رفتن به سمت اقتصاد دیجیتال الزام است
شنبه شب برنامه رادیویی «حجره» با موضوع اقتصاد دیجیتال پخش شد. در این برنامه رادیویی هاتف خرمشاهی، رئیس مرکز تحول و نوآوری دیجیتال اتاق بازرگانی، مصطفی امینی پژوهشگر پسا دکتری رشته مدیریت و اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس، رضا حیدری مدیرعامل شتابدهنده پارت و شهاب جوانمردی نایب رئیس کمیسیون اقتصاد، نوآوری و تحول دیجیتال اتاق تهران از طریق ارتباط تلفنی حضور داشتند تا درباره تعاریف اقتصاد دیجیتال، تاثیری که بر اقتصاد و کسبوکارها داشته، تاثیر کرونا بر آن و جایگاه ما در دنیا گفتوگو کنند.
تعاریفی از اقتصاد دیجیتال
صحبتها با تعاریفی که هر کدام از این کارشناسان از اقتصاد دیجیتال ارائه دادند آغاز شد. خرمشاهی اقتصاد دیجیتال را اقتصادی فراتر از اقتصاد فناوری اطلاعات عنوان کرد و آن را اقتصادی میداند که در آن مدل انجام کسبوکار متحول شده و اتصال ویژهای به فناوری دارد. امینی هم با تاکید بر تفاوت میان اقتصاد فناوری اطلاعات و اقتصاد مجازی با اقتصاد دیجیتال، اقتصاد دیجیتال را یک اقتصاد مبتنی بر همگرایی دیجیتال بین فضای فیزیکی، فضای سایبری، فضای ذهن و فضای زیستی معرفی میکند. حیدری هم با اشاره به اهمیت و ارزشی که دیتاها و مگادیتاها در جهانی کنونی دارند، اقتصاد دیجیتال را اینطور تعریف کرد: «وقتی ما از اقتصاد دیجیتال صحبت میکنیم از زیست دیجیتال صحبت میکنیم. همانطوری که ما در زیستمان به امر اقتصادی نیازمندیم؛ زیست دیجیتالمان هم الزامات و ابزار خودش را دارد.»
جوانمردی در تعریف اقتصاد دیجیتال به یک دستهبندی اشاره کرد که در سه دایره هممحور قرار دارد و توضیح داد: «در مرکز دایره، آن چیزهایی که ما بهعنوان زیرساختهای آیتی، زیرساختهای سختافزار و سرویسهای اطلاعاتی پایه میشناسیم، میشود هسته اقتصاد دیجیتال. دایره بزرگتری دور آن قرار دارد و به نوعی بخش لاغرتر اقتصاد دیجیتالی را شکل میدهد و با ایجاد سکوهای نرمافزاری خدمات دیجیتالی و به نوعی اقتصادهای اشتراکی، یاد میدهد که چطور دیجیتال از طریق پلتفرمها وارد برخی از کسبوکارها میشود و زندگی مردم را تحت تاثیر قرار میدهد. آن بخش بزرگتر اقتصاد که باید دیجیتالی شود و اصولا اقتصاد متقدم و پیشرو و ریشه دار دنیا است، چیزهایی است که ما به عنوان صنعت معدن، حمل و نقل، انرژی، املاک و غیره میبینیم که تحت تاثیر دیجیتالی کردن صنایع و تحول دیجیتالی شکل و محتوایش تغییر میکند.»
شهاب جوانمردی نایب رئیس کمیسیون اقتصاد، نوآوری و تحول دیجیتال اتاق تهران
جوانمردی در ادامه توضیح میدهد که آن دایره کوچکتر که بخش هسته اقتصاد دیجیتال را تشکیل میدهد، بین ۳ تا ۵ درصد تولید ناخالص داخلی کشورها در دنیا را به خود اختصاص میدهد که این درصدها در کشور ما حدود ۳.۶ درصد است. لایه میانی و سکوهای نرمافزاری در دنیا بین ۴ تا ۶ درصد اقتصاد را تشکیل میدهد درحالی که در ایران این درصد حول و حوش ۵ درصد است. به گفته جوانمردی کشورهای پیشرو در دنیا بین ۲۲ تا ۳۰ درصد اقتصادشان دیجیتالی شده است. علیرغم اینکه متوسط این درصد در دنیا ۱۵.۵ درصد است اما در ایران اقتصاد دیجیتالی سهم ۶.۵ درصدی دارد که نشان میدهد توجه ویژهای به آن نمیشود.
خطر نرفتن به سمت اقتصاد دیجیتال
وقتی از اقتصاد دیجیتال صحبت میشود منظور صرفا فضای مجازی و اینترنت و کسبوکارهای فعال در این حوزه نیست و صحبت از اقتصاد دیجیتال شاید منجر به نگرانی برخی از کسبوکارها شود و به دلیل همین نگرانی هم این موضوع را چندان جدی نگیرند. اگر کسبکارهای سنتی و اقتصاد سنتی به سمت اقتصاد دیجیتال نرود در آینده با خطر مواجه میشود این خطر نگرانکننده است.
در رابطه با توضیح همین ترس و نگرانیها، خرمشاهی به سال ۲۰۱۰ و فراگیر شدن اتصال موبایلی و اینترنت روی موبایل اشاره کرد که این موضوع باعث شد تا تعریفی که پیشتر از فقر وجود داشت، متفاوت شود و یونسکو انسان فقیر را انسانی معرفی کند که به منابع بسیاری مانند آب سالم، منابع بهداشتی، اینترنت و غیره متصل نباشد. خرمشاهی با اشاره به اینکه اتصال معنای جدیدی را وارد کرده و نگرانیهای جدی درباره امنیت و ترس از نفوذ و گم شدن و سرقت و جرم ایجاد کرده، میگوید: «این ترسها در پی خودش باید منتج به شناخت و دغدغهها منتج به اتصال به منابع جدیدی از دانش شود. ترس از اینکه دنیای اتصال دائمی چه برسر کسبوکارها میآورد جدی است. مهارتها و دانش جدید اهمیت دارد. همانقدر که ترس از ناشناختهها داریم باید این ترس را تبدیل کنیم به قوت جدیدی برای یادگیری. اتصال دائمی با خودش ترس به همراه میآورد.»
کرونا؛ تهدید یا فرصت؟
به گفته امینی در بحث مدیریت استراتژی، تهدید یا فرصت بودن چیزی را مدیران سازمانها مشخص میکنند. او به مدیران بانکی اشاره کرد که کرونا را فرصتی برای بانکداری دیجیتال میدانستند؛ اما به عقیده او نوع برخورد و واکنش مدیران به موضوع کرونا هم اهمیت دارد.
او در توضیح بیشتر گفت: «در سه ماهه اول سال جهشی در دسترسی مردم به سرویسهای دیجیتال ایجاد شد. هر دسترسی که در سمت مردم ایجاد میشود و اینکه رسانهها مردم را به استفاده از خدمات دیجیتال را تحریک میکنند مستلزم انجام هزینههایی در لایه فناوری اطلاعات میشود. اگر سرمایهگذاریهایی انجام نشود طبیعتا منجر به تهدید میشود زیرا میزان رضایت افراد را کاهش و تجربه بدی را شکل میدهد اما درصورت انجام اقدامات لازم، ما به سمت اقتصاد پویاتری میرویم.»
مبنای قدرت در اقتصاد دیجیتال
جوانمردی در بخشی از صحبتهایش یکی از خصوصیات اقتصاد دیجیتالی را، زیستبوم اقتصاد دیجیتالی عنوان میکند و معتقد است که در کشور ما به زیستبوم یا همان اکوسیستم توجه چندانی نمیشود. به گفته او در جایی مانند اکوسیستم همهچیز باید بهطور همسان رشد کند. امینی هم با صحبتهای جوانمردی موافق است و اقتصاد دیجیتال را یک اقتصاد اکوسیستمی میداند که برمبنای اکوسیستمهای دیجیتال شکل میگیرد.
او در ادامه توضیح میدهد: «مبنای قدرت در اکوسیستم دیجیتال قدرت تابآوری در برابر تغییر است. ما انتظار داریم میکرو سرویسهایی که در اکوسیستم دیجیتال فعال هستند، بمیرند و زنده شوند و این پویایی وجود داشته باشد. زمانی که وارد اکوسیستم دیجیتال میشویم باید بپذیریم کسی زنده میماند که قدرت تابآوری و همنواسازی منابع را داشته باشد و منابع بیرونی را در راستای اهداف خودش هماهنگ کند. اینکه آیا اقتصاد دیجیتال برای ما میتواند فرصت طلایی باشد یا نه، به نوع مواجهه ما با این موضوع بستگی دارد. کسی که وارد فضای اکوسیستم دیجیتال میشود، میپذیرد که رقابت و همکاری توامان است و به همین دلیل پشت واژهها از عبارات CO یا crowd استفاده میکنند. سیاستگذاریها در اقتصاد دیجیتال فراصنعتی است و کسی که وارد عرصه اقتصاد دیجیتال میشود، میبیند که مرز صنایع کمرنگتر میشود. در این فضا کسی که اکوسیستم دیجیتال، جریان داده، جریان دانش و جریان اطلاعات دارد، موفق است.»
امینی با اشاره به اینکه ما باید از مهارتهای هوش هیجانی به سمت هوش دیجیتال مهاجرت کنیم معتقد است که در بخش سیاستگذاریها دولت نتوانسته پابهپای مردم حرکت کند و به همین خاطر فشار تغییر از سمت افزایش تقاضا وارد شد. جوانمردی درباره نقش حاکمیت میگوید که اگر قرار است حاکمیت رهبری ارکستر و همنوایی را برعهده بگییرد باید روی یک سری مسائل تمرکز بیشتری بگذارد مانند سیاستگذاری، اولویتگذاری و قانونگذاری. این تمرکز اصلی است و به گفته جوانمردی دولت باید به فکر شروع و معرفی کردن پروژههای جدید و ایدههای جدید باشد.
رگولاتوری و ایفای نقشش در اقتصاد دیجیتال
البته به گفته علی مسعودی، مجری برنامه، اقدامات در حوزه اقتصاد، هیچوقت به نتیجه نمیرسد و به مکانی فرادولتی نیاز است تا موارد را برنامهریزی کند. او سپس بحث کارنامه دولت در این زمینه را مطرح کرد که جوانمردی در این خصوص به نداشتن خط مبنا اشاره کرد و گفت: «برای تولید کارنامه شما باید شاخص داشته باشید. ما خط مبنا و شاخصی نداریم برای همین اکثر اوقات تیری را پرتاب میکنیم و آن تیر با هرجا اصابت کرد، محدودهاش میشود هدف موردنظر ما. به نظرم این یک سیاست پوپولیستی است که سالها با آن مواجه هستیم. دلیلش این است که برنامه بالادستی قابل اتکایی نداریم. ما سازمان و ارگان بالادستی زیاد داریم ولی اگر قرار است از اقدامی در حوزه اقتصاد دیجیتال صحبت شود، این اقدام یک اقدام ده، پازنده ساله است. در این مدت ممکن است چندین دولت عوض شود. ما باید از سند چشماندازی به سندی برسیم که واژهها و کلمات را به دقت تبیین و مشخص کند که ما قرار است به کجا برسیم. بسیاری از مواقع ما ارتباطی میان برنامههای چندین ساله با اسناد بالادستیشان نمیبینم.»
امینی معتقد است که طرحهای جامع بسیاری در دولت نوشته میشود ولی هنگام اجرا وارد فضای لابیگری میشویم. او به شبکه ملی اطلاعات بهعنوان پایه اقتصاد دیجیتال ایران اشاره میکند و میگوید: «اقتصاد دیجیتال یک بحث فراسرزمینی است. آیا اقتصاد دیجیتال بدون استقرار نظام هویت دیجیتال معنی دارد؟ ما هنوز در حوزه هویت دیجیتال بلاتکلیفی داریم و کسانی که دادههای هویتی مردم دستشان است آنها را به اشتراک نمیگذارند و به عنوان منبع درآمد سازمان خودشان فرض میکنند.»
حیدری معتقد است که نباید هیچ انتظاری از دولت داشت. به گفته او جنس اقتصاد دیجیتال جنس اقتصاد دموکراتیزه است که آن را بین آحاد ملت شکل میدهند و ماهیت جهان جدید این است که باید به آحاد مردم مراجعه کرد. او در ادامه به بحث درآمدزایی از داده و محتوا اشاره کرد و توضیح داد که الگوهای کسب درآمد و چرخش اقتصادی از جنس دیگری است و ارزش از شکل سنتی و محصول فیزیکال خارج شده و به سمت دیگری میرود.
از طرف دیگر خرمشاهی در بحث حکمرانی به دو مقوله خودکفایی و تحریمها اشاره کرد و فناوری اطلاعات کشور را تنها بخشی عنوان کرد که از اول انقلاب تا به امروز تحریم بوده این تحریمها بر صنعت دیجیتال ما فشار بسیاری وارد کرده است. طبق گفتههای خرمشاهی هیچ کشوری پیدا نمیشود که تمام لایههای مختلف، از انتقال گرفته تا سرویس، را خودش بسازد. اما ما محبوریم از لایههای پایین فناوری تا لایههای بالای زنجیره ارزش را خودمان ایجاد کنیم و این موضوع به گران شدن فناوری منتج میشود و باعث شده ما هزینه خطاکرد محصولی را بدهیم که حتی امکان گسترش فروش میلیاردیاش هم وجود ندارد.
به عقیده خرمشاهی در حوزه رگولیشن مهمترین مفهومی که در دولت دهم و یازدهم باید تغییر جدی کند، تغییر از آقابالاسر و حاجی پولداری که نفت میفروشد و دلار وارد میکند به کسی است که حواسش به سیاستگذاری و نگهداری از زمین بازی است. او میگوید هرجا دولت دست از تولی بردارد و به رگولاتور تبدیل شود و بخش خصوصی را دعوت به سرمایهگذاری کند، موفق عمل کرده است.
پذیرش پارادایم اقتصادی مناسب
باتوجه به اینکه زندگی کردن در این عصر اقتضاعات خاص خودش را دارد به همین خاطر امینی بر این باور است که باید برای زندگی در عصر دیجیتال، پارادایم اقتصادی مناسب با این عصر که همان اقتصاد دیجیتال است را بپذیریم. به گفته او نوآوری در فضای دیجیتال حالت انفجاری پیدا میکند و وابسته به دیتا هستند. او پذیرفتن رگولاتوری میان صنعتی را یکی دیگر از اقتضاعات عصر دیجیتال عنوان میکند. امینی با اشاره به اقتصاد دیجیتال به عنوان یک اقتصاد متصل و دادهوارسازی شده، نقش سرمایه انسانی و استعدادهای دیجیتال را بسیار پررنگ میداند.
بهعنوان سخن پایانی، حیدری روی بحث فرهنگ تاکید بسیاری دارد و معتقد است که ما نیاز به آموزشهای دقیقتر و روشهای آموزشی نوآورانه داریم تا بتوانیم در طولانیمدت بر مشکلات فائق آییم. خرمشاهی هم با اشاره به بحث هوشمندسازی، آن را راهکاری مناسب برای جبران عقبماندگی خودمان عنوان میکند و میگوید: «باید روی مزیت رقابتیمان که نیروی انسانی هوشمند است، تمرکز کنیم. اگر بخواهیم به حجره دونبش ملی خودمان بر سر جاده ابرشیم برگردیم و صادراتمحور شویم، تحول دیجیتال امکانات کم نظیری در اختیارمان قرار میدهد که مسیرش از بازسازی صنایعمان میگذرد.»
ارسال یک نظر