در میزگرد آنلاین با حضور مدیران و فعالان شرکتهای پرداختیار عنوان شد: بانک مرکزی درصدد ختم «غائله پرداختیاری» است؟!
امکان نوآوری برای پرداختیارها به زیر صفر رسیده است
با گسترش خریدهای اینترنتی در سالهای اخیر، استفاده از روشهای پرداخت آنلاین و مشخصا درگاههای پرداخت اینترنتی نیز به شکل روز افزونی توسعه یافت. کسبوکارهای مختلف به ویژه کسبوکارهایی که در بستر تجارت الکترونیک فعالیت میکردند، به استفاده از این روش نوین پرداخت روی آوردند. اما عبور از مراحل پیچیده قانونی و ارایه مجوزهای لازم برای ثبتنام و دریافت سرویس درگاه پرداخت از شرکتهای ارایهدهنده این خدمات که تحت عنوان شرکتهای PSP میشناسیم، سبب شده بود بسیاری از کسبوکارهای کوچک، امکان دسترسی به این سرویسها را نداشته باشند.
بنابراین با هدف گسترش بیشتر تراکنشهای آنلاین و همچنین رونق و توسعه کسبوکارهای مختلفی که در حوزه تجارت الکترونیک فعالیت میکردند، شرکتهای پرداختیاری پدید آمدند. در واقع، بر اساس ضوابط و قوانین بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، شرکتهایی تحت عنوان پرداختیار، با مجوز پرداختیاری شروع به فعالیت در فضای آنلاین کردند. این شرکتها که از سال ۹۷، با ارایه الزامات، ضوابط و فرایند اجرایی توسط بانک مرکزی به رسمیت شناخته شدند، با ارایه درگاه پرداخت، تحت نظارت بانک مرکزی و شبکه شاپرک، به توسعه فضای تجارت الکترونیک کمک فراوانی کردند.
این شرکتها، با وجود چارچوبگذاری درست بانک مرکزی در آن سالها، طی سال ۱۴۰۰، با مشکلاتی همچون تبعیض در تنظیمگری، بسته شدن بیش از ۳هزار ترمینال و بحران ناشی از دریافت کد رهگیری مالیاتی در ابتدای سال، دریافت اینماد اجباری در تیرماه، روش تسویه، مشکلات با PSPها و روند طولانی صدور مجوز پرداختیاری مواجه شدند.
از اینرو، در نود و دومین میزگرد آنلاین از سلسله نشستهای تخصصی بانکداری و اقتصاد دیجیتال، با عنوان «بررسی وضعیت پرداختیارها در سال۱۴۰۰؛ از مشکلات تا راهکارها» که با حضور مصطفی امیری مدیرعامل شرکت زرینپال، محمدمهدی شریعتمدار رییس هیات مدیره انجمن فینتک و محمد رشیدی معاون پرداخت شرکت دیجیپی برگزار شد، چالشها و راهکارهای حوزه پرداختیاری، موردبحث و تبادلنظر قرار گرفت. آنچه پیشروی شماست، مشروح این گفتوگوست.
فایل صوتی این گفتوگو را از اینجا بشنوید.
نشریه دیجیتال این گفتوگو را از اینجا دانلود کنید.
اسپانسر : شرکت بهپرداخت ملت
امیری: میدانیم یک روز اصلاح نظام کارمزد، حتما اتفاق میافتد. در آن مدل، PSPها اصلا آموزش ندیدهاند که از پذیرندهشان کارمزد بگیرند ولی پرداختیاران از روز اول این کار را انجام دادهاند. اگر قرار باشد روزی بانک مرکزی، نظام کارمزد را اصلاح کند، طبیعی است روند بازی تغییر خواهد کرد. در حال حاضر، موضوع پرداختیارها استخوان در گلوست؛ نه میتوان آن را حفظ کرد و نه میتوان به بیرون پرتاب کرد.
شریعتمدار: در حوزه پرداختیاری، ۵۰۰ شرکت در صف مجوز بودند و حدود ۱۷۰ و خردهای شروع به فعالیت کردند اما متاسفانه تعداد زیادی از این شرکتها یا از بین رفتهاند یا در حال از بین رفتن هستند. دلیلش این است که جزییات چارچوب رگولاتوری، کاملا ناکارآمد و تبعیضآمیز بوده است.
رشیدی: میتوان گفت شاهد مرگ تدریجی در حوزه پرداختیاری هستیم. یک بخش، جنبهای است که رگولاتور در آن، نقش دارد و بنا به مصالح یا هرچیز دیگر، به این نقطه رسیدهایم که نمیتوانیم از نظر کیفی و زیرساختی با PSP رقابت کنیم و ظرفیتهایی که PSP دارد، ارایه دهیم.
- آقای امیری! به عنوان اولین سوال، لطفا از زاویه دید خودتان، مروری بر صنعت پرداختیاری در سال ۱۴۰۰ داشته باشید. خاطرم هست فروردینماه امسال از بسته شدن ۳هزار ترمینال توسط شاپرک صحبت به میان آمد که بخش عمدهای از آن برای پرداختیارها بود. ماحصل آن، رهگیری کدهای مالیاتی بود و پذیرندهها باید فرایند دریافت کد مالیاتی را دنبال میکردند. بعد از آن دعواهای اینماد و مشابه آن مطرح شد. در سال ۱۴۰۰ بر شما و سایر دوستانتان چه گذشت؟
امیری: در سال ۱۴۰۰، قابل درک بود که احتمالا بانک مرکزی به عنوان رگولاتور به دنبال این است سر و شکل بهتری به نظام پرداخت بدهد و مسایلی را که ممکن است در سالهای گذشته از آن غفلت و مهلتهای قانونی آن سپری شده، امسال عملیاتی کند. طبیعتا بهطور کلی، هیچکس مخالف اجرای درست قانون نیست و موجودیتها و بازیگرهایی مانند پرداختیاران سعی میکنند به نحوی این تعادل را برقرار کنند که قانون به شکل بهتری اجرایی شود اما واقعیت این است که کجسلیقگی و بداخلاقی بسیار زیادی در اجرا اتفاق افتاد. اگر به عقب برگردم، روزی چارچوب پرداختیاری مصوب شد و ما تصور میکردیم قرار است با همت بانک مرکزی، تحول زیادی در این حوزه اتفاق بیفتد و انحصارهای چندین ساله شکسته شود. سند اولیه، نگاه متفاوتی به مسایل حال حاضر و آن زمان داشت و دست بازیگرها را برای اتفاقات و نوآوری، بسیار زیاد باز میکرد اما متاسفانه در زمان اجرا، کجسلیقگیها باعث شد موجود ناقصالخلقهای به نام پرداختیاری شکل گیرد. مثال شفاف میزنم. اوج نوآوری پرداختیار احتمالا با اوج نوآوری یک کاسب بقالی در شبکه پرداخت، برابری میکند. با توجه به این اتفاقات، اوج هنر ما در شرایط حاضر این است که برای یک پذیرنده چهار پنج درگاه میگیریم و مانند یک کاسب خرد، این دستگاهها را در کنار وی قرار میدهیم و با ورود مشتری میگوییم روی آن دستگاه نکشد و روی این دستگاه بکشد و نام این عمل را سرویس نوآوری گذاشتهایم! عملا در چارچوب حال حاضر، امکان نوآوری و سطح دسترسی برای آن، به واسطه اجرای نادرست به صفر و حتی زیر صفر رسیده است. در این بین، ممکن است ضربههای زیادی وارد شود و گویا بانک مرکزی، از اتفاقاتی که در چند سال اخیر برای پرداختیاران افتاده، ناراضی و به دنبال موقعیتی است که بازی را به حدود ۱۰ سال قبل برگرداند تا انحصار وجود داشته باشد و ۱۰ تا ۱۵ هزار میلیارد کارمزد از شبکه بانکی گرفته شود و بین ۱۲ شرکت یا مشخصا چهار پنج شرکت PSP، توزیع و نظم بازی به همان شکل قبلی حفظ شود. امیدوارم بانک مرکزی در سال ۱۴۰۱ تکلیف را مشخص کند و اگر هدف این است که شرکتها، فعالیتشان را در این حوزه متوقف کنند، به آنها اعلام کند. شرکتها دستوپا بسته نیستند. ما وقتی متوجه شدیم نمیتوان در این چارچوب نوآوری کرد به سمت حوزههای دیگر رفتیم مانند کرادفاندینگ و از فرابورس مجوز گرفتیم. ما به سمت حوزههای دیگری که روزبهروز از آنها سرویسهای جدید را خواهیم شنید، رفتیم و سعی کردیم نوآوری و نیروی خلاق خودمان را در این حوزه تلف نکنیم. مسایل، همان مواردی است که اشاره کردید. یک روز به بهانه اینماد و یک روز به بهانه کد مالیاتی، سر پرداختیارها را بریدند. سر ما را گوشه جوی آب گذاشتهاند و میخواهند ببرند، آنوقت میگویند چرا دستوپا میزنید! یا حکایت آن بچه است که قصد داشت مداد خود را در چشم دانشآموز بغل دستی خود فروکند و شکایت میکرد که همکلاسیاش نمیگذارد مداد را در چشم او فرو کند! اگر به ظن بانک مرکزی، پرداختیارها خیلی سروصدا میکنند، به واسطه این است که اتفاقات ناگواری برای آنها میافتد.
- در بخشی از صحبتهایتان اشاره کردید که عدهای با حذف پرداختیارها به دنبال این هستند که درآمد صنعت پرداخت را انحصاری کنند و در اختیار پنج شش شرکت اصلی فعال در صنعت پرداخت قرار دهند. در حال حاضر، در حوزه درگاه اینترنتی یا IPG بابت تراکنشی که ایجاد میکنید، زیرمجموعه PSPها هستید، خودتان از کارمزدی که ایجاد کردید، دریافتی ندارید و از پذیرنده، کارمزد دریافت میکنید. با حذف پرداختیارها، درآمد PSPهایی که از کانال شما به راحتی درآمد کسب میکنند، قطع میشود. با کدام استدلال، معتقدید اگر حذف شوید، درآمدتان به آن سمت میرود؟
امیری: برکسی پنهان نیست که PSPها در این زمینه، چه اقداماتی انجام میدهند و چگونه از آن درآمد، محل انتفاع درست میکنند. بنده شفاف عرض میکنم. اگر هرجایی نباید چیزی بگوییم، بفرمایید! موضوع این است که به جام پرداخت و پرداخت الکترونیکی تَرَک افتاده است. میدانیم یک روز اصلاح نظام کارمزد، حتما اتفاق خواهد افتاد. در آن مدل، PSPها اصلا آموزش ندیدهاند که از پذیرندهشان کارمزد بگیرند. این ماجرا را تمرین نکردهاند ولی پرداختیاران از روز اول این کار را انجام دادهاند. اگر قرار باشد روزی بانک مرکزی نظام کارمزد را اصلاح کند، طبیعی است که روند بازی تغییر خواهد کرد. در شرایط حال حاضر، موضوع پرداختیارها استخوان در گلوست؛ نه میتوان آن را حفظ کرد و نه اینکه آن را به بیرون پرتاب کرد. یکی از دلایلی که امروز پرداختیارها بازی را به همان شکل حال حاضر، ادامه میدهند، این است که بودنشان در این حوزه، برای یکسری موجودیتهای دیگر منافعی دارد. این مسیر، مسیری است که دنیا در آن حرکت کرده و حتما باید اصلاح شود و کوچکترین اصلاحی که در این بازی اتفاق بیفتد، احتمالا منافع بزرگتر را پرداختیاران خواهند برد و PSPها، احتمالا نمیتوانند در این مدل، به راحتی تغییر کنند. بنابراین این، مسیری است که بانک مرکزی ششماه، یک یا دو سال دیگر باید آن را طی کند و معتقد است اگر میتوان الان چهار نفر را از اتوبوس پیاده کرد، بهتر است پیادهشان کنیم تا سر پیچ دردسر ایجاد نشود!
- نکته درستی است. با توجه به تمرکز بنده در صنعت پرداخت، بارها این سوال مطرح بوده که چطور پرداختیارها بدون دعوا کارمزد میگیرند! با این حال، در نظام شرکتهای PSP از درآمد خودشان به پذیرندههای فعال در این حوزه داده میشود که واقعا جای افسوس دارد. این روزها، آقای ناصر حکیمی، معاون سابق فناوریهای نوین بانک مرکزی، در توییتر فعال شدهاند و کلیدواژهها و گلواژههایی را استفاده میکنند که جذاب است. در آخرین توییتهایشان نوشتهاند: یکی از مزایای پرت شدن از کار دولتی این است که میفهمید خدا نیستید که برای دنیا و عقبی مردم، نسخه بپیچید و فرصت توبه هم پیدا میکنید. در این زمینه، برخی دوستان ریتوییت کردند و کامنت گذاشتهاند و گفتهاند کاش برگردید! دلمان برای همان دوران تنگ شده. آن دوران، بهتر بود. البته قصدم قیاس کردن دورهها و اینکه الان بدتر است، نیست اما متاسفانه مشکلاتی هست که باید دقیقتر درباره آن برنامهریزی و عمل شود. آقای شریعتمدار! جنابعالی هم مروری از سال ۱۴۰۰ در حوزه پرداختیاری داشته باشید. بالاخره شما در انجمن فینتک فعال هستید و بخش بزرگی از پرداختیارها را نمایندگی میکنید و حداقل به صورت صنفی، درگیری بیشتری داشتهاید.
شریعتمدار: ابتدا مقدمهای درباره رگولیشن، حجم بازار و تعداد شرکتهای فعال پرداختیار بعد از رگولیشن عرض کنم. پرداختیاری در سال ۹۷ به عنوان یکی از حوزههایی که اولین تجربیات رگولیشن برای شرکتهای خصوصی یا شرکتهای نوآور کوچکتر در بخش پرداخت و بانکی بودند، اتفاق افتاد. البته نطفه آن، در زمان آقای حکیمی شکل گرفته بود. آقای امیری به درستی اشاره کردند که سند بالادستی، بسیار سند بلندنظرانهای است. اگر به سایر نقاط دنیا، نگاهی بیندازیم، صنعت پرداخت و بانکی آنها با ما خیلی متفاوت است. در آمریکا، چند هزار بانک داریم اما در زمینه انتشار پول و حفظ ارزش آن، دچار مشکل نیستند یا شرکتهای پرداخت در اتحادیه اروپا، لزوما به یک سوییچ مرکزی متصل نیستند و همه تراکنشها در یک نقطه انجام نمیشود با این همه و با وجود عدم تمرکز، اینقدر دعوا بر سر تخلفات وجود ندارد. این نحوه رگولیشن و اتفاقات رخداده، دو روی سکه دارد. یک روی سکه این است که یک تجربه بهتر از مجوز را در ایران داشتیم که همین پرداختیاری است. پرداختیاری یک چارچوب است و قرار بود شرکت با یک تفاهم بتواند در این حوزه فعالیت کند. لذا وقتی که سند اولیه منتشر شد، مدیرعامل شاپرک در یکی از جلسات اشاره کردند حدود ۵۰۰ شرکت در صف هستند و شاید تا همان لحظه، حدود ۱۰۰ و خردهای شرکت، قرارداد بسته بودند. این رویکرد چارچوبمحور، مثبت است و باید رفع انحصار اتفاق بیفتد و همه بتوانند به صورت مساوی از فرصت شروع فعالیت بهرهمند شوند. آنچه در نظام بورسی و بانکی، در کل ساختار مالی کشور ما، بزرگترین دعوا در سالهای گذشته بوده و فکر میکنم کماکان ادامه داشته باشد. بنابراین ۵۰۰ شرکت در صف بودند و حدود ۱۷۰ و خردهای شروع به فعالیت کردند اما متاسفانه تعداد زیادی از این شرکتها یا از بین رفتهاند یا در حال از بین رفتن هستند. دلیلش این است که جزییات چارچوب رگولاتوری، کاملا ناکارآمد و تبعیضآمیز بوده است. ناکارآمدی به این معناست که هیچ کاری بهتر از وضیت موجود در بازار، نمیتواند انجام دهد، قادر نیست نوآوری داشته باشد، در تسویه نمیتواند تنوع داشته باشد اما قبلا داشته، اصلا تسویهاش در ۳۶۵ روز سال، حدود ۹۰ روز اختلال داشته زیرا زیرساخت آن، متمرکز است. ناکارآمد به این معناست که اگر تا کنون خلاقیت به خرج میداده و کاری میکرده که سوییچی بین چند PSP اتفاق میافتاده و آپتایم بالاتری به مشتری ارایه میداده و اگر قرار باشد از چند PSP سرویس بدهد، تسویهاش چندتکه میشود و تجربه کاربری، بسیار بدی ارایه میکند. از این جزییات، زیاد است. روی دیگر سکه، فکر نمیکنم کج سلیقگی باشد بلکه تبعیض است زیرا به صورت مکرر در جلسات متعدد، بیش از شش جلسه و حتی قبل از آن، هم زمانی که کد مالیاتی، مطرح و هم زمانی که اینماد، اجباری شد، این مساله را توضیح دادیم. یک مستند ۲۰ صفحهای کارشناسی، تهیه و به مسوولان بانک مرکزی تقدیم کردیم و توضیح دادیم وقتی PSP کارمزد نمیگیرد و ما پرداختیارها میگیریم، وقتی آنها جمعه، تسویه دارند اما ما نداریم، وقتی آنها میتوانند تسهیل داشته باشند اما ما نداریم، وقتی آنها محلهای درآمد دیگری دارند مانند پوز اما به ما اجازه فعالیت داده نمیشود، وقتی برند آنها در درگاه دیده میشود اما به ما اجازه داده نمیشود و تجربه کاربری، درگاه را تنظیم میکند اما ما نمیتوانیم، وقتی اینماد برای آنها و ما اجباری میشود؛ یعنی تا زمانی که رگولیشن اتفاق بیفتد، در حالت سندباکس، پرداختیارها میتوانستند به کسبوکارهای خاکستری یا نو سرویس بدهند اما از بین رفته است، عملا نهاد تنظیمگر میگوید شما نمیتوانید فعالیت کنید البته نه به صورت شفاف در رسانه، بلکه با نحوه تنظیمگری، کاری میکند که ما نمیتوانیم فعالیت کنیم. ممکن است بگویید پس چگونه فعالیت میکنید؟ این، سوال خیلی خوبی است. اگر کسی از صفر شرع کند، نمیتواند فعالیت کند. آن، مربوط به گذشته بود که ما شروع کرده بودیم؛ یعنی پرداختیار باید آنقدر مزایای بیشتری، ایجاد و عملا معجزه کند و داشتههای زیادی داشته باشد تا با یک PSP رقابت کند. این، یک تنظیمگری بد است که سهوا انجام نشده، بلکه با یک تصمیم انجام میشود. ممکن است تصمیم این باشد که پرداختیارها کوچکتر شوند یا مانند آن. نکته آخر اینکه بعضا شنیده میشود حجم زیادی از تخلفات در این حوزه اتفاق میافتد اما سالهاست که فرضیه دقیقی درباره آن وجود ندارد. اینماد، الزامی شد تا جلوی قمار و قاچاق گرفته شود. در صورتی که همان موقع، آمار نشان میداد اصلا چنین مسالهای، حداقل در پرداختیارهایی که ۹۰ درصد بازار را در دست داشتند، بروز و ظهور نداشت. بعد از الزامی شدن اینماد و سخت شدن دریافت درگاه برای کسبوکارها در برخی حوزهها، قمار، رُند و روان اتفاق میافتد و به کار خود ادامه میدهد. بنابراین آن اتهاماتی که وارد میشد، مبنای درستی نداشت و حداقل، بنده از طرف شرکتهایی که حجم بزرگی از بازار را در این حوزه دارند، بابت این موضوع، اطمینانخاطر دارم.
- پرداختیارها معمولا در بازارهایی ورود میکنند که هرچند عدد تراکنشها جذابیت دارد اما پرخطر است. مثلا ۹۵ درصد تراکنشهای حوزه رمزارز توسط پرداختیارها انجام میشود که عدد درشتی است. خبرگزاری تسنیم خبری منتشر کرده بود مبنی بر اینکه طی ششماهه ابتدای سال ۱۴۰۰، گردش مالی حوزه رمزارز در کشور، حدود ۹۰ هزار میلیارد تومان بوده است. با اینکه رمزارزها در کشور توسط بانک مرکزی به رسمیت شناخته نشده اما همه در حال سرویسدهی هستند و همه میبینند و اعداد، درشت است. در اینجا، فعالان پرداختیاری نگران نیستند؟ بنده با دوستان رگولاتور صحبت میکردم، اشاره داشتند ما دیتای دقیقی از تراکنشهای حوزه رمزارز نداریم زیرا اینها به PSPها میآید و از آنجا، وارد بانک میشود. در حسابهای تجمیعی جمع و سپس دوباره در همان حسابهای تجمیعی، توزیع میشود و این موضوع از دیدگاه رگولاتور، مشکلاتی دارد و به دنبال این هستند که از طریق شیوههای مختلف بدون اینکه برای پرداختیارها مشکلی ایجاد شود، مساله را حل کنند. با این حال، ملاحظه کردهاید که یکشبه ممکن است اتفاقی بیفتد و ایجاد مشکل کند. چرا پرداختیارها، در این زمینه، اینقدر ریسک میکنند؟
شریعتمدار: در این زمینه از رسمیت داشتن یا به رسمیت شناخته شدن، زیاد استفاده میشود. وقتی شرکتی در یک زمینه ثبت میشود و فعالیت میکند، اگر فعالیت آن شرکت، خلاف قانون و شرع نباشد، رسمی است. اگر در آن حوزه، ریسک افزایش پیدا کند، بانک مرکزی یا هر نهاد تنظیمگر دیگر در حوزه فعالیت تخصصی، تنظیمگری انجام میدهد. مثلا قبل از اینکه پرداختیاری ایجاد شود، آقای امیری، آقای قاسم رادمان و سایر دوستان فعال در این حوزه، شرکتهای رسمی بودند و صرفا تنظیمگری نشده بود. شاید آنجا رگولاتور، ریسک زیادی حس نمیکرد. در حوزه رمزارز هم همینطور است. رمزارز، در بسیاری از کشورهای دنیا، به عنوان پول یا دارایی در قانون، شناخته نشده ولی شرکتهایی که تبادل انجام میدهند، علیرغم اینکه قانون وجود ندارد، مالیات پرداخت میکنند و شرکتهای رسمی هستند. درباره حجم گردش، اجازه بدهید آمار بدهم. گردش کل ماهانه شاپرک، چیزی بین ۶۰۰ تا ۸۰۰ هزار میلیارد تومان (همت) است. بخش عمدهای از آن مربوط به پوز میشود و تقریبا بین ۶۰ تا۸۰ هزار میلیارد تومان، یعنی ۱۰ درصد آن، آنلاین بوده است. از این ۱۰ درصد، حدود ۲۰ همت مربوط به پرداختیار است. از نظر حجم، بخش عمدهای از آن در حوزه رمزارز است زیرا سایر حوزههای پرداختیاری که قبلا امکان دریافت اینماد داشتند، به خاطر اینکه از PSP پول میگیرند، پرحجمهای آنها، لاجرم در پرداختیارها نمیمانند. این کار به خاطر تبعیض تنظیمگری و رگولاتوری است. ما مقصر این حوزه نیستیم و تعداد تراکنشهای خرد نیز زیاد اما حجم آن پایین است؛ یعنی حدود ۹۰ درصد تراکنشها از نظر تعداد، حجم بسیار کمی را پشتیبانی میکند. این، تصمیمی است که رگولاتور گرفته که شاید قدیمی باشد و قصد تغییر آن را داشته باشد اما نمیتوانم نیتخوانی کنم. به هرحال چیزی است که به ما و آن بخش از بازار که باقی مانده، تحمیل کردند. اینکه این کار، ریسک دارد باید عرض کنم طبیعتا ریسک آن بیشتر از سایر حوزههاست و انجمن، تلاشهای بسیار زیادی برای تنظیمگری حوزه رمزارز و کاهش ریسکهای آن که در چهار حوزه است، انجام داد اما هنوز چیزی به صورت عملیاتی محقق نشده است. سوال مهم این است که ما در کجای بازار، سرویس بدهیم و چگونه با PSP رقابت کنیم. اگر بازار منصفانه بود، ما برای فعالیت، به حوزههای سفیدتر مراجعه میکردیم.
- بله درست است. البته بیشتر جنبه ریسک آن را عرض میکنم که با توجه به شرایط کشور، یکشبه، یکسری افراد، متخلف میشوند!
شریعتمدار: قبول دارم این کار بسیار هایریسک است اما ۴ میلیون، مشتری دارد.
- آن هم درست است اما اینکه چرا سیاستگذاران در این زمینه، ورود و تعیین تکلیف نمیکنند، سوال است. به هر حال شرایط کشور ما طبیعی نیست. هفته گذشته، ۱۸ نفر در مجلس، وسط ماجرای تصویب قانون بودجه، تصمیم میگیرند به سرعت تشکیل جلسه بدهند و قانونی را مصوب کنند که ۸۰ میلیون ایرانی را درگیر خود میکند. کاش وقتی در حوزه فناوری، تصمیمگیری میکنند، به شکلی به صورت مجازی رایگیری و نظرسنجی فناورانه هم ترتیب دهند تا ببینند خواست مردم نیز همان خواست مجلس است یا خیر. امیدوارم این مساله بدون مشکل حل شود. بنده نگران هستم. بدیهی است کسی از کسب درآمد، بدش نمیآید و همه دوست دارند. الان هم فعالان پرداختیار، ریسک رمزارز را قبول کردهاند اما امیدوارم طوری نشود که دو روز دیگر، کل درآمدهای خود را دو دستی تقسیم کنند و زندگیشان را هم وسط بگذارند تا از آن مشکل خارج شوند. جناب رشیدی! جنابعالی هم نظرتان را درباره مباحث مطرحشده و مواردی که پرداختیاری را در سال ۱۴۰۰ اذیت کرد، بفرمایید.
رشیدی: با توجه به اینکه ما در دیجیپی با مگامرچند یا خانوادهای از مرچندها کار کردیم و سرویس دادیم، دغدغهها و تجربیاتمان، مقداری متفاوت است زیرا با مگامرچندی مواجه هستیم که تنوع نیاز آن، در مقابل دوستانی که با تعداد زیادی از مرچندها، کار میکنند، بسیار متفاوت است. چالشهای ما در تعاملات تدریجیمان در صنعت پرداختیاری از این جنس بود که همانطور که دوستان اشاره کردند، رگولاتور شروع نسبتا خوبی داشت اما رفتهرفته، یا دید کلان خود را بهطور جدی تغییر داد یا از آن، فاصله گرفت. به عنوان مثال، مزیت رقابتی که برای پرداختیارها ایجاد شده بود تا از این فضا استفاده کنند و به بخشی از بازار که برای PSPها جذابیتی نداشت، سرویس دهند، عملا با الزامی شدن اینماد و کد مالیاتی، برداشته شد و تقریبا فرقی نمیکند با چه کسی کار کنید. همچنین تسویههای پرداختیار، نامنظم است و مانند PSPها، کامل نیست. بنابراین میتوان گفت شاهد مرگ تدریجی پرداختیاری هستیم. این موضوع را میتوانیم از دو بخش ببینیم: یک بخش، جنبهای است که رگولاتور در آن نقش دارد و بنا به مصالح یا هرچیز دیگر، به این نقطه رسیدهایم که نمیتوانیم از نظر کیفی و زیرساختی با PSP رقابت کنیم و ظرفیتهایی که PSP دارد، ارایه دهیم. بخش دیگر این است که از اساس پرداختیار در حال کار کردن روی ESGO ?? account است و یک حساب واسط تعریف شد که نمونههای بسیار خوب و موفقی در دنیا در این زمینه وجود دارد و باعث توسعه اقتصاد دیجیتال شده است. فکر میکنم ما به عنوان پرداختیارها، آنقدر در زمینه حقوقی عادی و طبیعی پرداختیار، درگیر مشغلههایی با رگولاتور و نهادهای مختلف میشویم که اصلا نمیتوانیم به نوآوری فکر کنیم. عمیقا معتقدم اگر برخی چالشهای فضای پرداختیاری با زیرساخت موجود، برطرف شود مانند مدلهای تسویه یا تجربه کاربری، میتوانیم روی ESGO ?? account به صورت جدی کار کنیم چون این موضوع اساسا برای وقفه در پرداخت به مرچند نبوده که الان باعث آن شده و میتوانست یک ابزار قدرتمند در اختیار پرداختیار باشد تا اعتماد را وارد فضا کند و به مردم اطمینان دهد در فضای اجتماعی یا دیجیتال، تجربه تراکنشهای بهتری ایجاد کنند و با این اعتماد، باعث توسعه اقتصاد دیجیتال در کشور شوند. این اتفاق، در یک ساحت دیگر افتاده است. مثلا چندصدهزار مرچند با دیجیکالا، کار و میلیونها نفر نیز خرید میکنند. عنصری که در بازار، باعث ایجاد اعتماد میشود، توانسته آن را در بخش خود تشکیل دهد. فکر میکنم پرداختیارها هم میتوانند در این زمینه به خوبی بدرخشند و کار کنند اما لازمهاش این است که رگولاتور، نگاه کلان خود را به سمتوسویی ببرد که از ظرفیت خود استفاده کند. پرداختیارها اولین جایی بودند که کارمزد را از مرچند میگرفتند در حالی که PSPها به خاطر فضای رقابتی سنگین و پشتوانههای بانکی و پولی، در این سرویس ناتوان بودند و این مسایل، به آنها اجازه نمیداد که یک ریال از مرچند پول بگیرند اما پرداختیار، توانست این فرهنگ را شروع کند. تصور کنید همین نظام پرداخت که هر سال درباره آن بحث میشود و دوباره سر جای اول خود برمیگردد، میتوانست با کمک پرداختیارها و تسهیل فضایی که پرداختیارها در آن هستند، با تقویت آن نظام پرداخت را بهتدریج جا بیندازد؛ یعنی عملا PSPها زیرساختهای پرداختی مورداعتماد شوند و پرداختیارها بتوانند به فعالیت اقتصادی خودشان بهطور جدی ادامه دهند. آنچه امروز در این صنعت به آن فکر میکنیم این است که گام بعدی، نوآوری است تا بتوانیم از این فضا خارج شویم. آقای امیری به درستی اشاره کردند که ما راهی جز جلو رفتن نداریم و اینکه مدلهای درآمدیمان را تغییر و توسعه دهیم، وارد حوزههای جدید شویم تا زنده بمانیم یا کار را گسترش دهیم. این موضوع، یک توفیق اجباری است که همه ما در سال آینده به سمت نوآوری حرکت کنیم و ضمن تعامل با رگولاتور، با همین ابزارهای موجود، نوآوری و توسعه اقتصادی را ایجاد کنیم.
- دوستان در گروه، درباره توییت آقای حکیمی و اینکه عرض کردم برخی گفتهاند کاش ایشان برگردند، تذکر دادهاند که آن موقع هم چندان اتفاق خارقالعادهای نیفتاد. با این حال، ببینید در چه شرایطی قرار گرفتهایم که دوستان معتقدند اگر به همان موقع برگردیم که هیچی نبود، وضعیت بهتر بود! در اقتصاد کلان کشور، با تغییر دولت، بسیار امیدوار بودیم اتفاق جذابتری بیفتد که فعلا نیفتاده است. بحران اوکراین هم مزید بر علت و یکی از دغدغههای جدید شده است. همچنین صحبت از این است که در هفته آینده به مناسبت عید مبعث، خبر امضای برجام و انجام توافق هم اعلام خواهد شد. امیدوارم این موضوع، اتفاق بیفتد زیرا دهک پایین جامعه، دچار مشکل است و برای بنده هم سوال است مردم چگونه در این شرایط سخت زندگی میکنند. بگذریم… یادم هست زمانی طرحی توسط انجمن فینتک یا برخی پرداختیارها داده شد مبنی بر اینکه بانک مرکزی به بانکها ابلاغ کند که در حوزه تراکنشهای اینترنتی یا درگاههای IPG کارمزد ندهند. اگر این اتفاق رخ میداد، قطعا جذاب بود. قاعدتا بانکهایی که ناراحت بودند در این حوزه، درآمدی ندارند و کاملا هزینه است، باید از این طرح، حمایت میکردند اما متاسفانه با اینکه سهامدار عمده بیش از ۹۶ تا ۹۷ درصد PSPها، خود بانکها هستند، واقعا نفهمیدم چرا بانکها، آن موقع از انجمن فینتک یا پرداختیارها حمایت نکردند تا کارمزد، حذف شود. آیا نگران بودند درآمد PSP آنها ریزش کند؟ اگر درآمد، ریزش میکرد، به واسطه ندادن کارمزد، قاعدتا به خاطر صرفهجویی که اتفاق میافتد، درآمد، جبران میشد، چون گفته میشود سمت بانک و PSP، از این جیب به آن جیب است. از آن طرف، فکر نمیکنم پرداختیارها هم به دنبال این بودند که آن مسیر، بدون کسب درآمد باشد و فقط کارمزد، حذف شود. لطفا این موضوع را دقیقتر توضیح دهید تا به اصل ماجرای نظام کارمزد و تبعیضهای آن برسیم و ببینیم چرا اتفاقات به این شکل رقم میخورد؟
شریعتمدار: طرح نظام کارمزد، از زمان دبیری میلاد جهاندار، حتی قبل از مهدی عبادی مطرح بوده است. ما در انجمن، جلسات متعددی داشتیم و تفاوتنظرات زیادی درباره آن بود. البته هیچکدام مخالف تغییر نظام کارمزد نبودند، بلکه موضوع این بود که ما موج درست میکنیم و مطالبه ایجاد میشود ولی در نهایت اتفاق دیگری خواهد افتاد و ممکن است به ضرر همین شرکتهای خصوصی که سهم کوچکتری از بازار دارند، تمام شود. حتی یادم هست آقای جهاندار، جلساتی با بانکها، اگر اشتباه نکنم بانک پارسیان یا بانک پاسارگاد گذاشت. ما سعی کردیم بانکهای دیگری را نیز همراه کنیم و موضوع، تقریبا به یک مطالبه رسانهای تبدیل شده بود و در یک بازه زمانی، انجمن فینتک، روی این موضوع، فعالیت بسیاری داشت اما در اوج این مطالبه و موج، اتفاق عجیبی افتاد؛ یعنی نه تنها کارمزد تراکنشهای آنلاین یا پوز تغییر نکرد، بلکه بانک مرکزی درخصوص تراکنشهای بانکی اعلام کرد کارمزد یک دهم درصد تا سقف ۲۵۰۰ تومان، روی پایا و ۲۵۰۰۰ تومان روی ساتنا خواهیم داشت. شاید این تغییر از مشروعیتی که آن موج ایجاد کرده بود، استفاده کرد. البته نمیخواهم عرض کنم این دو موضوع، قطعا بههم پیوسته بود اما در راستای همدیگر بود و بعد از آن، تلاشهای ما کمتر شد چون از آنچه ایجاد کرده بودیم، نتیجه دیگری استخراج شد و نمیتوانستیم تصور کنیم اگر فشار بیشتری ایجاد شود، چه نتیجهای حاصل خواهد شد. درباره نظام کارمزد، عقیده بنده که البته فکتهای بسیار دقیق برای آن ندارم، این است که نظام کارمزد به این دلیل، آنطور تعریف شده بود که شبکه پرداخت ملی، ضریب نفوذ نزدیک به ۱۰۰ درصد پیدا کند تا بعدا شبکههای مالیاتی ایجاد شود و مصائب پول کاغذی که هزینههای زیادی داشت و ریسکها و جرمهایی را ایجاد میکرد، جمع شود. در این رابطه، شبکهای که ضریب نفوذ بالا دارد، ابزار قدرت بسیار خوبی است و میتوان نظارت بسیار خوبی هم روی آن اعمال کرد. فکر میکنم این سیاست کلی، شاید فراتر از بانک مرکزی بوده است. امروز که ضریب نفوذ شبکه، کامل شده، زمان بسیار خوبی است تا کار از یک نقطه کوچک، شروع شود و نظام کارمزد تغییر کند. در این رابطه، پرداختیارها سمپل میشد و تراکنشهای آنلاین، نمونه بزرگتر آن بود و میتوانست به سمت منشا پوز و سایر تراکنشها توسعه پیدا کند. این امر، میتوانست شروع خوب و نقطه پیشران باشد و نظام بانکی که درآمد آن مبتنی بر مشاعات است و به همین دلیل، خلق پول، بیشتر از پشتوانههای تولیدشده در GDP ما اتفاق میافتد، به جای مشاعات، به سمت کارمزد برود اما متاسفانه اتفاق نیفتاد. شاید ما به شدت، درگیر حواشی ناخواسته شدیم و آنچه به عنوان مطالبات مطرح میکردیم، نه یک تقابل با رگولاتور یا بانک مرکزی بوده، بلکه به همان دلیل بوده که ما در حال از بین رفتن بودیم و چارهای نداشتیم جز اینکه داد بزنیم. هرچند شاید میشد با روش دیگر، این کار را پیش برد. این، چیزی است که بنده درباره نظام کارمزد فکر میکنم.
- ظاهرا دوستان بانک مرکزی درباره نظام کارمزد، در حال مطالعاتی هستند که در سال ۱۴۰۱، تغییرات اساسی ایجاد کنند. آیا انجمن، در این زمینه، طرف مشورت قرار گرفته است؟
شریعتمدار: تا به حال جلسهای نداشتهایم هرچند جلساتی قبلا در بانک مرکزی بوده است. انجمن علیرغم اینکه بیشترین کار کارشناسی را انجام میدهد و در بسیاری از حوزهها، پیشنویسها یا مطالعات توسط انجمن آماده یا حمایت میشود، به خاطر تیز بودن انتقادات انجمن، شاید رگولاتور، تمایلی نداشته باشد که در همه موضوعات، مشارکت حداکثری با انجمن داشته باشد. لذا ما در شش ماه اخیر، مشارکتی درباره نظام کارمزد با بانک مرکزی نداشتیم. خوب است بانک مرکزی با انجمن در این زمینه مشارکت داشته باشد.
- بله بهتر است در این موضوعات همفکری انجام گیرد تا همه جوانب دیده شود و طوری نباشد که در حوزه PSPها، تغییراتی اتفاق بیفتد اما سمت پرداختیارها با همین روال گذشته، کار جلو برود. این شیوه، درست نیست. آقای امیری! درباره همین سوال که آقای شریعتمدار پاسخ دادند، جنابعالی هم نظرتان را بفرمایید.
امیری: آقای محرمیان حدود یک سال و دو سه ماه قبل، با اکو ایران مصاحبهای انجام دادند. در این مصاحبه، ایشان میگویند پرداختیارها، عینا همان PSPها هستند. خبرنگار از ایشان درباره انحصار موجود در بانک مرکزی میپرسد و ایشان اعلام میکند ما چیزهایی درست کردیم. پرداختیارها، عین PSPها هستند! فقط PSPها، منابع ارزی کشور را به دستگاه پوز تبدیل میکردند و ما همان اختیارات را در اختیار پرداختیارها قرار دادهایم که نوآوری کنند و اتفاقات خوب را شکل دهند. بعد از آن، چندین نامه ارسال کردیم. مجموعه خودمان، بالغ بر ۵۰ نامه ارسال کرده که نه کتبی و نه شفاهی، حتی یک نامه هم پاسخ داده نشده است. روشهای متفاوتی نیز برای رساندن پیام گذاشتهایم. فقط با دود جلوی بانک مرکزی، پیام نفرستادهایم! میترسیدیم بگویند اینها آمدهاند اغتشاش و آتشبازی کنند وگرنه این روش را هم امتحان میکردیم! صادقانه سعی کردیم افرادی که در این سیستم، مقبولیت دارند به عنوان ریشسفید بفرستیم تا درهای گفتوگو باز شود.
- البته فکر کنم نیمچه بازداشتی هم شدید!
امیری: بله! ماجرای پروندهسازی است. واقعا برای بانک مرکزی متاسفم که تنها رفیقی که در این ماجرا داشتند، پلیس فتا بود! حداقل ما را به دادسرای شاپور میبردند که تن و بدنمان میلرزید نه اینکه به پلیس فتا ببرند و اوج هنر این باشد که ما در اوین دور بزنیم و یک دوست جدید پیدا کنیم که با دادسرا آشنا شویم و مسایل و نگرانیهای آتی را به راحتی طی کنیم! اینکه میگویند: «عدو شود سبب خیر، خدا خواهد» در اینجا، بیشتر خودش را نشان میدهد! ما پیشنهاد مشخصی درباره نظام کارمزد مطرح و اعلام کردیم کل حوزه پرداخت اینترنتی، در آن برهه زمانی، ۳ درصد، درآمد PSPها را تحتالشعاع قرار دهد. اجازه بدهید با این مدل، برای PSPها، محل درآمد جدید درست کنیم و آنها را هم راضی خواهیم کرد. اتفاقا PSPهای بزرگ زیادی همراهی کردند. در نهایت، خروجی کارگروههایی که آقای محرمیان در بانک مرکزی، اوایل معاونتشان ایجاد کردند، این شد که هیچ اتفاقی نیفتاد! یعنی عملا طرحهای مصوب کارشناسی در حوزه کیف پول، احراز هویت غیرحضوری، open APIها و اصلاح نظام کارمزد، همگی در کشو قرار گرفتند و تصمیم دیگری اجرایی شد. ما جلسات زیادی با PSPها و بانکها گذاشتیم و آنها را توجیه کردیم که این اتفاق به نفع آنها خواهد بود و PSPهای بزرگ هم اعلام آمادگی کردند تا این تغییر، اتفاق بیفتد اما بانک مرکزی آن را در جیبش گذاشت و به نوعی اعلام کرد ۶۰۰۰ هزار میلیارد منابع درآمدی جدید برای بانکها ایجاد میکنیم، مجددا از مردم میگیریم و بین شبکه بانکی توزیع میکنیم که این ۱۰ تا ۱۲ هزار میلیارد تومانی که در قالب تراکنش اینترنتی کارمزد میگیریم، نصف یا میزانی از آن جبران شود! شفاف عرض کنم به جای اینکه اصلاح صورت پذیرد، آرایش جدیدی برای مسایلی که با آن روبهرو بودیم، اتفاق افتاد. به نظر میرسد مسایل ما، ساده است. اگر امروز بانک مرکزی، بهطور جدی معتقد است که PSP و پرداختیار، باید یک کار را انجام دهند و شرایط و ضوابط در مورد آنها باید یکسان باشد، خوب است واقعا یکسری حوزهها را مشخص کند. اساسا مساله تسویه در روزهای تعطیل، این موضوع را در پی دارد که ما به خلق پول کمک میکنیم؛ یعنی اثر منفی روی اقتصاد دارد. ما خوب یا بد، یک سند پرداختیاری نوآورانه داشتیم اما در اجرا، به آن گند زدهایم. حکایت همان دو بچهای است که سرچهارراه میایستادند و این یکی میگفت پدر من نماینده مجلس است و آن یکی میگفت پدرم پلیس است و اینکه هرچقدر قانون و آییننامه خوبی تصویب شود، پدرم بلد است سر چهارراه به قانونی که پدرت تصویب کرده، جواب بدهد! اساسا بانک مرکزی، باید خیلی از ماجراها را روشن کند. اگر در اجرا نمیتواند، خروج کند. اگر محدودیت دارد، از این مساله خارج شود و اجازه دهد پرداختیاران، تسویه را به شیوه دیگری انجام دهند و ریسک آن را کنترل کنند. اگر بانک مرکزی، به صورت جدی با دستگاه پوز مشکل دارد، بگوید اجازه اضافه شدن وجود ندارد و PSPها و پرداختیاران روی مدلهای جدید کار کنند. درخواست پرداختیاران، هم از طرف انجمن و هم از طرف شرکت ما، در قالب چند نامه به شاپرک و بانک مرکزی ارسال شده، مبنی بر اینکه اجازه داده شود، برای پذیرندگانی که جواز کسب دارند، QR تعریف شود. چرا وقتی قرار است به پذیرندهای در مغازه، QR داده شود، به وی بگوییم یک درگاه پرداخت اینترنتی به وی میدهیم و برای آن، نماد میگیریم. اگر فکر میکنیم این حوزه، تراکنش حضوری است و پرداختیاران میتوانند قسمتی از هزینههایی که روی سختافزار اتفاق میافتد، کاهش دهند، این کار، با یک تصمیم درست، قابل اجراست. اگر واقعا خواسته قلبی بانک مرکزی باشد، فردا یک بخشنامه میزند تا پرداختیاران بتوانند QR را هم تعریف کنند. آیا نوآوری اتفاق میافتد یا خیر؟ موضوع، بسیار شفاف است. خواستههای ما به عنوان پرداختیاران، اگر اراده وجود داشته باشد، با یک نیمبند و یک امضا، قابل انجام است وگرنه هرچقدر آسمان و ریسمان به هم ببافیم، فایدهای ندارد. برداشت من این است که شاید بانک مرکزی، به دنبال این است که غائله پرداختیاری را ختم کند! خواهش من این است اگر تصمیم آقایان این است، دنبال بهانه نگردند. در قانون تکلیف شده، وظیفه بانک مرکزی است که در حوزه رمزارزها، مقرراتگذاری کند. نمیشود مقرراتگذاری انجام نشود، سپس یک نفر، گردش مالیاش بزرگ شود، بعد بانک مرکزی بگوید ببینید چه اتفاقاتی رخ میدهد. بانک مرکزی باید وظیفه ذاتیاش را انجام دهد. کسی که در این ماجرا بدهکار است و باید پاسخگو باشد، بانک مرکزی است. نمیشود ما موضوع را روی اتوپایلوت بگذاریم، همه اتفاقات خوب بیفتد و بعد شاکی شویم که تحت نظارت ما نیست.
- این هم در نوبه خود موضوع جذابی است. چون از اخطار رییس قوه قضاییه مبنی بر تعیین تکلیف در این حوزه، دو سه هفته گذشت اما ندیدم بانک مرکزی اطلاعیهای صادر کند که در حوزه رمزارز با این تعداد تراکنش، فلان چارچوب وجود دارد یا به رسمیت نمیشناسد یا هر اتفاق دیگری. فکر میکنم در آن قسمت از اظهاراتتان که اشاره کردید قرار شد بخشی از هزینه بانکها جبران شود، منظورتان کارمزد گرفتن در ساتنا و پایا و افزایش هزینه تراکنشهای کارت به کارت بود که مردم پرداخت میکردند. مورد دیگری که نداشتیم. درست است؟
امیری: بله کاملا درست است.
- البته در این ماجرا، تعدادی از سرویسهای بانکی نیز افزایش تعرفه مختصری گرفتند.
امیری: یکسری سرویسها، تعرفهدار شدند و یکسری تعرفهها نیز اضافه شد. پیشبینی بانک مرکزی این بود که ۶هزار میلیارد تومان منابع جدید در قالب کارمزد برای شبکه بانکی ساخته میشود که بخشی از ۱۰ تا ۱۲ هزار میلیارد تومان را جبران میکند.
- متاسفانه رگولاتور، مستقیم یا غیرمستقیم در ماجراهای کارمزد نظام بانکی، ذینفع است. یادم هست آن طرحی که شما مبنی بر حذف کارمزد درگاههای اینترنتی ارایه کردید، صحبت از این بود که متعهد میشوید نه تنها کارمزد حذفشده PSPها را به شکلی به آنها برمیگردانید بلکه کارمزد رگولاتور را هم با مدل کسبوکار جدید مدنظرتان پرداخت میکنید. درست است؟
امیری: بله کاملا! گفتیم این امکان، وجود دارد و البته میتوان یکسری چیزها را تغییر نداد. به شتاب که ۲۵ تومان از محل صادرکنندگی بابت تراکنش خرید دریافت میکند، کاری نداریم. در مقصد تسویه هم گفتیم اگر نگرانی وجود دارد، شاپرک کارمزد خود را از بانک بگیرد و البته ۲۵ تومان دریافت میکند که این هم مصیبتهای زیادی دارد. یک بار برنامه بگذارید، یک نفر نظام کارمزد را باز کند تا بفهمیم چی به چی است و این ۲۵ تومانی که شاپرک میگیرد، چقدر به خودش میرسد؟! این موضوع از آن کلافهای سردرگمی است که…
- چیز سختی نیست! ۲۰ درصد به خودش میرسد و متاسفانه، ۸۰ درصد را به خاطر نگهداری سوییچ، دو دستی به شرکت خدمات تقدیم میکند.
امیری: این وسط، بابت تراکنشها، میگیرند!
- بله دقیقا همینطور است. درباره نظام کارمزد به زبان ساده که برای همه قابل فهم باشد، در سال آینده، حتما برنامهای خواهیم داشت. منتظر هستیم تا تغییرات پررنگتر شود. برای من هم جذاب است. مثلا بحث تسویه شاپرکی که خودش میتواند یکی از مدلهای نظام کارمزدی باشد با این عنوان که بهطور مثال با پذیرندهای که قرارداد بسته میشود، یک رابطه دوطرفه برقرار است. بنده به عنوان پذیرنده و شما به عنوان سرویسدهنده به تفاهم میرسیم که مثلا اگر قرار شد تسویه، آنلاین انجام شود، قیمت تراکنش، فلان میزان شود اما اگر سه روز در حساب بماند و رسوب داشته باشد، فلان میزان را پذیرنده بدهد و فلان میزان را بنده. اگر بیشتر شد، هم میتوان مدلی را تعریف کرد. مدل کسبوکار آن چیز پیچیدهای نیست. اینکه رگولاتور تا این حد ورود میکند و اجازه نمیدهد مدلهای کسبوکار نوآورانه اتفاق بیفتد، نمیدانم دلیل آن چیست. آیا دغدغه خلق پول دارند یا سرعت گردش پول؟ باید دوستان دعوت شوند تا دقیقتر صحبت کنیم. اگر بگذاریم بازار خودش کار کند، قطعا هم شرایط رقابتی و هم صنایعی که کار میکنند، میتوانند بازار را تنظیم کنند و رگولاتور، فقط سقف و کف و یک چارچوب برای نظارت، تعیین کند. آقای رشیدی! شما هم مانند برخی پرداختیارها مسیرتان را کمی متفاوت کردهاید. بخشی از پرداختیارها، به سمت رمزارز با ریسک زیاد رفتهاند و یکسری مشابه PSPها، هم دستگاه پوز دارند و هم درگاه اینترنتی. شما بهگونهای لندتکگونه و در حوزه اعتباری کار میکنید. در این حوزه نیز هنوز چارچوب مشخصی ندیدیم که مدل کارمزدی آن استخراج شده باشد. شما الان سرویس هم ارایه میدهید. هرچند بنده معتقدم در ماجرای نظام کارمزدی لندتکهای فعال در این حوزه، متاسفانه اتفاقات ناخوشایندی میافتد و دوستان، در برخی موارد، تا جایی که میتوانند حتی تا ۵۵ درصد بابت ۲۰ میلیون از مردم سود میگیرند. آیا شما در دیجیپی و مشخصا حوزه لندتک، برای قانونمند شدن آن، پیگیری نکردید تا هم در عرصه سیاستگذاری و هم در زمینه نظام کارمزدی، اتفاق مشخصی بیفتد؟
رشیدی: در ساختار دیجیپی، هر حوزه کسبوکاری را به نحوی جدا کردیم و رهبری حوزه کسبوکار اعتباری یا لندتک، توسط آرش سفیدپور هدایت میشود. بهطور کلان، تقریبا در دیجیپی، کسبوکار پرداختیاری و پرداخت با موضوع لندتک، کسبوکارهای جداگانه است. البته سود ۵۰ یا ۵۵ درصد که اشاره کردید، ندیدم اما موضوع اصلی این است که پارتنرهای تامینکننده مالی که با الگوهای سنتی کار میکردند، کارمزد را هدایت میکنند و پول را میگیرند. زمانی شما با سپردهگذاری از جایی وام میگرفتید و سود آن زیاد به چشم نمیآمد و تقسیم میشد اما الان به این صورت است که این فشار از سمت جاهایی که تامینکننده مالی هستند، وارد میشود تا پول را به دست لندتک و لندتک نیز به کاربر برساند؛ یعنی عملا هزینه پول، بالاست و فکر میکنم فضای رگولاتوری این حوزه درست شود. ما به عنوان بزرگترین لندتک در بازار، تلاشهایی انجام دادهایم تا رگولاتور، طوری فضا را پیش ببرد که باعث توسعه شود. ما معتقدیم اقتصاد دیجیتال، از چند منظر بسیار جذابیت دارد. همین فضای لندتک، میتواند کمک کند پول در جای درستی تزریق شود. الان موسسات مالی، بانکها و لیزینگها، وام را پرداخت میکنند اما پول، الزاما در حوزه اهداف، چشمانداز و اسناد بالادستی مصرف نمیشود و موجب تورم میشود اما فضای دیجیتال و لندتکها، فرصت فوقالعادهای است که میتواند پول را در محل درستی تزریق کند. این کار، دو اثر جدی دارد و به توسعه آن کمک میکند: یکی کاهنده قیمت و دیگری کاهش تورم. ما در فضای سخت و پیچیدهای قرار گرفتهایم و از سوی رگولاتور، ابهام وجود دارد و نمیدانیم در چه مسیری قرار است پیش بروند. البته بدون سروصدا حرکت میکنیم و در تلاش برای تعامل با رگولاتور هستیم تا کارها در مسیر درست پیش برود، با این حال، فضا و آینده، مبهم است. یکسری لندتکها از فضای رسانهای، استفاده قابلتوجهی میکنند و عملا این سودها را خلق میکنند و یا وقتی در رسانههای درباره سودهای بالا در لندتکها صحبت میشود، این کار، فضا را برای برخی کسبوکارها ایجاد میکند که این کار را انجام دهند. در پرداختیاری، ما به دنبال فضا و سرویسدهی جدید هستیم کمااینکه مذاکراتی انجام دادیم. ما درگیر کیف پول و زیرساختهای پرداختیاری هستیم. فکر میکنیم فرصتهای بسیاری وجود دارد، میتوان کارهای بزرگی انجام داد و روی آن تمرکز و سرمایهگذاری جدی داریم که در سال ۱۴۰۱، تاثیر آن را مشاهده خواهیم کرد. امیدواریم این کار موجب شود بخشی از فضای اقتصاد دیجیتال را که به نحوی شفاف نیست، وارد فضای شفافیت کرده و به توسعه آن کمک کنیم. ما از دو منظر به کسبوکار نگاه میکنیم. منظر اول، نگاه از سمت بنگاه درآمدزا و کسبوکار است که باید بتوانیم هزینههای فرایندها و عملیات را تعیین کنیم که روی آن وقت زیادی میگذاریم. منظر دوم، مسوولیت اجتماعی است. ممکن است سود را بیشتر کنیم و در فضای بحران اقتصادی موجود، مردم نیز به ناچار سود را بپذیرند اما یکی از ارزشها ما در دیجیپی، این است که فضایی خلق کنیم تا فراگیری ایجاد کند، مردم بتوانند به راحتی از آن استفاده کنند و سود آن هم منطقی باشد. در این زمینه، مذاکرات بسیار زیادی داشتیم تا هزینه پول را کاهش دهیم و مردم وامهای بسیار ارزانتری دریافت کنند. برای سال آینده، قراردادهایی داریم و مسیرهایی را پیش بردیم که فکر میکنیم روی درگاه دیجیپی، میتوان وام ارزانتری داشت و آن را خرج کرد. ما به دنبال تثبیت و پایداری این سیستم هستیم که البته کار بسیار سختی است. اگر بیتوجه باشیم و به آن کوتاهمدت نگاه کنیم، میتوانیم سود بسیار جذاب و جدی متوجه شرکت کنیم اما به دنبال این هستیم که فضا را به سمت ثبات، توسعه دهیم. در تکمیل اظهارات دوستان درخصوص نظام کارمزد نیز باید عرض کنم رگولاتور از زمانی که تصمیم میگیرد تغییراتی بدهد تا زمانی که به نقطه عملیاتی میرسد، آنقدر زمان میبرد که مولفههای موثر اقتصادی و اجتماعی، خیلی تغییر کرده است. مثلا در حوزه کیف پول، فضا به نحوی طراحی شد که هیچ شرکتی تمایل نداشت کیف پول و اپنلوپ را تجربه کند. اتفاقا اگر هوشمندانه به نظام کارمزد نگاه کنیم، به راحتی با کمک پرداختیارها میتواند در بدنه جامعه بنشیند. همچنین پایلوت جدی آن میتواند فضای اقتصاد دیجیتال باشد، کار را پیش ببرد و نهادینه شود. نکته تکمیلی اینکه دیجیپی، به عنوان لندتک، هم پرداختیار است، هم پرداختساز و هم پرداختبان؛ یعنی عملا سعی کرده اکوسیستم کاملی تشکیل دهد و اجزای مختلف یک اکوسیستم مالی و اقتصادی را فراهم کند با این هدف که درگاه دیجیپی بتواند منجر به توسعه اقتصادی دوسویه شود؛ یعنی هم کاربر را از نظر مالی توانمند کند و قدرت خرید وی را افزایش دهد و هم کار کسبوکارها را تسهیل و آنها را در فروش و توسعه کسبوکارشان توانمند سازد. در مجموع، دیجیپی، چندوجهیتر از پرداختیاری یا حوزه لندتک است.
- البته ما بیشتر به دنبال دغدغههای صنعت هستیم نه عملکرد شرکتها. دوستان لندتک، هم از لیزینگها و هم از بانکها، خرید پول میکنند و این امر، باعث میشود قیمت تمامشده پول برای آنها زیاد شود و از آن طرف تا ۵۵ درصد سود میگیرند که نمونهاش را برای جنابعالی ارسال میکنم. در همین حوزه لندتک، میبینیم رگولاتوری یکشبه تصمیم میگیرد بانکها از فردا صبح بدون ضامن، به مردم ۱۰۰ میلیون تومان وام بدهند. از یک طرف گفته میشود افزایش نقدینگی را کنترل کنید تا تورم مهار شود و از طرف دیگر، دستوری گفته میشود پول بدهید در حالی که همین کارت اعتباری یا نحوه فعالیت لندتکها نهایتا فرد را به سمت خرید کالا میبرد که همین شیوه، درست است. البته متاسفانه در حوزه وام خرید کالا، مردم بیشتر به پول نقد نیاز دارند تا بتوانند آن را خرج درمان یا مخارج روزمره زندگی کنند. به هرحال روشهای بهتری وجود دارد که میشد پول را به سمتی برد که در چرخه تولید وارد شود و گردش مالی در این مسیر باشد نه به سمت سفتهبازی و ماجراهای اینچنینی. بگذریم… آقای شریعتمدار! همیشه در صنعت پرداخت شاهد یک اتفاق بد و ناسالم یعنی رقابت PSPها در حوزه فعالیتشان بودهایم که متاسفانه از درآمد خود به پذیرندهها میپردازند و همین موضوع، تغییر نظام کارمزد را ضروری میسازد. تا حالا نشنیدهام این رقابت ناسالم که به شکل مرسوم در PSPها اتفاق میافتد، در حوزه پرداختیاری نیز رخ دهد، آیا چنین رقابتی در پرداختیارها نیز وجود دارد یا مدل رقابت ناسالم در این حوزه، به شکل دیگری است؟!
شریعتمدار: مدل این رقابت ناسالم، طور دیگری است! البته رقابت، چند جنبه دارد و تعریف ناسالم واقعا سخت و یک موضوع اخلاقی است. وقتی میگوییم ناسالم، یعنی خارج از چارچوب است. این چارچوب، یا موضوعی است که بین خود پرداختیارها برقرار است یا آییننامهای که تنظیمگر اعلام کرده است. نمیتوان گفت رقابت ناسالم وجود ندارد. البته رقابت سالم هم قطعا وجود دارد اما رقابتی که در آن زرنگی یا نوعی استفاده از فضاهای خاکستری یا روشهایی که ممکن است مزیت خاصی ایجاد کند، وجود داشته اما دلیل اینکه دیده نمیشود این است که ما مشکلات بزرگتری بیرون از خودمان داریم و سعی میکنیم در خانواده پرداختیارها با همدیگر زندگی کنیم و با این مشکلات، کنار بیاییم. به هر حال اینطور نیست که بر کسبوکارها تاثیرگذار نباشد. برخی کسبوکارها در یکسری دورههای زمانی، منتفع میشوند و ریسک قبول میکنند و برخی کسبوکارها، متضرر میشوند. به نظر من، رقابت ناسالم در پرداختیارها، با درصد کمتری نسبت به فضای PSPها وجود دارد.
- مصداق مشخصی دارید؟
شریعتمدار: این شرکتها همگی شبیه هم نیستند و همه آنها نیز صددرصد پرداختیار نیستند. مثلا آقای امیری وارد حوزه لندتک شدهاند و قطعا سرویسها را با همدیگر ترکیب میکنند. ما تسویه آنی داریم که رانندگان اسنپ یا بخشهای دیگر بازار از آن استفاده میکنند و خصوصا به آن قسمت از بازار که نیاز به زودهنگام بودن دارد مانند استرداد وجه یا مواردی که قرار است روز جمعه یا هروقت دیگر انجام شود کمک میکند. اینها لزوما ارتباطی به پرداختیاری ندارد ولی این سرویسها میتوانند با همدیگر ترکیب شوند. اینها مزایای نسبتا سالمتر هستند که مزیت رقابتی ایجاد میکند. این مزایا بیشتر مربوط به سرویسهایی است که آن شرکت توسعه میدهد. بعضا پشتوانههایی این مزایا را ایجاد میکنند ماننددیجیپی که دیجیکالا به عنوان یک مگامرچند بزرگ، مزایایی برای آن فراهم و کمک میکند اکوسیستم پرداختی ایجاد کند. تا اینجا، به رقابت سالم مربوط میشود. مواردی که از این فضا دورتر است این است که زمانی که قانون یا مقرراتی تنظیم میشود، محدودیت ایجاد کند. اگر شرکتی بتواند از فضایی استفاده کند که آن محدودیت را به نحوی انجام ندهد یا کاری کند که مشتریان بدون تجربه آن محدودیت، سرویس بگیرند، مزیت رقابتی پیدا میکنند. در اینجا، زرنگی اتفاق افتاده و سایر شرکتها را متضرر میکند چون در رقابت، حداقل یک بخش را از دست میدهند.
- شنیدهام برخی پرداختیارها، از بانک API میگیرند و به این سمت میروند که یک نفر پول کلانی به پرداختیار میدهد، به آن کارمزد میبندد و پرداختیار آن را توزیع میکند. شاپرک میگوید چون API بانکی گرفته، دسترسی برای چک کردن ندارد یا شنیده میشود پرداختیارها، پولهایی را در برخی حسابها بدون اینکه رگولاتور به آن دسترسی داشته باشد، تجمیع میکنند و با شرایطی که خودشان تشخیص میدهند، آنها را توزیع میکنند. آیا این نوع تخلفات هم در صنف وجود دارد؟
شریعتمدار: اینکه بنده از یک نفر پول بگیرم و برایش تسویه کنم، بر اساس چه قانونی، تخلف است؟
- ببینید فرض کنید ۵۰۰ میلیون پول بنده در حساب بانک است. قصد دارم پول خودم را از حساب بانکی بیرون بکشم، بانک میگوید کجا میخواهید خرج کنید؟ باید مستند به بانک بدهم.
شریعتمدار: الان منظورتان را متوجه شدم. با این کار، مساله سقف را حل میکند.
- دقیقا. یک بخش این است و بخش دیگر گم کردن رد پول است. البته سندی ندارم که بگویم بحث پولشویی مطرح است ولی احتمال این اتفاق وجود دارد. ممکن است پول یک فرد در قاچاق یا قمار بوده یا در حوزه رمزارز که راحتتر میتوان پول را تمیز کرد و بیرون آورد. اگر در این حوزه اطلاعاتی دارید، بفرمایید. یکی از مشکلات بنده با فعالان حوزه فناوری که معمولا جلوتر از رگولاتوری هستند، این است که اگر خودشان را ممیزی کنند و به سمت تخلفات بزرگ سوق پیدا نکنند، رگولاتور به سمت تنظیم میرود نه مسدود کردن. در همین ماجرای لندتکها، اگر روش به همین صورت پیش برود و مقیاس بگیرد، رگولاتور، قهری برخورد میکند. لطفا بیشتر از این زاویه، به موضوع بپردازید.
شریعتمدار: بنده واقعا نسبت به همهجای بازار، دید ندارم و ممکن است برخی از این سرویسها، با نیت سوء داده شود. البته این موضوع را باز میکنم. چون در بخش اول صحبت، مطرح شد که بانک مرکزی یا شاپرک میگوید نمیداند در آنجا چه اتفاقی میافتد. فارغ از دیتای شاپرک که کاملا متمرکز است، کل دیتای بانکها، حتی تراکنشهای داخلیشان، به صورت متمرکز و دورهای که اتفاقا روزانه است، در اختیار بانک مرکزی هست. بنابراین این مساله که رد پول گم میشود، اصلا در نظام بانکی ایران، امکانپذیر نیست مگر اینکه به قول شما، به شبکه رمزارز یا بلاکچین برود و برگردد.
- اینطور نیست! ما یک مهمان از کاشف در برنامه داشتیم. خودشان اعتراف کردند کاشف که یکی از نهادهای زیرمجموعه بانک مرکزی است و باید به تراکنشها دسترسی داشته باشد، اصلا به تراکنشهای درونبانکی دسترسی ندارد و سایر تراکنشها یعنی حدود ۹۰ درصد که از کانال شتاب صورت میگیرد، شرکت خدمات دسترسی دارد اما کاشف حتی هنوز سیستمی ندارد که آن را آنالیز کند. اینکه پول چیست و از کجا آمده است. رسما فراد دیتکشن ندارند.
شریعتمدار: بله قبول دارم. در حال توسعه است ولی به هر حال، این دیتا در اختیار نظام بانکی هست و اگر قرار باشد گزارشی تهیه کند، برایش امکانپذیر است و دور از دسترس نیست کمااینکه این کار را انجام داده است. بانک مرکزی، گزارشهایی درباره گردش نوع حسابهای پرداختیاری یا تسویه دارد. گزارش پرداختیاری که فوقالعاده شفاف است. در حال حاضر، هر مرچندی که پرداختیارها دارند، یک کد مالیاتی و یک تعریف مشخص هویتی دارد و تراکنش آن به نسبت تکتک پرداختکنندگان آن در شاپرک مشخص است. بنابراین تا اینجا ما هیچ عدم شفافیتی نداریم. مساله اینجاست که سرویسهای دیگر مانند لندتک، تسویه و… ارایه میشود و اینها تعداد شرکتهای زیادی نیستند، خصوصا لندتکهای حوزه پرداخت و آنهایی که سرویسِ تسویه، ارایه میدهند، بسیار محدود هستند. درباره تسویه، درخصوص موردی که شما اشاره کردید، واقعا دیتایی ندارم. اگر داشتم میگفتم چون یک ریسک بزرگ و اشتباه است. مورد دیگر، به شرکت خودمان برمیگردد که یک شرکت به صورت روزانه مبلغی به سیستم ما میدهد تا برایش تسویه انجام دهیم. این موضوع، دارای قرارداد و صورت رسمی مشخص و قابل پیگیری است. اینکه موضوع تراکنش چیست و بابت چه چیزی به ما پول میدهند و بابت چه چیزی، آن را بین ذینفعان توزیع میکنیم.
- مانند این است که شما عملا یک کیف پول درست کردید که هر روز توسط یک نفر، شارژ میشود و شما از کانال آن، تسویه را انجام میدهید و سپس از طریق تسویه شاپرک، بین همدیگر تبادل میکنید.
شریعتمدار: بله پارتنرشیپ بانکی و مانند سرویس بانکداری باز است و حوزه APIهای بانکی محسوب میشود. همچنین درباره رمزارز که اشاره کردید، احتمال اتفاقات عجیب در آن وجود دارد. رمزارز قبل از اینکه پلتفرمها وجود داشته باشند، وجود داشته اما شاید وسعت یا حجم آن اینقدر نبوده است. در همهجای دنیا، گستردگی حجم و وسعت آن بیشتر شده است. عملا بنده نگاه معکوس دارم و معتقدم پلتفرمهای موجود، این حوزه را ساماندهی کردهاند. یک پنجم همین تبادلات، قرار بود در شبکههای اجتماعی اتفاق بیفتد و با توجه به اینکه در این شبکهها، گارانتی برای تبادل وجود ندارد، در صورت نبود این پلتفرمها، تخلفات زیاد میشد، در حالی که در پلتفرمها، گارانتی یا احراز هویت یا KYC وجود دارد؛ یعنی هویت شخص تبادلکننده، همان کسی باشد که احراز هویت شده است. لذا فکر میکنم ریسک این حوزه با حضور پلتفرمها، به شدت کاهش پیدا کرده است.
- البته همین KYC که توسط پلتفرمها انجام میشود، خودش محل سوال است اما چون موضوع بحث ما نیست، از آن عبور میکنیم. در مجموع، KYC برخی پلتفرمها چندان جذاب نیست و به راحتی میتوان آن را دور زد. آقای امیری! نظر شما در حوزه رقابت ناسالم پرداختیارها چیست؟ همچنین پرداختیارها، یکسری مشکلات با برخی PSPها دارند و شرکتهای پرداخت حاضر نیستند به راحتی با پرداختیارها کار کنند. چون جنابعالی شفاف و صریح هستید، میتوانید به این سوال پاسخ دهید!
امیری: اول باید ببینیم رقابت بر سر چیست؟ الان یعنی ساعت ۹:۳۰ شب یک نفر از شاپرک پیام داده که تعدادی ترمینال به علت مسایل مالیاتی مسدود شده است. الان لیست خودمان را نگاه کردیم، ۳۷۰۰۰ پذیرنده مسدود شدهاند؛ یعنی همین الان، جمعه شب! قبلا میگفتند جمعه و پنجشنبه، دستوپای شیطان، در زنجیر است! واقعا چهکار میکنند؟! در شرایطی که کشور به همدلی احتیاج دارد، ممکن است یک اتفاق متفاوت بیفتد. در همینجا میتوان مرگ تدریجی پرداختیارها را مشاهده کرد! البته دو سال طول میکشد ولی نتیجه آن، حتمی است.
- هفته پیش یکی از دوستان، مدعی شد به نام ایشان، ۴۹۰۰۰ ترمینال در PSP تعریف شده و تازه متوجه شده داستان مالیاتی از قبل بوده و به تازگی نبوده است. الان که بحث مالیاتی مطرح شده، وی متهم است و باید رفع اتهام کند!
امیری: این، حتما کمکاری شاپرک است. وقتی قرار است به نام شما سیمکارت بگیرند، چه اتفاقی میافتد؟
- یک پیامک ارسال میشود که یک سیمکارت به نام شما ثبت شده است. البته قبلا نبود و این اتفاق، از چهار پنچ سال پیش، رخ داده است.
امیری: چهار پنج سال است این اتفاقات افتاده و آپولو هم هوا نکردهاند! یک سامانه نیز درست کردهاند که میتوانید در آن کد ملی و یکی از موبایلهایتان را وارد کنید که به شما اعلام میکند، چه تعداد خط دارید و جزییات دیگر. واقعا ایجاد این سامانه توسط شاپرک سخت است؟!
- خیر. اگر ندارد، خصوصا با این ماجرای مالیاتی که صددرصد موردنیاز است، باید ایجاد کند.
امیری: خیلی زودتر از این میتوانست این کار را انجام دهد و این موضوع، کمک میکرد تا روابط پرداختیار با PSPها به عنوان یک سرویسگیرنده، شفافتر شود؛ یعنی به عنوان شخصی که برای بنده به عنوان پذیرنده در یک سیستم، ترمینال ایجاد شده، میتوانستم بررسی کنم برای من چند ترمینال ایجاد شده است. برای خود من، ۲۷۰۰ تا ۲۸۰۰ ترمینال ایجاد شده بود. حداقل سه نامه به شاپرک ارسال کردیم مبنی بر اینکه تمامی ترمینالهایی که به نام بنده یعنی مصطفی امیری، پدر خدابیامرزم و آقای محمدی به عنوان شریک سوم بنده وجود دارد، غیرفعال کنید.
- مشخصا اینها کدام PSPها بودهاند؟! چون برخی مواقع دشمنیهایی ایجاد میشود، دوستان در ظاهر، زورشان نمیرسد و از پشت، حمله میکنند!
امیری: اتفاقا بر سر برخی موضوعات، همدل هستند. ما یک استخوان در گلو هستیم. البته PSPها و پرداختیارها، ممکن است گوشت همدیگر را بخورند اما استخوان یکدیگر را دور نمیاندازند!
- از آنجا که دوستان شاپرک نیز شنونده برنامه هستند، باید عرض کنم این، حق مسلم مردم است. قانون در کشور ما، برعکس همهجای دنیاست. همه اول متهم هستند و بعد باید اثبات کنند که ما نبودیم! در ماجرای مالیاتی نیز باید سامانهای مشخص شود. بنده هم نتوانستم وارد سامانه شوم تا ببینم چند پذیرنده به نام بنده است و برای آن، ترمینال باز شده است! مردم خصوصا در این دوره که سختگیری میشود، باید به چنین سامانهای دسترسی داشته باشند.
امیری: بنده همین فردا کد رهگیری مالیاتی شما را به هر شیوهای پیدا کنم، میتوانم ترمینال جدید به نامتان فعال کنم و از فردا، طبیعتا صددرصد مالیاتی خواهد بود و هیچجا در سامانهها وجود ندارد که متوجه شوید! در این موضوع، همین امروز، ریسک نهفته است. مساله، بسیار واضح است. اینکه میگویم نهفته است، از این جهت که واقعا هیچ عملیاتی برای مرتفع شدن این ریسک اتفاق نمیافتد. به سوال شما درباره رقابت برگردیم. ماجرای رقابت عموما برای پرداختیارهای کوچکتر است؛ یعنی برای کسانی که تازه به این حوزه ورود میکنند، مثنوی هفتادمن است. (آقای امیری اشاره کرد مثنوی هفتاد و دو دفتر) در این حالت، PSP حاضر نیست قرارداد امضا کند. در شرایط شروع کسبوکار، ممکن است ضوابطی ایجاد کند که این ضوابط را با پرداختیار بزرگتر نگذاشته و با این کار، به انحصار قانونی کمک میکند. پرداختیاری که زودتر، مراجعه و رشد بیشتری کرده، شرایط و فوایدی خواهد داشت اما موجود جدید و کوچکتر نمیتواند وارد آن شود. با توجه به انحصار بزرگ و عدم تغییر در لیست ۱۲ تایی، PSPها، میتوانند پرداختیار جدید را به عنوان یک موجودیت جدید از بسیاری بازارها خارج کنند. در رقابت داخلی نیز طبق اظهارات آقای شریعتمدار، به نظر میرسد منع قانونی وجود ندارد. مگر اسنپ، اسنپفود و برندهای دیگر آن، چهکاری را انجام میدهند که پرداختیارها میتوانند آن را فراتر انجام دهند؟ اصلا مجموعه دیجیپی چرا پرداختیار شده است؟ اگر فردا بگوید پرداختیاری را نمیخواهد، دستوبالش بیشتر باز میشود یا بسته؟ رگولاتور به یک موجودیت ممیزیشده به نام پرداختیار، چه حُسنی اضافه کرده تا انگیزه کار کردن تحت رگولیشن ایجاد شود؟ نهایت نوآوری ما، این است که بگوییم با این کارت نکش و با آن یکی بکش! هیچ زمینهای برای نوآوری حتی در موضوعات کوچک که نگرانی برای آن وجود دارد، اتفاق نمیافتد و برای حل آنها، هیچ تلاشی انجام نمیشود مانند QRکد یا کیف پول. اینها حوزههایی هستند که درباره آن، مساله وجود دارد و اگر بانک مرکزی بخواهد، این مساله، یا یک نیمبند نامه و یک امضا حل میشود. اگر هدفش سر بریدن است، به راحتی بگوید شرکتها خودشان از این بازار خارج شوند. امروز سرویسهای مرسوم فعال ما، به واسطه این تغییرات، مسدود شدهاند. پرسش من به عنوان یک شرکت، از بانک مرکزی، این است که اگر بنده، فردا پرداختیاری را پس بدهم و بخواهم مانند اسنپفودِ نوعی کار کنم، آیا در شمول قانون پولی و بانکی میگنجم که بانک مرکزی بگوید رگولاتور ماست؟ اگر اینگونه است، برای این حوزه و موجودیتهای دیگری که در حال فعالیت هستند، باید مقرراتگذاری کند که به نظر میآید اینگونه نیست. تاکید میکنم چهکاری انجام شده تا به واسطه قرارداد قانونیمان، مزیتی را کسب کرده باشیم که خروج از آن و بازگشت به مدلهای ساده و قبلی، آن را سلب کند؟ بنده تفاوت پلتفرم زرینپال با اسنپفود را نمیفهم! یکی از دوستان گفت آنها فاکتور را به نام خودشان صادر میکنند. گفتم تا حالا غذا سفارش دادهاید؟ فاکتور از رستوران، مستقیما صادر میشود. در آنجا پول رستوران را میگیرد و عموما در مارکتپلیسها، این اتفاق میافتد. اساسا اگر ما امروز از شمول قانون به اصطلاح پرداختیاری خارج شویم، چه اتفاقی رخ میدهد؟ حسن خروج ما این است که برای پذیرندهمان نیاز نیست نماد بگیریم یا ثبتنام کد مالیاتی بدهیم، بلکه به وی یک زیرساخت ثبت سفارش یا یک فروشگاه میدهیم که اگر تمایل داشت از آن استفاده کند. بانک مرکزی واقعا یا باید در حوزه پرداختیاری، جذابیت ایجاد کند یا اینکه وقتی بر اساس طبیعت بازار، موجودیتها میبینند در قیاس با بقیه بازار در حق آنها اجحاف میشود، به سمت مدلهای دیگر روی میآورند.
- شنیدهام برخی فعالان این صنعت، یک سایت فروشگاهساز ایجاد کردهاند که یک سایت مادر است و اینماد گرفته است. زیرمجموعه آن، کدهای پذیرندگی صادر و برای آن درگاه ایجاد میکنند، بقیه میفروشند و این سایت، تجمیع و تسویه میکند و تعداد زیادی را هم دربرمیگیرد. البته به گفته شاپرک، این مدل تخلف است اما به گفته آقای شریعتمدار، اگر به ماجرای QRکد رسمیت بخشیده و در فروشگاه قرار داده شود، قطعا این فناوری، میتواند هم در حوزه توسعه و هم در حوزه کاهش هزینه به PSPها کمک کند. برای بنده به عنوان یک فعال رسانهای سوال است که چگونه در تاکسی و پرداختهای شهری، QRکد به رسمیت شناخته شده، شهرداری هم کیف پول خود را راهاندازی کرده، همپذیرندگی هم دارد و الان هم در حال فعالیت است ولی اگر همان QRکد تاکسی را در فروشگاه قرار دهیم، مشکل دارد. مگر چه اتفاقی میافتد؟ فرقی نمیکند و میتواند اینجا هم کارکرد داشته باشد. آنجا تخلف نیست، ولی اینجا هنوز به رسمیت شناخته نشده و کارکرد ندارد! با توجه به مشکلات موجود در حوزه ارزبری خرید دستگاههای پوز، کاغذ پوز، پشتیبان و ماجراهای دیگر، متعجب هستم چرا PSPها، این ماجرا را که اتفاقا به نفع آنهاست، دنبال نمیکنند؟
امیری: در شرایط حاضر، در نقطهای ایستادهایم که هیچ باب تعاملی وجود ندارد. بنده نمیخواستم توییتم را تکرار کنم اما زمان آقای حکیمی نیز انتقادات بسیار بسیار جدی داشتیم. در مصوبه اول پرداختیاری، کارتپرزنت هم وجود داشت اما یکسری مدیران عامل PSPها گفتند اگر پرداختیارها بتوانند با کارتپرزنت کار کنند، ما باید تعطیل کنیم. موضوع، فروش دستگاههای پوز و نظایر آن بود. آنها معتقد بودند سرمایهگذاری زیادی کردهاند و تعدادی از افراد، یک میلیون دستگاه پوز میآورند و بازار، خارج میشود. با همه این انتقادات، در آن زمان، باب مذاکره و مفاهمه وجود داشت. امروز در شرایطی هستیم که درها بسته است و میبینید جمعه آخر شب، این اتفاقات (مسدودسازی پذیرندههای متعدد) رخ میدهد.
- بنده موضوع را از دوستان شاپرک پیگیری میکنم. شنیدهاید میگویند وقتی قرار است کسی را اذیت کنید، طرف را شب جمعه به کلانتری بیندازید! چون دادسرا تعطیل است و باید یکی دو روز، همانجا بماند یا یکی از روشهای تهدید در آستانه چهارشنبهسوری که در صداوسیما هم گفته میشود، این است که افراد، تخلف نکنند، چون اگر پلیس، متخلف را به کلانتری ببرد، به خاطر مصادف شدن با تعطیلات، زمان زیادی را در بازداشتگاه میماند. بنابراین به نفع افراد نیست و بهتر است خودشان، خود را مدیریت کنند. حالا اینکه شاپرک، این موقع شب، در تعطیلات، چنین اقداماتی انجام میدهد، قابل پیگیری است. بهتر است قبل از آن هشدار داده شود و یکشبه و یکباره اتفاق نیفتد. هرچند رگولاتور، شأن خود را بالاتر از اینها میداند ولی به هر حال یکسری افراد و کسبوکارها در حال کار هستند و دچار مساله میشوند. در همین زمینه، مثلا پلتفرم کستباکس در اختیار بنده نیست و یک اپلیکیشن خارجی است، در صورت چنین اقداماتی، کسبوکار بنده هم از دست خواهد رفت. وقتی میتوان موضوع را به درستی مدیریت کرد و جلوی بحران را گرفت، بهتر است درست رفتار کنیم تا این اتفاقات نیفتد. انشاءالله این موضوع هم حل میشود، نگران نباشید! موضوعات بدتر از این هم وجود داشته که حل شده است. آقای رشیدی! نظر جنابعالی را درباره رقابتهای موجود در حوزه پرداختیاری میشنویم.
ارسال یک نظر