در میزگرد آنلاین با حضور مدیران عامل بومهای بانکداری باز عنوان شد: بانکداری باز هنوز در مدل کسبوکاری به بلوغ نرسیده است
اشتباه PSPها در مدل تعرفهگذاری را در حوزه بانکداری باز تکرار نمیکنیم
بانکداری باز، نسل بعدی یا به عبارت دیگر، تحول در آینده سیستم بانکداری است که تحت تاثیر فینتکها و تغییر دیدگاههای سنتی به روش نگهداری اطلاعات، مدیریت آنها، مسئولیت بانک و مشتری، شکل گرفته و اجرایی خواهد شد. این تغییر در روش از طریق ارائه APIهای مناسب و مدیریت شدهای است که به مجموعههای خارج از بانک و همچنین شریکهای استراتژیک این موسسات مالی، اجازه میدهد با دسترسیهای بهتر، محصولات متنوع و خلاقانهای ایجاد کنند که علاوه بر بهبود فضای کلی کسب-وکار و به تبع آن، گردش مالی بیشتر برای بانکها، باعث کاهش هزینههای بخشی از خدمات ارائهشده توسط بانکها شده و مشتریان بانکها نیز خدمات بهتر و بهینهتری دریافت کنند.
البته طبیعتا بانکها میتوانند به عنوان بخشی از مدل کسبوکاری خود، کسب درآمد از ارائه این خدمات یا حداقل سطوح ویژهای از آن را درنظر داشته باشند. بانکداری باز، همانگونه که پیشتر گفته شد، بیش از اینکه چالش فنی و مساله طراحی باشد، دارای نیازهای تدوین قانونی، تهیه زیرساخت و البته فرهنگسازی است؛ یعنی از نظر فنی، مشکلی برای ساخت APIهای بانکداری باز وجود ندارد. در واقع ما اکنون تمام تکنولوژیهای این مفهوم را در اختیار داشته و در حال استفاده از آنها در بخشهای دیگری از دنیای اینترنت هستیم. آنچه اجرای مفید آن را در ایران و برخی دیگر از کشورها به تاخیر انداخته، مشکلات غیرفنی است.
از اینرو در هشتاد و سومین میزگرد آنلاین از سلسله نشستهای تخصصی بانکداری و اقتصاد دیجیتال که با موضوع «بررسی سرویسها، مزایا و چالشهای بانکداری باز در ایران» با حضور احمد میردامادی مدیرعامل شرکت سنباد، همایون محبوبی مدیرعامل شرکت فرابوم و سعید قدوسینژاد مدیرعامل شرکت فینوتک برگزار شد، چالشها و راهکارهای این موضوع، موردبحث و تبادلنظر قرار گرفت. آنچه پیشروی شماست، مشروح این گفتوگوست.
فایل صوتی این گفتوگو را از اینجا بشنوید.
نشریه دیجیتال این گفتوگو را از اینجا دانلود کنید.
اسپانسر : شرکت آرمان وفاداری آریا
- به عنوان نخستین پرسش بفرمایید در حوزه بانکداری باز در چه جایگاهی قرار داریم؟ ارزیابی شما از وضعیت موجود چیست؟
محبوبی: به نظر بنده، با توجه به تلاشهای سنوات قبل و تجربیات گذشته، از نظر محصولات و تناسب آن با نیازمندیهای بازار، در حوزه بانکداری باز، چندین پله رو به بالا داشتهایم و شناخت نسبی از بازار و نیازمندیهای آن اتفاق افتاده است. حتی در برخی حوزهها، به اصطلاح مارکتفید شدن ایجاد شده و توانستهایم بخشی از نیازمندیهای مشتریان را پوشش دهیم تا از سرویسهای ما راضی باشند و سرویسها گسترش یابند. رشد ایجادشده و تعداد کسبوکارهایی که در حال اتصال به پلتفرم و تراکنشهای در حال رشد هستند، موید این پیشرفت است. البته در ابتدا مشکلات بزرگی پیشروی ما قرار داشت و آماده کردن زیرساختهای لازم در کل اجزای پلتفرم بسیار سخت بود. بالاخره از این مراحل عبور کردیم و اتفاقات خوبی رخ داد. البته در ادامه گفتوگو، درباره مشکلات و چالشها خواهیم گفت اما مساله این است که ما در حال حرکت به جلو هستیم. با این حال، از دیدگاه بنده، وضعیت بخشهای مختلف صنعت، از نظر بلوغ، زیرساختها و میزان آمادگی برای بانکداری باز، در یک اندازه نیست و در این زمینه، بین بانکها تفاوت وجود دارد. در حوزه بلوغ و آمادگی کسبوکارها نیز مساله داریم. باید آنها را رشد دهیم و به جایگاه مطلوب برسانیم. مساله مهم، تنوع و پیچیدگی مباحث بانکداری است که کار را سخت میکند. در کل نسبت به روزها و سالهای اولیه جلو هستیم و اقدامات خوبی انجام شده است. امیدواریم در ادامه هم بتوانیم چالشها را حل کنیم و مسیر رو به آینده، درخشانتر باشد. این روند، بیانگر جدیت ما در حرکت به سمت بانکداری باز است.
- ما در این برنامه از سه شرکت اصلی که در زمینه بانکداری باز سرویس میدهند و فعالیت میکنند، دعوت کردیم که هر سه رقیب محسوب میشوند. بانکداری باز، حوزه بسیار جدیدی است و عملا ما یک تجربه بد در حوزه PSPهای کشور داریم. آنها مدل کسبوکاری را به سمتی بردهاند که بخشی از درآمد خود را به برخی پذیرندگان میدهند و کارمزدشان را تقسیم میکنند. این، یک معضل بزرگ است. در این زمینه، وضعیت همکاری و رقابت در صنعت بانکداری باز به چه شکل است؟ آیا چارچوب بازی به درستی پیش میرود؟
محبوبی: این صنعت، پیچیدگیهای خاص خود را دارد. بانکداری باز زیرساختها و چالشهایی دارد که هنوز نیازمند اقدامات زیادی است. ما هنوز بازار را به شکل کامل نساختیم و هنوز سرویسهایی که در اختیار داریم، کامل نیست. بنابراین رویکرد ما در زمینه رقابت، همکاری است. در گزارش اخیر که توسط شرکت فرابوم، از طرف شرکت ایلیا با سفارش ما منتشر شد، اشاره شده این امر در حال رخ دادن است و این همکاریها میتواند بانکداری باز را توسعه دهد. ما هنوز به چالشهای رقابت اقیانوس قرمز نرسیدهایم و زود است که وارد این فضاها شویم اما چون یک کسبوکار است، در آینده با بزرگتر شدن بازار، قطعا این مباحث، پیش میآید، چون این امر، جزء اصول کسبوکار است. بر این اساس، ممکن است چالشهایی در آینده، در حوزه رقابت بین شرکتهای رقیب اتفاق بیفتد اما با توجه به اندازه بازار و بکر بودن آن، مسالهای را در این بازار نمیبینیم و هم از منظر کسانی که سرویسگیرنده هستند و هم از لحاظ حسی که نسبت به این کار داریم، این چالشها مطرح نیست. ما هفت سال است که در این حوزه کار میکنیم و تمام وقت و انرژی ما در این زمینه متمرکز است. هنوز در حال توسعه آن هستیم و فعلا موضوعیتی در این خصوص نمیبینیم.
- آقای میردامادی! شما هم ارزیابی خودتان را از وضعیت فعلی بانکداری باز در صنعت بانکی بفرمایید. نکته دیگر اینکه برخی دوستان، نئوبانک را همان بانکداری باز میدانند و معتقدند هرکس هرجا سرویس بگیرد، با یک API از حوزه بانکداری باز میتواند نئوبانک خود را راهاندازی کند و نیاز نیست حتما تحت لوای کربنکینگ باز، سرویسدهی و با آن پلتفرم، سرویس را ایجاد کند. لطفا نظرتان را در این زمینه نیز بفرمایید.
میردامادی: طبیعی است جایگاه بانکداری باز، به دلیل نو بودن، دقیق مشخص نیست و با برخی مفاهیم دیگر خلط میشود. به قول قدما، با ورود هر موضوع جدید، حالت سهل و ممتنع ایجاد میشود که ابتدا آسان مینماید و بعد، مشکلها میافتد! اینکه بانکداری باز کجا ایستاده یا بهتر است بگوییم باید کجا بایستد؛ یعنی وقتی بالغ شود، کجا خواهد ایستاد، از چند جهت در حوزه بانکی، جایگاه پیدا میکند. موضوع اول اینکه امتداد مسیر کسبوکار بانکداری باید برای نسل جدید شرکتها یا همان دیجیتالزادها و نسل Z یا فینتکها که بر اساس تغییرات جدید اقتصادی و اجتماعی، سرویسهایی را ارائه میکنند، جوابی داشته باشد. جایگاه بانکداری باز در صنعت بانکی در اینجا بسیار روشن و غیرقابل انکار است. موضوع دوم بحث تجمیعکننده و استانداردکننده است. وقتی ابزارهای مختلف اعم از کربنکینگ، سوئیچ یا … داریم، نوع APIهایی که به فینتکها ارائه میشود، متفاوت است و پلتفرم چندگانه و چندبانکی میتواند ورودیهای مختلف را با یک خروجی ثابت و استاندارد به مشتری بدهد که این امر، هم توسعه کار بانک و هم تسهیلاتی را که برای فینتکها فراهم میشود، به همراه میآورد. همچنین بهسازی حرکت به سمت مدلهای کسبوکار صورت میگیرد چون کارمزدمحوری بودن کسبوکارها برای بانکها مهم است. اینها مواردی است که بانکداری باز میتواند بانکها را در این زمینه توانمند کند و بدون اینکه درگیر موضوعات اجرایی جانبی شوند، بر محور سرویس، کارمزد و حسابهای خودشان متمرکز شوند. درباره مشابه دانستن نئوبانک و بانکداری باز، طبیعی است که وقتی صنعت جدید مطرح میشود، این تداخل وجود دارد. ما در آخرین روز پاییز، اولین پلتفرم سنباد را ارائه کردیم. سنباد فعلا ۹ سهامدار شامل پارسیان، سینا، سامان، پاسارگاد، ایران زمین، ملل، کارآفرین، شهر و سپه دارد. ابتدا پارسیان و سینا وارد شدند و طی هفتههای آینده، به تدریج سامان، پاسارگاد و به ترتیب بانکهای دیگر متصل میشوند. ما در این پلتفرم سعی کردیم همه این نکات را رعایت کنیم؛ یعنی بر اساس PST2 جلو برویم، ماکروسرویس را رعایت کنیم و یک خروجی یکسان با اجرای دقیق به کاربر نهاییمان که فینتک است نه مشتری، ارائه دهیم. همانند نکتهای که آقای محبوبی اشاره کردند، نیازمند زمان هستیم تا این بلوغ در لایههای سرویسدهنده و سرویسگیرنده حاصل شود. همچنین هرکدام از مجموعهها، ممکن است ابزارهایی داشته باشند که این ابزارها نباید جلوی اتصالات و ارتباطات را بگیرد. رقابت در بازار و ارائه سرویس بهتر است. با تلاش و عمل، نه با هیاهو، میتوان فرهنگ و جایگاه بانکداری باز را به تدریج مشخص کرد. نیازمند زمان و عمل جوانمردانه هستیم.
- به نظر میرسد قصد دارید نکتهای را مطرح کنید اما نمیخواهید آن را باز کنید! لطفا موضوع را باز کنید. در صنعت بانکداری، فینوتک و سپس فرابوم در این حوزه ورود کردند. چند ماه پیش هم با آقای قنادپور و فرامرزی، درخصوص انحصارطلبی در حوزه بانکداری باز گفتوگو داشتیم مبنی بر اینکه دوستان با ارتباطاتی که دارند، به سمتی حرکت میکنند که انحصار برخی سرویسهای بانکی مهم را به سمت خودشان ببرند.
میردامادی: در این زمینه، صریح صحبت میکنم فقط به قول علما که میگویند: اثبات شیء نفی ماعدا نمیکند، بنده معتقدم اگر بازی جوانمردانه را رعایت کنیم، خوب است. هرچه مباحث جلوتر برود، به مصداقهای آن خواهیم رسید و دوستانی که درگیر ماجرا هستند، برداشت درست خواهند داشت! اگر اجازه بدهید، ادامه مسیر گفتوگو را با دوستان دیگر پیش ببریم!
- بسیار خوب. بنده این حوزه را به سمت آقای قدوسینژاد میبرم! البته الان فینوتک با حضور دوستان و تغییر مدیریت در ارتباطات فردا، با فرابوم و جاهای دیگر، رقابت نمیکند و بهگونهای با هم دوست شده-اند! فینوتک، جزء شرکتهایی است که تا زمانی که آقای قنادپور و تیم قبلی بودند، در زمینه انحصارگرایی و مشکلات اینچنینی، ماجراهایی داشتند. آقای قدوسینژاد! نظر جنابعالی را در این حوزه میشنویم. همچنین ارزیابیتان را درخصوص بانکداری باز در صنعت بانکی بفرمایید.
قدوسینژاد: درباره رقابت، ما از دو سه سال پیش به این نتیجه رسیدیم اگر انرژیمان را بر روی کار خودمان متمرکز کنیم، برای خودمان و صنعت، بسیار بهتر است. همانطور که آقای محبوبی اشاره کردند بازار هنوز جای رشد زیادی دارد و نه بازار و نه ما آن-قدر بزرگ نشدیم که تن ما به تن همدیگر بخورد. گاهی اوقات درباره یکی دو مشتری، موضوعاتی پیش میآید که اتفاقا خوب و برای ما فیدبک است و به اصلاح کار کمک میکنند. به هر حال خودتان میدانید هدف رقابت، ایجاد انحصار است و برنده رقابت کسی است که به مونوپولی برسد. البته اینکه موضوع فیرپلی یا بازی جوانمردانه چه میشود، نیز جایگاه خود را دارد. برای ما رقابت، جذاب است اما انرژی ما بر روی بهتر و بیشتر کردن سرویسها، سرویس بهتر به مشتری و بیشتر کردن مشتری متمرکز است. البته چه قبل از تغییرات مدیریتی ارتباطات فردا و چه در یک سال اخیر، با همه بازیگران در ارتباط بودیم که برخی از آنها در این برنامه حضور ندارند مانند تیم کبالت. همچنین با تیم ایران زمین یا جاهای دیگر مانند فرابوم و سنباد ارتباط داشتهایم. روابط ما با همدیگر خیلی خوب است. رقابت مخرب از سوی ما وجود ندارد و از سوی سایر بازیگران هم حس نکردیم. البته گاهی اوقات موضوعاتی در زمینه اتصال بانکها پیش میآید اما چیزی نیست که جلوی بیزینس را بگیرد.
- شما در فینوتک به کدام بانکها سرویس میدهید؟ فقط بانک آینده است یا سایر بانکها را هم شامل میشود؟
قدوسینژاد: بانکهای دیگر هم هستند. بانک آینده، به خاطر اینکه استارت مجموعه از شرکت ارتباطات فردا خورده، قدیمیتر است و به همین دلیل مشتریان بیشتری دارد، همکاری بیشتری و سریعتری با ما دارند و از بقیه غالبتر است اما با بانکهای دیگر مانند سپه نیز قرارداد داریم که چون کر آن تغییر کرده، عملیاتی نیست. علاوه بر آینده و سپه، بانک ایران زمین، بانک پارسیان و بانک کشاورزی، پنج بانکی هستند که با آنها کار میکنیم. البته با بانک سپه، با تاخیر کار میکنیم اما سرویسهای چهار بانک دیگر را میتوانیم همین الان عملیاتی کنیم.
- لطفا ارزیابی کلی خودتان از وضعیت بانکداری باز در صنعت بانکداری و اینکه بسیاری معتقدند نئوبانک همان بانکداری باز است، نیز بفرمایید. با توجه به اینکه این موضوع، در حوزه قوانین و رگولاتوری، چارچوب درستی ندارد و در حوزه کسبوکاری نیز همینگونه است، لطفا نظرتان را در این زمینه نیز ارائه نمایید.
قدوسینژاد: اینها مفاهیم متفاوتی هستند اما در عمل، ممکن است ابزارهای آنها با یکدیگر اشتراک پیدا کنند. بالاخره هر دو با API کار میکنند. بر این اساس، API، بانکداری باز نیست بلکه ابزار آن است اما مفهومی که از طریق API عملی میشود با مفهوم نئوبانک متفاوت است. جون صنعت و مفاهیم، هر دو جدید هستند، هنوز جایگاه خود را به طور مستحکم پیدا نکردهاند، مرزهای آنها شفاف نیست و اشتراکات به وجود میآید اما مفهوم بنیادینِ ورایِ آن متفاوت است.
- فینتکهایی که با بومهای حوزه بانکداری باز کار میکنند، میگویند ما برای دریافت یک API به سمت بومها میرویم که سریعتر سرویس دریافت کنیم اما برخی مواقع در روال کاری گرفتار میشویم و وقتی به بانکها مراجعه میکنیم، سریعتر API میگیریم. همان بانکی که در فرابوم سهامدار است، زمانی که فینتک مستقیم به بانک مراجعه میکند، سریعتر از فرابوم سرویس میگیرد. احساس غالب این است که بدنه بانکها، بومها را رقیب خودشان میدانند و شاید یکسری کارهایی که باید سریعتر از موعد انجام شود، گرفتار بوروکراسی اداری میشود، آیا این موضوع را تایید میکنید و اگر موردتایید است، دلیل این فرهنگ و رفتار چیست؟
محبوبی: شروع فعالیت فرابوم در شکل جدید، سال ۹۸ بوده اما ادامه توسنبوم است که در سال ۹۳، شروع به فعالیت کرده است. ما بیش از هفت سال است که در این حوزه کار میکنیم و همکاریمان فقط با فینوتک نیست بلکه با پادیوم و کبالت هم کار می-کنیم. ما قصد داریم ظرفیت سرویسدهیمان را افزایش دهیم، بنابراین با همه بازیگران کار میکنیم. درباره سوال شما، باید ببینیم مساله دوستان چه بوده که تلاش کردهاند از ما سرویس بگیرند اما موفق نشدهاند. بنده موارد زیادی سراغ دارم که از سمت بانکها به ما معرفی میشوند و مستقیما به سراغ ما آمدهاند و به آنها جواب دادهایم و این اتفاقات که شما اشاره کردید، نیفتاده است. ما شرکتهای بزرگی را در مجموعه مشتریانمان داریم که به سراغ بانکها رفتند و بعد از بانک سوم، موضوع را کنسل کردند. آنها قصد داشتند از بانک، خدمت بگیرند و یکی دو مورد را با زحمت دریافت کردند اما با وجود امکانات، برند و معروفیتشان، این ظرفیت وجود نداشت که سرویسهای بیشتری بگیرند و نیازشان را برآورده نمایند. همیشه مواردی وجود دارند که موفق به دریافت خدمات نمیشوند و موضوع، باید ریشهیابی شود. ما غیر از مسائل ریز و درشت برای گرفتن سرویس از بانکها، دو مساله مهم و معضل اساسی داریم. اول اینکه ما باید سرویسهای بانکها را باکیفیت دریافت کنیم و آن را در پلتفرممان قرار دهیم. دوم اینکه بعد از عبور از این خوان، باید مشتری را روی آن بانک، پیاده کنیم؛ یعنی بانک، دسترسیها را بدهد و مشتری بتواند بعد از اینکه توسعه خود را با ما انجام داد، سرویسهای موردنیاز را فراخوانی کند. شاید یکی از دلایلی که مشتری به سمت ما آمده و نتوانسته سرویس بگیرد، این بوده که ما به هر دلیلی، سرویس آن بانک را نداشتهایم یا ممکن است در پیاده سازی سرویس، آن هماهنگیها و فرایندها به نحو مناسبی تعریف نشده، مشتری، اذیت شده و نتوانسته آن سرویس را از ما بگیرد. با این حال، ما به عنوان یک کسبوکار پلتفرمی بانکداری باز، تمام تلاشمان این است که مشتریانمان را زیاد کنیم؛ یعنی هرطور بتوانیم به مشتری، سرویس برسانیم، از طرف ما دریغ نمیشود. البته اقتضائات مشتری و اهلیتسنجی وی، باید چک شود. تلاش ما این است که بهترین سرویس را به مشتری بدهیم اما اگر مورد استثنا و مشکل خاصی پیش بیاید، باید ریشهیابی شود. بانکهایی هستند که مشتریانی که خودشان بازاریابی میکنند، به سراغ فرابوم میفرستند. این امر به میزان بلوغ بانکها، ساختار، نگاه و چشمانداز بانک برای این کار برمیگردد که متفاوت است. رویکرد، استراتژی، تیمها و بلوغ بانکداری باز در هر بانک، متفاوت است و با یک نمونه، نمیتوان این استدلال را انجام داد. ما به دنبال بهتر شدن و بزرگتر شدن سهممان از بازار هستیم و تا جایی که بتوانیم یک مشتری هم از دست نمیدهیم.
- آقای مبین زمانی نیز در گروه اشاره کردند که اگر مشتریای از سمت بانک به بومها معرفی میشود، از جمله مشتریان کوچک هستند. مثلا دادهورزی سداد مشخصا بر روی پروژهای کار میکند که مشتریان بزرگ خود را در بانک ملی، خودشان سرویس میدهند تا به سمت فرابوم نروند هرچند خودشان آنجا سهم دارند. آیا این موضوع رقابت بانک با شما نیست؟ خصوصا در حالی که خود بانک هم سهامدار است. آیا تایید میفرمایید بانکها مشتریان بزرگ را خودشان سرویس میدهند؟
محبوبی: سرویسهای مربوط به بانکها از اواخر ۸۸ تا ۸۹ و از اوایل دهه ۹۰ ایجاد شد و به یکسری از سازمانهای بزرگ و حوزههای مختلف مانند بورس و شرکتهای زیرمجموعه خودشان سرویس دادند. بر اساس این سرویسها، موبایلبانکها و اینترنتبانکهایی توسعه داده شد که بانک تمایل داشت با آن فرمت پیش برود. این اتفاقات، از گذشته در ارائه سرویسها اتفاق افتاده اما بحث ما در پلتفرم بانکداری باز این است که API SET از بانکهای مختلف داشته باشیم و به آن، شکل استاندارد و واحد بدهیم و کسبوکارهای متعدد، به صورت مقیاس از اینها استفاده کنند و یکپارچه شوند تا در تایمتومارکت و هزینه، صرفهجویی شود و اتفاقات خوبی رخ دهد. این روند، سالهای پیش وجود داشته و ممکن است یک بانک، بخواهد به مشتری بزرگ خود سرویس بدهد. هیچ تناقضی وجود ندارد. آنقدر بازار، بزرگ است و آنقدر نیازمندیهای پاسخ دادهنشده وجود دارد که اینها مساله نیست و همین موضوع، منجر به ایجاد تجربیات جدید میشود و در آینده، بانک حق دارد درباره استراتژیها و تصمیمات خود در این حوزه تصمیمگیری کند. اگر ببیند کیفیت فرابوم خوب است و خروجیهای آن به شکل بهتری محقق میشود، این مسائل ممکن است کمتر پیش بیاید. با این همه، این موضوع، چندان بااهمیت نیست و هرچه جلوتر برویم، شفافتر شده و حل میشود.
- جناب میردامادی! لطفا جنابعالی نیز نظر خود را در زمینه رقابت بانکها با بومها بفرمایید. البته سنباد اولین سرویس لایو خود را با بانک انصار، روزهای گذشته، اجرایی کرد. با این حال، فکر میکنم شما به اندازه دیگران درگیر این حوزه نشدهاید.
میردامادی: برای قضاوت عادلانه باید از زاویه طرف مقابلهکننده یا مانعشونده هم نگاه کنیم. اگر تصور ما این است که وقتی یک سرویس ایجاد میشود، بانک سعی میکند آن را به لایههای خود ببرد، دو مساله مطرح میشود: اول اینکه ما سرویس را به نحوی ارائه میکنیم که بانک، بهتر میتواند ارائه کند. این موضوع درباره سرویسهای تکبانک صادق است مانند همان موضوعی که درباره سداد گفتید. اگر یک مشتری فقط با بانک ملی کار کند، این حرف درست است. ممکن است فرد بتواند از بانک ملی یا هر بانک دیگری، پکیج ارزندهای بگیرد در مقایسه با فرد دیگری که قرار است از پنج بانک، این سرویس را بگیرد. همین چندگانهشدن دست بانک را میبندد. در فضاهایی که سرویسدهندهها سعی میکنند خودشان ارتباط مستقیم برقرار کنند، فارغ از اینکه این امر، عدم بلوغ است و در زمان خودش به بلوغ میرسد، عوامل دیگری نیز وجود دارد. یکی از این عوامل این است که لایه اتصال که میتواند هرکدام از شرکتهای سرویسدهنده پلتفرمهای چندبانکی مانند فرابوم و فینوتک باشند، بتوانند مدیریت ریسک کنند و مسوولیت را بپذیرند. ما برخی مواقع مسوولیت مشتری را گردن بانک میاندازیم. طبیعی است بانک میگوید اگر مسوولیت را گرفتم، خودم سرویس میدهم؛ خصوصا در لایههای کارشناسی ممکن است علیرغم بحث سهامداری این احساس رقابت بین والد و فرزند بشود و از ابزارهای مانند امنیت و آنچه رایج است، استفاده کنند و این موضوع را دور بزنند و مستقیم کنند. بنده تجربه این موضوع را تقریبا در همه بانکها داشتم. جناب محبوبی خوششانس بودند که کمتر با این موضوع برخورد کردند یا اصلا برخورد نکردند! فکر میکنم با شکیبایی در تعامل با بانک میتوان موضوع را حل کرد. بحث این است که زمانی میگویند طرف، خواب است میتوان بیدارش کرد یا اینکه خودش را به خواب زده است. در پشت پرده، منافع و لابیهایی است که نمیگذارد این ارتباط و اتصال شکل بگیرد یا اگر شکل بگیرد، پایدار باشد یا اگر سرویس، پایدار باشد، بعدا قطع میشود. اگر دوستان درگیر این لایه بودهاند، حتما با آن برخورد داشتهاند زیرا منافعی وجود دارد که یا در مرحله اول، هزینه داشته و جلوی اتصال آن گرفته شده و یا در مرحله دوم، در ادامه مسیر متوجه شدند این موضوع، به منافع لطمه میزند. چیزی غیر از خود بانک، این مقاومت را ایجاد میکند. در همین زمینه نیز به نقش زمان قائل هستم. زمان، کمکم باعث میشود صنعت، بالغ شود گرچه در کوتاهمدت این لابیهای غیررسمی که در سازمانهای غیررسمیِ زیرلایهها شکل میگیرد و اثر میکند، طبیعتا مشکل ایجاد میکند و هرچه بگوییم، بازار، بزرگ است و نیاز به انحصارگرایی نیست اما انحصار ایجاد میکند. نکتهای که آقای قدوسینژاد درباره انحصار اشاره کردند، انحصار درباره سرویس خوب به مشتریای است که طالب سرویس است؛ یعنی اگر ما سرویس بد ارائه کنیم و مسوولیت آن را نپذیریم و به سمت بانک بیندازیم، کار را خراب میکند و اگر سرویس خوب بسازیم که مشتری نداشته باشد، باز هم کار، خراب میشود. اگر سرویس خوبی داشته باشیم و مشتری را درست تشخیص دهیم، مطمئنا در طول زمان، جایگاه خود را پیدا میکند اما در کوتاهمدت آن سازمانهای غیررسمی، ناخودآگاه با آنها مواجه میشود و همیشه هراس در بازار حاکم است و تاثیر منفی بر روی بازار خواهد گذاشت.
- آقای پویا پوراعظم در گروه سوال کردهاند این فرایند در حوزه مجوزدهی و احراز صلاحیت فینتک و نهاد طرف سوم برای گرفتن سرویس چگونه انجام میشود؟ آیا فرایند مشخص و واحدی در بانک و بوم دارد؟ البته خودشان هم پاسخی هم دادهاند مبنی بر اینکه در مدل استاندارد، وظیفه هیچکدام نیست که صلاحیت این ماجرا را انجام دهند. جنابعالی نظرتان را میفرمایید که آیا فردا هرکس به عنوان فینتک ورود کند و تمایل به دریافت این سرویس داشته باشد، شما سرویس میدهید یا اینکه فرایند خاصی وجود دارد؟
محبوبی: صنعت بانکداری، صنعت رگولهشدهای است اما مشخصا در حوزه بانکداری باز، رگولیشن ایجاد نشده است و دلیلی ندارد ما هم پا را بر جای پرخطر بگذاریم تا اتفاقاتی رخ دهد که کل صنعت را خراب کند. این کار، خیلی خطرناک است و ما از روز اول، از این اتفاقات، پرهیز داشتیم. بالاخره سیاستهای بانک مرکزی و بانکها را داریم و باید طبق آنها حرکت کنیم و سرویس بدهیم. ما برای انتقال وجه بینبانکی از زیرساخت ساتنا و پایا استفاده میکنیم و در مورد موضوعات و محدودیتهای تراکنشها، تابع سیاستها هستیم. نکته مهم این است که علاوه بر اینکه باید در حوزه زیرساخت و قوانین، تبعیت انجام دهیم، در زمینه سنجش صلاحیت مشتریان و ارائه خدمات به آنها، هم باید کار کنیم. یکی از وظایف هر پلتفرم و به طور خاص پلتفرم بانکداری باز این است که قوانین کنترلی و حاکمیتی خود را تعیین کند که بخشی از اینها در تعامل با بانک تعیین میشود. اصل ما در فرابوم این است که حاکمیت داده و سرویس، متعلق به بانک است و به آن پایبندیم. اگر یک بانک، خطکش گذاشت و محدودیتهایی تعیین کرد، ما موظفیم این محدودیتها را رعایت کنیم و خود را موظف میدانیم کسانی را برای بانک بفرستیم که حداقلها را داشته باشند. اعتماد بسیار مهم است و هر دو طرف باید نسبت به پلتفرم اعتماد داشته باشند و قرار نیست اتفاقات ناخواسته بیفتد. خودتنظیمی در اینجا انجام شده و هدف آن، محافظت از برند خودمان و بانکمان است. این، مسیری است که تا کنون طی کردهایم و به آن حساسیت داشتهایم. مثلا دو سری از کسبوکارها سراغ ما آمدهاند. یکی در حوزه خدمات ارزش افزوده بوده که آنها را رد کردیم و یکسری درگاههایشان محدود شده بود که سرویس ندادیم و گفتیم از جای دیگری تامین کنند. قرار نیست ما این ریسک بزرگ را انجام دهیم. اینکه این فرایند و مسیر را ایمن جلو ببریم برای ما ارزشمندتر است. ما OI یا هوش عملیاتی داریم و سعی داریم با استفاده از هوش عملیاتی، تراکنشها و مسیر آن را کنترل کنیم. حتی در برخی حوزهها، کنترل انسانی داریم و در تایملاینهای کوتاه، موضوعات مهم را چک میکنیم. تمام اینها برای برند خودمان و بانکمان است تا به فضای بانکی با حساسیتهای زیادی که در آن وجود دارد، آسیبی وارد نشود.
- فارغ از اینکه تایید صلاحیت با چه کسی است، بحث امنیت در سرویسهای بانکداری باز نیز مهم است. اگر اتفاقی بیفتد، مسوولیت این امنیت از سمت بوم که به عنوان یک واسط بین بانک و فینتک، سرویس میدهد، برعهده کیست؟
میردامادی: چند موضوعی که در اظهارات شما و آقای محبوبی بود، به همدیگر مربوط است. اگر امنیت نباشد، کل سازمان، روی هواست اما درباره اینکه چطور امنیت را رعایت کنیم که مشتری و سرویسگیرنده نیز احساس ناخوشایندی نداشته باشد، بحث وجود دارد. میتوان به روشهای مختلف، لایه قرار داد و مشتری یا سرویسگیرنده را احراز هویت کرد، همان کاری که ما گهگاهی با بانکها داریم زیرا بومها یا پلتفرمهای مختلفی بر سر راه وجود دارد یا اینکه میتوان پروتکل اعتمادساز ایجاد کرد و مسوولیت هر بخش، مشخص باشد. طبیعتا مانند همان مدلی که در PSPها وجود دارد، دیتای مشتری، در پلتفرمهای ارتباطی نباید رسوب کند مانند اینکه توکنی میآید، این دیتا اینکریپت و مبادله میشود و مساله حل خواهد شد. در اینجا، نکته، موضوع امنیت نیست بلکه وقتی قرار است سرویس خوبی داده شود، دو مساله دیگر وارد مدار میشود. یکی اینکه باید این امنیت را در عین تسهیلگری یا به صورت خشنترین و سختترین شکل ممکن رعایت کرد و دوم اینکه هرکس ریسک خود را در مقابل منافعی که میبرد، بپذیرد. اگر ما به عنوان یک مجموعه تجمیعکننده و تسهیلکننده، ریسک آن بخشی که مشتری را احراز هویت میکند و به بانک اطمینان دهد که مشتری، شناسایی شده، نپذیریم و به بانک منتقل کنیم، هم مشتری در چنبره رفتارهای غیرمتعارف و رفت و برگشت میافتد و هم اینکه ممکن است به این نتیجه برسد که راحتتر است با خود بانک کار کند. بنابراین در اینجا، هنرمندی لازم است. هنرمندی واسطه یا تسهیلگر فقط این نیست که چند API را به هم وصل کند و نام آن را open API بگذارد، بلکه وقتی آنها را متصل میکند و شکل یکسان به آن میدهد و ارتباط را تسهیل میکند، در لایه امنیت نیز این جنگندگی را داشته باشد و بانک را به شکل درست قانع کند تا وقتی مشتری به وی مراجعه میکند یا فینتک به آن متصل میشود، این اطمینان را از طریق روش خود برای بانک ایجاد کند. روش نهایی ما استانداردسازی است. ما نباید به دنبال اختراع کردن چرخ یا دور زدن بعضی از فرایندها باشیم. باید در طول زمان درست پیش برویم و سرویس درستی ارائه کنیم. فینوتک، در مقطعی، کار خوبی انجام داد و نه تنها در لایه بانکداری باز بلکه در لایه PSP نیز سرویس خوبی به مشتری ارائه کرد و نشان داد میتوان بدون اینکه PSP بود، سرویس خوب، ارائه و مشتری را جذب کرد. این، درس خوبی است. بازار تعیینکننده است و اگر سرویس خوبی از زاویههای مختلف بگیرد، مشتری را خصوصا در حوزه امنیت جذب میکند. بنده همیشه تاکید میکنم که اگر امنیت را به هر قیمتی، محقق کنیم، ارزش دارد چون هم کسی که سرویس میگیرد و هم بانک که سرویس را با زیرساخت، برندینگ و… فراهم کرده و الزامش این است که این سرویس، به صورت امن به دست مشتری برسد، مهم هستند. اگر بتوانیم در این رابطه دوطرفه خوب بازی کنیم و هم بانک اعتماد کند و هم مشتری که هر دو در سرویس خوب دادن، نهفته است، این مساله تا حد زیادی حل میشود.
- جناب قدوسینژاد! جنابعالی هم نظرتان را درباره رقابت بانکها با بومها و سرویس دادن به مشتریان بزرگ توسط خود بانکها و اینکه اجازه نمیدهند بومها در این زمینه ورود کنند، بفرمایید. در گروه هم دوستان درباره ارزیابی فینتکهایی که از بومها درخواست API میکنند، سوال کردهاند. صلاحیت آن توسط چه نهادی تایید میشود؟ آیا مشخصا پروتکل خاصی دارید یا بانک مرکزی به شما خط و ربط میدهد.
قدوسینژاد: تصور من این است که نوع بیزینس بانکها نسبت به بومها باید متفاوت باشد. قبلا که یک NTT تخصصی وجود نداشت، بانکها برای اینکه به مشتریان سرویس بدهند، آن را خودشان ارائه میکردند. اتفاقا بنده معتقدم بانکها باید برای مشتریان بزرگ سرویس را به بومها بسپارند. چون سازوکار سرویسدهی بومها، اولویت بالاتری نسبت به بانکها دارد. فرض کنید تمرکز ما این است که سرویس ما به صورت بلندمدت همیشه بالا باشد و نیازمندی مشتری را سریعا جواب دهیم و پشتیبانی ۲۴ ساعته داشته باشیم. بانک حتما میتواند این کارها را انجام دهد اما فکر نمیکنم اولویت بانک باشد. ما پول میگیریم که سرویس بدهیم.
- الان آقای اینالویی، پشت خط به بنده گفتند اگر اتفاقی بیفتد، مسوولیت آن با بانک است. اگر از سمت فینتک اتفاقی بیفتد، مسوولیت آن با بانک است یا بوم؟
قدوسینژاد: بسه به نوع مساله امنیتی دارد اما در نهایت، وقتی اتفاقی درخصوص حساب بانکی میافتد، بانک، مسوول است اما به نظرم این اتفاق باید بین بانک و بوم بیفتد نه بین بانک و مشتری. هر مساله امنیتی باشد، بانک با بوم مطرح میکند و بوم، رعایت میکند. مشتری نباید درگیر این مسائل شود. البته کنترلهایی از نظر احراز هویت و نظارت باید انجام شود اما مخاطب سختگیری بانک، باید بوم باشد نه مشتری.
- آقای لیلازی در گروه گفتهاند مشکلات متفاوتی برای بانکها وجود دارد مانند نبود راهبرد روشن، ضعف و بعضا نبود استاندارد روشن خصوصا در موضوع داده، نگرانیهای امنیتی، خطر جابهجایی ویترین بانکها و سست شدن اتصال مستقیم مشتریان، نگرانی آسان شدن جابهجایی مشتریان به سایر بانکها خصوصا مشتریان بزرگ و پرتراکنش، وجود زیرساختهای ارتباطی موفق قبلی مانند وبسرویسها، ابهام در تفکیک وظایف در حوزه تامین و سپس دسترسی دادن سرویسها به مشتریان، جابهجا شدن داده و شبکه پذیرندگان از بانک به سازمان واسطه، سرمایهگذاریهای قبلی که بانکها در حوزه زیرساخت و کانالها انجام دادهاند، سرگشتگی مشتری در شناسایی طرف سرویسدهنده و گیج شدن خصوصا در زمان بروز مشکل. به گفته ایشان، در اینجا کارهای زیرساختی، فرهنگی، مبنایی و آموزشی زیادی در همه لایهها و کانونها از رگولاتور که خود رقیب دارای رانت است تا بانکها، واسطهها، مشتریان، فینتکها، سرویس-دهندگان و… وجود دارند و هنوز راه زیادی برای حل مسائل داریم. شاید اگر سیستم جلوی خلاقها و بازیگران جدید را سد نمیکرد، امروز فشار بیشتری به بانکها میآمد تا همکاری کنند. آقای لیلازی در دل این مطلب کوتاه، تقریبا همه مشکلات را اشاره کردند! در این بخش، به رگولاتور دارای رانت می-رسیم. آقای میردامادی! در حوزه رگولاتوری در بانکداری باز، حتما در جریان هستید از سال گذشته، کارگروههای بانکداری دیجیتال، که ذیل آن کارگروه بانکداری باز وجود داشت، فعالیت میکرد که ابتدا ریاست آن برعهده آقای اینالویی بود و بعدها با توجه به اختلافنظرات موجود، ایشان از آن سمت استعفا داد (البته آقای اینالویی، اختلافنظر را تکذیب کردند اما بنده همچنان معتقدم اختلافنظر وجود داشت!) و آقای فرامرزی، جایگزین شدند. تا جایی که اطلاع دارم، آنچه کارگروه بانکداری باز مدنظر داشت، با وجود نوسانات موجود، به تفاهماتی دست پیدا کردند. دو سال و نیم قبل، بنده گزارش مفصلی در حوزه پلتفرم دیبا منتشر کردم مبنی بر اینکه قرار است دیبا در حوزه بانکداری باز، وسط تراکنشهای این حوزه بنشیند و عملا کل APIها از وسط دیبا بگذرد. این در حالی است که شرکت خدمات انفورماتیک، پلتفرم شاهین را دارد که این روزها، چندان فعالیت جدی ندارد. در این شرایط، نشستن دیبا توسط شرکت خدمات و رقیب بودن در این حوزه، برای شما که در این زمینه سرویس میدهید، این نگرانی را ایجاد نمیکند که در عرصه کسب درآمد و موارد دیگر، دچار مساله شوید؟
میردامادی: قسمت سخت به بنده رسید! امیدوارم مواردی را که عرض میکنم، موجب دلخوری کسی نشود. همانطور که قبلا عرض کردم، مبحثی درباره استاندارد داشتیم و اینکه تلاش میکنیم بر مبنای PST2 بمانیم. تا جایی که ما PST2 را مطالعه و هضم کردیم و سعی کردیم عناصر آن را پیاده کنیم، چیزی مانند جایگاه دیبا در آن مشخص نیست یا وجود ندارد. در این زمینه، چند نکته وجود دارد. یکی اینکه خارج از استاندارد است. دوم اینکه وقتی تمرکز ایجاد میکنیم و به قول آقای لیلازی، دارای رانت بودن هم به آن اضافه کنیم، این تمرکز، باگ امنیتی هم دارد. در چند وقت اخیر ملاحظه کردید وقتی یک اساماسسنتر به خاطر مشکل فنی یا چیز دیگر از کار میافتد، کل شبکه بانکی به خاطر یک اساماس ساده، دچار اختلال میشود. حالا فرض کنید مجموعه باشد که بخواهد باتلنک شود در گذر همه سرویسها قرار گیرد که آن وقت، کل صنعت، دچار خدشه میشود. نقطه تاثربرانگیز دارای رانت بودن، این است که مجموعه دیبا – که خودش دیبا نیست! – بگوید همه APIها به این مجموعه داده شود و خودش توزیع کند و فینتک و بانک، طرف خودش باشد؛ یعنی عملا یک سنباد یا فینوتک یا فرابوم بزرگ یا ترکیبی از اینها! این نگاه، کجسلیقگی است. نکته دیگر اینکه ما در جامعهای زندگی میکنیم که از قدیم گفتهاند یک سیب را بالا میاندازید، هزار چرخ میخورد تا پایین بیاید. الان این موضوع، در حد یک صحبت است و بنده نمیگویم به واقعیت نمیرسد کمااینکه در جای دیگر، مانند هاب فناوران به نتیجه رسید اما الان که رگولاتور هنوز حکم نکرده، زمین بازی ما باز است و تجربه نشان داده اگر رگولاتور ببیند در حوزه عمل، اتفاق خوبی پیش میرود، تا حد زیادی از آن تبعیت میکند البته نه به صورت مطلق. زدن حرف مطلق در این حوزه، درست نیست. الان که تعرفه نداریم و رگولاتور، حکم مسلم برای هیچکدام از ما در بخشهای مختلف، صادر نکرده، بهتر است، از پیش آن را متهم نکنیم. هرچند تجربههای قبلی نشان داده، امکان ایجاد این تمرکز وجود دارد ولی فکر میکنم این امکان به این زودی نخواهد بود. بحث، همان سرویس خوب دادن است. اگر رگولاتور ببیند سازمان سرویس دادن در لایه مشتری شکل گرفته، فکر میکنم رگولاتور هم این موضوع را میپذیرد چون دنبال این نیست که سرویس خوب را به هم بزند. بعد منفی این ماجرا هم وجود دارد که همان بحث کارمزد در PSPهاست و شما هم اشاره کردید. در آن زمان، یکی از بانکها شروع به تخفیف و تسویه آنی کرد و مرچندی که بیشترین سود را از تبادل پول، امنیت مبادله پول و صحت و سلامت آن میبرد، در جایگاه مدعی نشست و چیزی را طلب کرد که حقش نبود. امروز این اتفاق در بازار رخ داده و هیچکس حاضر نیست آن را قطع کند و هرکس میگوید اول تو قطع کن! الان هم که رگولاتور، قوانینی تدوین نکرده، نباید خودمان اشتباه کنیم؛ مانند این بیزینسمدل اشتباه که بعضا دوستان انجام میدهند و پرداختساز را شارژ میکنند. این، نقطهای است که بعدا از آن ضربه میخوریم. قبل از رگولاتور باید نگران این قسمت باشیم. الان که رگولاتور تعرفه نگذاشته و ما میتوانیم بازار را شکل دهیم، بازار را اشتباهی شکل ندهیم. کاربر نهایی باید هزینه سرویس را بدهد نه آن واسطه و پرداختساز. این، نکتهای بود که فکر میکنم بیان آن میتوانست کمک کند. نمیدانم چقدر برهمزننده باشد!
- اگر اظهارات آقای محبوبی را بشنویم، نمود این برهمزنندگی خود را نشان میدهد! اگر اشتباه نکنم فرابوم، سالانه هر PSP را ۱۰۰ میلیون تومان شارژ میکند. این شارژ، بابت API کارت به کارت است که توسط خودش به صورت متمرکز، بانکهایی که طرف قرارداد هستند، به پرداختسازها میدهد. آقای محبوبی این نکته را تایید…
میردامادی: اگر اجازه بدهید قبل از آن، بنده یک نکته عرض کنم. کارت به کارت، هرچند الان جزء سرویسهای بانکداری باز است اما جزء سرویسهای اصلی نیست. مثلا اگر میگوییم ۱۰۰ میلیارد داریم، باید بگوییم بدون کارت نیز چقدر داریم کمااینکه الان در هاب فناوران، پیچک را هم داریم اما مساله این است که در بانکداری باز، باید سرویسهای مبتنی بر حساب را اصل قرار دهیم. سرویسهای کارت به کارت میتواند برای هرکس مبنای درآمد باشد اما به قول آقای قدوسینژاد، از مسیرهای مختلف می-توان درآمد ایجاد کرد و سرویس خوب داد. کارت به کارت، مسیر اصلی نیست. به نظرم اگر دوستان قرار است فیرپلی را رعایت کنند، باید دو آمار جداگانه بدهند و بگویند مجموع تراکنشها، فلان میزان است و غیرکارتیها، فلان میزان.
- البته آقای فرامرزی در اولین و آخرین نشستی که مدیرعامل فرابوم بودند، اعلام کردند تعداد تراکنش-های حوزه بانکداری ایران از کل اتحادیه اروپا بیشتر است که بسیاری از کارشناسان ناراحت شدند و گفتند API کارت به کارت، نباید جزء بانکداری باز ذکر میشد و آمار ایشان، به این علت بود که کارت به کارت را جزء عملکرد فرابوم حساب کرده بودند. جناب محبوبی! در این زمینه، نظرات شما را می-شنویم.
محبوبی: بنده چند نکته را عرض کنم. بحث آمادگی بانکها هم از نظر فرایندی و هم از نظر فنی، یک مساله جدی است و نکات زیادی دارد. مثلا اگر بخواهیم سرویس صورتحساب بانکی را به عنوان محصول مغایرتگیری مطرح کنیم، یک فیلد طرف مقابل تراکنش را نیاز داریم که تعداد زیادی از بانکها نمیتوانند آن را فراهم کنند یا در مباحث فرایندی و پیادهسازی مشتریان، موارد زیادی وجود دارد. همیشه به دوستان میگویم در حوزه بازار، باید بهگونهای عمل کنید و محصولی لانچ شود که خود بانکها علاقه-مند شوند سرویسهای خود را به فرابوم بدهند و خودشان، نقایص سرویسها و فرایندیشان را حل کنند. همان مساله مرغ و تخم-مرغ است. به هر تقدیر، بانکها خصوصا بانکهای بزرگ، در کر و لایههای دیگرشان ساختارهای پیچیدهای دارند. اینطور نیست که بخواهند بازی را به سمتی ببرند که سرویس ندهند. واقعا دشواریهای خاص خود را دارد اما مسوولیت صفر تا صد مشتری با ماست. ما مسوول منتورشیپ مشتری هستیم که چگونه از سرویسها استفاده کند و اینکه دسترسیها را بگیریم و اگر مغایرت یا مشکلی ایجاد شد، آن را برطرف کنیم یا اگر سرویسهای یک بانک، قطع شد یا مشکل پیدا کرد، اینها را به شبکه مصرف و کسب-وکارمان اطلاع دهیم. این موارد، خدماتی است که یک بوم از جمله فرابوم باید به سمت تقاضا بدهد تا باری از دوش آنها بردارد وگرنه اگر فقط API بدهد و سایر مشکلات مشتری را پیگیری نکند، فایده ندارد. در حوزه مدل کسبوکاری، بانکداری باز هنوز به بلوغ نرسیده است. پلتفرمها در درآمدزایی، مساله دارند و برای آنها دشوار است که بتوانند جهت صحیح را انتخاب کنند و به سمت کسب درآمد بروند. هرچقدر هم درآمد دارند به پلتفرم برمیگردانند و معمولا کسی چندان روی سودآوری پلتفرمها یا EPSها، حساب نمیکند و انتظار این است که خودش، خود را از طریق درآمدهایی که کسب میکند، رشد دهد. اتفاقا بهترین مدل همان مدل کارمزدی است اما ما بعد از این همه سال تجربه و کار عملی، که بیش از ۳۰۰ تا ۴۰۰ مشتری در محیط عملیاتی سرویس میگیرد، هم در حوزه فنی، هم در حوزه فرایندی و هم در حوزه کسبوکاری، سعی کردیم جمیع تجربیات و اتفاقات خوب را بیاوریم که به نفع اکوسیستم باشد. ما این همه هزینه برای زیرساخت میکنیم. گرفتن APIهای ۲۰ بانک، نگهداری و پشتیبانی آنها، هزینه دارد. وقتی مشتری به حداقل یا کف تراکنش نمیرسد باید هزینه پشتیبانی خود را در حوزه آن کسبوکار در بیاورد. بنابراین مدل ما کارمزدی است. اتفاقا از نظر نرخها، مقایسه کردیم و نرخ ما از پلتفرمهای دیگر بسیار کمتر است و حتی پلتفرمهای جدید، بازاریابیشان این است که ۳۰ درصد پایینتر از نرخ فرابوم، خدمات ارائه میدهند. این، رویکردی است که باعث رقابت منفی در آینده خواهد شد. ما هنوز تجربه و کار عملی از این دوستان ندیدیم و قطعا اگر اتفاق بیفتد و با همین مدل، پیش بروند، جنگ کارمزد راه میافتد که آن بوم، کمتر بدهد و بنده کمتر از آن. با این وضعیت، کار دشوار خواهد شد. اگر این پلتفرم، نتواند حداقل هزینههای خود را در بیاورد و خود را توسعه دهد، قرار است به کجا برسد؟ بنابراین اتفاقا مدل فرابوم، ناشی از تجربه و پینگپنگی است که در این فضا بازی کرده و در وضعیت فعلی، مدل مناسبی است؛ یعنی همان مدل کارمزدی به همراه کف تراکنشها.
- نکته اینجاست که آقای میردامادی معتقدند باید از مشتری نهایی، کارمزد بگیریم نه از پرداختساز و سرویسگیرنده که قرار است درآمدی را کسب کند. نظر شما چیست؟
محبوبی: ما اینها را به عنوان شخص ثالث میشناسیم. بانکداری باز، عمدتا مدل کسبوکاریِ کسبوکارها را متحول میکند. مشتری نهاییِ آن کسبوکار، جایگاهی در مدل درآمدی ندارد بلکه کسبوکار است که مثلا با مدل دایرکت دبیت متحول میشود و هزینههای اشتراک را به موقع دریافت میکند یا خدمات مالی انجام میدهد. مثلا ما سرویسهای تسویه و مغایرتگیری را به سازمانها میدهیم و این امر، موجب صرفهجویی در هزینههای آنها میشود، دقت کارشان افزایش پیدا میکند و مغایرتشان از بین میرود که منافع غیرمستقیم برای این کسبوکارهاست و باید هزینه این خدمات را دهند. اینکه یوزکیسهایی از یوزر نهایی بگیریم، برای بنده نامانوس است. شاید بتوان به صورت موردی، به این سمت حرکت کرد اما در کلان، این کسبوکارها هستند که با سرویسهای بانکداری باز، رشد و از نظر فرایندها، بهبود پیدا میکنند و در برخی زمینهها نیز دگرگون میشوند. در اینجا، دیسراپتیو بودن خودش را نشان میدهد و در هر دو مدل، خود کسبوکار نفع میبرد.
- اگر اشتباه نکنم عمده درآمد شما در وضعیت موجود، در حوزه کارت به کارت و سرویسهایی است که در فرابوم به PSPها ارائه میکنید. مطلع هستید که هاب فناوران مالی به تدریج در شاپرک عملیاتی می-شود و قرار است دوستان پرداختساز، در این حوزه، کار عملیاتی انجام دهند و API به سمت بانکها متمرکز شود و آنجا شاپرک، سرویس کارت به کارت بدهد. در اینجا، نگرانی رگولاتورِ دارای قدرت و رانت، نمود پیدا میکند و این امر، آسیب کمی به مجموعه شما نمیزند. آیا شما هم کلیات این موضوع را شنیدهاید؟ نظرتان چیست؟
محبوبی: کارت به کارت، چشمانداز ما نبود و اصطلاحا بار به ما خورد و به این سمت رفتیم!
- فکر کنم چون آن زمان آقای فرامرزی ارتباطات خوبی با PSPها داشت، از اینجا شروع کرد.
محبوبی: خیر! کارت به کارت از زمان توسنبوم شروع شده بود یعنی از سال ۹۶؛ زمانی که مصوبه آن را گرفتند و اولین اپلیکیشن، کارت به کارت را فعال کرد، از همان موقع سرویسها را در فرابوم قرار دادیم. اتفاقا حسن بزرگی که برای ما داشت، این بود که پلتفرم ما را به خوبی زیربار برد. ما الان در پیک فعالیت، تا ۸۰۰ تراکنش در ثانیه را پیش میبریم و بزرگترین دستاورد ما از کارت به کارت، همین بوده و درآمد آنچنانی نداریم. تعدادی PSP داریم که هزینههایی را دریافت میکنیم اما ما از این مدل در جای دیگر استفاده میکنیم. البته کارت به کارت، سرویس میلیونی است و سرویسهای حسابی هنوز به آن بلوغ نرسیدهاند ولی اتفاقا سرویسهای حسابی، منبع درآمدی ماست و حدود ۳۵۰ تا ۴۰۰، TPP و شرکت در محیط عملیاتی داریم و این خدمات را به آنها ارائه میدهیم. اینکه الان به سمت هاب رفته، قبل از آن پیچک به سمت هاب رفته بود. ظاهرا بحث دیبا و کارهایی که رگولاتور انجام میدهد، بخشی از آن با هاب انجام میشود. شاید هاب جلوتر است اما قطعا نگاه دوستان در بانک مرکزی، قدرت رقابتی بانکها را به شدت کاهش میدهد و خصوصا بانکهایی که سرمایهگذاری کردند و زیرساخت آماده کردهاند، بیشتر متاثر میشوند. ما بانکهایی داریم که سهامدار ما نیستند که فکر کنید به این دلیل به آنها اشاره میکنم، اما در حوزه بانکداری باز، خوب کار میکنند. در آبانماه یکی از بانکهای ما، به اندازه شش ماهه اول سال، تراکنشهای بانکداری باز و حتی غیرکارتی داشته است. رگولاتور با این مکانیزم، نوآوری را هدف قرار داده است. با این وضعیت، سطح سرویسها یکسان خواهد شد و از نظر نوآوری، حرف جدیدی نخواهیم داشت و خیلی دیر به آن خواهیم رسید. بالاخره اینها باید یکجا تجمیع شود و چون لختی و کندی، در سازمانهای حاکمیتی وجود دارد و ماموریتشان مشخص است که به چه دلیل ایجاد شدهاند و چه وظیفهای را انجام میدهند، اینکه یک کار دیگر به آنها بدهیم، درست نیست. مگر یک سازمان یا مجموعه، چند کار تخصصی انجام میدهد؟ اتفاقا نکته اینجاست که چون ما روی این حوزه، زوم کردهایم و در این زمینه تخصصی کار میکنیم، قطعا میتوانیم جلوتر باشیم. البته ایرادی هم ندارد که یک رگولاتوری خوب بگذارند. قطعا ما هم مشارکت میکنیم چون حرف برای گفتن داریم و در این بازار، کار کردهایم و تجربیات و حرفهای زیادی در حوزههای قیمتگذاری، فنی و امنیتی داریم و میتوانیم اینها را با مشارکت همدیگر تدوین کنیم اما این رویکرد که تحت کنترل بانک مرکزی باشد، فعالیتها را کند خواهد کرد. بعد از اینکه این خبر منتشر شد که سامانه پل قرار است بر روی چند بانک فعال شود، اولین صفحهاش این بود که این خدمت را به دلیل امنیتی یا اینکه KYC مشتریان مشخص نشده، به بومها نمیدهیم. چرا به بومها نمیدهند؟! بومها این همه شبکه و اکوسیستم ایجاد کردند. اتفاقا خیلی راحتتر میتوان پل را به بازار برد. اینجا، مواردی است که آقای لیلازی به درستی اشاره کردند رگولاتور، مطلع است و ابزار اجرایی در دست دارد و این اجرا، قطعا برای ما مضرات به همراه دارد و اتفاقاتی که در صنایع دیگر مانند خودرو، پالایشگاه و نظایر آن داریم، اینجا هم رخ میدهد. با آن انحصار و دخالتهای اجرایی به کجا رسیدیم؟ چقدر عقب هستیم؟ الان خودروی ما از نظر تکنولوژی، نوآوری، بهینه بودن قیمت تمامشده، کجای کار است که اینجا هم همان سیاستها را پیش ببریم؟! ما با کشورهای همطراز اطراف خودمان که رقیب ما هستند، رقابت میکنیم. چند سال دیگر، آنها کجا هستند و ما کجا هستیم؟ آن وقت کسانی که باعث و بانی شدهاند تا وضعیت ما پیشرفت نکند، عقب و کند باشد و به جای اینکه ما هاب فینتک منطقه باشیم، دبی، عمان و استانبول، این جایگاه را کسب کنند، کجا هستند که پاسخگو باشند. اینها مسوولیت دارد و دوستان باید تجدیدنظر کنند. ما هم حساسیتهای صنعت بانکداری را می-دانیم و کمک میکنیم تا این مسائل به بهترین وجه پیش رود.
- موضوع رگولاتوری در حوزه بانکداری باز، سخت و پیچیده است و تا کنون مشخصا قانونگذاری نکرده و هیچ آییننامهای را هم ابلاغ نکرده است. جناب قدوسینژاد! درباره اینکه رگولاتور فعلا در حوزه بانکداری باز سکوت اختیار کرده، هاب فناوران مالی، سامانه پل که مانع ورود بومها شده و مواردی که دوستان اشاره کردند، نظراتتان را بفرمایید.
قدوسینژاد: رگولاتوری ماهیتا چیز خوبی است و دلایل رگولاتور برای ورود در این زمینه، ضعیف است. در حوزه رگولاتوری باید سیستمی بچینیم که همه بازیگران در آن بازی کنند. همه با رگولاتور موافقند، اگر رگولیشن خوبی داشته باشیم آن را رعایت می-کنیم و خیالمان راحت است و مطمئن هستیم اتفاقی برای ما نمیافتد چون رگولیشن را رعایت کردهایم اما وقتی رگولیشن وجود ندارد، خودمان آن را جایگزین میکنیم. چون این صنعت نوپاست و قرار است بزرگتر شود، باید نفع مشتری را درنظر بگیریم، باید به فکر امنیت بانک و کاربر نهایی باشیم و همه اینها را لحاظ میکنیم و عملا در قالب یک قاعده و رگولیشن پیش میرویم. البته این، خوب نیست اما قطعا از نبود رگولیشن بهتر است. مدل ما، طی چند سال، به این شکل بوده است.
- در حوزه تعرفهگذاری سرویسها، رگولاتوری عملا کاری انجام نداده و بومها به طور مستقل، پیش می-روند. البته آقای محبوبی هم اسم نبردند و متوجه نشدم کدامیک از رقبا در حوزه سرویس، قیمتشکنی میکند و ۳۰ درصد کمتر از فرابوم، سرویس میدهد. این، نگرانی درستی است که آقای میردامادی هم به آن اشاره کردند. متاسفانه در صنعت پرداخت، PSPها، خیلی بد عمل کردند؛ بهگونهای که الان خودشان هم ناراضی و در صدد قطع پرداخت کارمزد از درآمد به پذیرندهها هستند اما جرات این کار را هم ندارند! آقای محبوبی! در حوزه تعرفهگذاری، چرا شما و سایر دوستان به عنوان سه شرکت که سهم عمدهای در بازار دارید یا دوستان دیگری که سهم کمتری دارند، بر سر یک میز نمینشینید تا خودتان به یک تعرفه جامع برسید که در آینده مانند آنچه در صنعت PSP افتاد، در حوزه بانکداری باز، برای شما رخ ندهد؟
محبوبی: اتفاقا ما با فینوتک جلسه گذاشتیم و منعی نداریم که با دوستان سنباد هم این کار را ادامه بدهیم. دوستان سرویسها را بالا آوردهاند و میتوانیم با هم چک و تیک کنیم اما به هیچوجه اشتباهاتی که در صنعت PSP افتاد، انجام نمیدهیم. بعضا کسب-وکارها چون به مدل PSPها عادت کردهاند، به ما مراجعه میکنند و با همان مدل، صحبت میکنند! خط قرمز ماست که وارد این مدل شویم و مدل درآمدی را معکوس و خراب کنیم. با این حال، در زمینه استاندارد کردن و نزدیک کردن آن، همانطور که با فینوتک تعامل داشتیم، آمادهایم با دوستان سنباد و مجموعههای دیگر گفتوگو کنیم. البته برخی مواقع، اگر رگولاتور، قانونگذاری نکند، مشکلی نیست. اتفاقا در مباحث شکست بازار این موضوع مطرح است که رگولاتور باید قانونگذاری کند اما اگر در جایی قانونگذاری نکرد، منجر به این میشود که شکست بازار اتفاق نیفتد. الان بازار را رصد میکند اما آن نقطهای که قرار است ورود کند، مهم است و باید از بازیگرهای مطرح استفاده کند. اگر از نظر تخصص، تعهد و دلسوزی نگاه کنیم، ما هم به اندازه آنها، این حس را داریم؛ خصوصا اینکه به صورت بسیار تخصصی، ویژه و خاص روی این حوزهها کار میکنیم و شرکتهای تخصصی با این ماموریتها و چشماندازها راهاندازی کردیم. ما آمادهایم در حوزه رگولیشن در کنار بانک مرکزی باشیم تا بهترین اتفاق را رقم بزنیم.
- جناب قدوسینژاد! آقای محبوبی میفرمایند ما با فینوتک، تعامل کردیم. البته بنده تعامل بین بازیگران را در حوزه تعرفهگذاری خیلی نمیپسندم چون شما با تعامل با یکدیگر میتوانید قیمتی را تفاهم کنید که برای مشتری و سرویسگیرنده، جذاب نباشد. به نظرم رگولاتور باید در این حوزه، ورود کند و کف و سقف بگذارد تا حداقل در بازار رقابتی، این موضوع، باعث شود در کنار ارائه سرویس باکیفیت، برای مشتری، اتفاق جذابتری بیفتد. نظر شما در این زمینه چیست؟
قدوسینژاد: بهترین رگولاتور قیمت، مشتری است. اگر قیمت نامناسب بگذاریم، بازار استقبال نمیکند بنابراین بازار، خودش قیمت را رگوله میکند. ما با بازیگران این حوزه، بیشتر از همه، با فرابوم جلسه داشتیم. مساله این است که سرویسها هنوز شکل استاندارد پیدا نکردهاند. برخی سرویسها مشترک هستند و برخی خاص یک بوم است. ضمن اینکه این سرویسها، پویایی قیمت دارند و در شرایط بازار، وضعیت متفاوتی برقرار است و مجبور هستیم قیمت را تغییر دهیم. قیمت ما به مشتریان مختلف، کمابیش یکسان است و تخفیفها، داکیومنت مشخص دارند. همچنین سعی کردیم مقداری از آنچه مشتری انتظار دارد، گرانتر باشیم و سعی می-کنیم صنعت را از نظر ریالی بزرگتر کنیم و از اینکه گفته شود، گرانفروش هستیم، فرار نمیکنیم! تعرفه قیمتگذاری ما اینگونه است؛ یعنی مشتری را به سمت استفاده بیشتر سوق میدهیم اما نه به هر قیمتی. قیمت را نمیشکنیم تا مشتری را نگهداریم. ما هیچ سرویسی را حتی اگر جانبی باشد، رایگان نمیدهیم.
- شخصا به عنوان یک سرویسگیرنده مانند سرویس دایرکت دبیت، ترجیح میدهم این سرویسها را از تمام بانکهایی که آن را میدهند و از یک بوم که تمام سرویس این بانکها را داراست، دریافت کنم. الان طبق دستهبندی، تقریبا بانکهای دولتی، سمت فرابوم هستند، بانکهای خصوصی سمت سنباد، تعدادی بانک هم سمت هیچکدام نیستند و پنج بانک هم سمت فینوتک. آیا این شیوه دستهبندی آسیب-زننده نیست؟ چرا اینطور دستهبندی شده؟ حداقل بانک باید به سمت بزرگتر کردن کیک خود باشد اما بانکها، در فرابوم و سنباد، سهامدار شدهاند. البته نمیدانم مدل فینوتک به چه شکل است. این چندتکه شدن سرویسها در چند بوم از نظر شما منطقی است؟
قدوسینژاد: این اتفاق، رخ داده و مسیر رسیدن به آن نقطه، ایدهآل است که همه بومها با همه بانکها کار کنند. کسی تصمیم نگرفته که کدام بانکها با کدام بومها کار کنند. ما در حال تلاش برای کار کردن با همه بانکها هستیم. قطعا راحتتر این است که درصد بیشتری از کاربران نهایی همراه باشند. ما در این مسیر هستیم و هنوز به آن نرسیدهایم. شرکتهای غیررسمی هستند که این کار را میکنند. این موضوع، طراحیشده نبوده است.
- از این جهت، این موضوع را مطرح کردم که مثلا وقتی به عنوان یک فینتک، قرار است به یک مشتری، سرویس دایرکت دبیت بدهیم و آن مشتری، همه بانکها را میخواهد، بحث رقابت بین بومها بیمعنی میشود. وقتی فلان بانک، فقط در فرابوم سرویس میدهد و بقیه بومها، از آن بانک، سرویس نمیگیرند، یک انحصار سمت فرابوم است و یک انحصار سمت فینوتک و یک انحصار سمت سنباد. در این شرایط، به خاطر این انحصار، خیال همه راحت است که بالاخره با هر قیمتی، با توجه به نوع و سایز مشتری، می-توانند وارد چانهزنی شوند و تعرفه را خودشان مشخص کنند. اینجا سرویس بهتر، نمیتواند برای مشتری، تعیینکننده قیمت باشد و برخلاف آنچه آقای قدوسینژاد اشاره کردند در این حالت، مشتری نمیتواند بهترین رگولاتور و تاثیرگذار بر روی تعرفهگذاری باشد. آقای میردامادی، چقدر با بنده در این زمینه موافقید؟
میردامادی: ببینید اینها صفر و یک نیست و نمیتوان خط قرمز برای آن گذاشت. اظهارات آقای قدوسینژاد درباره اینکه مشتری، بهترین تعریفکننده سرویس است، درست است اما نکتهای که شما گفتید، شرایط را خاص میکند؛ یعنی وقتی سرویسها، اصطلاحا مدل کمونیستی میشود و همه، یک فرم و یکجور و مانند پنج روزنامه کرهشمالی، همگی مانند هم هستند، چیزی ته آن نمیماند و رقابت شکل نمیگیرد که مشتری بخواهد درباره آن قضاوت کند. بنابراین هرچند در اقتصاد آزاد، معمولا اتحادیهها، نهادهای خوبی نیستند تا به بازار جهت دهند و کف، تعیین کنند تا حق مشتری پایمال نشود، اما در این شرایط که هنوز بازار شکل نگرفته، ایجاد یک سندیکا یا اتحادیه مانند آنچه جناب محبوبی اشاره کردند و اینکه دور هم بنشینیم و حداقلهایی را مشخص کنیم، لازم است. این موضوع، در ابتدا در مورد PSPها هم وجود داشت و درصد کارمزد با کف ۱۰۰ تومان و سقف ۱۵۰۰ تومان مطرح شد. بازی، آنجا بههم خورد که آن را از دست دادند. وقتی سرویس خوب بدهیم، مشتری را بشناسیم و بر این اساس، قیمت تعیین کنیم، رگولاتور هم میتواند همراهی کند و حتی در محیطی که ما کار میکنیم، این موضوع، چندان عجیب نیست. اگر خودمان بتوانیم به توافق برسیم، معنایش این نیست که همگی یک قیمت بدهیم، بلکه معنایش این است که کف و سقف و حدود قیمت را تعیین و سپس رقابتی عمل کنیم. اگر در این شرابط، کسی رقابت را بههم بزند، نشان میدهد متوجه الزامات بازار نیست؛ چه رگولاتور باشد و چه یکی از بازیگران. این حرکت، بسیار خوب است و جلوی انحصارگراییهای آینده را میگیرد و همه میدانند در یک زمین با مشخصات خاصی بازی میکنند.
- درست است. کف و سقف داشتن تعرفه، نکته مهمی است. اگر نباشد، یک شرکت که قدرت بیشتری دارد، دامپینگ میکند مانند کاری که در حوزه PSPها اتفاق افتاد و سرویس رایگان ارائه کردند که حال و روز آنها را میبینیم. از یک طرف هم رگولاتور باید به عنوان سیاستگذار برای تنظیم بازار، به حقوق کاربران توجه کند. امیدواریم رگولاتور بانکی، هرچه زودتر با خرد جمعی، از طریق مشورت با شرکتهای فعال در این حوزه و با هماهنگی همین تیم و صنعت، تعرفه را استخراج و بر اساس آن، تعرفه منطقی بگذارد و البته طوری نباشد که مانند برخی جاها، به خاطر نبود تعرفه، خیلی کارها را انجام میدهند! جناب میردامادی! با توجه به تراکنشهایی که در صنعت بانکداری باز رخ میدهد، عملا اتفاق جذابی که در حوزه بومهای این عرصه در حال شکلگیری است، جریان بزرگ بیگدیتا در این زمینه است که قطعا میتواند جریان درآمدزایی جذاب برای این حوزه باشد. هرچند سنباد تازه شروع به کار کرده، اما دیتایی که در حال جمع شدن است، آیا قابلیت اشتراکگذاری در این حوزه را دارد؟ اصلا آیا به این حوزه، فکر میکنید که از دیتایی که در اختیار دارید، به واسطه تراکنشهایی که از سمت مشتری نهایی دریافت میکنید و از مجموع کل بانکها، میتوان این دیتا را جمعآوری و از آن استفاده کرد؟ البته این امر هم یکی از موضوعاتی است که بانکها، نگران آن هستند. این ماجرا، در اظهارات آقای لیلازی در گروه هم مطرح شد مبنی بر اینکه این اتفاق، طوری پیش نرود که یک نفر به عنوان واسط سرویسدهنده، دیتای مشتریان ویآیپی و جذاب را که میتواند درآمد خوبی از طریق آن ایجاد شود، از دست بانک خارج و به جای دیگری منتقل کند و اصطلاحا دیتافروشی شود. مثال میزنم. زمانی دیتای مشترکان تلفن همراه به صورت دستهبندیشده با اعداد درشت، به اصناف فروخته میشد. در اینجا هم این نگرانی وجود دارد. شما در زمینه دیتا، بیگدیتا و استفاده بعدی از آن فکر کردهاید که آن را به صورت اشتراکی، استاندارد و با چارچوب مشخص با بومهای دیگر یا بانکها، به شکلی دستهبندی کنید که از درون آن بتوان ارزش افزوده ایجاد کرد؟
میردامادی: البته اگر جای شما بودم، این موضوع را ابتدا از باسابقهها میپرسیدم!
- بله! البته بنده هم عرض کردم سنباد تازه شروع کرده اما اگر از نقطه صفر به فکر آن باشید، جذاب است.
میردامادی: یکی از دلایلی که عرض کردم سعی کردیم PST2 را اجرا کنیم، علیرغم اینکه کار دشواری است، رعایت امنیت اطلاعات است. یکی از موضوعات این است که ما اطلاعات را از توکن بانکی بگیریم و تحویل دهیم که هیچ رسوبی نزد ما نخواهد داشت. سوابق آن را هم در لایههای مختلف دیدهایم از جمله اینکه یکPSP به خاطر نشت اطلاعات، برای یک دوره یا دوره کامل، لغو مجوز شد. به نظرم بخش دیتا در حوزه سنباد، از این لحاظ جایگاهی ندارد. نکته دیگر اینکه اگر به جریان اطلاعاتی بازار نگاه کنیم که مثلا چه تراکنشهایی در چه لایههایی از بازار اتفاق میافتد، این موضوع، در جایگاه بانکداری باز یا کنسرسیومی مانند ما نیاز نیست وجود داشته باشد، چون در آمارهای شاپرک و سوئیچهای بانکی، معلوم است و در جریان اطلاعات و سنجش بازار می-توان به این موضوعات رسید. حرکت جریان اطلاعات و بخشبندی آن میتواند کمک کنند اما در حوزه دیتا، واقعا الان هیچ فکری نکردهایم و فکر نمیکنم در آینده نزدیک، جزء سیاستهای ما باشد، چون دیتا متعلق به سرویسدهنده است و در نهایت، هم از زاویه قانونی باید آنجا رسوب کند و هم از زاویه مالکیتی. ما حق مالکیت سرویسدهنده را در این حوزه به رسمیت میشناسیم.
- این موضوع را از این جهت مطرح کردم که به هر حال، بومها نقش یک هاب را ایفا میکنند و دیتا از همهجا به این سمت میآید. مثلا بانک ملت، بانک ملی و بانک پارسیان، هرکدام به تنهایی، دیتای خودشان را دارند اما تلفیق اینها در بومها، که مجموع تعدادی بانک است، دیتای ارزشمندی نسبت به یک بانک میتواند تجمیع کند و در آینده با دیتاماینینگ میتوان خروجیهای بهتری از آن گرفت.
میردامادی: در صورتی که بانکها به ما اجازه دهند و از ما بخواهند، این کار را برای آنها انجام دهیم، به خاطر چشماندازمان این توانایی را داریم اما مشروط به مجوز آنهاست. فکر میکنم بانکها برای مجوز دادن در این عرصه، فاصله دارند و ما اصلا برای رسوب دیتا برنامهای نداریم.
- اینکه خود بانکها، مانع این موضوع شوند، خودش موضوع دیگری است. باید ببینیم باتجربهها در این زمینه، چه تجربیاتی کسب کردهاند. آقای محبوبی! نظر حضرتعالی را در این زمینه میشنویم.
محبوبی: ما هم در این زمینه، نگاه مثبتی نداریم و اگر بخواهیم روی آن، به شکلی که اشاره کردید، تمرکز کنیم، منجر به شکست میشود. این موضوع، خطوط قرمز بسیاری از بانکهاست و ما آن را در صحبتهای اولیه، درک و در ادامه، نیز چک و تیک میکنیم. بالاخره حس اعتماد به پلتفرم باید وجود داشته باشد. اصل کار این است که بتوانیم بازار را گسترش دهیم و تعداد TPPها و تراکنشها را زیاد کنیم. موضوع دیتا و آنالیز آن، اصلا در پلن ما نیست، حساسیتزاست و نکتهای در این زمینه نداریم.
- البته در این موضوع خاص، فینوتک نرمافزاری به نام فانوس دارد که فقط به مشتریان بانک آینده سرویس میدهد و در آنجا، با توجه به تراکنشهایی که مشتری نهایی انجام میدهد و سیستم حسابداری مالی که در آن حوزه، در حال پیادهسازی است، میتوان دیتای خوبی برای بانک آینده استخراج کرد. در ارتباطات فردا که یک شرکت زیرمجموعه دارد و سرویس حسابداری شخصی جذاب که در اپلیکیشن فانوس به رایگان به مردم ارائه میشود، عمدا به این مسیر هدایت میشود که بعدها بتوان از آن دیتا استفاده ارزشمندتری داشت. جناب قدوسینژاد! نظر حضرتعالی در این حوزه چیست؟ ضمنا جمعبندی پایانی شما را هم میشنویم.
قدوسینژاد: ما اصلا به این صورت که دیتا را به فانوس بدهیم رابطه نداریم. فانوس از زیر ساخت بانکداری باز ما با این سناریو استفاده میکند که اگر کاربر نهایی به فانوس اجازه بدهد که دیتا را داشته باشد، از طریق ما این اجازه به فانوس داده میشود اما اگر کاربر نهایی اجازه ندهد، فانوس هرگز نمیتواند به این اطلاعات دست پیدا کند و در این زمینه، ما با فانوس مانند هر TPP دیگر برخورد میکنیم.
- سایر مهمانان گرامی، چنانچه جمعبندی و نکته پایانی دارید، بفرمایید.
میردامادی: درباره دیتا باید اشاره کنم اینکه رسوب دیتا ممکن نیست، مسلم است اما بعضی از سرویسها وجود دارد که اگر بانکها در حوزههای مشترک، اجازه آن را بدهند، میتوانند بهرهمندی بهتری از آن ببرند مانند اعتبارسنجی. مثلا اگر در هر بانک، ردههای اعتباری وجود دارد، تجمیع آنها در یکجا مانند هرکدام از شرکتهایی که به چند بانک متصل هستند، میتواند اثرات بهتری برای آن بانک داشته باشد اما منوط به جواز آن بانک است. علیرغم اینکه ما هیچ برنامه و اجازهای برای رسوب دیتا نداریم اما در تعامل با بانکها میتوان از دیتای خود بانکها با مالکیت و رسوب نزد خودشان، بهرهبرداریهایی انجام داد یا در بحث فراد نیز همین موضوع، مطرح است. نکته پایانی اینکه ما باید تحمل خودمان را بالا ببریم و به نسل جدید امکان فعالیت بدهیم، حتی اگر اشتباه کنند. در بازارگستری، تنگنظری نباید کرد. اگر انکار و فرار کنیم، تغییر، لایههای اجتماعی و اقتصادیمان را بههم میزند. باید فرق اشتباه را با تخریب بفهمیم. اگر هضم تغییرات را نداشته باشیم، فناوری، بومی نمیشود. آنوقت، امواج پشتسرهم بنیان صنعت را سست میکنند. این موضوع، نکتهای است که باید مانند PST2 در حوزه بانکداری باز، در جان ما رسوب کند.
محبوبی: هرچه کیک بانکداری باز را بزرگتر کنیم، به نفع همه ماست؛ هم بومها، هم بانکها و هم بانک مرکزی. همه در یک کشتی نشستهایم. انشاءالله بتوانیم با تعامل و همراهی، در این مسیر پیش برویم. مسیر، واقعا سخت است و دشواریهای بسیار زیادی دارد اما مطمئنم این مسائل، با طمانینه، صبر، تحمل و اصول خودش حل میشود.
ارسال یک نظر