در میزگرد آنلاین با حضور مدیران شرکتهای پرداخت الکترونیکی عنوان شد: وای به روزی که بگندد نمک! بانکها از pspها سهم کارمزد میخواهند
- خلیلی: ما با ۸۰ میلیون جمعیت که حدود ۶۰ میلیون نفر، درگیر مسایل مالی هستند، تا کی میخواهیم به جای اینکه در حوزههای نوآورانه سرمایهگذاری کنیم، هنوز پوز بخریم؟! شاید «لذتی که در خرید پوز است، در QR نیست»
- اسکندریون: تا زمانی که این استقلال شکل نگیرد و شرکتهای PSP به صورت مستقل، نسبت به درآمد و هزینه – فایده خودشان، پاسخگو نباشند، حتی اگر نظام کارمزد اصلاح شود، دوباره پول کارمزد به سمت پذیرنده میرود
- شکوهی: تنها راهحل اصلاح نظام کارمزد، تغییر وضعیت به سمت کارتهای غیرنقدی مانند کارت اعتباری و کارت فروش اقساطی است. آنجا میتوان از پذیرنده، کارمزد گرفت چون امکان و قدرت فروش، بر اساس پولی که بانک، تامین میکند، صورت میگیرد
- مظاهری: رفتار مصرفکننده به سرعت تغییر پیدا نمیکند و تا پنج سال آینده، پرداخت الکترونیک کار میکند اما سهم درآمدی PSP در بیزینسمدل آن، به جای ۹۰ درصد، ۷۰درصد خواهد شد
هفته گذشته اولین نشست از سلسله نشستهای بررسی مشکلات صنعت پرداخت با حضور سه تن از مدیران عامل شرکتهای PSP سداد، سایان کارت و سپهر برگزار شد.
آنچه در این میزگردها دنبال میکنیم مشکلاتی است که قدمتی نزدیک به یک دهه دارد و نه تنها هنوز راهحل جامع برای آنها ارایه نشده، بلکه کار به جایی رسیده که برخی از این مشکلات در کسبوکار صنعت پرداخت الکترونیکی ریشه کرده و امروز بسیاری از پذیرندهها در گام اول بازاریابی، درخواست دریافت کارمزد از درآمد این شرکتها دارند. بر این اساس، اینکه رگولاتور بانکی باید چه نقشی در این فرایند داشته باشد و اینکه آیا خود شرکتهای PSP میتوانند در تفاهم صنفی بر مشکلات خود فائق آیند و چالشهای دیگر این شرکتها در صنعت پرداخت الکترونیکی، موضوعات مهمی محسوب میشوند.
از اینرو در هشتاد و پنجمین میزگرد آنلاین از سلسله نشستهای تخصصی بانکداری و اقتصاد دیجیتال که با موضوع «بررسی چالشها و موانع کسبوکاری صنعت پرداخت» با حضور شهریار خلیلی مدیرعامل شرکت بهپرداخت ملت، مجید شکوهی مدیرعامل شرکت فنآوا کارت و محمدرضا اسکندریون مدیرعامل شرکت آسان پرداخت پرشین برگزار شد، چالشها و مشکلات شرکتهای PSP و راهکارهای برونرفت از آن، موردبحث و تبادلنظر قرار گرفت. مشروح این گفتوگو، پیشروی شماست.
فایل صوتی این گفتوگو را از اینجا بشنوید.
نشریه دیجیتال این گفتوگو را از اینجا دانلود کنید.
اسپانسر : شرکت توسعه خدمات الکترونیکی آدونیس
- جناب شکوهی! یکی از موضوعات اساسی در صنعت پرداخت، عدم استفاده از فناوریهای نوین در این حوزه است. البته در چند سال اخیر، گامهایی در زمینه استفاده از QRکد و NFC برداشته شد. آقای همتی هم از یک اقدام پایلوت به صورت نمادین، رونمایی کردند اما هنوز ماحصل آن را مشاهده نکردیم. با وجود اینکه حوزه IT بانکها، تقریبا سرآمد حوزه ITکشور است اما اگر قرار باشد شرکتهای پرداخت با توجه به گرانی سختافزارهای این حوزه، بهخصوص کارتخوان، سوییچ وغیره، با همین وضعیت درآمدی و با همین مدل کسبوکار جلو بروند، قطعا با مشکل جدی روبهرو میشوند. نظر حضرتعالی در این زمینه چیست؟
شکوهی: فکر میکنم باید یکی دو نکته را به صورت مجزا باز کنیم. استفاده از فناورهای نوین توسط بانک مرکزی و شرکت شاپرک هم دنبال میشود. اخیرا فورس بیشتری گذاشته شده که همه PSPها، شاپرک ۲ را راهاندازی کنند و سپس به دنبال استفاده EMV بروند تا بتوان مسایل QRکد و کیف پول را از نظر فنی حل کرد. در حوزه کیف پول، هنوز بخشی از مباحث درآمدی و بانکی، همچنان غیرشفاف است و باید شفافیت بیشتری از طرف رگولاتوری ایجاد شود. علاوه بر فناوریهای نوین، ایزوله کردن صنعت پرداخت از دیگر ابزارهای پرداخت الکترونیکی، مانند جدا کردن ایشیوری (صدور یا issuer) و اکووری (؟) نیز مطرح است. بنده عدم تحقق درآمدها یا عدم کاهش هزینهها را مطرح میکنم. اینجا فضاهایی وجود دارد که میتوان به شرکتهای پرداخت اجازه داد در حوزه کارتهای پیشپرداخت و خرید اقساطی حرکت کنند. البته بنده میدانم برخی PSPها به نیابت از طرف بانک اصلیشان، این کار را انجام میدهند اما از قِبَل شخصیت PSPشان نیست بلکه از قِبَل شخصیت نیابتی از طرف بانک اصلی است. در مجموع، تلاشهایی در حال انجام است اما اقدامات فنی نیاز است که همه خود را با آن آداپته کرده، راهاندازی کنند و این موضوع، فراگیر شود. نکته دیگر، بحث مقررات است. مقررات ما در این حوزه، خیلی روان و شفاف نیست. ما هم به مقرراتزدایی، هم به روانسازی مقررات و هم به ایجاد مقررات در حوزههای جدید نیاز داریم. در حوزه لندتک که PSPها یکی از ارکان ارایه این خدمات هستند، میتوان کمک کرد فینتکها و فناوریهای نوین وارد شوند و سپس با ایجاد مقررات ساده، ورود آنها را باز کرده و بتوانیم هزینهها را مدیریت کنیم. این موضوع، برای PSPها، درآمد هم خواهد داشت تا فشار هزینهای و فشار ناشی از عدم افزایش کارمزد که از جمله استثنائاتی است که در ۱۰ سال آینده افزایش پیدا نکرده، مرتفع شود.
- آقای اسکندریون! اواخر سال ۹۸، با شیوع کرونا، صحبت از پرداختهای غیرتماسی با QRکد در کشور مطرح شد. شرکتهای PSP به بهانه حساسیت به سلامت مردم، به سمت استفاده از QR حرکت کردند. فارغ از این موضوع که میتوانست در پرداختهای غیرتماسی کمک کند، در هزینههای شرکتهای PSP هم موثر بود؛ البته مشروط به اینکه قرار نباشد QR روی دستگاه پوز ایجاد شود. با استفاده از استند و پرینت QRکد، جذابیت آن از نظر هزینه برای شرکتها دوچندان بود. با این حال، به خاطر نگرانی شرکتهای PSP از اینکه اطلاعات شرکت در اختیار رقبا قرار گیرد، این فرصت از دست رفت، در حالی که شاپرک میتوانست همپذیرندگی با QR واحد را به صورتی که تراکنشها بدون نام بین PSPها ردوبدل شود، رقم بزند. فکر میکنم مشکل اصلی، سهم بازار PSPهای بزرگ و رده اول کشور بود. آن موقع آپ، رتبه یک را در کشور داشت و البته هنوز هم دارد که این امر به دلیل نوع مدل تجاری آپ در بیزینسمدل خود است. بنابراین بحث جذب مشتریان VIP و دیگران نبود، آیا این موضوع را تایید میفرمایید؟
اسکندریون: اگر اجازه بدهید ابتدا به تاریخچه پرداخت موبایلی از طرف آپ اشاره کنم. بحث پرداخت بر مبنای QR در سال ۹۸ نبود بلکه در سال ۹۵، این سرویس را با اپلیکیشن داشتیم اما چون فضا برای راهاندازی آن فراهم نبود، علیرغم تلاش، موفقیتی حاصل نشد. آن موقع نسبت به امروز، فضا مساعدتر بود چون در پرداختهای اینترنتی، رمز پویا وغیره نبود و UX راحتتری داشت. با این حال، آن زمان، استقبال چندانی نداشت و فرهنگسازی ماجرا، هزینه زیادی داشت تا اینکه سال ۹۸، مجددا با همکاری یکی از بانکهای بزرگ کشور، پروژه مشترکی را در این حوزه شروع کردیم و پروژه به خوبی پیش میرفت که به چالش پذیرندگی در قالب QR برخوردیم. در تعاریف پذیرندگی سمت شاپرک، دو نوع پذیرندگی شامل پوز و IPG داشتیم. اینها پوز نبودند و باید پذیرندگان QR را در قالب پذیرندگان اینترنت تعریف میکردیم. با توجه به الزام وجود اینماد در بهمن سال ۹۸، چون پذیرندگان، عمدتا صنوف بودند و سایت اینترنتی نبودند که امکان اخذ اینماد را داشته باشند و برای پذیرندگان اینترنتی، این قضیه سخت بود و همچنان درگیر آن هستند، آن زمان، این امکان ایجاد نشد. با این وجود، به دلیل سرمایهگذاری مناسب و تعریف یک پروژه خوب، تب این قضیه در سایر شرکتهای PSP نیز ایجاد شد و آنها هم پرداخت بر مبنای QRکد خود را توسعه دادند. چهار پنج شرکت نیز این امکان را در اپلیکیشن خود ایجاد کردند اما به هرحال آن موقع با توقف سنگین مواجه شد. ما منتظر حل موضوع از طرف شاپرک شدیم زیرا امکان توسعه آن وجود نداشت. در سال گذشته، نوع جدید پذیرندگی با عنوان پذیرندگی QR، ایجاد و موجب شد این اتفاق رخ دهد و در این فرصت، پذیرندگان نیز امکان لازم را داشتند. با این همه، باید بپذیریم با توجه به اینکه در QR، پرداخت بر مبنای کارت است و تراکنش، اینترنتی است، UX خوبی برای کاربر ایجاد نمیشود، هرچند سهولت خود را دارد. در این شرایط، کاربر باید در فروشگاه، رمز پویا را دریافت کند و اینترنت داشته باشد که فرهنگسازی این قضیه نسبت به پرداخت کارتی، سخت است. اوایل کرونا حساسیتها، بسیار بیشتر بود و تصور میشد از این موضوع، استقبال شود اما واقعا تغییر فرهنگ و الگوی مصرف، کار سنگینی بود و نه ما و نه دیگران، توفیقی در این زمینه حاصل نکردیم. شما به موضوع همپذیرندگی و QR یکسان که همه شرکتها بتوانند از طریق اپلیکیشنها آن را بخوانند و امکان پرداخت داشته باشند، اشاره کردید که قطعا این فضا برای همه خوشایند است. در این حالت، به دلیل یوزربیس بالای اپلیکیشن آپ و کاری که چندین سال در این حوزه انجام دادیم، فضای رقابت از مسیر فعلی، خارج میشد. الان چون سهم بازار بین PSPها ایجاد شده و جابهجاییهای مختصری در ماههای مختلف دارد، اگر این اتفاق میافتاد، معادله به نفع ما میشد و قطعا شبکه پرداخت و فعالان این حوزه، مقاومت میکردند. درخصوص فرصتهایی که این موضوع ایجاد میکرد، با اعداد و ارقام صحبت میکنم. الان حدود ۱۰ میلیون پوز فعال در شبکه وجود دارد که در حال استفاده است و حدود ۲۵درصد پوزها، نزد شرکتها، بکآپ دارند و با این حساب، بالغ بر ۱۳ میلیون پوز در کشور وجود دارد. با میانگین قیمت ۳ میلیون تومان برای هر پوز، ارزش هر دستگاه کارتخوان در شبکه پرداخت کشور، حدود ۴۰ هزار میلیارد است. از آنجا که این شبکه هر پنج سال یکبار مستهلک میشود، چیزی حدود ۸هزار میلیارد هزینه استهلاک سالانه پوزهای شبکه است که مباحث ارتباطی، شبکه موجود وغیره نیز معادلات خاص خود را دارد. بنابراین حدود ۸هزار میلیارد خروج ارز و هزینه تحمیلشده به شبکه وجود دارد چون هرکس به زعم خودش، متضرر است، اگر تمام ذینفعان از این قضیه حمایت کنند، تا مانند آسیای جنوبشرقی و جاهای دیگر، توفیقات خوبی در مباحث موبایلی داشته باشیم و با یک برگ پرینت، کار انجام شود، نیاز به هزینههای مازاد نخواهیم داشت. این شیوه که استاتیک است، حتی در حالت داینامیک که رقم میتواند در آن ایجاد شود، باز هزینه تمامشده بسیار پایینتر است. با توجه به اینکه برای هر ۴۰۰ – ۵۰۰ پوز، یک نیروی میدانی برای رسیدگی به PM، EM وغیره نیاز است، حدو ۲۰ هزار نفر در خیابان به این پوزها رسیدگی میکنند. هزینه منابع انسانی بالاست. اینها موارد روشن ماجراست و اگر تمام ذینفعان اعم از شرکتهای PSP، نهادهای بالاسری، ناظر، رگولاتور و بانک مرکزی، حمایت کنند تا این اتفاق بیفتد، با توجه به مشکلاتی که شرکتها از نظر درآمدی با آن مواجه هستند، اتفاق مثبتی خواهد بود و بخش عمدهای از این موضوعات را حل میکند.
- در این زمینه، آقای قریشی میگویند ایجاد شغل کار خوبی است. با این حال الان کسانی که وزیر مرتبط با ایجاد اشتغال شدهاند و معتقدند با یک میلیون تومان میتوان شغل ایجاد کرد، حرفهای دیگری میزنند. بگذریم… در صنعت، طی سه چهار سال قبل، در حوزه فناوریهای نوین این حس دست میداد که گویا بانک مرکزی، به شکل خاصی آپ را دوست داشت. مثلا وقتی قرار بود از NFC رونمایی کند، آقای ناصر حکیمی در بانک مرکزی، نشست خبری، برگزار و در آن نشست، آپ، این سرویس را راهاندازی کرد در حالی که دیگران هم در زمینه این سرویس کار میکردند؛ البته نه به صورت عملیاتی و در حد مطالعه. مورد دیگر، سرویس کارت به کارت بود که عملا با بانک ملی، یکشبه ایجاد شد. قرار بود شما با آقای خاتونی اتفاقات خوبی رقم بزنید اما ناگهان ورق برگشت. قبول دارید روابط آپ با بانک مرکزی، نسبت به بقیه PSPها، ویژهتر بود؟
اسکندریون: اجازه میخواهم کمی به عقب برگردیم. آپ تقریبا در بین ۱۲ شرکت پرداخت، جزو آخرین PSPها بود که در سال ۸۹ وارد صنعت پرداخت شد و فعالیت خود را شروع کرد. در آن مقطع، شرکتها چندین سال در حال فعالیت بودند و ناوگان بزرگی داشتند. در شروع قضیه، ما یک موافقتنامه اصولی داشتیم و امکان اتصال به شبکه شتاب نداشتیم و به صورت کلوزلوپ، فروش شارژ داشتیم. به تدریج شروع کردیم. الان اگر ترند آسان پرداخت را نگاه کنید، رویکرد متفاوتی نسبت به سایرین داشته است. در زمینه کدهای USSD نیز پیشقدم شدیم و هزینه آن را دادیم و در جامعه فرهنگسازی کردیم. در این زمینه، هم شرکتهایPSP و هم بانکها، بعد از ما ورود کردند. ما از ابتدا تا همین اواخر، ۹۰درصد سهم بازار را داشتیم که توسعه USSD از سیاستهای شرکت در چند سال اخیر خارج شد. زمانی که همه درگیر توسعه USSD بودند، فضای مساعدی ایجاد شد. گوشیهای هوشمند آمدند و ضریب نفوذ اینترنت گوشیهای همراه، بسیار بیشتر شد. بنابراین زمان مناسبی بود تا تجربه کاربر را از USSD خشک و خالی، تغییر دهیم و به سمت اپلیکیشن برویم تا UX بهتری به کاربر ارایه دهیم. در زمانی که همه درگیر USSD بودند، ما روی اپلیکیشن کار میکردیم. همین موضوع، باعث شد اختلاف زیادی بین اپلیکیشن ما و سایرین وجود داشته باشد. ما سعی کردیم به نوآوری در این صنعت، فکر و برای آن، هزینه کنیم. همچنین درباره موضوعی که درخصوص NFC اشاره کردید، این موضوع در نمایشگاه کتاب همراه با بانک شهر، افتتاح و عملیاتی شد. شاید سال ۹۶ بود. در آن مقطع، سرویس استفاده شد و در نمایشگاه کتاب که یکی از حساسترین ایونتهای کشور از نظر پرداختی است و با وجود حساسیتهایی که در حوزه ارایه خدمات در زمینه پوز وجود دارد و شرکتها همواره دچار چالش بودند، ما امکان NFC را نیز عملیاتی کردیم. با اینکه به زعم شما، رونمایی باشکوهی داشته، اما با وجود اینکه محصولی بود که قبلا ما و بقیه داشتیم، مجددا دو سال قبل، پروژه کهربا با آن ابعاد، رونمایی شد! اینکه میفرمایید بانک مرکزی، نگاه ویژه به ما داشته، حس میکنم گزاره درستی نیست بلکه کملطفیهایی، البته نه از سوی بانک مرکزی، بلکه از سوی دیگران به ما شده است. در مجموع…
- ببخشید بین صحبتهای شما ورود میکنم بنده مقداری شیطنت کردم. اینکه نگاه آپ به حوزه فناوری متفاوتتر از بقیه PSPها بوده و پیشگام بوده، درست است اما اینکه سرویس کارت به کارت، یکشبه ایجاد شد، بنده همان موقع از سایر PSPها پرسیدم شما چرا نیستید و گفتند تازه باخبر شدیم! در این ماجرا، فکر کنم رگولاتور میتوانست قبل از اینکه سرویس راهاندازی شود، فراخوانی مبنی بر افتتاح فلان سرویس بدهد. وقتی همه را سرخط میچینید، آنکه توانمندتر است و زودتر به خط پایان میرسد، حقش است اما در حوزه سرویس کارت به کارت، فضا متفاوت بود. البته این قاعده نیز جزو کسبوکار و اقتصاد در تمام دنیاست و چیز بدی هم نیست بلکه جزو افتخارات آپ است و آقای شهیدی و دوستان، عملا در این حوزه، نسبت به بقیه PSPها، حواسجمعتر عمل کردهاند؛ مشروط بر اینکه مسیر درست آن اتفاق بیفتد که البته تا اینجا هم چیزی خارج از آن اتفاق نیفتاده است.
اسکندریون: چون بحث کارت به کارت را مطرح کردید، باید عرض کنم طی چندین سال، افتتاح مدلهای مختلف درخصوص سبد کالا، معیشت خانوار وغیره که جزو سیاستهای دولت بوده و همین اواخر، سرویس پیچک، از طریق آپ بوده است. با توجه به اینکه چندین سال به بانکها، چک صیادی ابلاغ شده بود و شبکه بانکی آماده اجرا نبود و مهلت مقرر در حال سپری شدن بود، بانک مرکزی تصمیم گرفت این سرویس در اپلیکیشنهای شبکه پرداختی نیز ارایه شود. به ما مهلت ۱۵ روزه دادند در حالی که بانکها فرصت چندماهه داشتند. ما در مهلت ۱۵ روزه، سرویس را عملیاتی کردیم. البته شرکتهای دیگر هم بودهاند.
- وقتی فراخوان داده میشود و همه سرخط حاضر هستند، مشکلی نیست اما آیا درخصوص کارت به کارت، فراخوان داده شد؟ بنده یادم نمیآید. درباره پیچک، اینکه آپ با تیم فنی قوی، به سرعت این سرویس را ایجاد کرد، جزو امتیازات PSP به شمار میرود و حرفی نیست. بنده فقط سرویس کارت به کارت، مدنظرم بود.
اسکندریون: سرویس کارت به کارت، قطعا سرویس جذابی است و کاربر از آن استقبال کرده و ما هم کاربر جذب کردیم اما اگر بررسی کنیم، هزینههای سرویس، بسیار زیاد است و هیچ درآمدی ندارد. همین اواخر، از یک اکانت بابت استعلام چک شاهکار، حدود ۱۰ میلیارد تومان برای چند ماه اخیر هزینه داشتهایم. حدود ۲۵ تا ۳۰درصد مرکز تماسهای ما در حوزه کارت به کارت است که هزینه بسیار زیادی را به ما تحمیل کرده است. با این حال، الان در فضای فعلی، مهاجرت کارت به کارت به روی هاب فناوران شاپرک مطرح است و به همه PSPها، تکلیف شده است. هفته پیش در جلسه بانک مرکزی بودیم. ما حدود ۷۰درصد تراکنشها را به هاب فناوران منتقل کردیم در صورتی که نموداری که بنده ملاحظه کردم و البته اعداد و ارقام وجود نداشت، این موضوع، درباره شرکتهای دیگر، به ۵درصد نمیرسید. با توجه به اینکه حجم تراکنشهای ما زیاد است و بانکهای مختلف میتوانند اذعان کنند در این حوزه، پیش رفتهایم هرچند درآمد ندارد و بیشتر هزینه دارد. به نظرم بهتر است بیانصافی نکنیم. برخی موارد، اولویت مجموعه است و بابت این موضوعات، زمان، انرژی، هزینه و منابع صرف میکنیم. اینکه خروجی آن، زودتر دیده میشود، همینطوری اتفاق نمیافتد و قطعا با زاویه دیدی که شما مطرح کردید، همراه نیست.
- جناب خلیلی! در حوزه کارت به کارت، فراخوان داده نشد. درست است؟
خلیلی: کارت به کارت، زمانی راه افتاد که تمامی اپلیکیشنهای بانکی در بازار وجود داشتند و در تمام اپلیکیشنهای بانکی انجام میشد. اینکه چطور از PSPها سر در آورد، هنوز هم نمیفهمم! بعد هم هاب فناوران درست شد در حالی که یک سرویس کاملا بانکی داشتیم که هیچ کمبودی نداشت و همه موسسات مالی و بانکها، روی اپلیکیشنها، کارت به کارت داشتند و سیستم بانکی در مضیقه نبود تا یکی به دادش برسد. اگر هم هزینه دارد، PSPها میتوانند جمع کنند و به بانکها برگردانند. بانکها، ابزارهای زیادی برای انتقال وجه دارند مانند Cashless، ATM، اپلیکیشن و بانکداری اینترنتی. به هرحال کارت به کارت به سیستم PSPها راه پیدا کرد و یکی از ارکان آن شد. از آنجا که بنده نگاه بانکی دارم و بیشتر در بانک، کار کردهام تا PSP، متوجه نمیشوم چرا کارت به کارت از PSP سر در آورد. طی سه چهار سال که ابزارهای موبایلی توسعه پیدا کرده، ببینید PSPها چند صدهزار پوز خریدند. اگر به جای خریداری آن پوزها، در زمینه فرهنگسازی QRکد، هزینه میکردند، وضعیت متفاوت بود. آقای اسکندریون درست میگویند. الان ۱۲ تا ۱۳ میلیون پوز در بازار و انبارهای PSPها وجود دارد و از آنجا که بنده با چندین فروشنده چینی دوست هستم، آنها هنوز هم ایران را یکی از بازارهای جدی فروش پوز میدانند و مدیران عامل و فروش چینی، دائما بازار ایران را پیگیری میکنند. ما با ۸۰ میلیون جمعیت که حدود ۶۰ میلیون نفر، درگیر مسایل مالی هستند، تا کی میخواهیم به جای سرمایهگذاری در حوزههای نوآورانه، هنوز پوز بخریم؟! شاید «لذتی که در خرید پوز است، در QR نیست»! ما میگوییم پول نداریم فرهنگسازی کنیم اما پول داریم، پوز بخریم. فکر میکنم ما برای مشتریان، خلق ارزش نکردیم. الان وقتی فردی در مغازهای خرید میکند، پایداری پوز، سرعت کارت و پوز، هیچ رقیبی ندارد و حداکثر ظرف چهار ثانیه، تراکنش انجام میشود. با توجه به آشنایی و تجربه مشتری در زمینه دستگاههای کارتخوان، وی به رسید پوز میرسد و این امر، پایدار است. وقتی رسید کاغذی دریافت میشود، به منزله سند برای کاربر است. موبایل هنوز این خاصیت را ندارد زیرا هنوز آن پایداری و تجربه کاربری را دارا نیست و سیستم QR نمیتواند با سیستم فعلی رقابت کند. ما هم چیزی برای مشتری اضافه نکردیم. اگر به مشتری بگوییم کارش را با QR انجام دهد، چه چیزی نصیب مشتری میشود؟ آیا قبلا کارمزد میگرفتیم که الان نگیریم؟ اتفاقی برای مشتری نمیافتد. بنابراین نمیتوان در زمینه QR امید داشت.
- در زمینه مدل کسبوکاری، قطعا حق با شماست و اگر هر دو رایگان باشد، قطعا کارت به کارت، مسیر سادهتری از نظر تجربه مشتری است اما اگر مدل به سمت کیف پول سوق پیدا کند و کارمزد به صورت پلکانی باشد، جذابیت ایجاد میشود و یا اگر به سمت کیف پول آفلاین میرفتیم و در برخی تراکنشها، تپ اند گو با نزدیک کردن گوشی موبایل به دستگاه پوز و خواندن QRکد و رد شدن آن، اتفاق میافتاد، صددرصد از سمت مردم استفاده میشد. اگر یادتان باشد، سال گذشته هم با حضرتعالی میزگرد داشتیم که همین سوال را پرسیدم. فکر میکنم در آن برنامه، آپ اسپانسر بود و بنده متوجه شدم نباید موضوع برنامه با اسپانسر یکی باشد! آن موقع پرسیدم فارغ از مدل کسبوکاری، آیا دلیل عدم راهاندازی QR، فاصله دانلود اپلیکیشن آپ با بقیه پذیرندهها نبود؟ آیا دوستان به این خاطر، زیر میز زدند؟ آیا بر سر حرف سال گذشته هستید؟
خلیلی: والله نمیگویم این عامل نبوده است. شاید آن هم یکی از عوامل بوده است.
- البته یکی از عوامل مهم؟! درست است؟
خلیلی: خیر! هنوز بر این باورم این عامل از مهمترین آنها نبوده است. کیف پول یا ابزارهای ما طوری نبوده که مشتری، اشتیاقی برای استفاده از تکسرویس داشته باشد. اگر مجموعهای از سرویسها مانند کیف پول را کنار هم میچیدیم، حرف دیگری بود. خود کیف پول هم جای بحث دارد مانند اینکه چگونه قرار است کیف پول را اجرا کنیم؟ چه کارمزدهایی روی آن میآید؟ چون پرداختهای خرد است، پای ضرب سکه و چاپ اسکناس وسط میآید. شاید تنها توجیهی که میتوان برای آن انجام داد، تورم رو به افزایش مستمر در کشور ماست وگرنه اگر یک سکه را ضرب کنیم و دهها هزار بار خرج کنیم، تقریبا هزینه آن به سمت صفر میل میکند، در حالی که یک تراکنش الکترونیکی، به صورت مستمر هزینه دارد و این هزینه، رو به افزایش است. بنابراین اینکه کجا باید از کیف پول استفاده کنیم یا نکنیم، جای بحث کارشناسی دقیقتر دارد. در این حالت که مشتری و پذیرنده، انگیزهای برای ورود به این مدلها ندارند، نمیتوان روی QR فکر کرد اما سایر خدمتهایی که نوآوری در آن وجود داشته باشد، میتوان آنها را ذکر کرد. مثلا شاید بتوان درباره لندتک که آقای شکوهی مثال زدند، فکر کرد. الان بحث احراز هویت در کشور جدی شده و کلید موفقیت در این مباحث، همین احراز هویت است. وقتی احراز هویت شکل بگیرد، متعاقب آن، اپلیکیشنها و ابزارهای بانکی میتوانند خدمات نوآورانه ارایه دهند که مشتریان جذب آنها شوند وگرنه با مدل موجود و هزینه چندهزار میلیاردی، طی ۱۵ تا ۱۶ سال گذشته، برگرداندن آن سخت است. با وضعیت موجود، شاید تکنولوژی QR، مانند تلفن ثابت در برخی کشورها شود و دیگر نیاز به استفاده از آن در حوزه پرداخت نداشته باشیم.
- نکته درستی است. فکر میکنم نزدیک دو سال یا بیشتر، صحبت از فناوری با QR میکنیم.
خلیلی: خیلی بیشتر است. فکر میکنم پنج شش سال است NFC و QR را داریم. سال ۹۵، پرداخت با NFC را رونمایی و برای پذیرندهها، ترمینال تعریف کردیم اما هیچوقت شکل نگرفت چون چیزی نصیب مشتری نمیشد و NFC و QR همگی نمادین شد و یکسری اسامی که باقی ماند و فکر میکنم از همه اینها عبور خواهیم کرد و به زودی چیزهای جدیدتر خواهد آمد.
- بله قطعا! الان در خارج از کشور آمازونگو را داریم که…
خلیلی: الان چون اسپانسر برنامه شما، شرکت آدونیس است، میتوانیم خوددریافت و خودپرداز را مثال بزنیم. اگر سال ۹۰ میشد به اینها فکر کرد، میتوانست ارزش افزوده ایجاد کند اما آن هم کمرنگ است؛ یعنی تعداد موجود، آنقدر زیاد نیست زیرا نقدینگی توسط ابزارهای دیگر کنترل میشود و کار مردم راه میافتد.
- البته کرونا باعث شد این ابزار، برخی جاها به درستی استفاده شود. یکسری از دوستان که قبل از کرونا، هزینه سنگینی کرده بودند، با شیوع کرونا توانستند آن را توجیه کنند. وظیفه رگولاتور در صنعت پرداخت، سیاستگذاری و نظارت است و میتواند با یک سیاست درست، مشکل اساسی را که از ابتدای دهه ۹۰ در حوزه پرداخت کارمزد بوده، حل کند که البته عامل آن، بانکهای صاحبان سهام PSPها بودند اما به هر حال، خشت، کج گذاشته شده و تا ثریا دیوار کج خواهد رفت با این حال، دلیل نمیشود ادامه آن همین گونه باشد. بالاخره تغییر نظام پرداخت کارمزد با یک جراحی باید روزی در مملکت اتفاق بیفتد. تصور میکنم استفاده از چند مسیر برای تغییر نظام پرداخت کارمزد به صورت پلکانی، مشروط بر اینکه ابزار جایگزین در اختیار مشتری و پذیرنده باشد، میسر است تا با مدلهای تشویقی، هزینه شبکه صنعت پرداخت که عمدتا در حوزه سختافزار است و شیرینی خرید در سختافزار، با ظهور QR و فناوریهای جدید از بین برود یا کاهش پیدا کند. بنابراین چارهای جز تغییر مدل کارمزد نداریم و اگر این امر، اتفاق نیفتد، شبکههای پرداخت با مدل فعلی درآمدی و هزینههای جاری، تا دو سال دیگر، به سمت زیان میروند. آقای شکوهی! نظر جنابعالی در این زمینه چیست؟
شکوهی: آقای خلیلی گفتند بیشتر بانکی هستند، بنده هم بیشتر کارتی هستم تا PSP و پرداختی. توفیق داشتم در بانکهای پارسیان و ملی، عهدهدار بحثهای کارت اعتباری باشم. فکر میکنم اشتباهاتی در طول ۲۰ سال فعالیت حوزه پرداخت، در کشور ایجاد شده که بخشی از آن به سرمایهگذاری وحشتناک روی پوز و مانند آن برمیگردد. از آنجا که بنده عضو تیم موسس تجارت الکترونیک پارسیان بودم، آن موقع کارمزد از پذیرنده را جا انداخته بودیم اما متاسفانه برخی بانکها با استفاده از امکانات ویژه خود، کارمزد را حذف کردند، اتفاق نامیمونی رخ داد و این هزینه بر گردن بانکها افتاد و بعدها خود بانکها اعتراض کردند که چرا ما باید این همه هزینه بدهیم، در حالی که شروعکننده این بازی غلط، خودشان بودند. به نظرم تنها راهحل این موضوع، تغییر به سمت کارتهای غیرنقدی مانند کارت اعتباری و کارت فروش اقساطی است. آنجا میتوان از پذیرنده، کارمزد گرفت چون امکان و قدرت فروش بر اساس پولی که بانک، تامین میکند، صورت میگیرد. به تدریج میتوان این کار را شروع کرد. اطلاع دارم برخی PSPها، مانند بهپرداخت، با بانکهایشان این کار را انجام میدهند و از این مسیر، میتوان درآمد مناسبی به دست آورد و نظام پذیرندگی را متقاعد کرد که این هزینهها را باید خودش بپردازد. در اینجا دوگانگی داریم. حدود ۱۰ تا ۱۲ سال پیش، وقتی با بانکها صحبت میشد که مرچند، پذیرنده یا فروشگاه، باید هزینهای بابت خدمات پرداخت بپردازد، بانکها سینه سپر کردند که اینها مشتریان خوب ما هستند و خودمان پرداخت میکنیم. الان اوضاع برگشته و بانکها جهتگیری میکنند و معتقدند چرا ما باید پرداخت کنیم و چون دست پیش را نسبت به PSPها دارند، معمولا بانک مرکزی و رگولاتور بانکی، بیشتر حرف آنها را میشنوند. آنچه بنده عرض میکنم شاید درباره PSPهایی که بانک اصلی دارند، کمتر نمود پیدا کند. بیشتر PSPهای ما به این صورت هستند و به دلیل بدهبستان با بانک اصلی خود، مشکلی در این حوزه ندارند و در بازار هم قدرتمند هستند که دلیل آن هم حمایت بانکی است. شرکتهای پرداخت مانند ما که در نیمه دوم جدول هستیم و بانک اصلی یا حامی نداریم، از این نعمت بیبهره هستیم و در شرایط رقابتی که مقام رگولاتوری باید حامی رقابت سالم باشد، دست ما کوتاه میماند. اینکه چگونه میتوان کارمزد را به سمت مرچند به عنوان اصلیترین شخصی که از این سرویس استفاده میکند، سوق داد، تغییر فضا از طریق کارت اعتباری است. این در حالی است که کمتر از نیمدرصد تراکنشها و کارتهای ما، اعتباری است در حالی که ترکیه، بالای ۶۵درصد است.
- به نکات درستی اشاره کردید. زمانی که بانکها نسبت به تغییر مدل کارمزد اقدام کردند، شما در بانک پارسیان از پذیرنده پول میگرفتید. آنجا شاهد کمکاری از سوی رگولاتور…
شکوهی: بله عدم حمایت رگولاتور بود. هم کارمزد مهم بود تا حذف نشود و هم اینکه بیش از چند پوز در یک فروشگاه مستقر نشود. پیشنهادهای ما به بانک مرکزی مربوط به ۱۵ تا ۱۶ سال پیش بود که هنوز شاپرک ایجاد نشده بود. در آن پیشنهاد پیشبینی کرده بودیم اگر مرچندها، دارای چندپوز شوند، این امر، به نفع کشور نیست، چون سرمایه عظیم برای سختافزار صرف میشود و هر فروشگاهی که چند پوز دارد، سرمایه عظیمی را از کشور گرفته است. بدتر اینکه اینها به سن استهلاک میرسند و کشور باید آن را تامین کند و ارزبری ادامه دارد. آقای خلیلی به درستی اشاره کردند که پوز همچنان بیرقیب است. صنعت پرداخت باید سختافزار پوز را تامین کند. آن موقع رگولاتور یعنی بانک مرکزی، بیتوجهی کرد و زورش به بانکهای بزرگ مانند بانک ملی و بانک ملت نرسید و اینها موجب حذف کارمزد شد و برای برگرداندن آن باید به صورت تدریجی کار کرد.
- شاپرک برای حل همین مشکلات ایجاد شد در حالی که امروز به هر فروشگاهی مراجعه میکنید، چند دستگاه کارتخوان وجود دارد و متاسفانه این اتفاق نیفتاد. بانکهایی که آن موقع، بازی را بههم زدند و مدل کارمزد را عوض کردند، با دید اقتصادی این کار را انجام دادند. آن موقع، مدل پرداخت کارمزد اینگونه بود که کسی که شبکه داشت و کسی که در آن شبکه، کارت میکشید، باید هزینه را پرداخت میکرد و هرچه شبکه، بزرگتر بود، درآمد هم بیشتر بود. برای بزرگتر کردن شبکه، سرویس را رایگان و پذیرنده را به سمت خودش ترغیب کرد. کسی پول را پرداخت میکرد که کارتش در آن شبکه تراکنش میزند. اگر با آن مدل، ادامه پیدا میکرد، کسی برنده بود که شبکهاش بزرگتر بود اما بانک مرکزی، در یک سال، مدل را عوض کرد و بازی، کاملا متفاوت شد.
شکوهی: مدل توسط بانک مرکزی عوض نشد بلکه بانکهای بزرگ، مدل را تغییر دادند و زور بانک مرکزی، به این بانکها نرسید و مقهور این عمل شد و هیچوقت نتوانست بازی را به روال درست خود برگرداند.
- البته اگر اشتباه نکنم، آن زمان، صحبت از فناوری و فرهنگسازی آن مانند بانک الکترونیکی در کشور میکردیم تا مردم از این ابزارها بیشتر استفاده کنند. بخش دیگر، فارغ از اینکه زورش نرسید، اشتباه تاکتیکی بود.
شکوهی: ببینید بحث پرداخت آنلاین بود. اینها که با استانداردهای ایزو ۸۵۸۳ نیز موافق نبود اما برخی بانکها، تسویه آنلاین و حذف کارمزد را راهاندازی کردند.
- به رقابت نامیمون افتادند. به نظرم به جای اینکه بگوییم زورشان نرسید، باید گفت تصورشان این نبود که به نقطه کنونی میرسند و اگر میدانستند به وضعیت فعلی میرسند، قطعا ورود میکردند و اجازه نمیدادند این اتفاق بیفتد.
شکوهی: جسارتا خیر این حرف را قبول ندارم.
- چند سال بعد، بانک مرکزی، مدل پرداخت کارمزد را برگرداند.
شکوهی: حس بنده این بود که زورش نرسید.
خلیلی: نکته آقای شکوهی درست است. پارسیان، اولین شرکتی بود که پوز نصب کرده بود و خودم علاقهمند بودم هرجا پوز وجود دارد، کارت بکشم. آن موقع، قرار بود پذیرنده تا سقف ۱۵۰۰ تومان، کارمزد بدهد. آن زمان، پراید ۴ میلیون تومان بود. پذیرنده به زور از ما میگرفت و میگفت اگر قرار است کارت بکشید، باید فلان میزان اضافه بدهید. آن موقع بانک مرکزی، کاری نداشت و زیر ۱۰۰ هزار پوز در کل کشور وجود داشت، با این حال، باز هم پذیرنده از دارنده کارت، کارمزد میگرفت وگرنه میگفت پول نقد بیاورد. این اتفاق، به طریق اولی در بانکها افتاد و برای اینکه در این رقابت قرار گیرند، کارمزد را حذف کردند و واریز آنی گذاشتند. در همان موضوع پارسیان، بانک ملی کارمزد را صفر کرد و در روزنامه هم تبلیغ میکرد. سپس بانک ملت، این کار را انجام داد و وقتی این دو بانک، این کار را انجام دهند، سایر بانکها هم تابعیت این روال را دارند و به نقطه کنونی میرسیم. بنده هم معتقدم وقتی هنوز ۵۰ هزار پوز نصب بود، فکر نمیکرد روزی ۱۰ میلیون پوز در کشور باشد و این همه تراکنش از شتاب عبور کند. آن موقع فکر نمیکردند این کارمزد اندک، گردش مالی بالایی ایجاد کند.
شکوهی: ما در جلسات، این مسایل را به دوستان میگفتیم.
خلیلی: یعنی چشمانداز شما هم این بود که روزی در کشور، ۱۰ میلیون پوز نصب میشود؟ بنده میگویم بانکها سرمایه کلانی برای این موضوع داشتند که بخشی از آن، فرهنگسازی بود و بخش دیگر درآمد. در بانک ملت، صحبت بر سر این بود که جذب منابع از این طریق، ارزان قیمت است. رویکرد، کاملا بانکی بود و اصلا کاری به پرداخت، کارت وغیره نداشت.
شکوهی: این جذب منابع همچنان ادامه دارد.
خلیلی: چون این پول در نظام کلان اقتصادی برای بانکها بهصرفه است، هنوز این منطق وجود دارد و همچنان بانکها از طریق دستگاه کارتخوان، جذب منابع ارزان قیمت انجام میدهند و این کار، هنوز هم برای آنها جذاب است.
شکوهی: الان وضعیت، مقداری فرق کرده است. شاید شما چون فقط با بانک خودتان کار میکنید، با این موضوع کمتر درگیر باشید اما بنده با چند بانک کار میکنم که هیچکدام قصد حمایت ندارند و قصد خرید سرویس با ارزانترین قیمت یا مجانی را دارند. آنها درباره این موضوع که جذب منابع یا نظایر آن است، ما را به عنوان سرویسدهنده میشناسند و پول ما را هم با فاصله میدهند و دست به جریمهشان هم خوب است! بعد هم به شاپرک اعتراض میکنند که چرا هدایت تراکنشیها، فریبانک هستند و با بانکی که پذیرنده شبای آنجا را دارد، کار را تعریف میکنند. انتهای این موضوع به این امر برمیگردد که بانکها در حوزه جذب منابع یا کم آوردند یا دنبال این هستند که از یک سرویس ویژه یا نسبتا مجانی استفاده کنند. بنده طی صحبتی که دو سه ماه پیش با یکی از بانکهای طرف قرارداد داشتم، مدیر مربوطه میگفت تلاش میکنیم به PSP قویتر ماهانه هیچ پولی ندهیم و درآمد شاپرکی کفایت کند. اینکه آن PSP چرا این کار را کرده یا نکرده، بحث دیگری است. موضوع اینجاست که جذب منابع به طرف دریافت خدمات با حداقل قیمت یا به صورت مجانی، تغییر پیدا کرده است. در این زمینه، PSPهایی مانند فنآوا کارت که بانک اصلی ندارند و تلاش میکنند با ارایه خدمات، خودشان را زنده نگه دارند، با چالش جدی مواجه میشوند. بانکی که حمایت نمیکند، برخی مواقع طلبکار میشود و اتفاقا تاخیر آنها سالانه است. برای اینکه این اتفاقات، دوباره به مسیر خود برنگردد، به قول آقای افتاده، آنهایی که بزرگ هستند، بعید است بعد از یکی دو سال به کاهش درآمد یا حتی زیاندهی نرسند. در این زمینه ضعیفترها، شرایط سختتری دارند.
- جناب اسکندریون! همانطور که خودتان اشاره کردید مدل کسبوکاری آپ، نسبت به سایر PSPها متفاوت بود و این امر، کمک کرد آسان پرداخت، رشد قابل توجهی نسبت به سایر PSPها داشته باشد. هدایت تراکنشیها موجب شده، برخی PSPها به خاطر توان بالا به واسطه بانک حامی یا جسارتی که به خرج میدهند، در این زمینه ورود کنند. البته اخیرا شاپرک، ورود جدی به این حوزه داشته و اگر تخلفی شکل بگیرد، سرانجام بدی در انتظار PSPهای متخلف خواهد بود. نظر جنابعالی در حوزه هدایت تراکنشیها، چیست؟
اسکندریون: دوستان درباره سیاستهایی که در حوزه حذف کارمزد و رقابت بانکها در سالهای گذشته اتخاذ شد و سرانجام آن، صحبت کردند. شاید به تعبیر آقای خلیلی، رقم تعیینشده برای کارمزد تراکنش یعنی ۱۵۰۰ تومان در سال ۸۵، یک مبلغ درست و نزدیک به استانداردهای جهانی بود. در آن مقطع، بانکهای بزرگ، معادله را بههم زدند. صنعت پرداخت در سال ۱۴۰۱، در صورت تداوم وضعیت فعلی، دچار چالشهای جدی خواهد شد. ما الان دچار فضای دیگری هستیم. الان هم با نکته آقای شکوهی مبنی بر اینکه بانک مرکزی زورش به بانکهای بزرگ نرسید، مواجه هستیم و بانکهای بزرگ، بابت پرداخت کارمزد به شبکه پرداخت، وضعیت را بهگونهای پیش بردند که PSPها حتما باید طرف قراردادشان باشند وگرنه امکان پرداخت کارمزد را ندارند و این موضوع، مورد استقبال عزیزان قرار گرفته و آنچه به ما تکلیف میشود این است که اگر بخواهیم به نظر و سلیقه مشتری احترام بگذاریم و حساب او را از بانکی به بانک دیگر تغییر ندهیم و به همه بانکها سرویس بدهیم، باید با همه بانکها قرارداد ببندیم. در غیر این صورت، شهریورماه بحث عدم پرداخت بخشی از کارمزد مطرح بود که عدد آن درصد بالایی در شرکتهای PSP بود. الان مجددا عدد ۱۰درصد اعلام شده، مبنی بر اینکه اگرPSP با بانک عامل قرارداد نداشته باشد، شبکه پرداخت، ۱۰درصد کارمزد را پرداخت نخواهد کرد. این کار، ما را به سمت مسیری میبرد که با بانک برای عقد قرارداد مذاکره کنیم. بانکهای عامل چنین فضایی را میدانند و قطعا نیاز به قرارداد بدون مبلغ هم نیست. بانک میداند ۱۰درصد کمتر کارمزد پرداخت میکند تا اینکه تفاهم ببندد که صددرصد کارمزد را پرداخت کند. اینها ناشی از فشار بانکهای بزرگی است که حسابها و کارتهای بیشتری دارند و با این کار، فضای صنعت پرداخت را به سمت دیگری سوق میدهند در حالی که رسالت و الزامات شاپرک از زمانی که ایجاد شد، مشخص است. چون فضا از فضای بانکی خارج میشد، جزو الزامات بود که مدل قرارداد PSPها با بانکها باید تغییر کند و از مدل اجارهبها به مدل حفظ و نگهداشت حسابهای پذیرنده نزد بانکها تغییر پیدا کند و اسامی بانکها از روی پوزها و رسیدها جمع شود. آن موقع، به PSPها فشار میآوردند برچسبهای بانکهای مختلف روی پوزها، نصب شود و بهگونهای مالکیت آن پوز، حداقل مالکیت معنوی نزد آن بانک، به عنوان ویترین ایجاد شود. آن زمان در شاپرک، فضا به یک فرم متحدالشکل رسید اما الان دوباره داریم به سمتی برمیگردیم که در صورت تداوم این سیاست، بازی به نفع بانکهای بزرگ تمام خواهد شد. درباره هدایت تراکنشها باید عرض کنم، یکی از موضوعاتی که چالش بزرگی خواهد بود، این است که شرکتهای هدایت تراکنش با PSPها قراردادهای خاص دارند و احتمالا اعداد و ارقامی بین اینها، مشخص شده و توانستند در این فضا، آزادانه درباره انتخاب حساب پذیرنده حرکت کنند. چالش جدید این است که احتمالا PSPهایی که به این فضا ورود کردهاند، ادامه همکاریشان با شرکتهای هدایت تراکنش، به این سمت خواهد رفت که قراردادها اصلاح شود. مدلهای درآمدی لحاظشده، کم نیست. از فردی که دستگاه را میفروشد تا شخصیت حقوقی که با PSPها قرارداد دارد، ذینفع است و کل این معادلات بههم میریزد و احتمالا به سمتی میرود که فردی که پوز بیسیم خریده و سه چهار میلیون هزینه کرده، حداقل انتظارش این است که به حساب بانک خودش وصل شود. با این شرایط، فردا باید به این سمت برود که حساب خود را تغییر دهد. فرد، دستگاه را خریده که اختیار عمل بیشتری داشته باشد و نیاز نباشد در هر لحظه در چارچوبهای این شکلی قرار گیرد. کل این فضا دچار چالشهای بزرگی خواهد شد. امیدوارم دوستان حداقل در این برهه زمانی، این تصمیم را اتخاذ نکنند چون شبکه پرداخت، مربوط به امروز نیست و شرکتها چندین سال در این حوزه کار کردهاند و هرکدام از این شرکتها با حسابهای متنوع، چندصدهزار پذیرنده دارند و جابهجایی و تغییر آنها، به نفع بانکهای بزرگ است. قطعا تمایل بانکهای بزرگ، این است که شرکتهای خودشان این کار را انجام دهند و احتمالا دوباره ترکیب شرکتهای PSP بههم بخورد و سداد، سهم بازار بهتری را به خود اختصاص دهد. ما الان پذیرندههای بسیاری داریم که حسابشان متصل به حساب بانک ملی است. نکته دیگر درباره هدایت تراکنشها این است که ما همیشه خودمان را به جای کاربر و مرچند گذاشتهایم که اگر قرار باشد کسی روزی ریال بیشتری پرداخت کند، چه خواهد شد در حالی که مشابه همین کارمزد، توسط کاربران در شبکه بانکی و حتی مرچندها به عنوان کاربر پرداخت میشود و سرویسهای بانکی هم هر سال، یکی دو بار افزایش پیدا میکند و هیچگونه اعتراضی هم وجود ندارد ولی درباره شبکه پرداخت، همیشه این قضاوت مطرح است که اگر قرار باشد روزی چنین اتفاقی پیفتد، چه آشوب و بلوایی برپا خواهد شد! شبکه ما، زمان زیادی است که از ما میخواهد بحث فروش دستگاه و هدایت تراکنش را پیش ببریم اما تاکنون، حرکت جدی در این حوزه نداشتهایم. جالب اینکه علیرغم وجود پوزهای رایگان که توسط همه شرکتها در اختیار پذیرنده قرار میگیرد، شبکهای شکل گرفته که پوز را میفروشد و پذیرنده حاضر است سه چهار میلیون پول بدهد و پوز خریداری کند درحالی که به راحتی میتواند با مراجعه به بانک و افتتاح حساب، پوز بیسیم درخواست نماید. اگر به جنبه مثبت موضوع نگاه کنیم، نویدی است که احتمالا پذیرش آن در جامعه وجود دارد و ما به اشتباه قضاوت میکنیم که با تغییر نظام کارمزد، تبعات بدی وجود خواهد داشت. در شبکه فعلی، ماهانه حدود ۳٫۲ تا ۳٫۳ میلیارد تراکنش زده میشود و ساعتی حدود چهار پنج میلیون تراکنش در شبکه پردازش میشود. ارقام در بولتن شاپرک وجود دارد. عدد، ۱۰ به توان ۱۵ است. روزانه حدود ۲۲ هزار میلیارد تومان و هر ساعت، حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان در این شبکه، پول جابهجا میشود. پس این شبکه، ارزشمند است. بنابراین ذینفعان زیادی دارد و اینکه خودمان را به جای ذینفع یا کاربری که سال ۸۵ حاضر بوده، عدد ۱۵۰۰ تومان را پرداخت کند و کسبه از مشتری میگرفتند، قرار دهیم، درست نیست. الان از ترس اتفاقات احتمالی، به نظام کارمزد، دست نمیزنیم که تبعات آن فقط درآمدی نیست. همین موضوع باعث شده کیف پول به درستی شکل نگیرد چون در آن فضا، راهبر کیف پول میتواند کارمزد بگیرد. وقتی راهحل موازی کیف پول، پرداخت کارت به صورت رایگان است و با دسترسی بالا در اختیار وی قرار دارد، چگونه میتوانیم از کاربر پول بگیریم؟
- نکاتی که اشاره کردید، کامل بود و بخشهایی هم جای ابهام دارد. در زمینه شرکتهای هدایت تراکنش، پشتپرده وجود دارد. همانطور که اشاره کردید این نکته، جالب است که پذیرنده با پرداخت یک میلیون تومان که در حسابش بلوکه میشود تا دستگاه کارتخوان به صورت امانت در اختیارش باشد، حاضر است دستگاه کارتخوان را بخرد و استفاده کند. البته برخی جاها، فروشندگانی که با نیسان و وانت، مثلا میوه و اجناس دیگر میفروشند، نمیتوانند به راحتی از PSPها دستگاه کارتخوان بگیرند اما به راحتی میتوانند از شرکتهای هدایت تراکنش دریافت کنند که بخشی از آن، به دلیل آسان بودن این موضوع است. در بین صحبتهای آقای اسکندریون، این موضوع مطرح شد که PSPها اخیرا طبق قوانین جدید شاپرک، ملزم هستند حتما با یک بانک قرارداد داشته باشند. فکر میکنم برای PSPهایی که بانک نداشته باشند یا بانک سهامدار عمده آنها نباشد، این مشکل ایجاد میشود که به سمتی بروند که به بانکها، سرویس رایگان بدهند. دوستان در گروه نیز اشاره کردهاند که برخی بانکها مانند پذیرنده از همین الان معتقدند باید از سهم کارمزد تراکنش شاپرکی، مبلغی به آنها داده شود که اتفاق نامیمونی است. البته اطلاعات بنده کامل نیست. ظاهرا آقای دهقان، مدیرعامل شاپرک نیز شنونده میزگرد هستند. اگر برای ایشان میسر بود، در این زمینه، موضوع را شفاف کنند، ممنون میشوم. جناب شکوهی! با توجه به اینکه شما با بانک، به عنوان سهامدار طرف قرارداد نیستید، این الزام، چقدر میتواند به مجموعه فنآوا آسیب بزند؟
شکوهی: بنده در این حوزه بسیار نگرانم چون بخشی از بازاریابی و نصب پوزهای ما، روی بانکهایی است که با ما قرارداد ندارند. نکته دیگر اینکه در استانهایی که نمایندگیهای ما اقدام به بازاریابی میکنند، پذیرنده حسابی را اعلام میکند که با آن کار میکند؛ یعنی از آن بانک، رضایت نسبی دارد بنابراین اجباری به آن بانکها تحمیل نمیشود. تجربه شخصی بنده این است که این کار با توافق صورت میگیرد مثلا از سرپرستی استان یا رئیس یک شعبه از یک بانک که با ما قرارداد ندارد، اجازه میگیرند که حسابها را روی آن بیاورند. نکته اینجاست که بخش زیادی از این حسابها، روی بانکهایی است که ما با آنها قرارداد نداریم و چیزی هم از آنها نمیگیریم اما اینکه بانکها اصرار کنند باید با آنها قرارداد داشته باشیم، وضعیت ما را خراب خواهد کرد زیرا ما هم با بانکهای طرف قرارداد، چندین مشکل داریم. اول اینکه قراردادهای این بانکها، یکطرفه است؛ یعنی مناقصه میگذارند یا قراردادها را با شرایط خودشان مینویسند و ما چندان امکان چانهزنی، مذاکره یا تغییر شرایط نداریم. همچنین پرداختهای بانکها منظم نیست و بیش از شش ماه، نه ماه یا یک سال تاخیر دارد و ما دست برنده نداریم. کسی هم به ما کمک نمیکند که به بانک بگوییم چقدر تاخیر در پرداخت دارد. نکته بعدی، جرایم است؛ جرایمی که بعضا هیچ ارتباطی هم به خدمات ندارد، الزام میشود. یکی از بانکها، به شدت ما را جریمه کرد به این جهت که PM یا EMها و خدمات پرستاری ما در مواقعی افت کرده است. بعد از بررسی مستندات متوجه شدیم که این موضوع با اوجگیری کرونا مواجه بوده و طبیعی است که پشتیبان ما که از قشرهای ضعیف جامعه است، مرافبت کند و امکان رسیدگی به موقع نداشته باشد و یا بسیاری از مغازهها بسته بودند و امکان ارایه خدمات پرستاری به آنها نداشتیم اما چون الزام داشتیم که حتما ماهی یکبار این پرستاری در سیستم ثبت شود، آقایان قبول نکردند. جالب اینکه در دفتر مدیر آن بانک، مجلهای وجود داشت که در آن آمده بود فلان بانک، از صاحبان کسبوکاری که در اوضاع کرونایی زیان دیدهاند، حمایت میکند! با این حال به ما ابلاغ کردند هیاتمدیره اعلام کرده به هیچ عنوان تخفیف ندهید و جرایم را تا قران آخر بگیرید! مساله بدتر اینکه همین بانکها از ما سهم تراکنش طلب میکنند. الان قراردادی دارم که قبل از مدیریت بنده منعقد شده مبنی بر اینکه بانک، سهم تراکنش میخواهد! زمانی بانکها میگفتند چون جذب منابع میکنند همه هزینهها را خودشان قبول کردند اما الان بانکها از این قضایا رو گرداندهاند و چون دست بالا دارند، فضای رقابتی را به نفع خود عوض میکنند. ما در فنآوا کارت به عنوان یک PSP، بانک اصلی نداریم و فقط سهامدار داریم که متاسفانه نگاه ویژهای به ما ندارند و این امر، موجب میشود در بخش رقابت عقب بمانیم و چهبسا حذف شویم که این موضوع به نفع صنعت نیست. اوایل ایجاد PSPها، گفته میشد چه دلیلی دارد در کشور، این همه PSP باشد و بهتر است کشور را به دو سه مگاPSP محدود کنیم و یکی که زیرمجموعه آنها باشد. این دیدگاه، پذیرفته نشد و استدلالهایی زیادی ذکر شد مبنی بر اینکه این دیدگاه، مناسب نیست. الان هم اگر رگولاتور یا بانکها به سمتی بروند که این ۱۲ شرکت PSP به چهار پنج شش شرکت محدود شود، بعدا مسایل دیگری پیش خواهد آمد که از الان هم این موارد را میگوییم اما ۱۰ سال دیگر، وضعیت مشخص خواهد شد. اگر جناب مهندس دهقان هم شنونده میزگرد هستند، قبلا هم خدمت ایشان عرض کردم و مجددا عرض میکنم این مسیر، به نفع رقابت در بازار نیست و باید بیشتر به آن دقت شود و سازوکار درستتری برای آن تعریف شود. نکته دیگر اینکه بانکها به ما میگویند پوز را جایی میگذارید که تراکنش زیاد دارند اما جذب منابع زیاد نیست. باید عرض کنم ما بسیاری جاها پوز میگذاریم که تراکنش ندارند اما چون بانکها دستور میدهند ما پوز را آنجا قرار میدهیم، سرمایهگذاری از طرف ماست اما ماهانه ۵ یا ۱۰ تراکنش بیشتر ندارد. نمیتوان خوبها را سوا کرد و بدها را به دیگری داد! برای این موارد باید سازوکاری وجود داشته باشد که با همدیگر درنظر گرفته شود و بانکها، مقداری واقعگرا باشند و مسایل را یکطرفه نبینند تا رقابت، رعایت شود.
اسکندریون: بنده هم نکتهای را عرض کنم. با این تصمیم، اتفاقی که در شرایط فعلی میافتد، این است که شاید بانکها به این سمت نروند که تفاهمنامه بدون هیج مبلغی با PSPها ببندند چون در این شرایط، باید صددرصد کارمزد را بدهند و اگر هیچی نداشته باشند، حداقل ۱۰درصد در جیبشان است. این وضعیت شرایط امروز است اما برای آینده چه اتفاقی میافتد؟ شما خودتان را به جای بانکی بگذارید که با ما به عنوان یک PSP قرارداد دارد و اجاره و کارمزد در شبکه پرداخت میکند که بخشی از آن به ما میرسد. وقتی موعد تمدید قرارداد بانک برسد، چه لزومی دارد این بانک، قرارداد را با ما تمدید کند. حالت بدبینانه آن را عرض میکنم. اگر تمدید کند، باید اجاره و کارمزد بدهد و اگر تمدید نکند، نمیتوان یکشبه، هزاران پذیرنده آن را جابهجا کرد و سمت بانک دیگری برد چون فقط شماره حساب نیست و رابطه آن مرچند با بانک نیز مدنظر است و قطعا دستهچک و مباحث مالی دیگری دارد و حساب جابهجا کردن به این سهولت نیست. قطعا اگر من به جای آن بانک باشم، قرارداد را تمدید نمیکنم. عملا با این شرایط، تا یکی دو سال دیگر، هیچ بانکی با هیچ PSP قرارداد نمیبندد و در شرکتهایی از جنس فنآوا که سهامدار بانکی حداکثری ندارند، با ما قرارداد نمیبندند، عملا اجارهبها حذف میشود و از کارمزد پرداختی نیز درصدی را پرداخت نمیکنند. بنده تاثیرات جانبی این موضوع را اشاره کردم و فکر میکنم در این مقطع، تصمیم درستی نیست چون این تصمیم، احتمالا یکی دو سال دیگر، تنشهای جدیدی را به شبکه پرداخت تحمیل خواهد کرد.
- دو هفته دیگر با مدیران عامل شرکتهای PSP گفتوگو خواهیم داشت. البته هفته بعد، با آقای محسن قادری، مدیرعامل سابق شاپرک گفتوگو خواهیم کرد. آقای امیری از زرینپال در گروه اعلام کردند همین الان بانکها از پرداختیارها درخواست پرداخت سهم شاپرکی میکنند اما پرداختیارها میگویند ما کارمزدی نمیگیریم که تقسیم کنیم. امیدوارم رگولاتور بانکی در این زمینه، دقیقتر شود. با اینکه میگوییم نباید به پذیرندهها کارمزد داده شود اما امروز بانکها نیز در کنار پذیرندهها از PSPها درخواست کارمزد میکنند! در این شرایط، یاد این ضربالمثل جالب میافتم که: «هرچه بگندد نمکش میزنند/ وای به روزی که بگندد نمک.» اگر چنین چیزی صحت داشته باشد، مصداق بارز همین ضرب-المثل است. در حال حاضر، آقای دکتر مظاهری، مدیرعامل شرکت توسنتکنو روی خط هستند. لطفا نکات خود را در این زمینه بفرمایید.
مظاهری: بنده سه نکته مدنظر دارم که نکته سوم، سوال از مهمانان برنامه است. دو نکته اول، نظرات خودم به عنوان کسی است که ۲۰ سال در صنعت پرداخت، مسوولیتهای مختلف داشتهام. فکر میکنم سالانه حدود ۶۰۰ هزار تا ۷۰۰ هزار کارت-خوان به شبکه پرداخت کشور اضافه میشود که غالبا جایگزین کارتخوانهای فرسوده است؛ یعنی حدود ۲۰۰۰ میلیارد تومان. در صنعت پرداخت، با موجود هوشمندی سروکار داریم به نام فروشنده فروشگاه که ما را میسنجد و به این وسیله رفتار خود را تنظیم میکند. بنده امشب به عطاری رفتم و نیم کیلو آلوی خشک خریدم. آنچه توجهم را جلب کرد، سه کارت-خوان در این عطاری بود. واقعا یک عطاری، چطور سه کارتخوان دارد؟ رقابت بر سر جذب فروشگاههاست. شرکتهای پرداخت و بانکها به دنبال فروشگاهها هستند چون میخواهند جذب منابع کنند و هزینه میکنند و برای فروشگاه هم هزینهای ندارد. تقریبا یک سال پیش از یک طلافروش پرسیدم چرا چندین کارتخوان دارید؟ الان که دیگر طلا هم نمیتوان خرید! طلافروش گفت حساب برادرم پشت یکی از اینهاست، حساب خواهرم پشت یکی دیگر، حساب برادر خانمم پشت یکی دیگر و این یکی هم خودم! اخیرا خانم من، کار دندانپزشکی داشت و به او گفته بودند ۳۶ میلیون تومان پول نقد بیاورد! یعنی به محض اینکه بحث مالیات مطرح میشود، رقبا سرویس را میچرخانند! بنابراین فارغ از اینکه هزینهها افزایش پیدا کرده، ظاهرا عرضه و تقاضا یا با همدیگر جور نیست و عرضه بیش از تقاضاست؛ یعنی تعداد مرچندها، کم و تعداد شرکتهای پرداخت، زیاد است. همچنین تعداد بانکها زیاد است و برای جذب فروشگاهها، جنگ میشود! الان هزینهها با این روش جواب نمیدهد. بنده معتقدم مساله، فناوری نیست، بلکه مدل کسبوکار است؛ یعنی با ظهور شاپرک، شرکتهای پرداخت، جان گرفتند و سودده شدند در حالی که قبل از آن زیانده بودند. به نظر میرسد نظام درآمدی شاپرک، بهتدریج جوابگو نیست، کمااینکه شرکتهای هدایت تراکنش، ۱۵درصد مارکت را در حوزه گرفتهاند. از اینرو، شاید مدل کسبوکار باید تغییر کند. اینکه چه کسی پول چه چیزی را میدهد و نیز ترکیب درآمدها باید بازنگری شود. نکته دیگر، کارآیی و بازدهی است. یکی از شرکتهای پرداخت، ۱۸۰۰ نفر پرسنل دارد و آنطور که خود مدیر توضیح میداد ۸۰۰ نفر در ستاد و ۱۰۰۰ نفر در لایه های دیگر مشغول به کار بودند. این تعداد، بسیار سنگین است. یکی از دلایلش این است که ما فناوری موجود در حوزه پرداخت الکترونیک و کارت را با پیادهنظام سنگین و هزینههای بالا هدایت میکنیم. باید از ابزارهای اتوماسیون استفاده کنیم و حداقل فناوری همین پوزها، بهروز باشد تا مراجعات کمتر شود. خود این کاغذها، مساله است. قسمتی از هزینهها، در هزینههای سرمایهای است تا هزینههای عملیاتی. هر کدام به جای خود، قابل توجه است. بنده شخصا معتقدم رفتار مصرف-کننده به این سرعت تغییر پیدا نمیکند و تا پنج سال آینده، پرداخت الکترونیک کار میکند و سهم درآمدی PSP در بیزینسمدل آنجا، به جای ۹۰ درصد، ۷۰درصد از این کانال خواهد شد. این، برداشت من است. مورد دیگر سوال از مهمانان درخصوص QR است. آنقدر که بنده بررسی کردم، به سمتNFC آمده است. بهطور مثال در انگلستان با اپلپی، موبایل و نظایر آن، NFC payment انجام میشود. در شرق مانند چین، QR مطرح است. سوال این است که تغییر، بیشتر از QR است و به نظرم دیسراپشن میتواند رخ دهد. یک فروشگاه چند QR میچسباند؟ فرق این QRها با همدیگر چیست؟ چگونه برای شرکتهای پرداخت، پول به همراه خواهد آورد؟ اگر این کوه یخ تغییر فناوری رقم بخورد، ارکان بیزینس بههم میریزد. الان چند PSP، تلاش میکنند مثلا سه پوز در عطاری بگذارند اما فردا قرار است سه QR بگذارند و اگر موبایل هم باشد، وضعیت خیلی تغییر میکند. سوال این است که از نظر دوستان، مدل کسبوکار دیجیتال با QR چگونه خواهد بود و جایگاه پرداخت، از نظر شما چطور ارزیابی میشود؟
- آقای خلیلی! پاسخ آقای مظاهری را از زبان شما میشنویم.
خلیلی: البته شعار ما نه شرقی، نه غربی است! اما هم در شرق و هم در غرب، تعداد پوزهای روی کانتر وجود دارد؛ یعنی آنها هم در فروشگاههایشان پنج پوز دارند، البته با کاربری مختلف که طرف قرارداد موضوع خاصی با آن فروشگاه هستند. در عطاریای که آقای مظاهری اشاره کردند، سه پوز با کاربری یکسان است. در نتیجه، اگر یک QRکد باشد که کالا خرید کنیم، مشکلی نیست اما اگر سه QR با سه کاربری مختلف نصب شود؛ یعنی سه بازار مختلف برای آن عطار به وجود آورده باشد، فکر میکنم آن عطار، خودش استند درست میکند و QR را نصب میکند چون سه بازار و مشتری مشخص و جدید برای وی آورده است. به همان ارزش افزودهای برمیگردیم که با آن QR، برای پذیرنده یا دارنده کارت ایجاد میکنیم. ممکن است آن عطار با یکی از QRها در زمینه باشگاهداری ورود کند و با یک QR، خرید معمولی انجام دهد و همین-طور تا آخر. ما گرفتار تکنولوژی نیستیم و تکنولوژی، چه NFC باشد، QR باشد یا پوز، آن را خریداری میکنیم اما کاربری آن مهم است. اگر سه پوز داشتیم با سه کاربری مختلف و سه رقابت مختلف، خیلی خوب بود که الان این خاصیت را نداریم. باز هم جای نگرانی نیست و اگر بتوانیم از QR با سه بازار مختلف استفاده کنیم، هم عطار خوشحال است، هم دارنده کارت، هم بانک و سایر ذینفعان.
- اینکه میفرمایید کسبوکار جدیدی روی QR سوار شود، نمونه آن را در تاکسیهای درونشهری داریم. البته اینکه چقدر تراکنش میزند باید از آقای فرجود در سازمان فناوری اطلاعات در شهرداری پرسید. به هرحال، همین تعدد QR و نبود همپذیرندگی یکی از بزرگترین آسیبهاست. در مدل کیف پول الکترونیکی که توسط بانک مرکزی دنبال میشود، با توجه به وضعیت کارمزدی فعلی، اینکه کسی در کیف پول، کارمزد دریافت نکند و اگر مجوز دریافت داشته باشد و در کارت، سرویس رایگان باشد، قاعدتا چیزی جز شکست برای توسعه کیف پول سرانجامی نخواهد داشت. این شائبه وجود دارد که با راهاندازی کیف پول و فناوریهای جدید در نظام بانکی، اگر قرار بر کاهش کارمزد رگولاتور باشد که مجموع کارمزد ۱۲ شرکت PSP را بر می دارد، چون در تکت تک تراکنشها ذینفع است، بیشترین زیان را از محل اصلاح نظام کارمزد رگولاتور و شرکت های زیرمجموعهاش میکنند. اگر نگرانی این است، یک راهحل پیدا کنند. ابتدای امسال در قسمتی از تراکنشها در برخی سرویسهای بانکی، افزایش تعرفه داشتیم و کارمزد تراکنش کارت به کارت از ۵۰۰ تومان به ۶۰۰ تومان رسید. حتی یک سروصدای کوچک ایجاد نشد. دلیلش این است که شهروندان با این تورم، سِر شدهاند و اعداد کوچک ۱۰۰ یا ۲۰۰ تومان بابت هر تراکنش به چشم نمیآید. بنابراین شهروندان راضی هستند مشروط بر اینکه سرویس خوب دریافت کنند؛ البته نه همین سرویس که به قول آقای خلیلی کمتر از ۱۰ ثانیه کار انجام میشود، بلکه بانکها متعهد شوند سرویس دیگری در حوزه نظام بانکی مانند تسهیلات خرد یا کلان با کارمزد کمتر ارایه کنند. در این صورت، بازی برد – برد خواهد بود و تا این اتفاق نیفتد، قطعا شهروندان، کسبه و اصناف، همانطور که چند سال پیش معترض بودند، باز هم خواهند بود. آقای خلیلی! در ماجرای کارمزدی که پذیرندهها به PSPها میدهند، اتفاقاتی رخ میدهد. آقای رهنماپور در برنامه هفته پیش جوانمردانه اشاره کردند که در پرداخت الکترونیکی سپهر، وقتی بازاریاب به سمت پذیرنده میرود تا کارتخوان را در آنجا قرار دهد، به خاطر جبر مدل کسبوکار بازار، حاضر میشود صندوق فروشگاهی و LCD هم بدهد اما باز هم پذیرنده قبول نمیکند چون PSP دیگر، خدمت بهتری ارایه میدهد! به نظرم، نبود انسجام صنفی همه را گرفتار کرده است در حالی که برخورد با این معضل، بسیار ساده است. اگر فردا صبح همه PSP با همدیگر تعهدی را امضا کنند که به هیچ پذیرندهای اعم از کوچک و بزرگ، کارمزد ندهند، با این کار، آیا به نظر شما، پذیرندهها، دستگاههای کارتخوان را دور میریزند و درگاههای IPG بسته میشود یا مجبور به گرفتن سرویس هستند؟
خلیلی: اگر انسجام باشد، قطعا مجبور به گرفتن سرویس هستند و بالاخره موضوع، تمام میشود.
- پس چرا این کار انجام نمیشود؟
خلیلی: نمیدانم! در این سالها کسی پای کس دیگر، ننشسته است. همه دوستان جمع شدند و توافقاتی کردهاند و دنبال مدل خودشان رفتهاند. دفعه قبل هم مذاکراتی با دوستان داشتهایم. توافقاتی انجام میشد اما هیچکس انجام نمیداد! دو سه PSP داریم که مستقل هستند، بقیه بند نافشان هنوز جدا نشده و هروقت رئیس دستور دهد، ممکن است مدل، عوض شود. ما در سمت خودمان این موضوع را نداریم اما موضوع این است که PSPها نسبت به بانک و سهامدار اصلیشان استقلال عمل ندارند و بعضا مجبور میشوند تحتتاثیر بانک، کارشان را انجام دهند. شاید خودشان هم تمایل داشته باشند اما چون پرداخت، بخش کوچکی از نظام اقتصادی کشور است که این نظام اقتصادی، آنقدر خودش دچار نوسان و تحولات عجیب است، این تحولات کلان اقتصادی، در بخش پرداخت هم ورود میکند و بعضا تصمیمگیریهایی را به همراه دارد که موجب این اتفاقات میشود. ما درباره جزییات صحبت میکنیم و به کلیات اشاره نمیکنیم در حالی که همگی متاثر از آن کلیات و کلان نظام اقتصادی کشور هستیم. نظام صنفی تشکیل نشده و هیچوقت، PSPها متفقالقول نبودهاند. شما از آقای قادری اسم بردید، ایشان هم همیشه گلهمندیشان همین بود و شاید آقای دهقان هم امروز، همین گلهمندی را داشته باشند که یک دفعه پای حرفتان بایستید! شاپرک هم همیشه این گلایه را از مجموعه PSPها داشت و واقعا اتفاقی نیفتاد چون هر توافقی صورت میگرفت، بعد از آن هرکس مسیر خودش را میرفت! به قول آقای مظاهری، پذیرنده، بسیار باهوش است چون کاسب است، یک ریالی را روی هوا میزند! یک PSP میگوید من تلویزیون میدهم، یکی دیگر میگوید صندوق فروشگاهی میدهم، یکی دیگر میگوید هر دو را میدهم و یکی دیگر هم کارمزد و هم جایزه میدهد و به گفته شما، موتور هم میدهند! همه اینها تبدیل به یک بازی شده و حالت گیمفیکیشن دارد که همه مشغول هستند. پذیرنده قرارداد یک PSP را نزد PSP دیگر میبرد و با آن مانور میدهد و از آن PSP پوئن میگیرد و سپس قرارداد PSP اول و دوم را با همدیگر نزد PSP سوم میبرد و از آن، پوئن دیگری میگیرد. چه چیزی بهتر از این!
- یادم هست پارسال با شما صحبت میکردم شما اشاره کردید در بهپرداخت، وارد پرداخت کارمزد نشدیم اما اگر قرار باشد وضعیت موجود ادامه پیدا کند، احتمالا ما هم مجبور شویم انجام دهیم. حالا شما هم…
خلیلی: بله ما هم شدیم! هرچه مقاومت کردیم، فایده نداشت و مجبور شدیم وارد بازی شویم. مطمئنم ما آخرین PSP بودیم که وارد این بازی شدیم.
- خوشبه حال پذیرندهها! بهتر است ما هم دنبال کسبوکاری برویم که تعداد تراکنش آن زیاد باشد و مدام از شرکتهای PSP کارمزد بگیریم.
خلیلی: درباره نکته قبلی با بانکها هم که اشاره کردید، موضوع، قابل حل است. درخصوص ۱۰درصد کارمزدی که می-خواهند برگردانند، بانکها نسبت به پذیرندهای حساسیت دارند که تعداد تراکنش بالا دارد اما زیانده است؛ یعنی میزان آورده و منابعی که دارد، کارمزدی که بابت آن پرداخت شده، پوشش نمیدهد و کفایت نمیکند. به نظرم در قرارداد با بانک-ها، این موضوع، قابل مذاکره است مبنی بر اینکه هزینه – فایده یک پوز و هزینه تمامشده به اضافه سود آن برای PSP، اگر درآمد کمتری ایجاد کرد، بانک باید پرداخت کند اما اگر بیشتر از آن پرداخت کرد، چون بانک، زیان سنگین داشته و PSP سود کرده، PSPها میتوانند با بانکها مذاکره کنند. بانکها هم دنبال همین موضوع هستند. مثلا اگر بابت پذیرنده خاصی، ۲۰۰ میلیون کارمزد میدهند، چنانچه ماهی ۲۰۰ میلیون تومان برای پذیرنده هزینه کرد، مثلا فروشگاه زنجیرهای، از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را از PSP میگیرد و PSP برای ۲۰۰ میلیون درآمد، ماهانه ۳۰۰ میلیون هزینه میکند که این موضوع را میتوان به بانک ارایه کرد و اینکه هزینههای انجامشده توسط PSP، کارمزد ۲۰۰ میلیون تومانی که توسط بانک داده شده، پوشش نداده است. اگر هزینه، پوشش میداد، بانک، مدعی است و چون آورده داشته، میگوید باید درصدی از طرف PSP به بانک داده شود. با این روش، میتوان فرمولی استخراج کرد که PSP و بانک، هر دو احساس بازنده بودن نکنند و خوشحال باشند، هرچند نوشتن این قرارداد، مقداری طول میکشد.
- چرا بانکها آن زمان که کارت به کارت رایج شد و همهچیز آماده بود و مردم میتوانستند سرویس بگیرند، از اپلیکیشنهای پرداخت استفاده کردند؟ شاید فضا فراهم بود اما چون مردم با اپلیکیشنهای پرداخت، راحتتر بودند، این کیک، بزرگ شد.
خلیلی: ضریب نفوذشان خوب بود. کار راحتتر بود. مانع بزرگ برای کارت به کارت که احراز هویت مشتری بود تا سرویس برای وی در بانکها، فعال شود، در اینجا حذف کردیم. بعد دچار پدیدهای شدیم که نام آن شبکه قمار گذاشته شد و رشد عجیبی کرد که قابل کنترل نشد اما وقتی بانک، سرویس بدهد و فرد را احراز هویت کند، لاگین آن حساب و کتاب دارد، قابل کنترل و رصد است، به صورت شدید در جامعه رشد پیدا نمیکند، کسی که واقعا خدمت میگیرد، به طرف آن میآید، در این حالت، باید مراجعه و درخواست به بانک صورت میگرفت، احراز هویت حضوری انجام میشد، دو امضا از فرد می-گرفتند و چارچوب مشخصی داشت نسبت به اپلیکیشنی که اصلا لاگین ندارد، بعد OTP آوردیم که تبدیل به سرطان شد، بعد اپراتور مشکل پیدا میکند، OTP درست کار نمیکند، مشتریان یقه PSP و بانک را میگیرند چون نمیدانند همراه اول، هر سه ساعت قطع میشود و OTPها نمیرسد، بنابراین دچار چرخه معیوب شدیم که همه اینها به این دلیل بود که یک سرویس ذاتا بانکی را از بانک خارج کردیم. در این میان، بیزینس زیادی در اپراتورها راه افتاد و ماهانه ۱۰۰۰ میلیارد یا نمی-دانم چه میزان درآمد از جمله درآمد از طریق پیامک ایجاد شد.
- پول پیامک که توسط بانکها از مردم گرفته میشود.
خلیلی: ۵۰۰۰ تومان و ۱۰ هزار تومان میگیرند. رقم زیادی نیست.
- همین هم برای من سوال است. شنیدهام برخی بانکها در زمینه پیامک، سودده هستند نه زیانده. البته بحث ما نیست، نمیخواهم وارد شوم.
خلیلی: اگر باشند، خوب است اما بیزینسمدل آن پیچیده است.
- اینکه یک فرد برای گرفتن همراه کارت باید به بانک مراجعه میکرد و احراز هویت میشد و سپس سرویس، فعال میشد تا کارت به کارت کند اما سمت PSPها این مشکل وجود نداشت، قبول دارم و عملا دسترسی راحتتر بود. البته بپذیریم اگر اتفاقاتی در زمینه قمار و کارت به کارت افتاد، به دلیل ضعیف بودن امکانات نرمافزارهای کشف تقلب بود که فکر میکنم اتفاقات خوبی در این حوزه افتاده و خواهد افتاد. به هرحال یک کیک بود که چند برابر شد. تنها جایی که در نظام کارمزد کشور به درستی پایهریزی شده بود که کارتهولدر کارمزد را پرداخت میکند، چه ایرادی داشت PSPها سهم خود را بگیرند؟ باز هم عرض میکنم اگر در قالب انسجام صنفی، تمامPSPها یک ماه به بانکها فرصت بدهند تا در این حوزه، بخشی از کارمزد را با عدد منطقی که هزینه – فایده آن به صرفه باشند، پرداخت کنند و اگر پرداخت نکردند، همه با هم سرویس را قطع کنند، به نظر شما که مخالف این موضوع هستید، برخورد بانکها چه خواهد بود؟ البته چون شما بانک سهامدار صددرصدی دارید، شاید قضیه آن، نسبت به بانکهایی که PSP ندارند، متفاوت باشد. درست است؟
خلیلی: خیر. اتفاقا بانک، سالهاست که ورود نمیکند و معتقد است به سمت سودآوری کسبوکار بروید و نیاز نیست به پذیرنده سرویس بدهید و کارمزد بگیرید. در حال حاضر، بیشترین کارمزددهنده در شبکه پرداخت، بانک ملت است چه به خود بهپرداخت و چه سایر PSPها.
- الان در هزینه – فایده، سربهسر هستید؟
خلیلی: در بانک نمیدانم. دو سال پیش زیانده بود. الان حدود ۲۵۰ هزار پوزِ غیرِ بهپرداخت به حساب ملت وصل است و رسما زیان در زیان است. بانک ملت کارمزد میدهد اما نمیدانم در احوالات این پوز چه میگذرد. در شرکت ما، این موضوع رنگ و لعاب ندارد و به دنبال آن است خدمات جانبی ارایه نشود تا تکلیف پذیرنده با شرکت مشخص باشد.
- در زمینه کارت به کارت، اگر فردا صبح PSPها بگویند سرویس کارت به کارت نمیدهیم، تکلیف چه می-شود؟ آیا بانکها بخشی از درآمد را به PSPها میدهند؟
خلیلی: فکر نمیکنم. چرا باید این کار را انجام دهند؟!
- چون کیکشان کوچک میشود. به سراغ آقای اسکندریون برویم. آپ، ماهانه چقدر کارت به کارت دارد که هیچ پولی نمیگیرد و عملا سرویس مجانی میدهد؟
اسکندریون: ابتدا عرض کنم قبل از اتفاقاتی که در بحث قمار پیش آمد و منجر به اعمال محدودیتهای زیاد روی سرویس کارت به کارت شد و از آنجا که فعل حرام در حال انجام است و کسی مسوولیتی برعهده نمیگیرد و فقط شرکت PSP، جور همه کسانی که به این موضوع حساسیت دارند، میکشد. البته جریمه هم مطرح شد که دوستان لطف کردند مبالغ را برگرداندند. قبل از این اتفاقات، حدود ۱۰۰ میلیون تراکنش، یعنی بالای ۹۰ میلیون را داشتیم.
- مجموع کل تراکنش صنعت پرداخت را هم مطلع هستید؟
اسکندریون: بعد از ما، همراه کارت سهم خوبی دارد. به زعم بنده، با شرکتهای پرداختساز، در قسمت کارت به کارت، اندازه کل بازار، شاید چیزی حدود ۱۵۰ تا ۱۶۰ میلیون نباشد. با همان ۱۰۰ میلیون با کف کارمزد ۶۰۰ تومان و مبلغ بالاتر با کارمزد بالاتر، حدود ۶۰ میلیارد تومان ماهانه کارمزد برای شبکه بانکی ایجاد کردیم که ریالی از آن ذینفع نبودیم. کل کارمزد شبکه پرداخت، حدود ۳ تا ۳٫۲ میلیارد تراکنش با میانگین ۱۵۰ تا ۱۶۰ تومان، چیزی حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیارد تومان میشود که بانکها پرداخت میکنند در حالی که ما با یک تکسرویس، این همه کارمزد در شبکه بانکی ایجاد می-کردیم اما الان محدودیتهای بسیار زیادی را به خاطر قمار درنظر گرفتیم. بر این اساس، کاربران تنها در صورتی میتوانند کارت به کارت کنند که سیمکارت متعلق به خودشان باشد، اینترنت فقط اینترنت موبایل باشد نه وایفای. همچنین کارت مبدا، کارت مقصد، IP و… را گذاشتهایم تا تراکنش مشکلساز نباشد. درباره نکته آقای خلیلی باید عرض کنم از آنجا که موضوع، به سمت بحرانی شدن پیش میرفت و اعداد و ارقام مشکلساز در صورت وضعیت ما محسوب میشد، تیمهای ویژه تشکیل دادیم تا ببینیم تراکنش از کجا میآید. یک شب، خودم دو سه ساعت نشستم و در ۲۰ تا ۳۰ سایت قمار لاگین کردم و چند تراکنش زدم تا ببینم چه اتفاقی میافتد و ماجرا چیست. جالب اینجاست شرکتها تقریبا به این مصونیت رسیدهاند که تراکنشهای کارت به کارت به برنامههای موبایلی بانکها منتقل شده که در آنجا بحث احراز هویت مطرح است. الان ما این طرف فضا را بستیم، تراکنشها از طریق موبایلبانکها پشتیبانی میشود! میتوانید این سایتها را بررسی کنید. سایتهای پیچیده نیستند. اینکه بانکهای آنها مشخص است، پیامکشان از کدام بانکها میآید و چه اتفاقاتی میافتد، مشخص است. بعد از اعمال محدودیتها، الان، حدود ۶۰ تا ۷۰ میلیون تراکنش ماهانه کارت به کارت داریم.
- شما در کارت به کارت، به صورت غیررسمی از هیچ بانکی کارمزد نمیگیرید؟
اسکندریون: هیچ بانکی!
- در نظام پرداخت کشور، در حوزه پرداختنی که پرداخت کارمزد به پذیرندهها و دادن راهحلهای مختلف به آنهاست، همه PSPها از کوچک تا بزرگ، کار میکنند اما در حوزه دریافتنی که مطالبه تقسیم سهم از کارت به کارت است، باز هم با هم هماهنگ نیستند و دچار آسیب و بحران هستند. طبق صحبتی که سال گذشته با دوستان داشتم، شرکتهای PSP، برای ایجاد یک انجمن صنفی، حتی تا اجاره محل و پرداخت حقالسهم ماهانه ۵۰ میلیون تومان، انتخاب اعضای هیاتمدیره و سخنگو هم پیش رفتند اما نتوانستند یک صنف راهاندازی کنند. نمیدانم درد ماجرا کجاست و واقعا معلوم نیست آنچه عیان است که به نفع همه است، چرا اتفاق نمیافتد؟
اسکندریون: واقعا «از ماست که بر ماست.» ما این همه درباره اصلاح نظام کارمزد و چالشهای آن داد میزنیم، میخواهم این دفعه انگشت اشاره را به سمت خودمان بگیرم. حتی اگر نظام کارمزد درست شود و برای هر تراکنش، ۱۰ هزار تومان از کاربر و مرچند بگیرند و به PSPها بدهند اما فضای رقابتی اینگونه باشد، احتمالا فضا به سمتی خواهد رفت که ۹۹۰۰ تومان را به مرچند بدهیم تا تراکنش را داشته باشیم، در بولتن شاپرک، اعداد و ارقام ما نسبت به بقیه بیشتر باشد، هیات-مدیرهها از ما خوشحال و بانکهای ما راضی باشند و بگویند این PSP سهم بیشتری دارد! این اعداد و ارقام را که فلان شرکت رشد یا افت کرد، همه در بولتن میبینند و موجب شده این رقابت ناسالم ایجاد شود. قبل از اینکه در نظام کارمزد، اصلاح شکل بگیرد، این اصلاح باید درون خود PSPها شکل بگیرد. تا جایی که تاریخچه صنف در این صنعت را پیگیری کردم، ظاهرا از سال ۸۴ تا کنون، چندبار استارت این ماجرا زده شده و جلساتی تشکیل شده اما تا امروز، اتحاد صنفی شکل نگرفته است. این در حالی است که فینتکها، یک صنف جمعوجور و شیک بین خودشان دارند و تا لحظه آخر، بر سر مطالباتشان هستند مانند بحث اینماد که موضوع را پیگیری میکنند، زندان هم رفتهاند! و همهجوره، جور آن را میکشند، چون بنگاههای اقتصادی مستقل هستند. تا زمانی که این استقلال در PSPها به عنوان یک بنگاه اقتصادی و هویت حقوقی آن نگاه نشود و وابستگی به بانکها وجود داشته باشد، واقعیت ماجرا همین است. بانکهای ما غالبا زیانده هستند و زیانهای انباشته چند ده هزار میلیاردی دارند اما خوش و خرم به کارشان ادامه میدهند! اگر این زیان در حد چند صد میلیارد در شرکت PSPشان ایجاد شود، به جایی برنمیخورد! متاسفانه فضا به این سمت میرود و تا زمانی که این استقلال شکل نگیرد و شرکتهای PSP به صورت مستقل، نسبت به درآمد و هزینه – فایده خودشان، پاسخگو نباشند، حتی اگر نظام کارمزد اصلاح شود، دوباره پول کارمزد به سمت پذیرنده میرود. به جرات میتوانم عرض کنم شاید بالغ بر ۷۰ تا ۸۰درصد پذیرندگانی که بالای پنج هزار تراکنش دارند، بهگونهای کارمزد را تحت عنوان السیدی، صندوق فروشگاهی و… پس میگیرند. بعضیها مقاومت کردند و شاید به قول آقای خلیلی، آخرین PSP، بهپرداخت باشد اما واقعا در عرصه رقابت، کار به جایی میرسد که فشارها از این سمت به آن سمت باعث میشود مدیرعامل تصمیم بگیرد از منافع خود بگذرد تا پذیرنده در ید شرکت باشد. اگر همه PSPها اذعان دارند که شرایط، سخت شده، شرکتها باید با هم بنشینند، تکالیف کاری خودشان را مرور کنند و بپذیرند کارمزدی به بانک و پذیرنده پرداخت نشود و به این موضوع، پایبند باشند. در این صورت، اتفاق بزرگی رخ خواهد داد و در ادامه آن، میتوان سایر مطالبات را مطرح کرد. برخی شرکتها، هویت مستقلی ندارند و اگر توافقاتی حاصل میشود، در لایه-های بعدی آن شرکتها، توافقات شکسته میشود و هرکس مسیر خود را پیش میرود.
خلیلی: اگر اجازه بدهید درباره کارت به کارت نکتهای عرض کنم. بانکها نه تنها سهم نمیدهند بلکه با توجه به اینکه این امر، عامل نگهداشت مشتریان شده، میتوانند از اول سال ۱۴۰۱ بگویند هر شماره موبایلی، انتقال وجه انجام میدهد، یک آبونمان سالانه ۵۰ هزار تومانی هم باید داده شود وگرنه سرویسمان را قطع میکنیم. در این صورت، فکر میکنم همه PSPها، فردای آن روز، این ۵۰ هزار تومان را واریز میکنند. امتحانش مجانی است! الان جو اینطوری است!
- ظاهرا شرکتهای PSP دستِ بده دارند اما دست بگیر آنها ضعیف است! شاید کار نمیکند! هزینه – فایده هر تراکنش در شرکتهای PSP چقدر است؟ آیا کسی در شرکت سهامدار یا بانک سهامدار عمده، محاسبه کرده که PSP متعلق به آن بانک، که خرج میکند و بخشی از آن را برمیگرداند، در نهایت سود به بانک میرساند یا زیان؟ چرا چنین بیزینسی باید ادامه پیدا کند؟ درد اصلی این است که بعضی بانک-ها، دولتی هستند و این مخارج را از جیب بیتالمال میکنند. اینکه همه اعتراف میکنند به پذیرنده کارمزد میدهند، از جیب چه کسی است؟ نهادهای ناظر و رگولاتور بانکی، باید ورود و هزینه- فایده کنند. قطعا دوستان PSP میتوانند مدل مناسبی پیدا کنند. درخصوص کارتخوانهای خارج از کشور، جریمه سنگینی توسط رگولاتور بانکی مشخص شد. آن موقع آقای همتی برای مدیریت ارز کشور – که البته نمیگویم موفق بود اما ورود کرد- بسیار جدی عمل و اعلام کرد اگر دستگاه کارتخوانی خارج از کشور کشف شود، جواز PSP را لغو و ابطال میکند. با این کار، دستگاه کارتخوان خارج از کشور، مدیریت شد. اگر در حوزه PSPها نیز چنین ارادهای وجود داشته باشد، آیا بسیاری از مشکلات حل نمی-شود؟ اگر فردا صبح هیچکس کارمزد ندهد. دیجیکالا، کوروش، هایپراستار یا نظایر آن، میتوانند دستگاه کارتخوان یا درگاه IPG اینترنت را به بهانه ندادن کارمزد قطع کنند؟ خیر. مسیر کاملا برعکس است. آنها به شما نیاز دارند نه شما به آنها. با این حال، در این بازی، با یک رقابت ناسالم مواجه هستیم که به اقتصاد کشور آسیب وارد میکند. بانکها هم کارمزد را از جیب مردم در قالب سود تسهیلات پرداخت میکنند. مردم هم فکر میکنند سرویس رایگان میگیرند. این چه نظام اقتصادی برآشفته و خندهداری است که شرکتهای PSP نمیتوانند بر سر یک میز بنشینند. چند سال پیش شرکتهای PSP گفتند به جیرینگ و همراه اول، کارمزد نمیدهیم و قرارداد امضا میکنیم تا کسی سهم شاپرکی به جیرینگ ندهد. هنوز جلسه تمام نشده بود، نمایندگان بعضی PSPها در جیرینگ نشسته بودند، قراردادها را به تاریخ قبل از جلسه، امضا کردند تا وانمود کنند قرارداد قبلا تنظیم شده است. آیا در این حالت، چیزی نصیب بعضیها خواهد شد که حاضرند از درآمدشان به کسی بدهند؟ البته هنوز فساد به اینجا نرسیده که از کارمزدی که یکی به دیگری میدهد، نصیب بخشی از بدنه مدیران PSP شده باشد و یکی ذینفع باشد. کاش حداقل اینطور بود! متاسفانه این هم نیست. همه این موضوعات، یک خاطره شده و امیدواریم به سرانجام برسد. هدف ما هم این است که…
شکوهی: بنده قضیه را پیچیدهتر از اینها میدانم. اگر بخواهیم وارد این مسایل شویم، به خیلی چیزها هم باید ورود کنیم و مسایل بیخ پیدا میکند. درباره اینکه ما یک انجمن صنفی داشته باشیم تا حرفمان را یکی کنیم، واقعیتهایی وجود دارد. بالاخره اکثر ما مدیران انتصابی هستیم. اگر فینتکها با همدیگر انجمن یا صنف درست میکنند، به این دلیل است که خودشان مالک هستند اما ما مالک نیستیم و یک روز هستیم و ممکن است فردا نباشیم. در نتیجه، مجبوریم طور دیگری برخورد کنیم. بالاتر از ما هم همینطور است. مگر بانکها توانستهاند کاری انجام دهند؟ هرچند وقت یکبار مینشینند، چیزی میگویند اما هیچوقت نتوانستند تصمیمی بگیرند که روال غلطی را درست یا روال جدیدی ایجاد کند. از طرف دیگر اینکه به پذیرنده چیزی داده شود یا نشود، موضوع پیچیدهای است. در فضای بازار نمیتوان دستور داد که از فردا فلان کار را انجام نمیدهم و همه قبول کنند. فضای متفاوتی است و بر اساس آن فضا، رگولاتور باید قضیه را رگوله کند. البته بنده حامی این موضوع نیستم اما راهحلش هم این نیست که ۱۲ شرکت PSP از فردا تصمیم بگیرند فلان سرویس یا هزینه را ندهند و عملا هم نتوانستهاند. از طرف دیگر، اگر ببینیم چه پولهایی کجا هزینه میشود، چیزهای زیاد دیگری مطرح میشود که فضای انتصابی ما و فضای محافظهکاری حاکم بر اوضاع و احوال ما ایجاب میکند چیزی نگوییم! راهحل آن، مواردی که شما اشاره کردید، نیست و هیچ کسبوکاری نمیتواند صددرصد آنطور که ما تمایل داریم، باشد. بنده هم نمیتوانم بیشتر از این مطلب را باز کنم.
- این، همان حکایت «وای به روزی که بگندد نمک» است! برنامه ما تا اینجا ۲٫۵ ساعت طول کشید در حالی که قرار بود ۱٫۵ ساعت تمام شود. آقای مصطفی امیری، روی خط هستند. خواهش من این است که نکاتتان را کوتاه با رعایت موازین بفرمایید!
امیری: ما که در مجموع، صیانتی هستیم و چیزی نمیگوییم که بعدا پرونده اوین از آن در بیاید! بنده امروز مثالهای فوتبالی میزنم چون همه متوجه میشوند. به قول بنده خدایی که میگفت اقتصاد را ننه جون فلانی هم میفهمد! نتیجه اینکه باب گفتوگو و انتقاد بسته و آقای فردوسیپور از تلویزیون حذف میشود، این است که سه باشگاه اصلی از لیگ فوتبال آسیا حذف میشوند. چون آقایان دوست ندارند هیچ انتقادی را بشنوند. الان هم شرایط بانک مرکزی همینگونه است. اگر نمیخواهند هیچ انتقادی را بشنوند مطمئن باشید بلایی که بر سر فوتبال و خودروسازی ما آمده، بر سر صنایع پرداختی ما هم خواهد آمد. آن موقع، با توجه به اینکه اقتصاد مملکت، روی این موضوع، سوار شده اگر این صنعت، متلاشی شود، کل اقتصاد متلاشی خواهد شد. هیچ بازاریابی قویتر از بانک مرکزیِ حال حاضر نمیتواند در درازمدت برای رمزارزها بازاریابی کند. اینها را عرض میکنم تا در تاریخ ثبت شود. اگر ما حاکمیت پولیمان را از دست بدهیم، مردم به هر چیزی که فکر کنید، چنگ خواهند زد. مونرو در اقتصاد ونزوئلا، در یک بازه زمانی، پول رسمی شده بود. اگر اقتصاد ما سقوط کند و غرق شود، به هر روش چنگ خواهیم زد و به روشهای جایگزین احتیاج پیدا خواهیم کرد. الان ممکن است این زنگ خطر را نادیده بگیریم. سه سال دیگر با همین وضعیت، شک نکنید شرکتهای PSP، روزبهروز ضعیفتر خواهند شد؛ یعنی نمی-توانند سرمایهگذاری جدید داشته باشند و توقف سرمایهگذاری جدید یعنی آن طرف دنیا، منتظر سرمایهگذاری ما نخواهد بود. مانند اتفاق گوارا و شیرینی که برای تلگرام افتاد و همراه اول و اپراتورها، سالانه عنوان میکردند شب عید یک میلیارد پیامک ردوبدل میشد، مشاهده کردید چقدر طول کشید تا این همه پیامک روزانه، پوچ شود. اینها واقعیاتی است که نباید از آن عبور کنیم. ما شرایطی داریم که قابل درک است که نمیتوان بازیگرهای زیادی داشت. حتما بانک مرکزی به این نتیجه رسیده، ۱۲ شرکت PSP برای این بازار، برای ۸۰ میلیون نفر جمعیت کافی است. کاملا درست است. مگر این محدودیت را در دانشگاهها نداریم؟ مگر دانشگاه شریف میتواند سالانه ۱۰ هزار نفر را پذیرش کند؟ مگر لیگ برتر، ظرفیت مشخصی ندارد؟ هر فرد یا تیمی دوست دارد در لیگ برتر حضور داشته باشد. مگر موقعیت کوچکی است؟ در این حالت، رقابت را در شرایط عادلانه ایجاد میکنند که دو شرکت، حذف میشوند و دو شرکت دیگر به جای آن جایگزین میشوند. وقتی چهار تیم حاضر در لیگ برتر نمیتوانند حق خود را از سازمان لیگ بگیرند، متحد میشوند. دیگر آن حاشیه امن که برای استقلال و پرسپولیس وجود دارد، نیست. مانند آن سالها نیست که استقلال و پرسپولیس، یکی ۱۶ بازی عقب بود و دیگری ۱۶ بازی جلو، یکی درگیر تیم ملی بود و آخر هم نفهمیدیم کدام تیم قهرمان شد و کدام تیم، قرار بود آخر ماجرا سقوط کند. وقتی حاشیه امن برای شرکتها ایجاد میکنیم، بنده را هم جای آن نفر بگذارند، چه فرقی دارد؟ بنده را هم ۱۲ اُمین مدیرعامل یا هیاتمدیره شرکت PSP بگذارند! اینجا یک سفره پهن است و پولی مانند چاه نفت از زیر پایمان بالا میزند و چه کاری انجام بدهیم یا ندهیم، در این بازی هستیم و چیزی را از دست نمیدهیم. نتیجه اینکه برای آخرت که کار نمیکنیم، حداقل برای دنیا کار میکنیم! موضوع، خیلی شفاف است. حتما باید در بازار، محدودیت وجود داشته باشد اما اگر یکی از ۱۲ شرکت PSP حذف شود، ببینید چه ولولهای در این ماجرا رخ میدهد و چقدر شرایط، تغییر خواهد کرد. هیچ احتیاجی نداریم تا برای حل مسایلمان از خارج کشور، مشاور بیاوریم. کافی است آقایان چند وقت تحمل شنیدن انتقاد را داشته باشند یا اینکه فوتبال ببینند. اگر فوتبال ببینند، نصف مسایل مملکت حل خواهد شد!
- آقای امیری گفتند دوستان بانک مرکزی شنونده باشند. در این زمینه، آقای دهقان هم در برنامههای هفته قبل و هم برنامه امروز از ابتدا تا انتها حضور داشتند و هر برنامهای که در حوزه پرداخت داشتیم، ایشان شنونده بودهاند و اقداماتی را هم انجام دادهاند. آنجایی که آقای امیری اشاره کردند ما به رمزارز متوسل میشویم تا ارزش داراییمان را از دست ندهیم و به بازار بورس متوسل میشویم تا دارایی فعلی-مان را نگاه داریم اما اتفاقات بدتری برای سهامداران خرد با سرمایه کم میافتد، در این زمینهها، فکر نمیکنم بانک مرکزی به تنهایی عامل همه این بدبختیها و گرفتاریها باشد. با این حال، در صنعت پرداخت، میتوان بهتر از این عمل کرد. امیدواریم در دور جدید مدیریت بانک مرکزی، این اتفاق بیفتد.
خلیلی: بنده یک جمله عرض کنم. حرفها همگی درست است. دوستان بانک مرکزی هم در این برنامهها هستند. اصولا ما نمیتوانیم از قانونگذاران اعم از بانک مرکزی یا دیگران، توقع اینکه نقش رستم را بازی کنند و همه مشکلات جهان اسلام را به تنهایی حل کنند، داشته باشیم. ما نه فقط در حوزه پرداخت و بانکی، بلکه در همه حوزهها، بلاهایی بر سر قانونگذار آوردهایم که قانونگذار از ریسمان سیاه و سفید میترسد و نمیداند با این جماعت چهکار کند. هر قانونی میگذارد، راهی برای آن پیدا و پیچوخمهایی درست میکنند که سر از جای دیگری درمیآورد! بنابراین باید به دوستان قانونگذار حق بدهیم و همه کمک کنند. قانونگذار، بخشی است که شاید بیشترین تاثیر را دارد اما همه ما هم نقش داریم. آقای شکوهی با توجه به قدمت و کسوت در حوزه بانکی، پرداخت و کارت گفتند نمیخواهیم مسایل را باز کنیم. نمیشود خیلی چیزها را باز کرد و به ریشه رسید. آنوقت از جایی بیرون میزند که به قول آقای امیری، معلوم نیست از اوین و جاهای دیگر سر در بیاوریم! نمیشود به راحتی موضوع را شکافت و بانک مرکزی، فردا صبح، شقالقمر کند و همه خوشحال و خندان دنبال زندگیشان بروند. پیچیدگی اقتصاد کلان کشور با این مباحث و نظامهای سیاسی، تاثیرگذار است. نمیشود فردا یک نفر بگوید کارمزد این شکلی است و همه بروند دنبال زندگیشان!
- البته این نکته هم درست است چون ما پشت آن میز و صندلی ننشستهایم، نمیدانیم آن طرف میز، چه خبر است. زمان انتخابات، آقای همتی حرفهای قشنگی زد. ایشان در مناظرهها گفت به من فشار آوردند که باید فلان کار اقتصادی را انجام دهید و ارز را دونرخی کنید و نیمایی و ۴۲۰۰ تومان شود. به گفته ایشان، تیم اقتصادی ما آن موقع مخالف بود اما فشارها زیاد بود، مجبور شدیم انجام دهیم. در این رابطه، باید عرض کنم چاقو که زیرگلویشان نگذاشته بودند. البته متوجه هستم اگر ایشان انجام ندهند، یک نفر دیگر انجام میدهد. نکته بنده، چیز دیگری است. اگر صندلی مهم نیست، با یک «نه» خداحافظی کنید و اگر قدرت برای شما جذاب نیست، آن را رها کنید.
خلیلی: چه کسی تضمین میکند اگر وی رها کند، نفر بعدی بدتر نشود. آن فرد در آن سازمان، چیزی را میبیند و بین بد و بدتر انتخاب میکند. ما نمیتوانیم خودمان را جای قانونگذار بگذاریم. ما باید به قانونگذار کمک کنیم و بلکه مجبورش کنیم. اصلا فرض کنیم قانونگذار بد و مغرض باشد اما اگر ما کمک کنیم این اتفاق نیفتد، او هم تسلیم میشود و نمیتواند ما را مجبور کند. ما خودمان به این مسایل دامن زدیم. قانونگذار آچمز مانده و نمیداند چه رفتاری با این جماعت کند. مگر فقط همین حوزه است؟ وقتی بخواهد سود بانکی یا نرخ کارمزد را تنظیم کند، یک بلا بر سرش میآید و وقتی بخواهد در حوزه ارز ورود کند، بلای دیگر! ما دچار یک پیچیدگی عظیمِ عجیب هستیم که بنده از آن سر در نمیآورم. ما هم هر روز صبح به این موضوعات دامن میزنیم. بنده به عنوان صنف PSP هر روز بلند میشوم، یک مدل عجیب کسبوکاری درست میکنم که از فردا صبح قرار است کار کنیم. در این شرایط، فراتر از پذیرندهها و کاسبها، تمام شرکتهای نرمافزاری که اپلیکیشن در فروشگاه، بیمارستان، سینما و هر کسبوکاری دارند، جلوی این PSPها نشستهاند که چقدر کارمزد میدهید! اینها را هم لحاظ کنید. بنده معتقدم اگر توده مردم به بلوغ برسند و کاری را انجام دهند، قانونگذار تسلیم میشود و به خواست مردم تن میدهد. اگر مردم خوب بخواهند، قانونگذار، قانون خوب میآورد و بالعکس. مردم خواستهاند و دست قانون-گذار در بسیاری از جاها به مراتب بسته بوده و وضع ما اینگونه شده است. بنابراین ما باید به قانونگذار کمک کنیم و قانون-گذار هم با توان خود به ما کمک کند که از این وضعیت خارج شویم.
- نکات شما درست است اما اگر چسب صندلی زیاد نباشد، این اتفاقات نمیافتد مانند آقای شاپور محمدی که از بالا دستور میآید، فیتیله بورس را روشن کنید که بالا بیاید اما ایشان نمیپذیرد و خداحافظی می-کند و به پژوهشکده پولی و مالی میرود که با سازمان بورس قابل قیاس نیست. سپس آقای قالیباف، فرمان را به دست میگیرد و بعد میبینیم چه چیزی رخ داد. آه و ناله و نفرینی که پشت سر تصمیمگیران آن زمان است، کجا باید جواب حقالناس را بدهند؟ اصلا میتوانند پاسخگو باشند؟ اینها در دنیا یا آخرت، بیپاسخ نمیماند. با این حال بنده معتقدم آنچه خودساخته در صنعت پرداخت ایجاد کردیم، رگولاتور میتواند با هوشمندی و درایت مانند جمعآوری کارتخوانهای خارج از کشور، قضیه را ساماندهی کند. اگر آقای دهقان در شاپرک با هماهنگی خود PSPها، اراده قوی ایجاد کنند که کارمزد ندهند، مشکلات قابل حل است. البته آقای شکوهی معتقدند اگر این کار را انجام دهیم، ممکن است اتفاقاتی بیفتد اما در حوزه کارمزد، طبق قانون موظف نیستید به پذیرنده کارمزد بدهید. اگر بخواهید کارمزد بگیرید، آنجا میتوانند اعتراض کنند چون قانون جدیدی میگذارید که پول بگیرید اما کسی نگفته پول بدهید. پذیرنده سالها پول گرفته و بد عادت شده است. اگر همگی PSPها با همدیگر تصمیم بگیرند، پول ندهند، هیچ اتفاقی نمیافتد و همه سرویسشان را دریافت میکنند. سپس در درازمدت، با یک برنامه منطقی، کار پیش میرود. همین الان، همه تایید میکنند مردم در نظام پرداخت و بانکداری الکترونیک فعلی، سرویس رایگان نمیگیرند زیرا بانکها در سود تسهیلات پرداختی، این پول را جبران میکنند. مگر جز این است؟
خلیلی: بله. شکی در آن نیست.
- پس مردم غیرمستقیم این پول را میدهند. امیدواریم بانک مرکزی با ارتباطات و پولی که دارد، برنامه فرهنگسازی در صداوسیما بگذارد و PSPها هم به بانک مرکزی کمک کنند تا به مردم گفته شود شما سرویس مجانی نمیگیرید، فکر میکنید مجانی است. وقتی فهمیدند رایگان نیست بعد گفته شود از امروز، مستقیما پول بدهید که بدانید کارمزد میدهید اما به جای آن، آفرهایی داده میشود. مثلا در نرخ تسهیلات، سود کمتری گرفته میشود چون در این صورت، درآمد از سمت مردم، به سمت بانک زیانده میآید و بانک، ملزم خواهد بود این تسهیلات را بدهد. درباره USSD و پرداختهای آن با وجود اینکه هیچکدام از بانکها کارمزد شاپرکی نمیدهند، یک نکته وجود دارد. در این حوزه، سه بازیگر اصلی داریم که عبارتند از: بهپرداخت که با زیرسوییچ ۷۸۰ (هفت هشتاد)، رتبه یک پرداخت موبایلی را دارد، دوم آسان پرداخت و سوم سامان. آقای خلیلی! شما در بهپرداخت از کانال USSD، غیر از اینکه هزینه ایجاد میکند (هرچند زیرسوییچ دارد و فقط تراکنشها را به سمت شما هدایت میکند و ظاهرا سختافزارها را خود ۷۸۰ گذاشته)، جز اینکه آمار رتبه یک را دارید، درآمد هم دارید؟
خلیلی: ما با ۷۸۰ به صورت یک پکیج کار میکنیم که USSD، بخشی از آن است و بار هزینهای خاصی برای ما ندارد.
- پس رتبه یک پرداخت موبایلی کشور، مستقیما سودی را عاید بهپرداخت نمیکند؟
خلیلی: بود و نبود رتبه، چندان فرقی نمیکند چون تراکنش موبایلی برای ما کارمزد ندارد و اگر رتبهاش را از دست بدهیم، اتفاق چندانی برای ما نمیافتد. بیشتر، پکیجی که در روابط دو شرکت وجود دارد و تراکنشهای اینترنتی، مهم است.
- در این مدل قرارداد، هزینه – فایده سربهسر میشود؟
خلیلی: بله. واقعیت این است که برای هر دو طرف صرفه دارد که تا این مدت، این کار، دنبال شده است.
- از این جهت این نکته را مطرح کردم که این روزها، همیشه بین رتبه یک و دو بازار یعنی بهپرداخت و سپ دعواست. آیا از نظر سرمایهگذاری و ارزش بازار سپ و بهپرداخت، فاصلهای وجود دارد که سهم بهپرداخت در بورس، ۱۳۰۰ تومان و سهم سپ، ۳۲۰۰ تومان است. شما در مجمعتان با همین سهم، حدود ۱۰۷ تومان، سود تقسیم میکنید اما سپ با سهم خود، ۲۰ تومان، سود تقسیم میکند. این فاصله ناشی از چیست؟ آیا خودتان بررسی کردهاید و به نتیجه رسیدهاید؟ آیا ارزش شرکت سپ، ۵۰ برابر از شما بیشتر است؟
خلیلی: محاسبه آن کار سختی است چون هر شرکت PSP، سرمایه دفتری و محسوس دارد مانند همین پوز، شرکت و… که در دفاتر ثبت میشود و قابل لمس است اما ممکن است داراییهای نامحسوس هم وجود داشته باشد. اینکه در بورس، ارقام، متفاوت است، دلایل متعدد دارد که فقط داراییهای ما و سپ، بخشی از آن است. در این زمینه، دوستانی که در بازار بورس فعال هستند و کارهایی در این بازار بلدند، باید اظهارنظر دقیقتر و کارشناسی انجام دهند. گرداندن بورس، بلد بودن می-خواهد. در تقسیم سود، ما چون سهامدار عمده داریم، راحتتر تقسیم سود میکنیم و سپ با ملاحظات بیشتر.
- اعداد و ارقامی اعلام میکنم که بد نیست رگولاتور بانکی به این موضوع توجه کند. فکر میکنم از نظر تعداد دستگاههای کارتخوان، رکیش؟؟ با ۲ میلیون و خردهای، بیشترین سهم را در بازار دارد. درست است؟
خلیلی: بله فکر میکنم تعداد پایانهاش از همه بالاتر است.
- با این حال، ارزش سهم رکیش (شرکت آقای طبری) در بازار بورس ۶۱۲ تومان، آسان پرداخت ۸۶۵ تومان، تاپ کیش ۱۷۸۴ تومان، بهپرداخت ۱۳۴۱ تومان و سپ ۳۲۴۱ تومان است. با توجه به اینکه شرکتهای بورسی ملزم هستند صورتهای مالیشان را ارایه کنند، دیتای خوبی در این زمینه ایجاد می-شود هرچند در حوزه پذیرنده و کارمزدهای آن، هزینه به آن شکل نوشته میشود اما بالاخره عدد هزینه به راحتی قابل کشف است. آقای اسکندریون! بنده چند وقت است که بخشی از فعالیتها و وقت خود را در حوزه بورس دنبال میکنم. الان در بازار بورس ایران، تعدادی هستند که با دارا بودن پولهای زیاد، اصطلاحا در بعضی از سهمها، سهم را پروژه میکنند. آسان پرداخت هم چنین روالی دارد. اگر سابقه سهم را در آسان پرداخت ارزیابی کنید، متوجه خواهید شد تقریبا ۱۰ تا ۱۵ روز، سهم با ۵ منفی، هر روز بسته میشود و قفل صف فروش است، ناگهان بعد از ۱۰ تا ۱۵ روز، حجم مشکوک میخورد، عملا خریداران در صف فروش میخرند، دوباره این سهم، ۸ روز قفل، در صف خرید بالا میرود و از این صف خرید، کسی نمیتواند خرید کند. سهم آپ، بهطور میانگین بین ۸۰۰ تا ۱۲۰۰ تومان، نوسان دارد. لطفا دوستان به عنوان بازارگردان بورس، در این نوسان-گیری، به فکر سهامدار خُرد باشند. برخی مردم که سواد ندارند و مبلغ کمی پول داشتهاند، برای اینکه پولشان بیارزش نشود، از شانس بد در بازار بورس، سرمایهگذاری کردهاند و از جیبشان پول پرداخت کردهاند که این پول را در جیب تعدادی افراد آگاه، کاربلد و رانتخور میریزند؛ رانتخور را به کار میبرم چون این افراد دقیقا میدانند چه زمانی سود حاصل میشود. امیدوارم PSPها بتوانند به شکلی بازار را مدیریت کنند. البته در این رابطه، برنامهای را با شرکتهای بورسی صنعت پرداخت خواهیم داشت. به پایان میزگرد رسیدیم. آقای اسکندریون! اگر در این زمینه، نکتهای دارید، بفرمایید.
اسکندریون: اگر اجازه بدهید ابتدا درباره موضوعی که مطرح شد، شفافسازی کنم. ما فارغ از گزارشهای فصلی و ماهانه، باید شش ماهه گزارشهای حسابرسیشده خود را منتشر کنیم. آخرین گزارش ششماهه مربوط به ۳۱ شهریور امسال است که گزارشهای همه شرکتها، حسابرسیشده و قابل استناد است و بنده هم در مقایسهها، به آن گزارش استناد میکنم. در آن تاریخ، قیمت سهام آپ ۱۲۰۰ تومان، بهپرداخت ۱۶۰۰ تومان، سپ ۳۲۰۰ تومان، ایران کیش ۲۷۰۰ تومان و پارسیان ۵۷۷ تومان بوده است. با توجه به اینکه تعداد سهام شرکتها، متفاوت است، این امر، مبنای مناسبی برای مقایسه نیست و ارزش کلی شرکتهاست. در آن تاریخ، ۶۷۰۰ میلیارد ارزش آپ، ۴۸۰۰ میلیارد ارزش بهپرداخت، ۱۶۰۰۰ میلیارد ارزش سپ، ۴۴۰۰ میلیارد ایران کیش و ۳۴۰۰ میلیارد ارزش پارسیان بوده است. بر این اساس، ارزش شرکتها، غیر از سپ، بیشتر بین ۳ تا ۴ هزار میلیارد و ۶ تا ۷ هزار میلیارد است. از نظر تعداد تراکنش، بهپرداخت و سپ بسیار به هم نزدیک هستند و چیزی حدود ۲۰درصد سهم بازار را دارند. اگر مقایسه کنیم ۴۸۰۰ میلیارد ارزش بهپرداخت بوده، در صورتی که دوستان EPS 88 تومان را در شش ماهه شناسایی کردند و ارزش سپ ۱۶۰۰۰ میلیارد بوده که EPS آن، ۴۹۱ ریال (حدود ۵۰ تومان) شناسایی شده است. اگر مبنا EPS باشد، قطعا باید ارزش بهپرداخت، بالاتر باشد. بورس، داستان خاص خود را دارد و قیمت سهام شرکتها حاصل عرضه و تقاضاست و این عامل، قیمت را میسازد. موضوعی که شما به ما نسبت دادید، ما در این فضا نمیگنجیم. قطعا حقوقیها روی سهمها خرید و فروش و به قول شما، پروژه میکنند. این امر، در برخی موارد، خارج از ید شرکتهاست و تحت کنترل ما هم نیست. ما معاملات را روز بعد در سامانههای خودمان میبینیم که چه کسانی خریدند و چه کسانی فروختند. اگر نگاه کنید در بین این شرکتها، تقریبا سه شرکت در بازه قیمتی یکسانی وجود دارند.
- آپ در بورس، بازارگردان دارد یا خیر؟
اسکندریون: خیر نداریم.
- اگر ندارید، ایراد همین است. اگر بازارگردان داشتید، میتوان مشکل را به گردن شما انداخت زیرا با وجود بازارگردان، چنین اتفاقی ناخوشایند است اما اگر بازارگردان ندارید، صددرصد حق با شماست. شما روی سهم خُردتان در بازار، تسلط ندارید و حقوقی میتواند اعدادی مانند پنج میلیون و ده میلیون یا هفت هشت میلیون که میانگین خرید شما در بورس است، خرید کند و سپس آن سهم را پروژه کند. پس عذرخواهی میکنم و از این بحث میگذرم.
اسکندریون: بازارگردان اینطور نیست که بدون هیچ محدودیتی بتواند روزانه خرید و فروش را انجام دهد. آنجا هم محدودیتهای خاص خود را دارد. اینکه الان بازارگردان نداریم، یعنی الان نداریم و قراردادمان تمام شده و در حال انتخاب بازارگردان جدید هستیم و بهطور قانونی باید این اتفاق بیفتد که تا یکی دو ماه آینده، وضعیت آن مشخص خواهد شد. با این حال، بازارگردان نمیتواند به صورت نامحدود روی سهم، فعالیت و قیمت را کنترل کند. در نهایت، روزانه میتواند روی تعداد خاصی سهم، خرید و فروش برای تثبیت قیمت در بازار انجام دهد. فحوای صحبت شما این بود که شاید ما دخل و تصرفی در قیمت داشته باشیم و قیمت را بالا و پایین بیاوریم. در این زمینه عرض میکنم خیالتان راحت باشد! چهار شرکت تقریبا در یک بازه هستند و اینکه ما کمی بالاتر از بقیه هستیم، به این خاطر است که برند اپلیکیشن آپ، از نظر دارایی نامشهود، ارزش خاصی دارد و بازار ما را بیشتر با آن میشناسد و عموم مردم این اپلیکیشن را دارند، هرچند شاید دقت نکنند که چه کسی پوز و تراکنش بیشتری دارد. بنابراین از نظر داراییهای نامشهود، اقبالی داریم که ارزش شرکت را بالاتر برده است اما اختلاف معناداری بین این چهار شرکت وجود ندارد و فضای ارگانیکی وجود دارد. درباره سپ که ۱۶۰۰۰ میلیارد ارزش آن است، در حالی که شرایطِ نسبتا برابر از نظر اعداد و ارقام با بهپرداخت دارد، احتمالا وجود بازیگردان یا سبدگردان و هرچه نام آن را میگذارید، در آن شرکت، ملموستر است تا شرکتهای دیگر. از نظر شناسایی سود، همانطور که عرض کردم، سود شناساییشده بهپرداخت در شش ماه، تقریبا دو برابر سپ است. این موضوع را عرض کردم تا فضا شفافتر شود. تمرکز ما در حوزه کسبوکار است و مسایل بورسی و بالا و پایین کردن قیمت، در اولویت مجموعه ما نیست.
- اگر به سایت tsc مربوط به سازمان بورس سر بزنید، فیبری سهم سپ ۴۵درصد است و برای چنین سهمی، معلوم است تکلیف چیست. فیبری بهپرداخت، ۸٫۲درصد است. نمیدانم ناظر بورس، چگونه نظارت میکند که چنین اتفاقی میافتد. این موضوع هم جای سوال دارد. آقای اسکندریون! با وجود اینکه خودتان کاری ندارید اما آسان پرداخت در محدوده ۸۰۰ تا ۱۲۰۰، بالا و پایین میرود. روی سهمتان بازیگر نشسته است؛ حتی اگر خودتان نیستید، با این حال، برخی شرکتها، این موضوع را مدیریت می-کنند که بازیگرها نتوانند از سهم، سود بگیرند. در این زمینه، بهپرداخت، به این شکل، به هیچ بازیگری، سهم نمیدهد و بازیگران اصلا جرات نمیکنند به طرف آن بروند. متاسفانه در این نوع سهمها، برخی از نبود دانش مردم در بخش سهامداران خُرد سوءاستفاده میکنند که امیدوارم این مشکلات حل شود. البته فیبری آپ ۴۵ است که رقم بالایی است. نکته دیگر اینکه این هفته، خبری منتشر شد مبنی بر اینکه مدیرعامل جدید آپ منصوب خواهد شد و احتمالا این آخرین مصاحبه شما در سمت مدیرعامل آپ با یک رسانه باشد و آقای فراهانی قرار است جایگزین شوند. آیا این خبر را تایید میفرمایید؟
اسکندریون: قطعا این اتفاق خواهد افتاد اما تغییر مدیرعامل در شرکتهای PSP و بورسی، به همین راحتی اتفاق نمیافتد. قبل از هر تغییری در لایه مدیریت، مدیرعامل و اعضای هیاتمدیره، این تغییر، باید به تایید شاپرک و بانک مرکزی برسد و نفر جدید را احراز صلاحیت کنند. این اتفاق باید رخ دهد و در نهایت، تغییرات در لایه هیات مدیره، حاصل تصمیم مجمع شرکت خواهد بود. قطعا تغییرات را خواهیم داشت اما اینکه چه افرادی باشند، تابع نظر دوستان هستیم.
- البته تایید مدیرعامل و اعضای هیات مدیره شرکتهای PSP تا حالا نیاز به تایید شاپرک و بانک مرکزی نداشت با این حال، امیدوارم این موضوع بتواند کمک کند. ضمنا شنیدهام جنابعالی هم با انتخاب مجمع، احتمالا رئیس هیاتمدیره خواهید شد. در پایان میزگرد، چنانچه دوستان، نکته پایانی دارند، میشنویم.
اسکندریون: میزگرد مفیدی بود. امیدوارم اتفاقات خوبی برای همه عزیزان بیفتد. زحمتکشان این صنعت کم نیستند؛ اعم از شما در حوزه رسانه، ما در حوزه عملیات و عزیزان دیگر در حوزه قانونگذاری. امیدوارم اتفاقات خوبی برای صنعت پرداخت کشور بیفتد.
- تصورم این است که در برنامههای بعدی در خدمت برخی از دوستان PSP، البته به درخواست خودشان نباشیم. ما از همه دعوت کردیم اما با روند موجود، احتمال میدهم برخی مدیران، حضور نداشته باشند. با این حال، بنده تلاش میکنم سهم همه محفوظ بماند؛ بهخصوص شرکت سپ که در نبود این عزیزان، صحبتهایی را داشتیم که قطعا و شرعا، این حق برای دوستان وجود دارد که تریبون به میزان کافی در اختیارشان باشد تا دفاعیات خود را درباره موضوعاتی که عنوان شد، مطرح کنند. هفته آینده در خدمت آقای محسن قادری، مدیرعامل سابق شاپرک و سپس در هفتههای بعد، در خدمت سایر مدیران PSP خواهیم بود.
ارسال یک نظر