای که تا افق ۱۴۰۴ تدوین شده، پیش می‌رود و تا آن زمان حداقل ۱۰هزار نفر همکار در فناپ خواهیم داشت. کرونا، مسایلی به وجود آورد و برای برخی کسب‌وکارها مشکلات جدی و برای برخی دیگر، فرصت ایجاد کرد. با این حال، این رشد سرمایه انسانی، طبق برنامه جلو می‌رود. شرکت‌های گروه را تحت چهار حوزه تقسیم‌بندی کردیم. در این خصوص، اصطلاحی در گروه به نام برنامه فناپ LIFT داریم که مخفف چهار حوزه کسب‌وکار شاملLife style، Industrial،Fintech  و Telecom است. شرکت‌ها هم در این چهار حوزه، دسته‌بندی شد‌اند. ابتدا از F شروع می‌کنم. فین‌تک، خاستگاه اصلی گروه فناپ در گروه مالی پاسارگاد بوده است. در این بخش، مجموعه داتین، پرداخت الکترونیک پاسارگاد، شرکت داتکس و شرکت پارسا مشغول به فعالیت هستند. سال گذشته، داتین، درگیر پروژه مهاجرت بانک سپه و بانک‌های نظامی بعدی بود. چون شما دو برنامه را به داتین اختصاص دادید، به آن ورود نمی‌کنم. شرکت PSP حدود سه سال است که از بانک به گروه فناپ منتقل شد و فناپ، سهام آن را تملک کرد. جایگاه این شرکت در شاپرک، از رنکینگ هشتم به ششم رسیده و یکی از متنوع‌ترین پورتفوهای بانکی را در شرکت‌های PSP به خود اختصاص داده است. شرکت دیگر در حوزه تلکام، فناپ‌تلکام است. این شرکت، جزو معدود شرکت‌های خصوصی است که زیرساخت مخابراتی مستقل خود را از شبکه شرکت مخابرات ایران در شهرهای مختلف توسعه می‌دهد و البته بخش عمده برنامه آن، در شهرهای جدید و مناطق کمتر توسعه‌یافته است. در حال حاضر، منطقه آزاد کیش و انزلی، تکمیل شده و سراغ یک‌سری کلان‌شهرها مانند رشت هم رفته‌ایم و پروژه فیبر آن تا دو سه ماه آینده تمام می‌شود. در حوزه تلکام، مجموعه زی‌تل را داریم که یکی از پروایدرهای TD‌LTE در تهران، کرج و لواسان است و برنامه تجاری آن، عملا سال گذشته شروع شد. اتفاق خوبی که پایان سال افتاد، این بود که واجد شرایط دریافت مجوز موبیلیتی و ۵G شد و امیدواریم طی یکی دو ماه آینده بتواند سرویس ۵G خود را راه‌اندازی کند. در حوزهIndustrial، مجموعه فناپ‌تک را داریم. در این زمینه، کارخانه تولیدی اروند را در منطقه آزاد اروند، خردادماه امسال افتتاح کردیم و به بهره‌برداری رساندیم. کار اولیه آن، تولید تجهیزات بانکی و پرداخت بوده اما در قدم‌های بعدی، تجهیزات دیگر موردنیاز شرکت‌های گروه مانند مودم‌های مخابراتی و اندروید باکس برای حوزه تلکام و Life style در دستورکار دارد و عملا یک مجموعه تولید دیوایس‌های دیجیتال خواهد شد. شرکت دیگر، مجموعه فناپ‌زیرساخت است که کار خود را با پیمانکاری پروژه‌های بزرگ IT در کشور شروع کرد. در این بخش حوزهITS، شهر هوشمند و پروژه بزرگ ERP را که تا سال گذشته در داخل خود فناپ مدیریت می‌شد، دنبال می‌کنیم و آن را به فناپ‌زیرساخت منتقل کردیم تا به عنوان شرکت تخصصی در حوزه فناور‌ی‌های صنعتی فعالیت کند. ما حدود ۱۰ تا ۱۲ شرکت اصلی داریم و اگر قرار باشد به همه آنها اشاره کنم، فرصت برنامه گرفته می‌شود. شرکت دیگر شناسا، مجموعه VC گروه مالی پاسارگاد است که توسط فناپ تاسیس شده و موضوع شتاب‌دهی کسب‌وکارهای نوبنیاد را دنبال می‌کند. مجموعه فناپ‌پلاس را در حوزه Life style داریم که سال‌های گذشته در حوزه VAS متمرکز بود و الان با توجه به تغییر و تحولاتی که در آن صنعت اتفاق افتاده، روی فناوری‌های آموزشی، متمرکز است. امیدوارم طی دو سه هفته آینده، راه‌اندازی اولین محصول پلتفرم آموزشی این مجموعه را در اکوسیستم، اطلاع‌رسانی کنیم. مجموعه دیگری به نام پادرو داریم که در حوزه تجارت اجتماعی (social commerce) متمرکز است و احتمالا دوستان، اخبار آن را در ماه‌های گذشته شنیده‌اند. مجموعه دیگر، باران تلکام است که در حوزه IPTV و VOD فعالیت می‌کند. البته قبلا با برند آیو فعال بود و در این مجموعه نیز در نیمه دوم سال، تغییر و تحولاتی خواهیم داشت.

  • ‌همان‌طور که در مقدمه برنامه ذکر شد، فناپ تنها هلدینگ فناوری است که مدیرعامل بانک، رییس هیات‌مدیره آنجا هم هست. فکر می‌کنم سال ۹۴، در مصاحبه‌ای با روزنامه دنیای اقتصاد اشاره کردید آقای قاسمی، در آن زمان، به اینکه فناپ فقط در یک حوزه کار کند، قائل نبوده و تاکنون هم با همان رویکرد پیش رفتید و طی سال‌های گذشته، در حوزه‌های مختلفی سرمایه‌گذاری کردید. اگر محرمانه نیست، لطفا بفرمایید حجم سرمایه‌گذاری‌های فناپ در دهه ۱۳۹۰ و میزان بازگشت سرمایه چقدر بوده است؟

جوانمردی: ابتدا نکته‌ای را درخصوص مقدمه میزگرد تصحیح کنم. در مقدمه اشاره شد بنده از ابتدا مدیرعامل فناپ بودم که این‌طور نیست. من در اول شهریور ۱۳۸۵ یعنی ۹ ماه بعد از تاسیس فناپ به مجموعه پیوستم و یک سال بعدتر از آن افتخار مدیرعاملی مجموعه را پیدا کردم. آقای کشاورز که از موسسان مجموعه هستند، اولین مدیرعامل فناپ بودند. درخصوص سوال جنابعالی، آقای دکتر قاسمی، چون از ابتدا نگاه خاصی به حوزه فناوری داشتند و نگاه ابزاری به فناوری را حداقلی می‌دیدند، با نگاه توسعه‌ای، ماموریت ایجاد و توسعه شرکت فناپ را به تیم موسس واگذار کردند و طی این سال‌ها، هر‌گونه پشتیبانی و راهنمایی را از مجموعه داشته‌اند، چون به نقش متفاوت فناوری قائل بودند. امروز هم که شعار مجموعه «سکوی خلق آینده» است، فکر می‌کنم برای راهبری چنین برنامه‌ای، شخصی شایسته‌تر از ایشان برای ریاست هیات‌مدیره نیست. با همین نگاه، توسعه را در مجموعه هلدینگ فناپ دنبال کردند. آگاهی از صنعت‌های اثرگذار و توجه به بنچ‌مارک‌ها در دنیا، میزان سرمایه‌گذاری آنها، اینکه الان چه حجمی از بازار را به خودشان اختصاص داده‌اند، چند متخصص را درگیر کارشان کرده‌اند و چه نقشی در اقتصاد و GDP کشور داشته‌اند، نشان می‌دهد آن صنعت، چقدر تاثیرگذار است. وقتی به صنایع بالادستی و پایین‌دستی نفت و گاز و پتروشیمی یا معدن، سلامت و هر صنعت دیگر نگاه کنید که بخشی از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده، اعداد و ارقام با شما صحبت می‌کنند اما وقتی وارد حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات می‌شویم، شاید بیشترین سرمایه‌گذاری‌ها بر بسترهای فیزیکی و حوزه ارتباطات یا CT متمرکز شده و عملا این شکاف بزرگ از سال‌های گذشته باعث شده، صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات ما، آن‌گونه که باید و شاید، رشد نکند و در حالی که می‌تواند در حوزه ایجاد مزیت‌های رقابتی و کمک به توسعه تمامی صنایع دیگر یا آنچه امروز درباره اقتصاد دیجیتالی صحبت می‌کنیم، موجب جهش کشور شود، این اتفاق رخ نداده است. همه این‌ها ناشی از این است که به اندازه کافی، در این حوزه، سرمایه‌گذاری نشده است. مجموعه فناپ با ۱۵۰میلیون تومان سرمایه تاسیس شد و عملا در روند رشد و فعالیت خودمان، افزایش سرمایه‌مان تا هفت هشت سال اول، ناشی از تجمیع سودها و به سرمایه بردن آنها بوده است. بعد از استقرار نرم‌افزار جامع بانکی و موفقیت دو سه محصول اولیه، به نوعی خودمان را شایسته اعتماد بیشتر گروه مالی پاسارگارد قرار دادیم، روند افزایش سرمایه توسعه یافت و سهامداران، سرمایه ما را از حدود ۱۲۰ تا ۱۳۰ میلیارد تومان با آورده نقدی، به ۲۵۰میلیارد تومان رساندند که همچنان سرمایه ثبت‌شده ماست. در سال گذشته، با توجه به برنامه پنج ساله‌ برای توسعه کسب‌وکارها و تایید سهامداران مجموعه، افزایش سرمایه به ۱۱۰۰میلیارد تومان را در دستورکار قرار دادیم که عملا سرمایه‌گذاران، سرمایه‌شان را تادیه کردند. چون نگاه ما این بوده که باید برای توسعه، اقداماتی انجام دهیم تا همزمان کسب‌وکارهای ما امکان‌پذیر نیز باشند و اگر سرمایه‌گذار، منابع خود را به کسب‌وکارهای ما اختصاص می‌دهد، حداقل پاسخگوی نرخ تامین مالی رایج بازار کشور باشد، ما بخش جدی از کسب‌وکارهای‌مان را که به بلوغ می‌رسند و از حالت سرمایه‌گذاری اولیه خارج می‌شوند، با تسهیلاتی که بانک‌های مختلف از نظام بانکی کشور می‌گیرند و ما نیز دریافت می‌کنیم، پیش می‌بریم. وقتی به صورت‌های مالی ما نگاه کنید، این امر، نشان می‌دهد مجموعا آنچه درخصوص منابع مالی برای توسعه کسب‌وکارهای مختلف به خدمت گرفته شده، بیش از ۲هزارمیلیارد تومان سرمایه‌گذاری صورت گرفته است. این موارد، بیانگر این است که مجموعه فناپ، سودآور بوده است. صورت‌های مالی ما شفاف و حسابرسی‌شده روی سامانه کدال بورس موجود است و سودهای تسهیلاتی که اخذ کردیم، پرداخت کردیم و پاسخگوی تامین‌کنندگان مالی بوده‌ایم. برای افق پیش‌رو و اینکه بتوانیم به برنامه‌های توسعه‌ای خود برسیم، باید به روش‌های مختلف بتوانیم برنامه‌های تامین مالی‌مان را دنبال کنیم.

  • ‌به بازگشت سرمایه با یک عدد کل و عدد کل دیگر در حاشیه سودی که برگشته، اشاره نکردید. در این سال‌ها، چقدر سرمایه‌گذاری کردید و چقدر سود داشتید؟

جوانمردی: عرض کردم ما روند تدریجی داشتیم. وقتی اولین بار برای ما تامین سرمایه شد، از سودمان مدام افزایش سرمایه دادیم. امروز وقتی که به ۱۱۰۰میلیارد تومان سرمایه رسیدیم، شاید حدود یک سوم آن، از سودهایی که داشتیم، تامین شده و بخشی دیگر،fresh money بوده که سرمایه‌گذارها اختصاص داده‌اند. البته این موضوع، به جز تادیه هزینه تسهیلات است.

جامه‌بزرگ: اگر فکر می‌کنید بنده با ارایه یک‌سری عدد و رقم از عملکرد سال ۹۹ می‌توانم در این زمینه کمک کنم، خدمت‌تان عرض کنم.

  • ‌بله حتما. بفرمایید.

جامه‌بزرگ: در سال ۹۹، مجموع درآمد شرکت‌های گروه فناپ، حدود ۳۴۰۰ میلیارد تومان بوده که حدود ۱۴ درصد آن، درآمدهای درون‌گروهی بوده و قاعدتا در صورت‌های مالی تلفیقی حذف می‌شود. ما سال گذشته، ۲۹۷۰ میلیارد تومان، درآمد داشتیم و سود تلفیقی گروه نیز حدود ۲۸۵ میلیارد تومان بوده است؛ یعنی قبل از ثبت افزایش سرمایه، شرکت، بیش از سرمایه ثبتی قبلی، ۲۵۰ میلیارد تومان، فقط در سال ۹۹، سودآوری داشته است. از لحاظ رشد، سال گذشته، گروه فناپ نسبت به سال قبل‌تر، ۹۸ درصد رشد درآمد داشته و بازده حقوق مالکانه آن نسبت به سال ۹۸، تقریبا سه برابر شده است. درباره شرکت‌ها و سودهای آنها نیز با جزییات بیشتر می‌توان صحبت کرد. ضمن اینکه آقای جوانمردی هم فرمودند صورت‌‌های مالی همه شرکت‌های گروه، هم شش‌‌ماهه و هم پایان دوره، بر روی کدال منتشر شده و هزینه‌کردها، تسهیلات، دارایی‌ها و درآمدها با جزییات در دسترس عموم قرار دارد.

  • ‌همان‌طورکه اشاره کردید چون بانک، بورسی است، اطلاعات مالی گروه فناپ روی کدال موجود است. فناپ جزء شفاف‌ترین هلدینگ‌های فناوری در کشور و جزء بهترین‌ها در این حوزه است. تا به حال هم نشنیده‌ام حاشیه مالی، پیرامون این گروه باشد. در این رابطه، یکی از حوزه‌هایی که در مجموعه هلدینگ فناپ، به تازگی برای سرمایه‌گذاری ورود کرده‌اید، نام آن را «اَبَرپروژه مرکز داده ابری کشور» گذاشته‌اید که در پردیس توسط شرکت زیرساخت فناپ دنبال می‌شود. لطفا بفرمایید قرار است در این حوزه، چه میزان سرمایه‌گذاری کنید؟ با توجه به افزایش قیمت دلار و تجهیزات سخت‌افزاری موردنیاز این پروژه، فکر نمی‌کنم عدد کمی باشد. برای بازگشت سرمایه این حوزه، چه تدبیری اندیشیده شده است؟ چون در حال حاضر ایرانسل، همراه اول، شرکت زیرساخت وزارت ارتباطات و تعدادی دیگر از شرکت‌های بخش خصوصی، اقدام به ایجاد دیتاسنترها در سال‌های اخیر کردند و بانک‌های کشور هم به صورت جزیره‌ای برای خودشان دیتاسنترهایی دارند که برخی در حال توسعه هستند و تعدادی هم به خاطر قدیمی بودن، در حال جایگزینی سیستم‌های قدیمی هستند. به نظر می‌رسد این کار از نظر سرمایه‌گذاری و بازگشت سرمایه، ساده نباشد. از آنجایی که آن را ابرپروژه نامگذاری کرده‌اید و قرار است با ظرفیت ۶۰۰ رک در پارک فناوری پردیس راه‌اندازی شود، بفرمایید این ظرفیت قرار است بابت چه چیزی ایجاد شود و به کجا می‌خواهید سرویس بدهید؟

جامه‌بزرگ: در سوال قبلی شما ابرآروان را از قلم انداختم. ما مجموعه ابرآروان را نیز در گروه فناپ داریم و عملا یکی از بزرگ‌ترین سرویس پروایدرهای ابری کشور است و دو سالی است که بعد از سرویس CDN و سرویس‌های امنیتی Ddos protection و امثال آن، خدمت در حوزه IaaS را نیز به مجموعه‌ها ارایه می‌دهد. بخش زیادی از این زیرساخت به اتکای فناوری‌های ابری و IaaS و PaaS است که هم در مجموعه ابرآروان و هم در شرکت‌های دیگر در حال راه‌اندازی است. ما فکر می‌کنیم روند رشد اقتصاد دیجیتال و تقاضاهایی که در سال‌های آینده در حوزه زیرساخت ایجاد می‌شود، اتفاقا به خاطر همین افزایش سرسام‌آور هزینه‌های دلاری، تقاضا برای سرویس‌های IaaS و as a service دریافت کردن خدمات سخت‌افزاری و پردازشی، به شدت افزایش پیدا می‌کند. البته به جز ۶۰۰ رک، مجموعه ابرآروان نیز در فرودگاه پیام، دیتاسنتر دیگری تجهیز می‌کند. اگر در مجموعه‌هایی مانند همراه‌اول و ایرانسل هم به بهره‌برداری برسند، تقریبا مطمئنم همچنان تقاضای جدی برای خدمات ابری در کشور وجود خواهد داشت. در هیچ مرکز داده‌ای، امکان اینکه بتوانید ۲۰ یا ۳۰ رک خالی پیدا کنید تا سرویس بگیرید، وجود ندارد. شاید مراکز داده فعلی به صورت محدود در حد یک یا دو رک، ظرفیت خالی داشته باشند ولی برای پروژه‌های بزرگ و خدمات ابری، اصلا چنین ظرفیتی در کشور وجود ندارد. پروژه ۶۰۰رک در کشور، بی‌نظیر است و سرمایه‌گذاری زیادی لازم دارد. تا پایان پروژه، رقمی حدود ۷۵۰۰میلیارد تومان باید در این زمینه سرمایه‌گذاری شود که البته چون پروژه، فاز به فاز پیش‌بینی شده، بخشی از آن از محل درآمدهای پروژه، سرمایه‌گذاری می‌شود. در این زمینه، حوزه سیویل عملیات تقریبا تمام شده و طراحی‌ها و ثبت سفارش‌ها نیز انجام شده است. امیدواریم در فصل بهار بتوانیم ۱۰۰رک اول پروژه را به بهره‌برداری برسانیم. درباره ظرفیت، فرض ما این بوده که از این ۶۰۰رک، حدود ۸۰رک، رک‌های پشتیبان است و حدود ۵۲۰رک، عملیاتی است. شاید حدود ۶۵درصد از این ظرفیت، به خود گروه مالی پاسارگاد، فناپ و پروژه‌های آن اختصاص یابد و خودشان مشتری اولیه باشند! حدود ۳۵درصد نیز برای مشتریانی است که قصد ندارند از پلتفرم‌های ابری فناپ استفاده کنند و صرفا دنبال Colocation و سرویس هاستینگ هستند. در این دیتاسنتر، تمرکز بیشتر روی خدمات ابری است. امیدوارم پروژه در برنامه سه ساله زمان‌بندی به بهره‌برداری برسد.

  • ‌تفاوت ابرآروان با شرکت زیرساخت در حوزه ایجاد دیتاسنتر چیست؟ اشاره کردید ابرآروان در منطقه اقتصادی پیام در حال ایجاد دیتاسنتر برای خودش است. چرا این‌ها موازی با همدیگر پیش می‌روند؟ آیا ماموریت‌های آنها متفاوت است یا در آینده قرار است ادغام شوند؟

جامه‌بزرگ: ماموریت آنها متفاوت است. مجموعه زیرساخت، کار طراحی و ساخت را انجام می‌دهد؛ کمااینکه بخش زیادی از پروژه امام علیِ دیتاسنتر صداوسیما را زیرساخت فناپ انجام داد. همچنین مجموعه زیرساخت برای بیمه البرز هم در حال فعالیت است. یکی از توانمندی‌های این مجموعه طراحی، تجهیز و راه‌اندازی مرکز داده است اما بهره‌برداری توسط مجموعه ابرآروان انجام می‌شود. البته بهره‌برداری در لایه IaaS است چون بسیاری از پلتفرم‌های فعلی گروه در حال آماده‌سازی است تا as a service به بازار عرضه شود. در اینجا، شرکت‌های دیگر درگیر هستند. شرکت زیرساخت فناپ در لایه قبل از بهره‌برداری درگیر پروژه است. در پروژه فرودگاه پیام نیز در حوزه تجهیز، فناپ زیرساخت، پیمانکار اصلی است.

  • ‌البته توان مالی خوبی پشت‌سر گروه مالی پاسارگاد است و تامین مالی این پروژه، قطعا دچار مشکل نمی‌شود اما شاید این فرایند با ایجاد کنسرسیومی متشکل از مجموعه‌های دیگر تسهیل شود. ما در برنامه‌های عصر پرداخت از این صحبت می‌کنیم که چرا بانک‌ها به صورت جزیره‌ای برای خودشان هزینه و دیتاسنتر ایجاد می‌کنند. این کار، هزینه‌های پرسنلی، هزینه‌های ساختمان، کولینگ وغیره را افزایش می‌دهد. در صورتی که اگر همگی تجمیع شوند و هر بانکی به اندازه خودش سرمایه‌گذاری کند، کمک بزرگی به سرشکن شدن هزینه‌ها می‌کند. آیا بهتر نبود فناپ با ایجاد کنسرسیوم، موضوع اَبَرپروژه مرکز داده ابری را جلو می‌برد یا اگر این کار را انجام داده‌ و به جایی نرسیده، بفرمایید.

جامه‌بزرگ: اولا نیاز بانک‌ها در حوزه دیتاسنتر، قدری متفاوت است؛ هم به لحاظ SLA موردنیاز و هم به دلیل سطح دسترسی و مسایل امنیتی که آن هم بخشی از SLA محسوب می‌شود. طراحی پروژه دیتاسنتر پردیس به شکلی است که حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد رک‌ها، در قالب سیلوها یا سوییت‌های مجزا، طراحی شده که اتفاقا بازار اولیه آن همین بانک‌هایی است که تمایل دارند دیتاسنتر اختصاصی داشته باشند اما نیاز آنها در حد ۲۰رک و ۳۰رک است. در ابتدای طراحی پروژه، از طریق کانون بانک‌های خصوصی، به عمده بانک‌ها، اطلاع‌رسانی انجام شد اما با بررسی انجام‌شده ملاحظه کردیم تا دوستان شرایط را ببینند و ورود کنند، ممکن است در تصمیم‌گیری، تاخیر ایجاد شود، لذا پروژه را شروع کردیم. البته در طراحی‌ها این ظرفیت دیده شده که بخشی از این زیرساخت در قالب سرویس کولوکیشن برای مواردی مانندdisaster، پشتیبانی و بکاپ به بانک‌ها اختصاص داده شود. الان هم تعدادی از بانک‌ها در حال بررسی پروژه هستند. ما برای اینکه زمان را از دست ندهیم، پروژه را شروع کردیم و امیدواریم بخش کولوکیشن پروژه را با مدلی که اشاره کردید، پیش ببریم. تقریبا دو هفته پیش، در بازدید از مجموعه پردیس۴، میزبان مدیرعامل بانک اقتصاد نوین بودیم و واقعا این هدف را دنبال می‌کنیم. باید ببینیم آیا در آینده، بانک‌های دیگر به این پروژه می‌پیوندند یا خیر.

  • ‌معمولا سعی می‌کنند دیتاسنترها و مراکز حساس دیتایی را در فضایی ایجاد کنند که کمترین آسیب را از نظر زلزله و نظایر آن داشته باشد. پردیس، روی خط گسل مشا است و شمال تهران در آن نقطه قرار دارد. در زمینه جانمایی پروژه، نگرانی ندارید؟ البته حتما روی آن فکر شده اما به هرحال در این نقطه، ممکن است زلزله شدید اتفاق بیفتد. از این جهت عرض می‌کنم که بسیاری از شرکت‌های بزرگ ما، یک دفتر در پردیس تاسیس کرده‌اند که فکر می‌کنم دلیل بزرگ آن فرار مالیاتی و معافیت‌هایی است که در آنجا وجود دارد. نظر شما را در این زمینه می‌شنویم.

جامه‌بزرگ: درست می‌فرمایید. البته بنده به جای فرار مالیاتی از تسهیلات مالیاتی استفاده می‌کنم!

  • ‌بله. هرچند معافیت هم در انتها به فرار می‌انجامد!

جامه‌بزرگ: البته خود آن معافیت هم محل ابهام است. چند وقت پیش بخش‌نامه‌ای را ملاحظه کردم که در سازمان بازرسی هم به دنبال آن بودند و شاید نتوان در طولانی‌مدت، امیدی به بحث معافیت مالی داشت! درخصوص نکته‌ای که اشاره کردید حتما مطالعات انجام شده است. گسل مشا، یکی از ریسک‌های پروژه است اما در فاز طراحی، این موضوع لحاظ شده و حداقل در طراحی و ساخت، تا میزان هشت ریشتر ایمنی لحاظ شده است. البته در مکان‌نمایی پروژه، فقط مطالعات زمین‌شناسی مطرح نیست و مباحث دیگر هم مهم است. حس ما این بود به خاطر ظرفیتی که در خود پردیس وجود دارد و امکاناتی که در آنجا مستقر می‌شود، و اینکه فناپ و شرکت‌های دیگر در آنجا مستقر هستند، پروژه در حد ۶۰۰رک، در آنجا، توجیه دارد. این تمهیدات هم پیش‌بینی شده و چندان مساله حادی وجود ندارد. اگر شاخص‌مان صرفا تاب‌آوری زلزله باشد، در ژاپن هیچ دیتاسنتری نباید ساخته می‌شد! اما آنجا هم دیتاسنتر، طراحی و رویدادهایی مانند زلزله به راحتی پاس می‌شود. از این جهت، حداقل در حدی که مطالعات و توان مهندسی داخلی اجازه می‌داده، برای این پروژه، تمهیدات لازم، لحاظ شده است.

  • ‌به نکته درستی اشاره کردید. ژاپنی‌ها در همه‌چیز آنقدر جلو افتاده‌اند که زلزله هفت و هشت ریشتری را به راحتی رد می‌کنند که گویا برای آنها، تبدیل به خاطره شده چراکه آنجا زلزله‌های زیادی رخ می‌دهد. درباره معافیت مالیاتی، هنوز برای بنده جای سوال است که چرا شرکت‌های بزرگ در چنین کاری، ورود می‌کنند؟ پردیس، یک نمونه است. نمونه دیگر اینکه خیلی‌ها دوست دارند دانش‌بنیان شوند تا معافیت مالیاتی بگیرند! یک دفتر هم در منطقه آزاد کیش راه‌اندازی می‌کنند تا آنجا هم بتوانند معافیت مالیاتی بگیرند. به نظر می‌رسد دولت باید برای شرکت‌هایی که وضع‌شان خوب است و درآمد مناسبی دارند، فکری بکند تا به این شکل، به دنبال معافیت مالیاتی نباشند. هرچند نام آن معافیت مالیاتی است اما اگر هدف را دنبال کنیم، می‌بینیم شرکت‌ها به دنبال فرار مالیاتی هستند.

جامه‌بزرگ: فکر می‌کنم لازم باشد برنامه‌ای برای سیاست‌های مالی و مالیاتی در حوزه فناوری برگزار شود. بنده با موضوعات زیادی از این قبیل مواجه می‌شوم که آیا این معافیت‌ها، قانونی است؟ عادلانه است؟ و سوالاتی نظایر آن. در کشورهای دیگر، وقتی قرار باشد در یک حوزه، رشد نامتعارف داشته باشید نه رشدی که همیشه در اقتصاد رخ می‌دهد، تسهیلگری‌ها و ریل‌گذاری‌هایی صورت می‌گیرد و از تمام ابزارهای حقوقی، قانونی، مالی و مشوق‌ها استفاده می‌کنند تا این امر، اتفاق بیفتد اما ما در کشور، گرته‌برداری ناقص انجام می‌دهیم. مثلا قانونی را تصویب می‌کنیم و بعد، سال‌های زیادی سپری می‌شود بدون اینکه عملکرد و دستاوردهای آن را ارزیابی کنیم یا بدون اینکه واحد اندازه‌گیری داشته باشیم که اگر فلان اتفاق افتاد، اقدام بعدی ما چه باید باشد. اگر در کشور، در حوزه فناوری به‌طور عام و در حوزه اقتصاد دانش‌بنیان، جهش یا رشد نامتعارف نسبت به سایر ارکان اقتصاد داشته باشیم، در اینجا هم باید ابزارهای مناسبی تعبیه شود. باید اجازه دهیم اگر شرکت‌های فناور، سودشان را در حوزه فعالیت خودشان، مجددا سرمایه‌گذاری می‌کنند و آن را از سرمایه‌گذاری‌شان خارج نمی‌کنند و در عرصه تحقیق و توسعه و نیز توسعه محصولات جدید به کار می‌برند، با این عنوان، معاف کنیم اما اگر ثروتی، ایجاد و مدام، تقسیم سود cash out انجام شود و همگی معافیت داشته باشد، ما هم با آن موافق نیستیم. با این حال باید اجازه داده شود شرکت‌ها با سرمایه‌گذار مجدد سودشان، از معافیت‌ها استفاده کنند.

  • ‌حرف درستی است. اینکه می‌گوییم اقتصاد نفتی، بلای جان مملکت شده، همین است. اگر قرار است درآمدی ایجاد شود، از همین حوزه‌هاست. به گفته شما، ثروتی که به واسطه فناوری ایجاد می‌شود، این روزها شاهدیم که بخشی بزرگی از آن، از کشور خارج می‌شود و جاهای دیگری می‌رود که نام نمی‌برم اما روی آن، نام دانش‌بنیان، جزیره کیش و پردیس می‌گذارند تا معافیت مالیاتی داشته باشند و عملا از این ثروت ایجادشده، سهم اقتصاد کشور را هم پرداخت نمی‌کنند. باید برای این موضوع، برنامه و نشست مجزا برگزار کنیم. بگذریم… آقای جوانمردی! در سال‌های گذشته، شاهد بودیم یکی از آرزوهای فارغ‌التحصیلان تاپ درجه یکِ دانشگاه‌های خوب، این بود که در مجموعه فناپ استخدام شوند. طی دوره‌ای هم نیروهای خوب و جوانان نخبه‌ای را جذب کردید که تعدادی باقی ماندند و تعدادی دیگر خارج شدند. اگر مجموعه عملکرد شما را در سطح مدیران ارشد در زمینه پرورش مدیران و جانشین‌پروری در سال‌های گذشته مورد توجه قرار دهیم، خیلی جاها، افراد از بیرون به مدیران مجموعه فناپ اضافه شده‌اند. البته این موضوع، فقط به هلدینگ فناپ اختصاص ندارد و در بانک پاسارگاد نیز این اتفاق افتاده است. مثلا در حوزه فناوری، خانم میرحسینی از بانک اقتصاد نوین در کنار بانک پاسارگاد قرار گرفتند. اینکه فناپ در خانواده خود مدیران و منابع انسانی خوبی پرورش می‌دهد اما در ادامه، این افراد از مجموعه شما جدا شده و در خانواده خودشان از آنها استفاده نشده، به چه دلیل است؟ البته از عزیزانی که بودند و رفتند، اسم نبردم.

جوانمردی: سوال خیلی خوبی است. ما از زمانی که در مجموعه فناپ کار خودمان را شروع کردیم، نگاه‌مان این بوده که جذب حداکثری قابل اتکا در حوزه‌های مختلف، اعم از مدیریتی، فنی و پشتیبانی در جنبه‌های مختلف فعالیت‌مان داشته باشیم. همیشه این اتفاق در حوزه‌های سرمایه‌های انسانی ما رخ داده که چه در هلدینگ و چه در مجموعه شرکت‌ها، چند کاندیدای شایسته و احراز صلاحیت‌شده داشته باشیم. ما در مجموعه فناپ، از روز اول نگاه‌مان این بوده که مجموعه‌ای از استعدادها را در حوزه‌های فنی، مدیریتی، پشتیبانی و تمام دیسیپلین‌های مختلفی که مجموعه در وضع فعلی و افق پیش‌رو نیاز دارد، داشته باشیم. به همین خاطر خوشبختانه مجموعه همکاران در کنار ما بودند، رشد کردند و شایسته احراز پست‌های مختلف شدند اما با توجه به اینکه ما کسب‌وکارهای مختلف و سبد متنوعی از کسب‌وکارها را داریم که هرکدام‌شان در چرخه حیات خودشان در نقطه خاصی قرار گرفتند و به تناسب آن باید همکارانی را داشته باشیم، بعضا برای راهبری بهتر آن کسب‌وکار در سطوح مختلف، از بیرون مجموعه نیز نیروهایی را جذب کردیم. این امر، یک سیاست است به این دلیل که به یک حلقه بسته از همکاران‌مان بسنده نکنیم و همیشه استعدادها و توانمندی‌های بیرونی را هم به مجموعه دعوت کنیم. با افتخار می‌گوییم جمع کثیری از همکاران امروز ما، دیروز، در شرکت‌های مختلف اعم از استارت‌آپ‌ها، SMEها و شرکت‌هایی با مقیاس بزرگ، در داخل یا خارج از کشور مشغول به فعالیت بوده‌اند. این موضوع را جزو ماموریت‌مان می‌دانیم و به همین دلیل بعضا فناپ را به عنوان مدرسه فناپ یا مکتب فکری فناپ می‌‌شناسیم زیرا یکی از ماموریت‌های ما، رشد و ارتقای همکارانی است که یا از دانشگاه آمدند و باید در این بستر، روی جذب و ارتقای آنها کار شود و یا از شرکت دیگری در مجموعه ما حضور پیدا کرده و مدتی در فناپ کار می‌کنند تا هم مجموعه و هم خودشان را رشد دهند. بنابراین بنده این موضوع را نه تنها آسیب نمی‌بینم بلکه قطعا یک فرصت می‌دانم که هم ما و همکارانی که از ابتدا در فناپ، کارشان را شروع کرده‌اند از افراد خارج از مجموعه یاد می‌گیریم و هم آنها با یک اکوسیستم متفاوت و مشی فکری گوناگون مواجه می‌شوند. ضمن اینکه تایید می‌کنم ما این ریزش و رویش را به‌طور مداوم در مجموعه داریم اما همیشه ابتدا نگاه‌مان به داخل مجموعه است. اگر تناسب به‌گونه‌ای باشد که از همکاران داخل استفاده کنیم، اولویت ما داخل مجموعه است وگرنه از افراد خارج از مجموعه بهره می‌بریم. بسیار خوشحالم که عرض کنم در تمامی پست‌های کلیدی هلدینگ و شرکت‌های زیرمجموعه، همیشه چند جانشین و جایگزین خبره و حاذق داریم و با افتخار می‌توانیم به آنها تکیه کنیم.

  • ‌جناب جامه‌بزرگ علی‌رغم سلامت مالی مناسب فناپ در صنعت فناوری، یکی از موضوعات حاشیه‌ای که درخصوص این هلدینگ مطرح است، پروژه ERP است که برای هلدینگ میدکو انجام دادید. این پروژه، حواشی ایجاد کرد. الان آقای مجید قاسمی به عنوان رییس هیات‌مدیره هلدینگ میدکو مشغول به فعالیت هستند چون گروه مالی پاسارگاد در میدکو سهم مدیریتی دارد. فکر می‌کنم سال ۹۴ یا ۹۵ درخصوص طرحERP، مناقصه، برگزار و یا به صورت ترک تشریفات انجام شد. عدد کل پروژه حدود ۳۰میلیون دلار با دلار ۳هزار تومانی بود و فناپ برنده شد. آن موقع عنوان شد این عدد، خیلی درشت است ولی به جمع‌بندی که می‌رسیدیم، این بود که اتفاق بدی نیفتاده است. گروه مالی در آن طرف، شرکتی داشته و این طرف هم فناپ در حال فعالیت است و به این پروژه نیاز داشته و اگر عددی بالاتر از عرف بازار پرداخت شود، راه دوری نمی‌رود! و عملا به جیب خود مجموعه برمی‌گردد. این موضوع، شائبه‌های زیادی ایجاد کرد. لطفا بفرمایید چرا عددی بالاتر از قیمت بازار تعیین شد؟ آیا غیر از میدکو توانستید این پروژه ERP را جای دیگری هم در همان مقیاس یا مقیاس کوچک‌تر بفروشید یا خیر؟

جامه‌بزرگ: اولین ماموریت‌های فناپ در گروه مالی پاسارگاد، تامین نیازهای فناورانه گروه در حوزه ICT بوده که نمود آن در بانک پاسارگاد، کربنکینگ، سوییچ پرداخت الکترونیک، خدمات PSP و امثال آن وجود دارد. همچنین در حوزه بیمه، کر بیمه شده است که بیمه پاسارگاد از آن استفاده می‌کند. میدکو هم به عنوان یکی از سرمایه‌گذاری‌هایی که از ابتدا توسط خود گروه مالی پاسارگاد انجام شده و خوشبختانه در قالب یک مجموعه عظیم معدنی به بهره‌برداری رسیده، از این قاعده مستثنا نبود. در طرح اولیه میدکو، ۱۴ کارخانه پیش‌بینی شده بود که از معدن تا محصول نهایی را پشتیبانی می‌کرد که فولاد، مس، فروسیلیس وغیره را شامل می‌شد و گستره بزرگی از محصولات معدنی را پوشش می‌داد. روزی که میدکو به دنبال ERP بود، با RFP که دوستان آماده کرده بودند، هیچ مجموعه‌ای در کشور، چنین محصولی نداشت تا در این پروژه، شرکت و رقابت کند لذا موضوع طراحی و دیزاین مطرح بود و یا اینکه از شرکت‌های خارجی استعلام کنند. همان موقع هم این کار را کردند اما به خاطر شرایط خاص کشور، هیچ‌کدام از شرکت‌های خارجی، به‌طور مستقیم در ایران فعالیت نمی‌کردند و معمولا ایجنت‌های دست دوم و سوم آنها سرویس می‌دادند. اعداد و ارقام آنها بسیار نجومی بود. استعلاماتی که ما و میدکو برای پوشش نیازمندی‌های آن RFP خاص انجام دادیم، نشان می‌دهد اگر قرار بود solution خارجی خریداری و به کشور وارد شود، حداقل پنج برابر عددی که شما اشاره کردید، البته فارغ از پشتیبانی‌های بعدی، باید هزینه می‌شد. فقط لایسنس و استقرار را عرض می‌کنم. از طرف دیگر استقرار هم موضوع مهمی بود، چون حتی وقتی قرارداد منعقد شد، هیچ‌کدام از کارخانه‌ها هنوز به بهره‌برداری نرسیده بود؛ یعنی همزمان با ساخت کارخانه،ERP  هم پیش می‌رفت. همچنین حدود ۱۲۰ تا ۱۳۰ نفر از همکاران درگیر پروژه در سایت، همزمان با ساخت هرکدام از کارخانه‌ها همراه بودند و نهایتا از این به بعد، به عنوان نیروهای میدکو، ادامه فعالیت می‌دهند. لذا آن موقع، امکان اینکه مناقصه‌ای برای خرید این محصول، برگزار شود، وجود نداشت اما بر اساس برآوردها و استعلامات، قیمت ما به میدکو، حدود ۲۰درصدِ مشابه محصول خارجی بود؛ یعنی برای محصولی که حدود ۴۰۰فرایند، ۵هزار فیچر و ۱۴محصول بزرگ در داخل آن توسعه داده شده بود، رقم قرارداد، بسیار پایین‌تر از نمونه‌های خارجی است و البته دوستان و کارشناسان هم می‌توانند درباره آن اظهارنظر کنند. درخصوص بهره‌برداری در نقاط دیگر، واقعیت این است که این محصول هنوز در مجموعه میدکو، کامل نشده و امیدواریم پایان امسال، بخش زیادی از استقرار انجام شود. البته بخشی از پروژه نیز ری‌اسکوپ شده، چون ماژول‌های بیشتر و پِلَنت‌های بیشتری در میدکو در همین سه سال اضافه شد و پیرو آن، قلمرو ERP نیز بزرگ‌تر شد. امیدواریم بعد از اینکه بتوانیم استقرار پروژه میدکو را تمام کنیم، ظرفیتی خالی شود تا به سراغ حوزه‌های دیگر برویم. برنامه‌ریزی آن هم انجام شده و به‌طور مشخص امسال پروژه مارکتینگ این پروژه شکل گرفت تا به سمت بازارهایی خارج از میدکو و مجموعه‌های صنعتی دیگر، هم در راستای صنایع معدنی و فلزی و هم در راستای انرژی برویم. البته همزمان با دانشی که در میدکو ایجاد شد، این نکته نیز قابل ذکر است که ERP پلنت تولیدی با ERP یک شرکت خدماتی یا IT بسیار متفاوت است. ما در داخل مجموعه فناپ، شروع به استفاده از محصول کردیم و شرکت‌های دیگر نیز زیرساخت‌ها و راهکارهای خودشان را به سمت این محصول، مهاجرت می‌دهند که ما آن را به نام آی‌فناپ می‌شناسیم و در میدکو، به نام میدآرپی شناخته می‌شود.

  • ‌البته یکی از مشکلاتی که در صنعت هم با آن مواجه هستیم، نقل مکان نیروهای انسانی از این شرکت به آن شرکت است. گویا هیچ‌گونه توافقی در صنعت برای این موضوع وجود ندارد. بعضی مجموعه‌هایی که توان مالی و پرداخت‌های خوبی دارند، با افزایش حقوق و دستمزد، نیروهای خوب را جذب می‌کنند اما شرکت‌های پایین‌دستی دچار مساله می‌شوند. البته یک برنامه ویژه برای این موضوع خواهم گذاشت. با این حال، با توجه به کاهش ارزش نرخ ریال و مهاجرت افراد فنی در شرکت‌های فناوری به خارج از کشور، بفرمایید شما چقدر با این مشکل، مواجه هستید؟

جوانمردی: جابه‌جایی نیروها مدام اتفاق می‌افتد اما ما تهدید اصلی را خروج نیروها از کشور می‌دانیم. علی‌رغم اینکه گذراندن دوره کارآموزی و socialize کردن در مجموعه و خروج نیروها قبل از اینکه دستاوردی برای مجموعه داشته باشند، برای ما هزینه است، اما این دغدغه اصلی کنونی ما نیست. فناپ در صنعت به این موضوع شناخته نمی‌شود که با پرداخت‌های خارج از عرف یا خیلی بالا، افراد را جذب کند. البته ما برای جذب، سبد جبران خدمت داریم اما انگیزه فناپی شدن و رسیدن به اهداف و آرزوهایی که در مجموعه دنبال می‌کنیم، جدی‌ترین وجه ماجرا برای پیوستن به گروه فناپ است. درخصوص رویه‌های داخل یک صنعت، اینکه حد مناسب آن چیست، بحث مفصلی می‌طلبد، اما اگر بخواهیم یک نیروی بسیار بسیار کلیدی را از مجموعه دیگر، اعم از رقیب یا همراه، در صنعت، جذب کنیم، حتی اگر به صورت رسمی میسر نشود، به صورت غیررسمی با مدیران ارشد مجموعه دیگر، تماس می‌گیریم و سعی می‌کنیم چک و تیک‌ها را با هم انجام دهیم.

  • ‌همان‌طور که اشاره کردید مجموعه فناپ بیشتر نیرو از دست می‌دهد تا اینکه جذب کند. این موضوع چندان به شما برنمی‌گردد. در اینجا توضیحی را عرض کنم. برخی دوستان، نکته‌ای را مطرح کردند مبنی بر اینکه روال این است که وقتی کسی مهمان است، خودش نمی‌تواند اسپانسر باشد اما در این برنامه، مهمان برنامه، گروه فناپ، همزمان اسپانسر نیز هست. در این زمینه باید عرض کنم یکی از مشکلات ما در حوزه رسانه در سال‌های اخیر این بوده که وقتی مجموعه‌ای را نقد می‌کردیم، معمولا در لیست بدها قرار می‌گرفتیم! و شرکت‌ها نه تنها حمایت نمی‌کردند بلکه مشکلاتی هم برای ما ایجاد می‌شد. بعد از ۲۱ سال فعالیت رسانه‌ای، امروز افتخار می‌کنم به نقطه‌ای از بلوغ در صنعت بانکی رسیده‌ایم که مدیران شرکت‌ها نه تنها از نقد سازنده حمایت می‌کنند و به آن پاسخ می‌دهند، بلکه رسانه را تشویق می‌کنند به روند خود به عنوان یک رسانه مستقل ادامه دهد. از گروه فناپ و تمام دوستانی که در این مدت در کنار ما بودند، تشکر می‌کنم. با وجود اینکه آنها را نقد کردیم و برنامه تبلیغاتی برای شرکت‌ها در قالب پرسش‌ها انجام ندادیم و نقد صریح داشته‌ایم، باز هم از حمایت این شرکت‌ها برخوردار بوده‌ایم. البته از هفته آینده، این روال به حالت سابق خود برمی‌گردد. می‌خواستیم به دوستانی که می‌گویند عصر پرداخت با یک‌سری شرکت‌ها، بسته {زدوبند کرده} و کارهای خاصی می‌کند، نشان دهیم چنین اتفاقی نیفتاده و نخواهد افتاد. ما به عنوان یک رسانه مستقل، به مسیر خودمان ادامه می‌دهیم و حداقل این وصله‌ها به ما نمی‌چسبد. بگذریم… اتفاقی که در سال‌های اخیر در مجموعه فناپ افتاده، این است که هرجایی در حوزه فناوری، مجوزی صادر می‌شده، فناپ به دریافت آن مجوز اقدام کرده است از جمله پروژه FCP، MVNO، تلویزیون اینترنتی آیو، پروژه سپندار، فناپ پلاس (که در حوزه تولید محتوا فعالیت می‌کرد و به خاطر مشکلات VAS که آقای جهرمی دنبال کرد، با مشکل مواجه شد. البته واقعا بخشی از آن پیگیری، بحق بود و وزیر سابق به درستی اقدام و برخورد کرد اما اینکه این صنعت بعد از آن پاشید و شرکت‌های فعال در این فضا، مجبور به تغییر مسیر شدند، نکته قابل تاملی است. همان‌طور که آقای جامه‌بزرگ هم اشاره کردند فناپ پلاس نیز در حال تغییر مسیر است و از VAS خارج شده و در حوزه آموزشی ورود کرده است. رویکرد شما برای دریافت مجوزهایی به این شکل در مجموعه فناپ چیست؟ چون شنیدم خود آقای دکتر قاسمی هم با اظهاراتی که در مجموعه داشته‌اند، بیشتر در پی کوچک کردن و کوچک نگه‌داشتن هلدینگ هستند تا اینکه شرکت‌های زیرمجموعه را گسترش دهند. این حوزه‌ها سرمایه‌گذاری‌هایی نیاز دارد که شما هم انجام دادید. لطفا درباره پروژه‌هایی که نام بردم، بفرمایید کدام‌یک موفق بودند و کدام‌یک ناموفق؟ و دلایل آن چه بوده است؟

جوانمردی: از بخش آخر سوال درباره رویکرد دکتر قاسمی شروع می‌کنم. صحبت‌های شما درباره اظهارات ایشان درست نیست! اگر به فرمایشات‌ ایشان در روز چهارم خرداد، در زمان افتتاحیه کارخانه فناپ‌تک که در رسانه‌ها هم منتشر شد، دقت کنید، متوجه می‌شوید اتفاقا یک رویکرد توسعه‌ای بسیار جدی را برای توسعه سرمایه‌گذاری‌های صنعت ICT در فناپ تصویر کرده‌اند. هرچند نگاه آقای دکتر قاسمی کاملا اقتصادی و کسب‌وکاری است، اما برای خودشان و مجموعه پاسارگاد که یک مجموعه ملی و سهامی عام است، همزمان یک نگاه مسوولیت اجتماعی نیز دارند؛ یعنی در بسیاری حوزه‌ها، به جای اینکه به دولت بگوییم فلان کار را انجام دهد و یا چرا این کار را انجام نمی‌دهد، خودمان در حد وسع و بضاعت، اقداماتی انجام می‌دهیم و خصوصا زیرساخت‌هایی را آماده می‌کنیم تا شاید مجموعه‌هایی که پتانسیل مالی کمتری دارند یا آمادگی نشستن پای پروژه‌های درازمدت ندارند و به راحتی نتوانند ورود کنند یا اصلا عرصه رقابت آنها نباشد، نیز منتفع شوند. به همین دلیل، آقای دکتر قاسمی، از روز اول، فناپ را از اینکه با شرکت‌های کوچک و متوسط رقابت کند، پرهیز دادند و اعلام کردند فناپ نباید فقط بازیگر باشد و خیلی جاها باید بازیساز باشد و زمین بازی را فراهم کند. مثال‌های شما، اغلب از این جنس است. اگر به برنامه‌های فناپ در انتهای سال ۱۳۸۰ و مستندات آن مقطع زمانی، مراجعه کنید، برای اینکه بتوانیم برنامه‌ها را پیش ببریم (آن موقع لفظ اکوسیستم رایج نبود و ما هم از آن استفاده نکردیم) نیاز داریم سه‌گانه پردازش تراکنش‌ها که لزوما مالی و پرداخت نیست، زیرساخت‌های دسترسی به مردم و رسانه متناسب با آن را داشته باشبم و برمبنای همان الگو، برنامه‌های توسعه‌ای را پیش بردیم. هرجا لازم بوده، مجوزهای لازم را اخذ کردیم چون کشور ما مجوزمحور است. البته این مجوزها تا حدی و در برخی موارد مانند حوزه‌ فرکانس‌های رادیویی لازم است. پس سعی کردیم مجوزها را برای روز مبادا اخذ کنیم!  هم در حوزه تلکام و هم در حوزه IPTV سعی کردیم قواعد و قرارهای نظام حاکم را رعایت کنیم و با اخذ مجوز لازم کارها را پیش ببریم. در سپندار، چند مجموعه‌ای که در زمینه‌های نزدیک به آن فعالیت می‌کردند، با همدیگر کنسرسیوم تشکیل دادند که اتفاقا جنس دیگری از فعالیت است؛ یعنی تلاش چند بازیگر بزرگ بازار برای اینکه بتوانند نوع دیگری از کسب‌وکار را با مشارکت همدیگر رقم بزنند. در سپندار ایرانیان بر این مبنا حرکت کردیم، نه اینکه مجوزی وجود دارد و ما می‌خواهیم مجوز دیگری اخذ کنیم. ما بر مبنای برنامه راهبردی‌مان از انتهای دهه ۱۳۸۰ تا حدود سال‌های ۹۳‌۱۳۹۲ بر یک مبنا پیش رفتیم و توسعه آن را تا پایان سال ۱۳۹۸ تدوین کردیم. همچنین از پایان سال ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۴ وارد مدار دیگری شدیم که ایجاد این مدار در سال ۱۳۹۹ و شروع برنامه از ابتدای سال ۱۴۰۰ بود. نگاه ما، توسعه سرمایه‌‌گذاری ICT و سکوسازی، هم بر مبنای زیرساخت‌های توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات است که بیشتر در حوزه تلکام، دیتاسنتر، اینترنت اشیا و زیرساخت‌های مربوطه آن را دنبال می‌کنیم و هم بر اساس توسعه پلتفرم‌ها یا سکوسازی‌های پلتفرمی است تا کسب‌وکارهای دیگر، بر این بسترها، کار خود را تسهیل‌شده‌تر پیش ببرند و هم توسعه اپلیکیشن‌های نهایی، آنجایی که ماموریت‌ها و سبدهای کسب‌وکاری ما، آن حوزه‌ها را مورد توجه قرار می‌دهد. همان‌طور که تا الان مجموعه، موضوع را پیش برده، برنامه‌های توسعه سرمایه‌گذاری‌های گسترده را در این حوزه، دنبال می‌کنیم.

  • ‌اگر اجازه بدهید درباره عملکرد این شرکت‌ها ریزتر شویم. البته شنیده شده در حوزه FCP و MVNO، خبرهای خوبی در پیش است. شما در این زمینه حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد تومان سرمایه‌گذاری کردید اما هنوز بازگشت سرمایه، شروع نشده است. در حوزه FCP، کسی نمی‌دانست زی‌تل متعلق به گروه فناپ است. طبق آخرین اطلاعات، گویا ۸۰ درصد زی‌تل برای شماست و ۲۰ درصد آن برای شستا. احتمالا با افزایش سرمایه‌ای که در زی‌تل اتفاق خواهد افتاد و با توجه به اینکه شستا تمایلی به این افزایش سرمایه ندارد، شما بتوانید آن ۲۰ درصد را هم بگیرید. در حوزه FCP اتفاقات خوبی افتاده اما در MVNO هنوز اتفاق خاصی نیفتاده است. سرمایه‌گذاری سنگینی هم انجام ندادید برخلاف سامان‌تل که شبکه‌سازی کرد، OS خرید و سیم‌کارت داد. به هرحال، مجوز گرفتید تا به یک نقطه‌ای برسید. آن نقطه کجاست؟

جوانمردی: بنده MVNO را توضیح می‌دهم، سپس اگر لازم بود، آقای جامه‌بزرگ درباره فناپ‌تلکام توضیحات بیشتری ارایه کنند. ما برنامه جدی برای حضور در بازار MVNO به عنوان یکی از ابزارهای دسترسی به مشتری نهایی به منظور ارایه محصول و خدمت داشتیم اما امروز نه تنها ما، بلکه همه MVNOها، آنهایی که سرمایه‌گذاری خیلی جدی‌تری انجام دادند، پلتفرم خریدند و سیم‌‌کارت دادند اما با اتخاذ سیاست سازمان تنظیم مقررات رادیویی، عملا MVNOها مقابل MNOها قرار گرفتند و قیمت ارایه خدمات MNOها به صورت عمده‌فروشی به MVNOها، بسیار گران‌تر از قیمت ارایه خدمت به مشتریان نهایی در B2C بود! همین سیاست معلوم می‌کرد MVNOها در شرایط فعلی، شانسی برای حضور در بازار ندارند؛ یعنی عملا مجوزها، واگذار و هزینه‌های آن به سازمان تنظیم مقررات رادیویی پرداخت شد اما MVNOها امکان حضور پیدا نکردند. مگر امکان دارد خدمتی را به صورت مشتری نهایی از MNO، فلان مبلغ بخرید و MVNO آن را گران‌تر بخرد و خودش هم خدمت و سرویس، روی آن سوار و به مشتری نهایی واگذار کند. بنابراین ما ورودمان را برای اینکه صرفا بخواهیم در بازار سیم‌کارت حضور پیدا کنیم، مفید ندانستیم اما با برنامه‌هایی که فناپ‌تلکام و زی‌تل پیش‌رو دارند، MVNO ما هم حضور مناسبی خواهد داشت.

  • ‌البته در صحبت‌های آقای جامه‌بزرگ، گرفتن مجوز موبیلیتی برای زی‌تل هم طرح موضوع شد. آیا تایید می‌کنید فناپ به دنبال این است که از MVNO خارج شود و خودش MNO شود؟ شما اخیرا در ماموریت‌های‌تان اپراتوری ۵G را دنبال می‌کنید.

جوانمردی: به طور کلی بله. با این حال، فکر می‌کنم توضیحات آقای جامه‌بزرگ، دقیق‌تر خواهد بود.

  • ‌آقای جامه‌بزرگ! در خدمت شما هستیم.

جامه‌بزرگ: بنده ابتدا درباره FCP صحبت می‌کنم و سپس به ۵G و MVNO می‌پردازم. توسعه شبکه زیرساخت مخابراتی، سال‌هاست محل مناقشه و مجادله بوده و شاید عقب‌مانده‌ترین بخش اکوسیستم ICT کشور، بحث زیرساخت مخابراتی است. عمده سرمایه‌گذاری‌ها به مدد دو اپراتور بزرگ کشور، در حوزه موبایل انجام شد و در حوزه fix communication، همچنان اتکای ما به شبکه کابل مسی مخابرات ایران است. زمانی قرار بود ایرانیان نت، FTTX را در کشور راه‌اندازی کند، سهامداران بزرگی هم داشت اما عملا آن پروژه، شکست خورد و در دوره دیگری، قرار شد MTN اضافه شود که آن هم جلو نرفت. ما در حال حاضر ضعف بسیار جدی در حوزه زیرساخت داریم. معمولا بخش خصوصی، در حوزه زیرساخت و یوتیلیتی چندان ورود نمی‌کند؛ آن هم در کشوری مانند ایران که تلاطم‌های اقتصادی و شرایط دشوار کسب‌وکار، اندک جذابیت‌های سرمایه‌گذاری در این حوزه را هم از بین می‌برد. اگر به همان طرح‌هایی که مثلا ایرانیان نت در حوزه توسعه داشت، نگاه کنیم، شبکه FIX، پروژه ۱۰ ساله است و بازدهی زیر ۱۰ سال عملا برای کشوری مانند ایران با پهنه جغرافیایی متکثر و متنوع آن، غیرممکن است لذا بازگشت سرمایه هر پروژه‌ای در این زمینه زیر ۱۰ سال به طور کامل امکان‌پذیر نیست. البته فناپ‌تلکام سال چهارم یا پنجم فعالیت خود را سپری می‌کند اما سرمایه‌گذاری در زمینه شبکه FIX را دو سال است که شروع کرده‌ایم و فعلا باید کار کنیم تا به نتیجه برسیم. در یک‌سری از مناطق آزاد، شهرهای جدید، پروژه‌های بزرگ مسکن مهر که حتی تلفن ثابت هم در آنجا وجود ندارد، تلکام با همان نگاه مسوولیت ملی که آقای دکتر قاسمی در برنامه‌های خود داشته‌اند، پیش رفته است و انتظار نداریم طی دو سه سال آینده بازدهی جدی در این حوزه داشه باشیم. به عنوان یک زیرساخت در کنار سایر پروژه‌هایی که در گروه به منصه ظهور می‌رسد و بخشی در حوزه ارتباطات است، پروژه زی‌تل را داریم که در حوزه wireless access کار می‌کند یا بخش IoT (اینترنت اشیا) که از نقاط تمرکز گروه در آینده است. ما به این پروژه‌ها، به عنوان ابزار برای ظهور و توانمندسازی سایر پلتفرم‌ها و سرویس‌‌ها نگاه می‌کنیم لذا اولویت توسعه را در جاهایی قرار دادیم که گروه، برای بهره‌برداری از آن، نیاز دارد. البته ما هنوز با آن نقطه، فاصله داریم که بگوییم پروژه به بهره‌برداری رسیده یا شکست خورده یا موفق شده است. باید زمان بدهیم. پروژه زی‌تل به تهران، کرج و لواسان، محدود است. اگر بخواهیم سرویس سراسری در کشور ارایه دهیم، نمی‌توانیم با مجوز منطقه‌ای این کار را انجام دهیم. البته امیدواریم بتوانیم از ظرفیت‌هایی که در لایسنس MVNO وجود دارد، برای گستره خدمات بزرگ‌تر در کشور در قالب قراردادهای رومینگ، ونچیرینگ و تعامل با اپراتورهای فعلی موبایل استفاده کنیم که البته یک برنامه بلندمدت است. به نظرم فناوری ۵G، تا وقتی هَندسِت‌ها عوض نشود و گوشی‌های ما ۵G را پشتیبانی نکند، فعلا به عنوان سرویس پرکاربرد رواج پیدا نمی‌کند. اگر سرمایه‌گذاری‌ها به موقع انجام شود، می‌توان گفت از ۱۴۰۳ به بعد، ۵G در کشور، عمومی می‌شود اما در حوزه سرویس FIX فناوری ۵G می‌تواند کاربرد خیلی جدی داشته باشد‌ و تمرکز زی‌تل هم در این حوزه است. امیدواریم بتوانیم از MVNO در آنجا استفاده کنیم. بنابراین اینکه آن را به طور کامل کنار بگذاریم، این‌طور نبوده است.

  • ‌البته شنیده‌ام مشتری ۲ تا ۳ هزار میلیاردی، برای زی‌تل وجود دارد تا شما سهم‌تان بفروشید. ضمن اینکه در حوزه تلکام، ۵۰۰ میلیارد تومان سرمایه‌گذاری کردید و الان فقط زی‌تل، این میزان، ارزش دارد. فکر می‌کنم سرمایه‌ای که گذاشتید با سود عمده قابل برگشت است؛ یعنی این‌طور نیست که برای بازگشت سرمایه منتظر ۱۰ سالِ آینده بمانید. همین الان، بخش بزرگی از آن برگشته است. درست است؟

جامه‌بزرگ: اگر بحث سود سرمایه‌ای باشد، خوشبختانه برای بسیاری از سرمایه‌گذاری‌های دیگر هم  این اتفاق افتاده که البته  محدود به فناپ نیست و عمدتا برای سایر مجموعه‌هایی که در حوزه تکنولوژی سرمایه‌گذاری کرده‌اند، نیز همین‌طور است. اگر در مملکت ما که اولین گزینه سرمایه‌گذاری آن، بساز و بفروشی و بازرگانی است، با توجه به خطرپذیری و چالش‌‌های فناوری، نتوان از این حوزه، چنین دستاوردی داشت، عملا توجیهی ندارد. بنابراین منظور من، سود سرمایه‌ای نبود بلکه سودآوری پروژه‌ها و بازگشت سرمایه از محل درآمد عملیاتی بود نه فروش آنها.

  • ‌البته فکر می‌کنم همین الان هم آن‌قدر درآمد عملیاتی جذاب است که اگر بخواهید ثبت‌نام کنید و یک سرویس زی‌تل بگیرید، ظرفیت‌ها پر شده و باید ظرفیت ایجاد شود و برای گرفتن ظرفیت، باید سه ماه در نوبت بمانید. این موضوع در حوزه FIX به خاطر محدود بودن تعداد پورت‌ها در مرکز مخابراتی، منطقی است اما در حوزه وایرلس، معلوم نیست کجای کار ایراد دارد که مشتریان، این‌قدر زیاد پشت در مانده‌اند تا سرویس وایرلس بگیرند. این در حالی است که خیلی از شرکت‌ها مانند ایرانسل و همراه اول، در TL‌TDE تلاش می‌کنند مشتری جذب کنند اما شما نمی‌توانید به مشتریانی که درخواست می‌دهند، پاسخ دهید! امیدواریم دوستان شما، زودتر شبکه‌ را توسعه و سرویس خوبی که تا اینجا داده‌اند، ادامه دهند. جالب است که هیچ تبلیغات مشخصی از زی‌تل ندیده‌ام. هرچند طی دوره‌‌ای، بنده هم به دنبال یک سرویس پایدار و خوب برای رادیو اینترنتی عصر پرداخت بودم که با لطف آسیاتک انجام شد، البته زی‌تل گزینه اول من بود و دوستان هم از کیفیت آن تعریف می‌کردند. جناب جامه‌‌بزرگ، یادتان باشد پول تبلیغاتی که برای زی‌تل در اینجا انجام دادم، با شما حساب کنم! (به مزاح). در حوزه تلویزیون اینترنتی آیو، طی پنج سال گذشته، هر سال، مدیرعامل آن تغییر کرده است. چرا این تغییر مدیریتی، به طور مکرر اتفاق افتاده است؟ سوال دیگر اینکه با توجه به پشتوانه مالی و ارتباطات خوب فناپ، چرا آیو، برخلاف برخی از تلویزیون‌های اینترنتی مانند نماوا و فیلیمو، با اینکه از همه زودتر شروع کرد، از رقبایش در بازار عقب ماند؟ آیا موضوعات پشت‌پرده وجود داشت؟ شنیده‌ام ارتباط خوبی با صداوسیما وجود نداشت و یکی از عوامل و مشکلات، به همین حوزه برمی‌گردد. آیا این موضوع را تایید می‌کنید؟

جامه‌بزرگ: ما در فناپ از آیو به نام تراژدی آیو یاد می‌کنیم! و از اینکه این روند برای مجموعه آیو، پیش رفت، افسوس می‌خوریم. در این خصوص ابتدا مقدمه‌ای عرض کنم. حوزه‌های موتورهای جستجو، پیام‌رسان، سرویس‌های مبتنی بر نقشه و سرویس استریمینگ، پروژه‌های کلیدی و زیرساختی شبکه اطلاعاتی هر کشوری است. آنجا که دولت یا حاکمیت مداخله کرده، مانند IPTV، موتور جستجو و پیام‌رسان بومی، سرنوشت آن چه شد؟! بنده ماجرای VOD را از آن جدا می‌کنم. فیلیمو و نماوا، دو پلتفرم بسیار موفق و شایسته در حوزه VOD هستند و اکوسیستم آنها با IPTV متفاوت است. آنجا که حاکمیت مداخله نکرده؛ یعنی هنوز اهمیت آن را درک نکرده یا فکر کرده فعلا نیاز به مداخله ندارد؛ آنجا ببینید چه اتفاقی افتاده است؟! در فضای کلود (ابری)، مجموعه ابرآروان وجود دارد و یکی دو مجموعه جدید هم اضافه شده؛ مثلا آسیاتک، سرمایه‌گذاری خوبی در این حوزه انجام داده و چند استارتاپ جدید در این زمینه ورود کرده‌اند. در حوزه سرویس‌های لوکیشن‌محور، در گروه فناپ، «نشان» را داریم که در عرایض مقدماتی اشاره نکردم و گروه هزاردستان، مجموعه «بلد» را دارند که کاملا موفق، روبه رشد و نوآور هستند. آنجایی که حاکمیت ورود نکرده، بخش خصوصی، کار خود را انجام داده و مردم هم پذیرش استفاده و کاربری را داشته‌اند و اکوسیستم رشد کرده اما جایی که مداخله و تصدی‌گری دولت شکل گرفته، کار، خراب شده است. در این خصوص، IPTV ، نمونه بارز شکست حضور رگولاتور در حوزه اپراتوری است. در سال‌های ۹۴ و ۹۵، سرویس آیو، اولین IPTV بود که بعد از اینکه آن پنج شرکت لایسنس را از صداوسیما گرفتند، سرویس، راه‌اندازی شد و تا آخر سال ۹۵ هم لیدر بازار بود، شبکه‌های اختصاصی آن راه افتاده بود، VOD آن فعال بود و پوشش شبکه‌های سراسری را هم در اختیار داشت. از یک جایی به بعد، صداوسیما احساس کرد این مجموعه، رقیب خودش می‌شود؛ مشخصا از زمانی که ویژه‌برنامه‌هایی که در جام جهانی قبلی برگزار شد، این احساس به وجود آمد. ما تقریبا یک بیستم سرمایه‌گذاری صداوسیما برای برنامه‌های جام جهانی‌، در آنجا هزینه کردیم و برنامه، آن‌قدر دیده شد تا جایی که بعضا شبکه‌های ماهواره‌ای، بدون نام، شب‌ها همان برنامه را پخش می‌کردند. ناگهان تقابل جدی بین صداوسیما و IPTV شکل گرفت و از آن به بعد، پروژه IPTV به محاق رفت. ما آیو را با مرارت زنده نگه‌‌داشتیم که حداقل سرویس قبلی و پایه را ادامه دهد اما در زمینه VOD، ورود نکردیم که دلایل مختلفی داشت. یکی از این دلایل، دعوای همیشگی بین صداوسیما و وزارت ارشاد و نیز موضوعات دیگر بود و به دلیل همین فضای مبهم و غیرشفاف، سرمایه‌گذاری در این حوزه را متوقف کردیم. علاوه بر آیو، پلتفرم‌های دیگر مانند تیوا، لنز و نظایر آن، همگی معطل تعیین تکلیف صداوسیما و ساترا برای ادامه فعالیت‌شان هستند. البته صداوسیما، فرایندی را به کندی از سال گذشته شروع کرده تا ساماندهی مجددی در حوزه IPTVها انجام دهد و ما هم دنبال می‌کنیم. نسبت به این موضوع، نه خیلی خوش‌بین هستیم و نه خیلی بدبین اما واقعیت این است برنامه‌ای که داشتیم و نیز امید به رشد حوزه استریمینگ در قالب IPTV، عملا محقق نشد.

  • ‌معمولا در هر حوزه، یکی هست که کار را جلو می‌برد. باید آبدارچی را در صداوسیما پیدا کنید و او را مدیرعامل قرار دهید تا مشکلات، حل شود. برخی دوستان که در حوزه VOD، خوب عمل کردند، آبدارچی را پیدا کردند و توانستند چای خوب از وی بگیرند. به همین خاطر مشکلات‌شان نسبت به شما کمتر است! به شما پیشنهاد می‌کنم آن حوزه را بررسی کنید تا ببینید رقبا چطور مشکلات‌شان را حل کرده‌اند!

جامه‌بزرگ: شما کاری می‌کنید که یا دکتر جوانمردی، بعد از این برنامه، بنده را اخراج کنند یا دوستان دیگر، فکری به حال بنده کنند! (به مزاح). کار خوبی که دو VOD معروف کشور انجام دادند این است که به این حرف‌ها گوش ندادند و کار خودشان را کردند؛ یعنی این همراهی را نپذیرفتند و تمکین نکردند اما ما چون بچه خوبی بودیم، وضعیت‌مان این‌طور است! بنده چون ارتباط نزدیکی با آقای شکوری دارم و از دوستان خوب ما هستند، می‌دانم واقعا این‌طور نبود که مصالحه یا سازشی انجام شده باشد. انصافا به دلیل اینکه توجهی نکردند و کار خودشان را انجام دادند، الان موفق هستند.

  • ‌ان‌شاءالله همه پلتفرم‌ها بتوانند مشکلات‌شان را حل کنند و موفق باشند و البته دوستان بخش دولتی هم دست از سر بخش خصوصی بردارند. یکی از ریسک‌های بزرگ فناپ با وضعیت فعلی کشور، حضور در حوزه تولید سخت‌افزار است. در این زمینه، ساخت بنای مجموعه فناپ تک در خرمشهر، برای شما حدود ۶۰ تا ۷۰ میلیارد تومان هزینه داشت. با توجه به اینکه حوزه های‌تِک، موضوعات تولیدی، است، بازگشت سرمایه در این زمینه، کار راحتی نیست و بازار سختی است. الان شاهدیم فناپ یا توسن‌تکنو که در حوزه تولیدات کارت‌خوان کار می‌کنند، با چه مشکلاتی مواجه هستند. مثلا به خاطر افزایش نرخ دلار، کارت‌خوان‌های دست دوم از کشورهای حاشیه خلیج فارس جمع‌آوری شده، به صورت قاچاق و غیرقاچاق وارد کشور شده و در شبکه پرداخت مورد استفاده قرار می‌گیرد. با این همه، در افتتاحیه اخیرتان، اعلام شد قرار است تا پایان سال ۱۴۰۴، رقم ۱۰ هزار میلیارد دیگر در این حوزه، سرمایه‌گذاری کنید. با توجه به اینکه تولیدکنندگان در کشور، در حال تعطیل کردن، بستن و رفتن هستند، شما در این وضعیت، ریسک کرده‌اید. آیا نگران نیستید؟!

جامه‌بزرگ: آن عددی که اشاره کردید فقط بنا نبوده بلکه کل تجهیزات و ماشین‌آلات کارخانه را هم شامل می‌شده و به رقم حدود ۸۰ میلیارد تومان، البته منهای موجودی اولیه کالا و… رسیده است. اگر یک برآورد تقریبی داشته باشیم، از ابتدای شکل‌گیری صنعت پرداخت الکترونیک در کشور و ورود تجهیزات الکترونیکی، مشخصا ATM و POS، حدود ۲٫۵ میلیارد دلار در کشور هزینه شده و برای واردات این تجهیزات، ارز از کشور خارج شده است. این، عدد سرسام‌آوری است و در مقابل، رقم ۷۰ تا ۸۰ میلیارد ساخت کارخانه یا ۳٫۵ میلیون دلار، که یک هزارم پولی است که تا الان در این حوزه در کشور، خرج شده، عددی محسوب نمی‌شود. اگر ارزش روز خودپردازهای کشور را با دلار ۲۵۰۰۰ تومان حساب کنیم، نزدیک ۴۰۰ میلیون دلار می‌شود؛ یعنی ما کمتر از یک درصد ارزش تجهیزات فعلی در کشور، برای ساخت کارخانه هزینه کرده‌ایم. شاید وقتی به طور مطلق عدد ۷۰ یا ۸۰ میلیارد تومان را بشنویم، در ذهن، بزرگ به نظر برسد اما وقتی اندازه خرج‌کرد و هزینه‌کرد بانک‌ها و PSPها را در این سال‌ها برای رشد صنعت می‌بینیم با هر تقریب مهندسی، قابل چشم‌پوشی است و عدد بزرگی نیست. ضمنا آن ۱۰ هزار میلیارد که در سوال‌تان، درباره سرمایه‌گذاری تا سال ۱۴۰۴ اشاره کردید، ۱۰ هزار میلیارد «ریال» است و «تومان» نیست. بنابراین ما ۱۰۰۰ میلیارد تومان، سرمایه‌گذاری جدید در مجموعه فناپ‌تک خواهیم داشت. اگر قرار باشد این مجموعه، فقط کارت‌خوان تولید کند، همین الان در کشور، اشباع است و شاید نیاز آتی در این حوزه نباشد، چون تکنولوژی نیز در حال تغییر است. فناپ‌تک، شش هفت محصول جدید دیگر بانکی داشته از جمله کیوسک، cashless، cash acceptor و امثال آن. اولا در این حوزه‌ها همچنان در کشور نیاز دارد و ثانیا تجهیزات جدیدی که برای خدمات آینده حوزه بانکی و پرداخت یا شعب بدون کارمند، نیاز است، بازارهای اقیانوس آبی است. با این حال، ما در همان برنامه خردادماه هم خدمت دوستان رسانه‌ای عرض کردیم فناپ‌تک قرار نیست به تولید تجهیزات بانکی و پرداخت، محدود باشد. الان بحث حوزه مخابراتی با توجه به اینکه خودمان، هم در فناپ‌تلکام و هم در زی‌تل، به آن نیاز داریم، شروع شده، بحث‌های تحقیق و توسعه تولید مودم، مراحل نهایی خود را سپری می‌کند و امیدواریم در همین نیمه دوم سال، بخش اول مودم‌های ایرانی فناپ‌تک تحویل شود. دوستان ما با توجه کمبود گسترده‌ای که در زمینه چیپست در دنیا وجود دارد و مشکلاتی که کرونا برای شیپمنت در زمینه قطعات ایجاد کرده، پروژه را انجام داده‌اند. همچنین در حوزه آیو و پروژه طرح سرزمین هوشمند پاد که اکوسیستم خدمات دیجیتال گروه مالی پاسارگاد است، به اندروید باکس نیاز داریم که دوستان در حال پیگیری و فعالیت در این زمینه هستند و محصولات دیگر که مجال گفتن آن نیست. در مجموع، این کارخانه، به حوزه کارت‌خوان و تجهیزات بانکی محدود نیست و برنامه توسعه جدی برای آنجا درنظر داریم. ضمنا فناپ‌تک، یک خط تولید باتری در دامغان دارد که از گذشته، بر روی آن سرمایه‌گذاری کرده بود و آنجا هم به مجموعه فناپ‌تک اضافه شده و عملا در زمینه انرژی‌های تجدیدپذیر و حوزه باتری نیز ورود جدی داریم.

  • ‌در حوزه پرداخت مشخصا به اشباع رسیده‌ایم؛ هرچند هنوز شرکت‌های PSP به دنبال خرید تجهیزات در این حوزه هستند و البته بخشی از تجهیزات‌شان باید از رده، خارج و تجهیزات جدید وارد شود. متاسفانه این روزها، دستگاه‌های دست دوم از چین و سایر کشورها وارد می‌شود و جای تعجب دارد که رگولاتور بانکی یا شرکت شاپرک، هشدارهای لازم را درخصوص به‌کارگیری این دستگاه‌ها به شرکت‌های PSP نداده است، چون کارت‌خوان‌هایی که امکان اتصال به شبکه را دارد، آن هم شبکه حساسی مانند شاپرک، امکان سوءاستفاده از آن نیز وجود دارد و می‌تواند مشکلات جدی در آینده برای حوزه پرداخت ایجاد کند. البته با تغییر تکنولوژی در حوزه پرداخت، به تدریج به سمت QRکد، پرداخت‌های لمسی و مانند آن حرکت می‌کنیم. ظاهرا شما قرار است عینک هوشمند هم تولید کنید و گویا صندوق فروشگاهی، مچ‌بند سلامت، تبلت دانش‌آموزی، تلفن همراه و ابزارهای دیگر همراه نیز جزء اقلام تولیدی فناپ‌تک است. ظاهرا دایره محصولات را گسترده کرده‌اید تا بتوانید از هر پورتفویی، عددی را برداشت کنید. در این زمینه، آیا به تکنولوژی پرداخت توجه دارید؟ در این حوزه‌ها، کار اَسِمبِل انجام می‌دهید یا تولید واقعی؟!

جامه‌بزرگ: در حوزه QR، مشارکتی با مجموعه سانیار منعقد و بخش اول پایانه‌های QRکد فناپ‌تک، تحویل PSP و محصول، تجاری شده است. ما سال گذشته داخلی‌سازی تجهیزات را تا ۶۰ درصد عمق دادیم و امیدواریم بتوانیم این رفم را تا ۷۵ درصد برسانیم. لیست تجهیزاتی که شما اشاره کردید مانند عینک هوشمند، تبلت دانش‌آموزی و…، هنوز در لایه تحقیق و توسعه، مطرح است و لزوما به این معنا نیست که محصول نهایی خواهند بود و به بازار عرضه می‌شوند. دوستان مطالعه می‌کنند، در حد پایلوت، نمونه‌سازی و امثال آن، کار را جلو می‌برند، ولی لزوما همه این‌ها به مرحله نهایی تولید انبوه نمی‌رسد. تا طرح تجاری آن، تکمیل نشود، بازارسنجی آن نهایی نشود و مباحث تکنولوژیک آن جمع‌بندی نشود، به عنوان محصول نهایی عرضه نمی‌شود، هرچند نگاه دوستان، به بانکی و پرداخت محدود نبوده است. در حوزه پوز، هم این اتفاق در حال رخ دادن است. پوزهای قدیمی همچنان در بازار، در حال استفاده هستند و در چند سال گذشته، تعداد قابل توجهی از پوزهای سیار دارای GPRS به بازار وارد شدند اما الان عمده پوزهای جدید، OS دارند، اندرویدی هستند و می‌توان روی مجموعه شبکه پرداختی، اپلیکیشن‌ها و بازاری که آنجا شکل می‌گیرد و ارزش افزوده‌ آن، اکوسیستم ایجاد کرد تا اینکه خود پوز به عنوان یک مودم در مراکز نصب‌شده و مرچندهایی که از آن استفاده می‌کنند، سرویس ارتباط مخابراتی هم ارایه دهد. این‌ها اقدامات مختلفی است که می‌توان انجام داد. در این رابطه، متاسفانه قاچاق، همواره در کشور وجود داشته و بعید می‌دانم حاکمیت بتواند به سرعت جلوی آن را بگیرد و مساله را حل کند. ما با آن کنار آمدیم! اگر بخواهیم در بازار، حضور پایدار و مستمر داشته باشیم، حتما باید مزیت تکنولوژیک داشته باشیم وگرنه قاچاق، هم قیمت را می‌شکند و هم رگولیشن را دور می‌زند. اگر مزیت تکنولوژیک، ایجاد نکنیم، در بازار، دوام نخواهیم آورد.

  • ‌البته در موضوع قاچاق اگر حاکمیت بخواهد با توجه به اینکه می‌توان IMEI این دستگاه‌ها را ثبت کرد؛ مانند کاری که در حوزه گوشی‌های تلفن همراه اتفاق می‌افتد، بنابراین می‌توان دستگاه‌های پوز را به این سمت هدایت کرد که عملا PSPها نتوانند از دستگاه‌های غیرمجاز استفاده کنند. به هرحال تولید در کشور ما، کار سختی است و امیدواریم فناپ‌تک بتواند به ماموریت‌های ترسیم‌شده برسد. بگذریم… آقای جوانمردی! در حوزه هلدینگ‌های فناوری در تکمیل زنجیره ارزش آنها، برای بانک، مقداری ابهام وجود دارد. بسیاری از کارشناسان معتقدند هلدینگ‌های فناوری، آنجایی که باید نقش خود را به درستی ایفا کنند، نمی‌کنند و هنوز تا رسیدن به نقطه طلایی در این حوزه، راه زیادی باقی است. هلدینگ‌های فناوری چه اقداماتی باید انجام دهند تا به تکمیل زنجیره ارزش بانک کمک کنند؟

جوانمردی: ما هیچ نقطه تکامل نهایی نداریم. اصولا چه به مسیر رشد و تکامل بانک‌ها نگاه کنیم و چه شرکت‌هایی که سرویس پروایدر آنها بودند که بعضا در برخی بانک‌ها با نگاه موسع به هلدینگ‌های فناوری تبدیل شدند، همگی به تناسب در حال رشد هستند و ممکن است ماموریت‌های بانک مادر خود را بهتر یا کمتر پشتیبانی کنند. چون نمی‌دانم نقطه تمرکز منتقدان بر روی چه موضوعی است، شاید نتوانم پاسخ دقیقی بدهم. اگر سوال‌تان دقیق‌تر باشد، شاید بهتر بتوانم کمک کنم.

  • ‌برخی‌ها معتقدند هلدینگ‌ها شکل گرفته‌اند تا هزینه بانک‌ها را در حوزه فناوری کاهش دهند اما چون زیرمجموعه بانک‌ها هستند، بانک با این دید که موضوع را از این جیب به آن جیب می‌بیند، هزینه فناوری نه تنها کاهش پیدا نکرده، بلکه افزایش پیدا کرده است. یکی از انتقادهای مشخص، همین است.

جوانمردی: بله متوجه شدم. فکر می‌کنم اگر مجموعه‌ای صرفا با نگاه کاهش هزینه، هلدینگ فناوری تاسیس کند، نگاه درستی نیست. کمترین هزینه خودرو داشتن، این نیست که خودمان آن را تولید کنیم. اصولا نگهداشت آن، توسعه نیازمندی‌ها و بالطبع، توسعه خدمات و محصولات، سرمایه‌گذاری مداوم می‌طلبد. اصلا نگاه به فناوری برای صِرف کاهش هزینه درست نیست. ما به فناوری و مجموعه‌های فناور برای ایجاد مزیت‌های رقابتی جدیدتر، رقابت‌پذیری، ورود به عرصه‌های جدید، تحول، پیشتازی و سرآمدی کسب‌وکار نگاه می‌کنیم. ممکن است جاهایی منجر به کاهش هزینه شود و جاهایی خیر. در مجموع، اگر به شرکت‌ها یا هلدینگ‌های فناوری جنب بانک‌ها که صرفا ماموریت بانکی دارند، این‌طور نگاه کنیم که جمع بانک و شرکت، با همدیگر توانسته‌اند پوزیشن اقتصادی بهتری در بازار کسب کنند یا حضور توامان آنها و پشتیبانی فناورانه بانک، موجب شده سهم بازار بیشتری بگیرند، درآمد بیشتری کسب کنند، هزینه نهایی دسترسی به مشتریان‌شان کاهش پیدا کند، در صنعت ماندگار شوند و تدریجا حذف نشوند، آن مجموعه‌ها به اهداف‌شان رسیده‌اند اما اگر صرفا از منظر کاهش هزینه و از این جیب به آن جیب، نگاه کنیم، فهم ماجرا از پایه، دچار عارضه است و باید عارضه‌یابی و بازنگری شود. این، نگاه بنده به این موضوع است.

  • ‌الان وضعیت در خود بانک و فناپ به چه شکل است؟ زیرا برخی نگاه‌ها در بانک به حوزه فناوری وجود دارد مبنی بر اینکه سرمایه‌گذاری در این حوزه را هزینه می‌بینند. در مجموعه شما، به چه شکل است؟ البته آقای قاسمی، جزء سرآمدان هستند و فکر نمی‌کنم چنین دیدگاهی داشته باشند.

جوانمردی: خوشبختانه آقای دکتر قاسمی، اعضای هیات‌مدیره و هیات عامل بانک، معاونت توسعه فناوری مجموعه و همکاران اعم از مدیران و کارشناسان، نگاه همسو، یکپارچه و حمایت‌گرانه دارند و فناوری را منشأ هزینه نمی‌بینند. اتفاقا در مجموعه پاسارگاد با همان دیدگاه دکتر قاسمی، همواره فناوری به عنوان موتور پیشران، ایجادکننده مزیت رقابتی برای گروه، فراهم‌کننده تسهیلات، کمک و دسترسی برای مجموعه مشتریان گروه و به عنوان یک ابزار کارآمد، لحاظ شده تا دید بهتر و مناسب‌تری به صنعت و کسب‌وکار داشته باشیم، شاید به واسطه همین دیدگاه متفاوت و متعالی است که مجموعه فناپ، تا امروز، برای توسعه فعالیت‌ها و سرمایه‌گذاری‌های جدید، نه تنها با مانع جدی مواجه نبوده، بلکه همواره پشتیبانی مدیران ارشد گروه را نیز داشته است.

  • ‌اگر اشتباه نکنم سال گذشته خبری را شنیدیم که گویا اردیبهشت ماه امسال، نهایی شد و آن سرمایه‌گذاری ۳۰۰ میلیاردی شما در مجموعه پادرو بود. البته در اخبار آمده بود بخشی از این رقم، قرار است صرف تبلیغات و برندینگ شود اما تا اینجا اتفاق خاصی ندیدیم. اصلا ماموریت پادرو چیست؟ آنچه روی سایت این مجموعه، مطالعه کردم، چیزی شبیه اسنپ و مجموعه‌های دیگری است که قرار است در حوزه حمل‌ونقل فعالیت کند. اگر فقط این حوزه، هدف‌شان باشد، ظرفیت کشور در حوزه حمل‌ونقل درون‌شهری تا حدی اشباع شده است. ضمن اینکه اخیرا برای مجموعه‌های اقتصادی، کار به سختی پیش می‌رود، دعوا بین چند مجموعه‌ فعال، از الوپیک تا اسنپ و مابقی‌ شرکت‌ها بالا گرفته، کار به راحتی جلو نمی‌رود و رقابت شدیدی وجود دارد. در این حوزه، با چه هدفی سرمایه‌گذاری کردید و قرار است چه اتفاقی بیفتد؟

جامه‌بزرگ: البته پادرو قرار نیست در حوزه حمل‌ونقل مسافر، اعم از درون‌شهری و برون‌شهری کار کند و عملا یک پلتفرم پستی است که خودش ناوگان پستی ندارد و به مجموعه‌ها و کسب‌وکارهایی که نیاز به سرویس لجستیک و دلیوری دارند اما خودشان تمایل ندارند این ناوگان را تجهیز و مدیریت کنند، سرویس می‌دهد. از آن طرف، سرویس‌پروایدرها، آنهایی که خدمات پستی و ارسال مرسوله انجام می‌دهند، این match making بر روی پلتفرم پادرو انجام می‌شود. سرمایه‌گذاری فناپ در آنجا، عمدتا در زمینه تجارت اجتماعی متمرکز بوده که این حوزه، اصلا در کشور شروع نشده و نه تنها رقیب ندارد، بلکه بازار آن هم هنوز شکل نگرفته است. طبق این پروژه که حداقل دو ساله سرمایه‌گذاری شده، قرار است مجموعه سرویس‌ها و خدماتی که کسب‌وکارها در فضای آنلاین و شبکه‌های اجتماعی برای محصولات و خدمات‌شان نیاز دارند، دریافت کنند. مثال واضح آن شاید فروشگاه‌هایی باشند که در اینستاگرام فعالیت دارند و به جای اینکه هزینه‌های مارکتینگ سرسام‌آوری داشته باشند، از ترافیک‌یوزر بسیار بالای آن استفاده می‌کنند و محصول‌شان را در آنجا عرضه می‌نمایند. با این حال مشکل این کسب‌وکارها این است که بعد از عرضه تا مرحله پرداخت، دلیوری و امثال آن، هیچ پلتفرم، محصول و سرویسی برای آنها وجود ندارد. معمولا پرداخت‌ها، کارت به کارت انجام می‌شود. در این زمینه، فراد یا تقلب زیاد، رخ می‌دهد و در این صورت، تجربه بدی بین مشتری و صاحب فروشگاه ایجاد می‌شود. همچنین به خاطر فقدان داشبورد، موضوعاتی مانند گزارش‌گیری و مانیتورینگ وجود ندارد. در زمینه دلیوری، پشتیبانی و خدمات پس از فروش، اتفاقی برای این کسب‌وکارها نمی‌افتد. از سوی دیگر، این‌ها معمولا SMEهایی هستند که به لحاظ دانشی یا توان کار فنی ندارند یا مزیت‌شان این نیست و اصلا لازم نیست بر این حوزه تمرکز کنند. پادرو قرار است مجموعه ابزارهای لازم برای کسب‌وکارهایی که می‌خواهند تجارت اجتماعی انجام دهند و در شبکه‌های اجتماعی، تجارت کنند، فراهم کند. از این جهت، تا الان رقیبی نداشته و بازیگری در این حوزه شکل نگرفته است. ما در حوزه تجارت الکترونیک، مجموعه‌های بزرگی در کشور داریم که بسیار موفق هستند اما امیدواریم در حوزه تجارت اجتماعی، به عنوان یک ترند جدید که نه تنها در ایران، بلکه در دنیا هم جدید است، یکی از پیشگامان باشیم. موضوع سرمایه‌گذاری نیز سرمایه‌گذاری شش مرحله‌ای است که فاز یک آن تولید محصول اولیه است و ما هنوز با آن فاصله داریم و تا وقتی محصول، کامل نشود، موضوعات مارکتینگ و برندینگ آغاز نمی‌شود. انتظار نداشته باشیم وقتی محصول یا خدمت، هنوز راه‌اندازی نشده، مارکتینگ انجام دهیم. امیدوارم از اواسط پاییز بتوانیم کمپین‌های آن را شروع کنیم و فاز یک محصول، راه‌اندازی و افتتاح شود.

  • ‌سال ۹۵، هلدینگ فناپ، قراردادی با فدراسیون فوتبال برای تبلیغات محیطی لیگ فوتبال برای دو فصل منعقد کرد. اصلا یک هلدینگ فناوری، چه ارتباطی با تبلیغات محیطی دارد که شما به این عرصه ورود کردید؟ همچنین شنیدم دو چک ۲۰ میلیارد تومانیِ برگشت‌خورده، از آن زمان، از فدراسیون فوتبال دارید که هنوز نتوانسته‌اید آن را نقد کنید. ظاهرا این دعوا همچنان وجود دارد و در مجموع،پروژه ناموفقی بوده است. اینکه چرا قرارداد با فدراسیون به‌هم خورد، برای من مهم نیست. به هر حال قراردادی بوده، مشکلاتی ایجاد شده و شما هنوز نتوانسته‌اید پول‌تان را بگیرید اما اینکه چرا به عنوان یک هلدینگ فناوری، در این حوزه ورود کردید، جذاب است. ماجرا چیست؟

جامه بزرگ: بنده وقتی در سوال قبلی درباره تراژدی آیو صحبت کردم، به این دلیل بود که فقط مربوط به حوزه خودش نبود، بلکه سایر حوزه‌ها را نیز تحت‌تاثیر قرار داد! درست می‌فرمایید. ما نه تخصصی در حوزه تبلیغات محیطی داریم و نه بیزینس ما ورزش بوده است. در آن سال‌ها یک لاین مرتبط با ورزش داشتیم که آن هم بحث خدمات ارزش افزوده هواداری ورزشی بود. فناپ سال‌ها حامی تیم‌های ملی بود و عملا بخش زیادی از تامین مالی فدراسیون فوتبال از محل همین سامانه‌های هواداری انجام می‌شد اما حتی همان دوره‌ای که هنوز VAS هم تمام نشده بود، فدراسیون نتوانست موضوع را دنبال کند. ما به دنبال این موضوع بودیم که بتوانیم دو سرویس جدی، یکی IPTV ورزشی یعنی پخش اینترنتی مسابقات ورزشی و دیگری ارزش افزوده‌هایی را که آنجا می‌شد بر روی سرویس‌های تعاملی ارایه داد (چون یکی از بهترین و بزرگ‌ترین لاین‌های تلویزیونی تعاملی در دنیا، ورزش است) دنبال کنیم. برای پروموشن این سرویس، به این نتیجه رسیدیم که به جای استفاده از بیلبوردهای محیطی، از خود رسانه و فضای فوتبال استفاده نماییم چون هر دو، سرویس‌های نسبتا جدیدی بود و موضوع هواداری صرفا در حوزه تیم ملی مطرح شده بود و اینکه لیگ فوتبال کشور، سرویس هواداری داشته باشد، آن موقع، اصلا سابقه نداشت. همچنین بحث IPTV ورزشی و شبکه تعاملی فوتبال هم تا آن موقع جا نیفتاده بود لذا هدف ما از ورود به موضوع، این مساله بود نه اینکه وارد تبلیغات شویم. ما به عنوان یک ابزار به آن نگاه می‌کردیم. متاسفانه هر دو پروژه با مشکل مواجه شد. اول به دلیل چالش‌های خود فدراسیون با باشگاه‌ها در زمینه خدمات ارزش افزوده بود. اینکه باشگاه‌ها می‌خواستند سرویس‌های خودشان را داشته باشند و فدراسیون هم به دنبال راه‌اندازی سرویس خاص خودش بود و چون روابط بین فدراسیون و باشگاه‌ها شفاف نبود، عملا چالشی در این زمینه رخ داد اما مساله اصلی بحث IPTV بود. دوم اینکه صداوسیما اجازه نداد فدراسیون فوتبال، شبکه اختصاصی و پخش زنده خود را داشته باشد با اینکه در ابتدا چراغ سبز را به ما و فدراسیون داده بودند و ما فکر می‌کردیم اینجا می‌توان کار متفاوتی انجام داد. همان سال‌ها، گوگل، پروژه مشترکی با منچستریونایتد داشت. البته برای پروموشن سرویس گوگل‌میت نبود، و فکر می‌کنم برای سرویس مکالمه تصویری و پیام‌رسان تصویری گوگل بود که الان نام آن سرویس خاطرم نیست. آن موقع قرار بود تماشاگران و هواداران منچستریونایتد بازی را به صورت آنلاین بر روی گوگل تی‌وی ببینند و سپس تصویرشان، روی بیلبوردهای دور زمین پخش شود و به‌گونه‌ای، در ردیف اول تماشاگران اولدترافورد در منچستر قرار گیرد. ما آن زمان، حتی چنین ایده‌هایی مطرح کردیم و البته خیلی بلندپروازانه فکر می‌کردیم می‌توان کارهای ترکیبی IT با سرویس‌های ورزشی انجام داد که هیچ‌کدام جلو نرفت. مساله، بخشی به رگولاتوری سمت صداوسیما و فدراسیون مربوط می‌شد و بخشی به باشگاه‌ها. این موضوع، باعث شد پروژه پیش نرود و وقتی هر دو، اتفاق نیفتاد، عملا به سوال شما برمی‌گردیم که فناپ قرار نبود کار تبلیغاتی کند، بلد هم نبود، چالش ایجاد شد و ادامه پروژه ممکن نبود. در این زمینه، اختلافاتی هم درباره تعهداتی که طرفین روی این قرارداد داشتند، به وجود آمد. ما معتقد بودیم فدراسیون به تعهداتش عمل نکرده و از طرف دیگر، فدراسیون معتقد بود فناپ باید پروژه را تحت هر شرایطی پیش می‌برد. نهایتا پرونده‌ای باز و خوشبختانه پایان سال گذشته، بخشی از آن، جمع‌بندی و حل‌وفصل شد. در حال حاضر، با حضور آقای عزیزی‌خادم در فدراسیون فوتبال و تیم مدیریتی جدید فدراسیون، اراده جدی برای حل مسایل گذشته دارد. البته ما هم یاد گرفتیم نمی‌توان با ابزار تکنولوژی، به هر حوزه ورود کرد و شاید لازم است matchulity قبل از آن اتفاق بیفتد و ما بعد از آن، نقش خود را ایفا کنیم.

  • ‌صداوسیمای ما، خودش که بلد نیست کار کند، متاسفانه نمی‌گذارد دیگران هم کار کنند، یادم هست یک مسابقه فینال بین بارسلونا و رئال مادرید با تبلیغات پارس‌آنلاین دور زمین برگزار شد. البته صداوسیما در آن بازی نتوانست کاری کند و پارس‌آنلاین هم دستاورد خوبی کسب کرد و تبلیغات ارزان‌قیمتی انجام داد. با این حال، گویا موضوعات دیگری در صداوسیما وجود دارد که این فناوری شما در آن حوزه نتوانست پیش برود. امیدوارم این مساله حل شود و شما هم طلب ۴۰ میلیاردی‌تان را از فدراسیون فوتبال بگیرید.

جامه‌بزرگ: البته ۴۰ میلیارد نیست، نصف این عدد است اما بالاخره این مطالبه وجود دارد و کم هم نیست. نصف آن ۴۰ میلیارد هم عدد زیادی است!

  • ‌پس دوستان ما را گمراه کردند و دیتای دقیق ندادند! با این حال، این عدد هم رقم خوبی است. ان‌شاءالله در پورتفوی فناپ قرار گیرد و اتفاقات جذابی با آن رخ دهد. بگذریم… دوستان در گروه نیز چند سوال مطرح کرده‌اند. آقای امام‌جمعه از آقای جوانمردی پرسیده‌اند: به نظر می‌رسد سرمایه‌گذاری فناپ در حوزه CVC، از جنس مالکیتی است نه سهامداری. نگاه شما در حوزه سرمایه‌گذاری خطرپذیر چیست؟ آیا قرار است مالکیت را هم برعهده بگیرید یا فقط حمایت می‌کنید؟ خب، ظاهرا ارتباط ما با آقای جوانمردی قطع شده، لطفا تا مجددا ارتباط با ایشان برقرار شود، آقای جامه‌بزرگ، جنابعالی نظرتان را درباره این سوال بفرمایید.

جامه‌بزرگ: بحث سرمایه‌گذاری خطرپذیر در گروه با دو رویکرد انجام می‌شود. در این زمینه، مجموعه شناسا از سال‌های گذشته به عنوان VC  گروه مالی پاسارگاد وجود داشته که البته در فناپ نیز تاسیس شده، سپس سایر شرکت‌های گروه نیز سهامدار شدند و الان هم فعالیت‌هایش محدود به حوزه IT نیست. آنجا موضوع VC و شتاب‌دهی استارتاپ‌ها دنبال می‌شود. در حوزه‌هایی که فناپ کسب‌وکاری را کسب‌وکار استراتژیک می‌داند و در زنجیره ارزش محصولات و پورتفوی فعلی می‌بیند، رویکردش CVC است و در نتیجه مباحث مالکیتی جدی می‌شود. مثلا اگر درباره اینترنت اشیا و فناوری ابری صحبت کنیم، به عنوان یک سرمایه‌گذار که سرمایه‌گذاری خطرپذیر انجام داده و سپس خارج شود، این نگاه در فناپ وجود ندارد. چیزی مانند کلود، تکنولوژی زیرساختی و استراتژیک برای گروه است، لذا رویکرد بیشتر به سمت CVC می‌رود اما حوزه‌هایی که این ویژگی استراتژیک را برای فناپ ندارد و نگاه، سرمایه‌گذاری خطرپذیر است، شناسا در آنجا فعالیت می‌کند و موضوعات مالکیتی و مدیریتی مطرح نیست و صرفا به عنوان یک سرمایه‌گذار حضور دارد. البته سرویس‌های شتاب‌دهی هم در کنار سرمایه‌گذاری به آن اضافه می‌شود.

  • ‌سوال دیگر دوستان در گروه، همکاری مجموعه فناپ با ایرانسل در پروژه کیپاد است که یک دوره، سروصدا کرد اما بعد از آن اخباری درباره اقدامات مربوط به آن شنیده نشد. این موضوع به کجا رسید؟

جامه‌بزرگ: همکاری کیپاد و ایرانسل از پروژه کارت شهروندی مشهد شروع شد. سال‌ها فناپ در شرکت اتیک که الان در PSP پاسارگاد ادغام شده، خدمات شهروندی را دنبال می‌کرد. آنجا یک کار مشترک انجام شد تا بتوانیم با استفاده از NFC سیم‌کارت و گوشی، به مردم سرویس بدهیم و احتیاجی به استفاده از کارت نباشد. پروژه، افتتاح شد و استقبال خیلی خوبی صورت گرفت اما متاسفانه با اتفاقاتی که با حضور آقای ترامپ افتاد و بسیاری از شرکت‌های بین‌المللی، ایران را ترک کردند، شریک ایرانسل یعنی مجموعه جمالتو نیز از این قاعده مستثنی نبود و همکاری خود را با ایرانسل متوقف کرد و ایرانسل نتوانست در این پروژه، پشتیبانی فنی در حوزه NFC بدهد. بنابراین ما ناچار شدیم از QR به جای NFC استفاده کنیم و عملا ایرانسل دیگر نقشی نداشت چون قرار بود ما از سیم کارت‌های ایرانسل در این پروژه استفاده نماییم. لذا پروژه کیپاد به خاطر تحریم متوقف شد. البته ما همکاری‌های دیگری با مجموعه ایرانسل در زمینه‌ بازار API، دیجیتال سرویس و پروژه لوهاپ داریم.

  • ‌ارتباط مجدد ما آقای دکتر جوانمردی برقرار شد. اگر درباره CVC، علاوه بر اظهارات آقای جامه‌بزرگ، توضیحات بیشتری دارید، بفرمایید.

جوانمردی: ارتباط بنده از انتهای فرمایشان ایشان، درخصوص موضوع فدراسیون فوتبال قطع شد.

  • ‌فکر می‌کنم آقای جامه‌بزرگ توضیحات جامعی اشاره کردند. بر این اساس، فناپ از نوع مالکیتی به سرمایه‌گذاری‌های خطرپذیر فکر می‌کند یا حاضر به مشارکت در این حوزه‌ها هست؟ اگر توضیح بیشتری مدنظر دارید، بفرمایید.

جوانمردی: خیر. توضیحات بیشتری نیاز نیست. مواردی که ایشان فرمودند، قاعدتا در مجموعه اجرا می‌شود.

  • آقای جوانمردی! حضرتعالی در مجموعه فناپ کار کردید، در اتاق بازرگانی نیز فعالیت‌هایی دارید، همچنین در سازمان نظام صنفی در دوره قبل فعالیت می‌کردید و در نهادهای مختلف با مشکلات بخش خصوصی و حوزه فناوری درگیر بوده‌اید. با توجه به شناخت و آگاهی کامل شما از این حوزه‌ها، لطفا بفرمایید اولویت‌های وزارت اقتصاد، وزارت ارتباطات و ریاست کل بانک مرکزی در حوزه فناوری چیست؟

جوانمردی: قطعا بزرگوارانی که در حوزه‌های مختلف بر مسند امور نشسته‌اند، هم صاحب برنامه بوده‌اند و هم ذی‌صلاح‌ترند، اما به عنوان یک فعال بخش خصوصی امید دارم همان‌طور که تمامی کاندیداهای ریاست جمهوری، از جمله آقای رییسی، به موضوع اقتصاد به عنوان اولویت اصلی دولت سیزدهم اشاره کردند، هم‌راستا با این موضوع، اقتصاد دیچیتالی،، پیش‌نیازها، الزامات و قوانین و مقررات آن، ریل‌گذاری‌ها و فرصت‌آفرینی‌ها برای بخش خصوصی به عنوان یکی از جدی‌ترین ارکان توجه به اقتصاد را در برنامه‌های خود دنبال نمایند. امیدوارم از مرحله نگاه ابزاری به فناوری خارج شویم، از ترس جامع از فناوری عبور کنیم و موضوع فناوری و اقتصاد نوآوری را به عنوان یکی از پایه‌های ایجاد ترقی، تمایز و رشد کشور بازترسیم کنیم. کشوری که اقتصاد آن، در بسیاری از حوزه‌ها، وابسته و متصل به موضوعات گذشته است که ممکن است در آینده نه چندان دور، مزیت‌ساز نباشد و از سوی دیگر، دارای سرمایه‌های انسانی تحصیلکرده بسیاری است که امروز به عنوان معضل و خِیل بیکاران از آنها یاد می‌شود، پتانسیل‌های بسیار جدی دارد. ما باید از پنجره فرصت اقتصاد نوآوری استفاده کنیم تا بتوانیم مزیت‌های رقابتی جدیدی را در دنیای آینده برای خود ترسیم نماییم. شاید جدی‌ترین اقدامی که دولت باید قبل از حمایت‌ها، تعریف قوانین جدید، لایه‌های جدید و طرح‌های مجلس مدنظر قرار دهد، این است که بخش خصوصی و اقتصاد مردمی را به رسمیت بشناسد. اگر دولت، اقتصادِ مردمی و بخش خصوصی را به رسمیت بشناسد و خیلی جاها به مثابه مثالی که برای آقای ویِرا {سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۸ و بازی معروف ایران‌استرالیا} مطرح است، عمل کند که به بازیکنان تیم ملی گفت بروید و بهترین کاری که می‌توانید، انجام دهید، بسیاری از مشکلات حل می‌شود. اگر دولت به بخش خصوصی بگوید مانع جدیدی جلوی دست‌وپای شما ایجاد نمی‌کنم و اولویت خود را به ساماندهی مسایلی مانند نقدینگی بالا، عدم انضباط مالی دولت که همچون زنجیرهایی به دست‌وپای اقتصاد کشور آویزان شدند، اختصاص دهد، فضا بهبود خواهد یافت. اگر دولت، اولویت خود را بر روی اقتصاد بخش خصوصی و مردمی بگذارد و با قید‌وبندهای جدید، دست و بال بخش خصوصی را نبندد و تمرکز خود را بر روی دو مقوله اقتصاد کلان و تسهیل‌گری، چه در نظام بین‌الملل و چه انضباط بودجه‌های دولتی، مسایل نقدینگی و کنترل تورم بگذارد و از طرف دیگر، جلوی لوایح جدید که مانع حرکت بخش خصوصی هستند، بگیرد و بر روی تور حمایت اجتماعی از گروه هدف و مردمی که نیازمند توجه دولت هستند، متمرکز شود، می‌توانیم با پتانسیل‌های‌مان در عرصه اقتصادِ نوآوری، همپای بسیاری از اقتصادهای نوظهور، شاهد رشد، تعالی و حرکت باشیم.

  • ‌آقای دکتر! مشخصا در بانک مرکزی پیشنهاد شما چیست؟ آنجا چه اولویت‌هایی باید مدنظر قرار گیرد؟

جوانمردی: در بانک مرکزی، توجه ویژه به موضوع فناوری در قالب سیاست‌های پولی‌ مالی و قانون جدید نظام بانکداری، مهم است. در این نهاد نیز به جای ایجاد مانع برای توسعه خدمات جدید و اینکه جدی‌ترین موضوع، توسعه ابزارهای فناورانه نظارتی باشد ‌ که حتما در حد مناسب لازم است ‌ باید به استعدادهایی که به دنبال ارایه سرویس‌ها و خدمات جدی، در حوزه‌های B2C، B2B و حتی در حوزه B2G هستند، کمک کنیم. با رگولیشن و تفکر جدید بر مبنای رگ‌تک در بانک مرکزی، می‌توانیم فضای فعال و پویا برای ارایه خدمات جدید به مردم و کسب‌وکارها ایجاد کنیم.

  • آقای جامه‌بزرگ! به انتهای برنامه رسیدیم. با توجه به اینکه امروز سوال، کمتر داشتیم، نظرات کمتری در گروه مطرح شد. به نظر می‌رسد هم پاسخ‌های شما و آقای جوانمردی، کامل بود و هم سوالات ما موضوعات مربوط به هلدینگ فناپ را پوشش داد. اگر نکته پایانی باقی مانده، در خدمت‌تان هستیم.

جامه‌بزرگ: از اینکه بتوانیم این موضوعات را ادامه دهیم، استقبال می‌کنم. حتما ما در مجموعه‌ای مانند فناپ، نیازمند نقد جدی و حتی بی‌رحمانه هستیم تا اشتباهات و نقاط ضعف‌مان را شناسایی و آن را جبران کنیم. از این جهت، از شما بسیار ممنونم.

  • ‌ممنون از شما که در کنار ما بودید. ان‌شاءالله که خیلی بی‌رحم نبوده باشیم! ما دنبال این موضوع هستیم که کنار نقد، یک کلمه «سازنده» بگذاریم تا هم مدیران استقبال کنند و هم رسانه‌ها به درستی به وظایف خود عمل نمایند. آقای دکتر جوانمردی! برای ارایه نکات پایانی، در خدمت شما هستیم.

جوانمردی: باور من این است که قطعا رشد ما، یک رشد جمعی و اکوسیستمی است. نمی‌شود در بخشی از زیست‌بومِ ما، رشد اتفاق بیفتد و جاهای دیگر، توامان این رشد را نداشته باشند. پس نکته اول این است که نگاه ما، حرکت جمعی است و فناپ را به عنوان یکی از اجزای توسعه اقتصادِ نوآوری کشور می‌بینیم. نکته دوم اینکه علی‌رغم رقابت، باید خیلی جاها همراهی کنیم و دست به دست هم بدهیم و گذر از شرایط سخت را برای همدیگر امکان‌پذیر نماییم. در شرایطی که همه با سختی‌ها، پیچیدگی‌ها و چالش‌های زیادی در فضای کاری و شخصی مواجه هستند و موضوعاتی مانند سرمایه‌های اجتماعی، امید و آرامش در مسیرهای پرچالش و خطرناکی قرار گرفته، همگی ما به عنوان بخشی از جامعه که مسوولیت‌های جدی در توسعه اکوسیستم اقتصاد نوآوری داریم، باید تحمل‌پذیری خود را بالاتر ببریم و با همراهی و همدلی، از این شرایط حساس و کنونی گذر کنیم. بخشی از این ماجرا حتما نقش جدیِ رسانه و رسانه‌هایی مانند شماست که نقد سازنده، شفافیت و یاری‌رسانی‌ برای اصلاح امور و توسعه آتی را مدنظر دارید. بنده، از این بابت، از شما تشکر می‌کنم. امیدوارم خداوند به همه ما توفیق دهد که هرکس در جایگاه خودش، بهترین نقشی را که می‌تواند ایفا کند تا سرزمینی بهتر و آبادتر و نیز آینده‌ای درخشان‌تر را با هم، برای فرزندان‌مان رقم بزنیم.

  • ‌ممنون از شما. البته ما شایسته تقدیر نیستیم و هنوز برای اینکه بتوانیم به وظایف‌مان به درستی عمل کنیم، راه زیادی در پیش داریم. ما هم ایراداتی داریم و تلاش می‌کنیم تا جای ممکن، روز به روز آنها را کمتر کنیم و وظیفه اصلی خود را انجام دهیم. آقای فاطمی در گروه اشاره کرده‌اند توسعه زیرساخت‌های کشور با حضور تعدادی از مجموعه‌های بزرگ مانند فناپ، شدنی است. ما مجموعه‌های بزرگی مانند فناپ، توسن، بهسازان فردا، سداد و سایر مجموعه‌های بزرگ مانند شرکت خدمات انفورماتیک و شرکت ملی انفورماتیک را داریم. البته امیدواریم یخ دوستان شرکت خدمات با ما باز شود، در برنامه ما شرکت کنند و درباره موضوعاتی که با آنها چالش داریم، گفتمان کنیم، زیرا راهی جز گفتمان برای پیشرفت کشور وجود ندارد و امیدواریم این مسیر، باز شود.

 

حس شما نسبت به این خبر چیست؟
دوستش دارم
0%
علاقه‌مندم
0%
نظری ندارم
0%
شگفت زدم
0%
ازش متنفرم
0%
غمگینم
0%
خوشحالم
0%
درباره نویسنده
علی اصغر افتاده

ارسال یک نظر